• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سیاست جمهوری اسلامی در حجاب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حجاب، اصطلاحی دینی ناظر به حکم پوشش زنان در برابر دیگران، به‌ویژه مردان غیرمحرم، است. جمهوری اسلامی نیز در مسئله حجاب و اجرای این حکم الهی کارهایی انجام داده است که در بعضی از مواقع با موفقیت ظاهر شده است، ولی بعضی از روش‌ها دچار ضعف و آسیب می‌باشد. روش نظام جمهوری اسلامی در مسئله حجاب باید همراه با تبعیت و الگوگیری از اسلام و اصول و روش‌های قرآنی باشد ولی در این راه اگر دچار ضعف‌ و آسیب‌هایی در خلال اجرای این دستورالهی می‌شود به‌خاطر قرار گرفتن در کوران تهاجم فرهنگی و مشکل عمیق غربزدگی و بی‌هویتی و فاصله گرفتن از روش ها و اصول اسلامى است.



دربخش نخست این نوشتار، آیه‌های قرآنی درباره موضوع حجاب را بررسی و نتیجه آن را به شکل اصول و روش‌ها استخراج کرده‌ایم. در بخش دوم نیز با مقایسه روی کرد قرآن کریم با روش نظام جمهوری اسلامی ایران در این زمینه، تفاوت‌های اساسی اوضاع اجتماعی ایران با دوران نزول قرآن را نشان داده و نقاط ضعف و قوت روش نظام جمهوری اسلامی را برشمرده‌ایم.
با توجه به این که سوره نور پس از سوره احزاب نازل شده است و سوره احزاب در آغاز، درباره حجاب و عفاف، با زنان پیامبر سخن می‌گوید، نتیجه می‌گیریم قرآن، اصل (تدرج) و روش گام به گام را رعایت کرده است. در روش قرآن، برای اقناع کسانی که خود یا همسرانشان موظف‌اند حجاب را رعایت کنند، از روش توضیح، توجیه، استدلال و تلاش چشم‌گیر استفاده شده است. در روش قرآن هنگام بیان احکام حجاب، اصولی هم‌چون آزادی و حفظ کرامت انسانی.، مدارا ، اعتدال و دوری از افراط و تفریط؛ .، تشویق و مثبت‌اندیشی رعایت شده است.
موضوع حجاب در قرآن در چارچوب نظام عفاف اسلامی مطرح شده است. با توجه به سوره نور و روند طرح مسائل در آن به این نتیجه می‌رسیم که در این چارچوب، حجاب، عفاف و غیرت، سه راس مثلث عفاف در جامعه هستند.
هنگام بررسی نقاط قوت و ضعف نظام جمهوری اسلامی در اجرای قانون حجاب در جامعه ایران باید به دو تفاوت اصلی جامعه اسلامی ایران و مسلمانان صدر اسلام اشاره کنیم.
تفاوت نخست، نفوذ غربزدگی در ایران و شکل‌گیری این تصور است که هر چیز غربی، خوب و هر چیز شرقی، بد است.
تفاوت دوم که زیرمجموعه تفاوت اول به‌شمار می‌رود، پیدایش تصور منفی نسبت به حجاب است که آن را نشانه عقب ماندگی می‌دانند. در آسیب شناسی روش نظام جمهوری اسلامی در برخورد با موضوع حجاب، این موارد را می‌توان به عنوان نقطه ضعف سیاست‌های حکومت اسلامی بیان کرد: رعایت نکردن اصل (تدرج) و سیاست گام به گام در اجرای قانون پیش از بسترسازی مناسب، کم‌کاری فرهنگی و بی‌توجهی به کار فرهنگی به‌عنوان رکن قانونمند شدن‌ اندیشه و رفتار مردم، رعایت نکردن اعتدال در اجرای احکام، بی‌توجهی به زاویه دید و‌ اندازه‌ها در طرح احکام اسلامی، در هم آمیختن عادت‌ها و آداب ایرانی با حدود واجب پوشش اسلامی، اجبار غیرمسلمانان به داشتن حجاب کامل، حرام کردن برخی حلال‌ها در اجرای برنامه حجاب اجباری در جامعه.
هم چنین می‌توان گفت نقطه قوت جمهوری اسلامی در استقرار و استمرار حجاب، همان نقطه ضعف آن است که مقوله‌ای تشکیکی به‌شمار می‌رود. هرگاه نظام جمهوری اسلامی در هویت‌یابی برای جوانان و بازگشت به خویشتن در جامعه ایرانی و اسلامی، با ابزارهای گوناگون توفیق یافته، حجاب نیز به‌عنوان یکی از نشانه‌های عزت نفس شرقی و استقلال دینی و ملی تقویت شده است. در مقابل، هرگاه از عزت‌طلبی و حفظ استقلال روحی و فرهنگی و ملی و مبارزه با غربزدگی غفلت شده، حجاب هم به‌عنوان یکی از ابزارهای حفظ هویت فرهنگی، آسیب دیده است.
به طور کلی، رمز برآوردن هدف قرآن که در آیه‌های ۳۴ و ۳۵ سوره احزاب بیان شده، اجرای هم‌زمان این دو فرمان با هم است: نخست، حفظ متانت و وقار زنان با پرهیز از رفت و آمد گناه‌آلود در بیرون از خانه دوم بالابردن سطح دانش و فرهنگ بانوان با آموزش و یادآوری. نقطه قوت دیگر جمهوری اسلامی، اثبات عملی امکان تحقق فعالیت و نشاط فرهنگی، علمی، اجتماعی، سیاسی و هنری بدون آلوده شدن به بی‌عفتی، بی‌حجابی و فساد اخلاقی است.


فرهنگ‌سازی در نظام اجتماعی و ایجاد تحول فرهنگی در جامعه، تابع اصول و آیین‌هایی است که بی‌توجهی به آن اصول و زیر پاگذاشتن آن آیین، چه بسا به نتیجه عکس می‌انجامد. اسلام، یک نظام دینی است که بر فرهنگ، باورها و اخلاق مردم، اثر بنیادین گذاشته است. به‌همین دلیل، با ایجاد تحول مثبت در فرهنگ و اجتماع، به کام‌یابی چشم‌گیری در جامعه‌های گوناگون دست یافته است. اسلام در برخورد با جامعه‌های انسانی، اصولی مانند میانه‌روی، مدارا، تدرج و حفظ کرامت و عزت انسانی و روش‌ها و آدابی مانند مهرورزی، الگوسازی و موعظه را مبنای کار خود قرار داده است.
اکنون برآنیم تا با بازیابی اصول و آدابی که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با پایبندی به آنها، فرهنگ حجاب را در دوران جاهلی جاری ساخت، (مسئله حجاب) را بررسی کنیم. با بررسی موضوع حجاب در قرآن و سنت پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، پنجره‌های تازه‌ای به روی ما گشوده می‌شود که در ارزیابی آن‌چه تاکنون انجام داده‌ایم و راه‌یابی به آن‌چه از این پس باید انجام دهیم، نقش آفرین است.


۲.۱ - اصل اول

اصل اول (حرکت گام به گام): بر اساس آن‌چه در کتاب‌های علوم قرآنی درباره ترتیب نزول سوره‌ها آمده، سوره احزاب پیش از سوره نور نازل شده است. این کتاب‌ها، سوره احزاب را نودمین سوره نازل شده و سوره نور را یکصد و سومین سوره برشمرده‌اند.
[۱۲] زرکشی، بدرالدین محمد بن عبدالله، برهان، ج، ص۱۹۳.
[۱۳] سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمان، اتقان، ج۱، ص۷۶.
[۱۴] معرفت، محمدهادی، تمهید، ج۱، ص۱۷۲.
خداوند در سوره احزاب در زمینه عفاف و حجاب، ابتدا برای زنان پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سپس زنان مسلمان فرهنگ سازی کرده است: (یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین) ؛ ‌ای پیامبر، به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو که جلباب‌هایشان (مقنعه‌ها یا چادرهایشان) را بر خود نزدیک کنند. بدین ترتیب، دایره طرح حجاب از خانواده پیامبر آغاز شده و به زنان جامعه اسلامی گسترش یافته است.
بر اساس برخی شان نزول‌ها، بهانه طرح برخی جنبه‌های حاکمیت عفاف در جامعه، یعنی مسئله (افک) در سوره نور، یکی از همسران پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است،
[۱۷] آلوسی، سیدمحمد، روح المعانی، ج۱۸، ص۱۱۲- ۱۱۳.
ولی احکام حجاب برای همه مردان و زنان مؤمن مطرح می‌شود و مخاطب آن تنها خاندان رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیستند. در حقیقت، پیامبر اسلام با معرفی نمونه عینی و الگوی عملی حجاب در سطح خانواده خویش، جنبه‌های عملی و نکته‌های مهم حجاب را به نمایش گذاشت تا اجرای آن در جامعه با سرعت صورت پذیرد. به عبارت دقیق‌تر، مردم با در اختیار داشتن الگوی دقیق و عینی، تکلیف خود را فهمیدند و رفتار متقابل خانواده پیامبر و آن حضرت با یکدیگر در این زمینه، پذیرش این رفتار جدید را برای مسلمانان آسان‌تر ساخت. به این ترتیب، پیامبر، چیزی را از مردم خواست که خود پیش از هر کسی برای اجرای آن پیش‌قدم شد. ایشان با این کار، کلام خدا را که می‌فرماید: «(لم تقولون مالا تفعلون، ؛ چرا چیزی را که عمل نمی‌کنید، بر زبان می‌آورید)»، تفسیر کرد و به منافقان فرصت شبهه‌افکنی نداد، پس نتیجه می‌گیریم که خداوند در قرآن، اصل حرکت گام به گام را در بیان احکام رعایت کرده است.


۲.۲ - اصل دوم

اصل دوم (شفافیت در بیان): در سوره احزاب، احکام عفاف و حجاب با توضیح، توجیه و تفهیم بیشتری بیان شده و لحن و آهنگ بیان نیز نرم‌تر، تشویق آمیزتر و موعظه وارتر است، ولی در سوره نور، قاطعیت و قانون‌گذاری، پررنگ‌تر است و در بیان حکمت و فلسفه آن، رنگ توضیح، موعظه و تشویق رو به کاستی گذاشته است. در عبارت‌های سوره احزاب چنین مواردی به چشم می‌خورد: «یا نساء النبی لستن کاحد من النساء)، ؛ ‌ای زنان پیامبر! شما مانند هیچ یک از دیگر زنان نیستید، اگر تقوا پیشه کنید». «(فلاتخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض)، ؛ پس لحن سخن خود را نرم نکنید تا آن‌کس که در قلبش بیماری است، به طمع نیافتد».
«(ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن)، ؛این برای پاکیزگی قلب شما و قلب‌های آنان بهتر است».
«(ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین)، ؛ آن (رعایت پوشش با جلباب) به این که به خوبی شناخته شوند و آزار نبینند، نزدیک‌تر است».
ولی در سوره نور، چنین تعبیری، یک بار به چشم می‌خورد:
«(ذلک ازکی لهم)، ؛ آن (پایین‌انداختن چشم‌ها) برای ایشان پاکیزه‌تر است».
بدین ترتیب، لحن بیان آیه‌ها به سمت قانون‌گذاری و توصیه‌های جدی‌تر تغییر می‌کند، مانند:
آیه‌های آغازین سوره که حکم زنا، قذف و لعان را مطرح می‌کند.
«(قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم… و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن…)، ؛ و به مردان مؤمن بگو چشم فرو دارند… و به زنان مؤمن بگو چشم فرو دارند….».
«(لیستاذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم…)، ؛ باید که بردگان و کودکان زیر سن بلوغ (برای ورود به حریم خصوصی شما) از شما اجازه بگیرند».
«(واذا بلغ الاطفال منکم الحلم فلیستاذنوا کما استاذن الذین من قبلهم)، ؛ آن‌گاه که کودکان به سن بلوغ رسیدند، هم‌چنان باید اجازه بگیرند، مانند کسانی که پیش از آنان، اجازه می‌گرفتند».
«(فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن)، ؛ بر زنان بازنشسته‌ای که امید زناشویی ندارند، گناهی نیست که پوشش‌های خود را وانهند …»
باید گفت یکی از دلیل‌های تفاوت لحن دو سوره، توجه ویژه به زنان پیامبر و حرمت‌گزاری ویژه به ساحت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است؛ زیرا آنان به‌گونه‌ای معرّف شخصیت پیامبرند و رفتارشان در داوری افکار عمومی نسبت به پیامبر، اثرگذار است. به‌همین دلیل، قرآن، آشکارا خطا و ثواب آنان را دو برابر خوانده است. زیرا یک شخصیت حقیقی و یک شخصیت حقوقی دارند. شخصیت حقوقی آنان، همسری پیامبر است. هم‌چنین حرمت ویژه‌ای در رفتار و گفتار برای آنان قائل شده است تا مسلمانان بیاموزند خانواده پیامبر نیز که به شخص ایشان منسوب هستند، از حرمت ویژه‌ای برخوردارند. یکی از نشانه‌های این حرمت آن است که قرآن، همسران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را مادران مؤمنان می‌داند. و پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، هیچ کس حق ازدواج با آنان را ندارد.
خداوند در عبارت «(ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین)،» به حکمت سفارش به حجاب اشاره و بیان می‌کند که زنان از رعایت حجاب بیشترین سود را می‌برند. جمله ماندگار استاد مطهری مبنی بر این که (حجاب، مصونیت است، نه محدودیت)، با بیان این آیه هم‌خوانی دارد و نشان می‌دهد که چنین رفتار و پوششی با مصون ماندن از آزارها و حفظ شخصیت انسانی زن سازگارتر است. در بیان قرآن، دفع ضرر محتمل و این قاعده عقلایی که (برای دفع یک خطر بزرگ احتمالی، تحمل برخی ضررهای کوچک مانعی ندارد)، مبنا قرار گرفته است.
حجاب، به خودی خود، محدودیت و آزاری تحمل پذیر است، ولی چون خطرهای بزرگ و ضررهای جبران ناپذیر را دفع می‌کند یا از خطر آن می‌کاهد، ارزش‌مند است. در آیه ۳۲ سوره احزاب، در عبارت (فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض)، اشاره عقلی دیگری وجود دارد که نشان می‌دهد اگر زن رفتاری نامناسب با شان خود داشته باشد و با گفتار، پوشش و نگاه، مردان را تحریک کند، خودش دچار آسیب می‌شود. همه مردان جامعه از چنین رفتاری از سوی زنان، تحریک نمی‌شوند، ولی وقتی احتمال عقلایی وجود دارد که درصدی از مردان جامعه که به گفته قرآن، بیمار هستند و آستانه تحریک پایینی دارند، دچار طمع شوند و برای زن و جامعه خطر بیافرینند، کافی است تا همه زنان با رعایت احتیاط، خود را از این گزند حفظ کنند.
روش قرآن، در آیه‌های حجاب، آیه رعایت حریم زن و مرد آیه‌های مربوط به تفهیم مسئولیت سنگین زنان پیامبر به دلیل انتسابشان به پیامبر، طرح شفاف موضوع و بیان توضیح روشن و ارائه استدلال قانع کننده است.
پیش از پرداختن به روش‌ها و اصول دیگری که قرآن در طرح موضوع حجاب و عفاف به آنها توجه کرده است، چند نمونه قرآنی برای دو اصل سیاست گام به گام و شفافیت اعلام حکم می‌آوریم:
حرمت شراب، در چهار مرحله گام به گام، اعلام شده است.
۱- ابتدا آیه ۶۷ سوره نحل به این نکته اشاره می‌کند که (سکر) نقطه مقابل (رزق حسن) است؛
۲- در مرحله دوم، در آیه ۴۳ سوره نساء، مسلمانان را از نماز خواندن در حال مستی باز می‌دارد؛
۳- آن گاه در مرحله سوم، در آیه ۲۱۹ سوره بقره با اشاره به منافع محدود و گناه بزرگ شراب و قمار، برای نخستین بار آن را گناه می‌شمارد؛
۴- مرحله چهارم، در آیه ۹۰ سوره مائده، با لحنی محکم‌تر، شراب و قمار را رجس و شیطانی معرفی می‌کند.
در آیه‌های یاد شده، روش کاربرد استدلال، تفهیم و توجیه، به روشنی دیده می‌شود. بدین ترتیب که:
۱- آیه اول نشان می‌دهد (سکر) نمی‌تواند حسن و نیکو باشد؛
۲- در آیه بعد، دلیل پرهیز از مستی در حال نماز، به روشنی بیان شده است: (تا بفهمید چه می‌گویید)؛
۳- در آیه سوم گفته شده است خداوند می‌داند شراب و قمار، سودهایی دارد، ولی گناه آنها از منافع‌شان بیشتر و بزرگ‌تر است؛
۴- در مرحله نهایی نیز دلایل لزوم پرهیز از شراب و خمر آورده شده است، به این ترتیب که شراب را مایه ایجاد دشمنی و کینه میان مسلمانان و بازداشتن انسان از یاد خدا و نماز می‌داند.
لحن موعظه‌گر آیه در سوره نساء، بقره و مائده به‌چشم می‌خورد، مانند آن‌که پرداختن به چنین کارهایی را به شیطان نسبت می‌دهد و حالت موعظه آن بیشتر می‌شود.
نمونه دیگر این روش، در دیدار حضرت موسی (علیه‌السّلام) با خضر (علیه‌السّلام) به چشم می‌خورد. در آن جا نیز سه مرحله وجود دارد که گام به گام سخت‌تر می‌شود و به ضرب المثل‌های عامیانه درباره (سه مرتبه) بودن کارها، ریشه قرآنی می‌بخشد. در داستان موسی (علیه‌السّلام) و خضر (علیه‌السّلام)، ابتدا موسی (علیه‌السّلام) به خضر اعتراض می‌کند، ولی خضر در دفاع از خود می‌گوید:
«(الم اقل انک لن تسطیع معی صبرا).، نگفتم نمی‌توانی با من صبر کنی؟»
موسی فرصت می‌طلبد. بار دوم، موسی با وجود این که با کار به ظاهر عجیب‌تری روبه‌رو شده است، شبیه به حالت اول می‌گوید: (عجب کار نامتعارفی انجام دادی.) خضر کمی محکم‌تر از بار نخست دفاع می‌کند و می‌گوید:
«(لم اقل لک انک لن تسطیع معی صبراً)؛، به تو نگفتم نمی‌توانی با من صبر کنی؟».
و برای موسی ضرب الاجل اعلام می‌کند. بار سوم، موسی اعتراضی غیرمستقیم و تلویحی نشان می‌دهد، ولی خضر، قاطعانه اعلام جدایی می‌کند.
در برخورد ملکه سبا با حضرت سلیمان (علیه‌السّلام) نیز سه مرحله به‌چشم می‌خورد:
۱- ابتدا سلیمان با فرستادن نامه و اثرگذاری بر فکر ملکه سبا، دعوت خود را اعلام می‌کند.؛ .
۲- در مرحله دوم، سلیمان (علیه‌السّلام) با آوردن تخت ملکه سبا و تغییر ظاهری آن می‌کوشد ملکه سبا را از مقام الهی خویش آگاه کند.؛ .
۳- در مرحله آخر، سلیمان (علیه‌السّلام) با دعوت کردن ملکه سبا به کوشک آبگینه، او را هدایت می‌کند.


۲.۳ - اصل سوم

اصل سوم (آزادی و حریت): در سوره احزاب نیز ابتدا پیش از آن‌که احکام ویژه عفاف و حجاب درباره زنان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و بقیه زنان مطرح شود، به زنان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اختیار داده شد از زندگی راحت و پر زرق و برق دنیوی و زندگی پر مسئولیت و زاهدانه و روحانی در کنار پیامبر، یکی را برگزینند. هم‌چنین آنها می‌توانستند با انتخاب زندگی بدون پیامبر، از مهریه و هدیه پیامبر، بهره‌مند و به زیبایی و خوبی و خوشی از پیامبر جدا شوند. از این بحث می‌توان دریافت در قرآن، بیان احکام با رعایت اصل آزادی و حفظ کرامت و عزت انسانی صورت می‌گیرد.


۲.۴ - اصل چهارم

اصل چهارم (مدار): بیان قرآن در سوره احزاب و در آیه حجاب سوره نور، به وعید و عذاب دوزخ پایان نمی‌یابد، بلکه خداوند در آیه ۵۹ سوره احزاب می‌فرماید:
«(والله غفور رحیم)،؛ خداوند، آمرزنده و مهربان است».
هم‌چنین در آیه ۳۱ سوره نور می‌فرماید:
«(وتوبوا الی الله جمیعاً ایها المؤمنون لعلکم تفلحون)؛ و‌ای مؤمنان! همگی به سوی خدا بازگردید. شاید رستگار شوید».
نتیجه کلی آن است که اصل مدارا در بیان حکم قرآنی حجاب، رعایت شده است.


۲.۵ - اصل پنجم

اصل پنجم (اعتدال): در سوره احزاب، وقتی خداوند وظایف حساس زنان پیامبر را به آنان گوشزد می‌کند و از آنها می‌خواهد از تبرّج جاهلی بپرهیزند و در خانه‌هایشان بمانند، آنان را در رسیدن به مقام‌های معنوی و انسانی، با مردان برابر و ماجور عندالله می‌خواند تا بدانند این خانه‌نشینی، مانعی برای پیشرفت آنها نیست.
خداوند با بیان دستوری دقیق، از پی‌آمدهای منفی خانه‌نشینی زنان جلوگیری می‌کند که همانا محدود شدن دنیای آنان به چاردیواری خانه است. به این ترتیب، از ایجاد سوء تفاهم، شبهه و عقده در زنانی که وظیفه دارند فرمان قرآن را اجرا کنند، جلوگیری می‌کند.
بدین ترتیب درمی‌یابیم که قرآن در کنار بهره‌گیری از روش تشویق در بیان حکم، با بیان راهکار صحیح، از پی آمدهای منفی اجرای قانون و افراط و تفریط در آن جلوگیری کرده است تا اصل اعتدال و دوری از افراط و تفریط، رعایت شود.


۲.۶ - اصل ششم

اصل ششم (نگاه سیستماتیک): در قرآن، موضوع حجاب، در چارچوب عفاف و حیا در جامعه طرح شده و خداوند، حجاب را موضوعی جدا از دیگر موضوع‌ها ندانسته است. اکنون روند طرح موضوع حجاب و عفاف در سوره نور را می‌توان به شکل زیر ترسیم کرد:
۱- بیان حد زنا (ترمز و خط قرمزی برای جلوگیری از فساد و فحشا) و سخت‌گیری بر زناکاران به چند صورت؛
۲- بیان حد قذف (به عنوان مکمل مبارزه با فحشا از راه سخت‌گیری قانونی)؛
۳- بیان لعان و قانون و احکام آن؛
۴- بیان افک و آموزش دادن به اعضای جامعه در زمینه شناخت برخورد درست یا نادرست با چنین رویدادهایی؛
۵- حکم شیوع فاحشه و آثار آن؛
۶- موعظه مؤمنان برای پیروی نکردن از نقشه‌های شیطان؛
۷- تاکید مجدد بر آثار منفی قذف در دنیا و آخرت؛
۸- همتایی مردان پاک با زنان پاک و مردان ناپاک با زنان ناپاک؛
۹- نهی از ورود به خانه ناآشنایان جز با اجازه و اعلام؛
۱۰- بیان اجازه ورود به خانه‌های عمومی و غیرمسکونی؛
۱۱- بیان لزوم عفاف چشم و پوشاندن ناموس و عورت برای مردان مؤمن؛
۱۲- بیان لزوم پوشانیدن زینت‌ها برای زنان و بیان استثناهای آن؛
۱۳- بیان لزوم پوشانیدن گریبان با مقنعه از سوی زنان؛
۱۴- بیان لزوم پا نکوبیدن برای پنهان ماندن زینت‌های پنهان؛
۱۵- بیان لزوم فراهم کردن اسباب ازدواج مجردها؛
۱۶- بیان لزوم عفت ورزیدن مجردها تا فراهم شدن زمینه ازدواج؛
۱۷- بیان لزوم کسب اجازه کودکان و بردگان برای ورود به اتاق پدر و مادر؛
۱۸- بیان لزوم کسب اجازه فرزندان پس از بلوغ برای ورود به اتاق پدر و مادر؛
۱۹- بیان اجازه رفع حجاب زنان بازنشسته و ناامید از ازدواج (مسن) به شرط نداشتن زینت.
زمخشری در کشاف به حسن تربیت قرآن در سوره نور در موضوع حجاب اشاره کرده است. قرآن، نظام کامل عفاف و حیا را که ویژگی‌های گوناگونی دارد، ترسیم کرده است که یکی از ویژگی‌های این نظام، پوشش ویژه زنان در کنار دوری از زینت و تبرّج است. بی‌شک، رعایت حجاب در چارچوب ترسیم شده از سوی قرآن، ثمربخش خواهد بود. باید دانست این نظام در سوره احزاب نیز رعایت شده است. در آیه ۳۲ و (۳۳)، بحث چگونگی سخن گفتن با مردان، پرهیز از تبرج، حفظ متانت و ترجیح دادن خانه نشینی را مطرح می‌کند. در آیه (۵۳)، به مردان و زنان می‌آموزد که چگونه با هم معاشرت داشته باشند و اختلاط و انس گرفتن گفتاری را به کمترین حد خود برسانند. در آیه ۵۹ نیز بحث پوشش را برای زنان مطرح می‌کند.
گفتنی است رژیم پهلوی در قضیه (کشف حجاب) (امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) در کشف الاسرار به خوبی نشان می‌دهد که کشف حجاب، نقشه اجانب برای قطع ریشه‌های مبارزه با استعمار در ایران است.
[۶۰] امام خمینی، سیدروح‌الله، کشف الاسرار، ص۳۳۰ به بعد.
) به خوبی از وجود پیوند تنگاتنگ میان اجزای عفاف در جامعه، آگاه بود. از این رو، از یک سو، بی شرمانه و مستبدانه، پوشش را از سر زنان برداشت
[۶۱] صلاح، مهدی، کشف حجاب زمینه‌ها و پی آمدها، ص۱۳۱- ۱۳۲.
[۶۲] مرکز بررسی اسناد تاریخی، تغییر لباس و کشف حجاب، سند ۵۶، ص۱۴۴.
[۶۳] سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی و مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، واقعه کشف حجاب، سند شماره ۱۴۵، ص۳۰۴.
و از سوی دیگر، زنان و مردان را تشویق کرد که در محفل‌های عمومی و خصوصی به دوستی و اختلاط با یکدیگر بپردازند
[۶۴] سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی و مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، واقعه کشف حجاب، سند ۷۲ و ۵۴۰ و اسناد دیگر.
رژیم پهلوی می‌دانست که معاشرت و پوشش بدون یکدیگر کامل نمی‌شوند.


۲.۷ - اصل هفتم

اصل هفتم (نگاه جامع): حجاب در قرآن، وظیفه زنان مؤمن است و غیرت مردان مؤمن، آن را تکمیل می‌کند: (ونساء المؤمنین)؛ زیرا می‌توانست بگوید: (زنان مسلمان)، ولی فرمود: (زنان مردان مؤمن). باید دانست این دستور، نوعی ارزش بخشی به آنان است، نه آن که همه زنان جامعه از یهودی، مسیحی و دیگر دین‌ها ملزم به رعایت حجاب باشند.
در واقع، زن مسلمان، با رعایت دستور حجاب بر اساس روش قرآنی به‌خوبی با دیگران رابطه برقرار می‌کند و نه‌تنها احساس اجبار نمی‌کند، بلکه حس عزت نفس و کرامت او هم ارضا می‌شود. گویی حجاب اسلامی، جایگاهی چنان والا برای زنان مسلمان به‌وجود می‌آورد که زنان غیرمسلمان به آن دست نمی‌یابند. هم‌چنین این دستور نشان می‌دهد که افزون بر نقش آفرینی عفاف و حیا در زنان برای اجرای حکم حجاب، غیرت و ناموس‌پرستی مردان مسلمان نیز در این زمینه نقش دارد. اگر در جامعه‌ای بر عفاف و حیا از یک سو و غیرت و تعصب به‌جا از سوی دیگر تمرکز شود، حجاب بیرونی با این دو عامل درونی، جمع و زنجیره عفاف کامل می‌شود. آن‌گاه جامعه رنگ صلاح به خود می‌گیرد.



مقايسه روىكرد قرآن کریم و سياست نظام جمهورى اسلامى در طرح موضوع حجاب: در یک نگاه کلی، نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه عفاف و حجاب به پیروزی‌های بزرگی دست یافته است؛ زیرا این نظام در عمل نشان داد که امکان دارد زنان جامعه راهی دانشگاه شوند و مراحل عالی تحصیلی را بپیمایند و حتی به مقام استادی دانشگاه برسند، ولی حجاب و عفاف خود را حفظ کنند.
در پرتو جمهوری اسلامی، زنان می‌توانند در زمینه‌های گوناگون اجتماعی نقش آفرینی کنند؛ در فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی، هنری و سیاسی شرکت فعال داشته باشند؛ در انتخابات و راه پیمایی‌ها، پا به پای مردان حاضر شوند و در دوران جنگ تحمیلی، با پشتیبانی از جنگ و تقویت روحیه شهادت‌طلبی، الگوآفرینی کنند. هم‌چنین این انقلاب ثابت کرد می‌توان سینمای بدون فساد ایجاد کرد و فعالیت‌های هنری را از محوریت جاذبه‌های جنسی زنانه خارج کرد. در واقع، جمهوری اسلامی توانست آیه ۳۴ و ۳۵ سوره احزاب را که از یک سو، به خانه‌نشینی و حفظ وقار و از سوی دیگر، به تعلیم و تذکر دستور می‌دهد، با هم اجرا کند. در این میان باید دانست نظام جمهوری اسلامی نمی‌تواند همه افراد جامعه را هم‌عقیده یا هم‌سلیقه خود سازد. از این رو، نقطه قوت دیگر این نظام، پای‌بندی به اصول و دست برنداشتن از قاطعیت در اجرای احکام اسلام به خاطر حفظ منافع مادی است.


میان فرهنگ حاکم بر جامعه ایران در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و فرهنگ حاکم بر مردم دوران جاهلیت تفاوت‌های اساسی وجود دارد که اکنون برمی‌شماریم:

۴.۱ - تفاوت اول

بزرگان و خبرگان تعلیم و تربیت بر این باورند که آموزش افرادی که ذهنشان از موضوعی که قرار است درباره آن آموزش ببینند، تهی است، از آموزش کسانی که آموخته‌های ناقص یا غلط در ذهن دارند، بسیار ساده‌تر است. مقایسه وضعیت دوران پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با دوران حضرت علی (علیه‌السّلام)، گواهی بر این موضوع است. حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید:
یا علی! مردم با من بر سر تنزیل قرآن به جنگ برخاستند، ولی با تو بر سر تاویل قرآن خواهند جنگید.
پیامبر باید جامعه‌ای را که با مفهوم وحی و قرآن بیگانه بود، به دین‌داری فرا می‌خواند، ولی حضرت علی (علیه‌السّلام) باید جامعه‌ای را که به کج فهمی دینی دچار شده و تزلزل به ارکان دینی آن راه یافته بود، اصلاح می‌کرد و به سوی دین حقیقی رهنمون می‌ساخت که بی‌شک، این کار بسیار پیچیده‌تر بود.
در جامعه ایران، با توجه به حجم گسترده تبلیغات رژیم پهلوی در زمینه کشف حجاب، غربزدگی عمومی مردم و رفتار دین‌داران، مردم با مفهوم حجاب، بیگانه نبودند. با این حال، انتظار نمی‌رفت با تلاش ساده حکومت اسلامی، با معنا، ضرورت و جنبه‌های گوناگون آن بطور کامل آشنا شوند و دوباره به راحتی حجاب را بپذیرند؛ زیرا به شبهه و ذهنیت منفی دچار شده بودند.
از یک سو، در نگاه بسیاری از زنان و مردان تحصیل کرده، حجاب نشانه عقب ماندگی و بی‌حجابی نشانه پیشرفت بود. از سوی دیگر، در نگاه گروهی دیگر، همه دین، در برداشت‌های خشک و انعطاف ناپذیر از دین و شکل ظاهری حجاب خلاصه می‌شد و پوسته بدون مغزی از شریعت بر رفتارها و ذهنیت آنان حاکم شده بود. در این میان، شمار‌ اندکی از افراد جامعه توانسته بودند خود را از گزند غربزدگی و تبلیغات منفی رژیم پهلوی در امان نگاه دارند و به خشک‌اندیشی نیز دچار نشوند.
برای مبارزه با یک پدیده، باید ریشه‌های آن را شناسایی کرد. سپس با خشکانیدن ریشه‌ها، آن پدیده خود به خود نابود می‌شود. می‌دانیم که ریشه بی‌حجابی در ایران، آغاز دسیسه‌های استعمار غرب برای سلطه بی‌دغدغه بر منابع کشور بود؛ زیرا می‌دانستند وقتی ما را از درون تهی کنند، به‌راحتی فرهنگ آنان را می‌پذیریم و تسلیم آنان می‌شویم.
[۶۸] مرکز بررسی اسناد تاریخی، تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص۳۲ـ ۸۸.
[۶۹] امام خمینی، سیدروح‌الله، کشف الاسرار، ص۳۳۰ به بعد.
غربزدگی سردمداران حکومت‌های قاجار و پهلوی شیفتگی کارگزاران امور اجتماعی، فرهنگی و هنری در برابر ارزش‌ها و معیارهای غربی را باید دومین عامل بی‌حجابی دانست. رضاشاه در خرداد ۱۳۱۴ روزی هیئت دولت را احضار کرد و گفت: (ما باید صورتاً و سنتاً غربی بشویم.)
[۷۰] سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی و مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، واقعه کشف حجاب، ص۲۱، به نقل از: یحیی دولت آبادی و دیگران، خاطرات توران امیر سلیمانی.
وی هم‌چنین گفته بود: (دوست ندارم تمجید و تعریف از غرب را بشنوم. دوست دارم خودمان غربی بشویم.) بهترین راه مبارزه با این پدیده ناخواسته، مبارزه با غربزدگی است. غرب زدگی به عمق روابط و مناسبات اجتماعی و ارزش‌ها و معیارهای فرهنگی ما نفوذ کرده و یکی از جنبه‌های آن نگاه سودجویانه به زن و دریدن پرده‌های عفاف است. مبارزه وقتی نتیجه بخش است که به جای مبارزه با معلول، با علت مبارزه شود؛ یعنی در صورت مبارزه با غربزدگی و پررنگ کردن ارزش‌های خودی و هویت ایرانی، بدون پرداختن مستقیم به حجاب، زنان بیشتر به حجاب روی می‌آورند. برای نمونه، آگاهی بخشی مؤسسه حسینیه ارشاد و شخص دکتر علی شریعتی با طرح نظریه (بازگشت به خویش) سبب شد جوانان با هویت ایرانی، اسلامی و شرقی خویش آشنا شوند، به‌گونه‌ای که جوان دیگر حاضر نمی‌شد به‌راحتی از مظاهر غرب استفاده کند، شلوار لی بپوشد و تیپ غربی را انتخاب کند. چنین جوانی کم کم برای اثبات هویت خویش به لباس و فرهنگ خود رو می‌آورد و احساس می‌کرد از این راه بر نفوذ استعمار غرب و غربزدگی خط بطلان می‌کشد و خود را اثبات می‌کند
[۷۱] شریعتی، علی، بازگشت به خویش.

افزون بر آن، امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) پیش و بیش از همه باور کرده بود که این باور را در مریدان و پیروانش تقویت می‌کرد و شعار (نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی) او سبب شد زن‌ها حجاب بر سر، به خیل مردم مؤمن به روح‌الله بپیوندند.
در گزارش ساواک در دی ماه ۱۳۵۶ آمده است:
در سنوات اخیر، موج جدیدی برای استفاده از چادر و مقنعه در بین تعدادی از خانواده‌ها به وجود آمده. مشاهده می‌گردد که گروهی از دختران خردسال و جوان از چادر و مقنعه استفاده می‌نمایند و حتی دامنه آن به سطح مراکز عالی آموزشی کشانیده شده به نحوی که افزایش آن نسبت به سال‌های قبل در اغلب مجامع و خیابان‌ها کاملاً محسوس است. به موازات این تغییر ظاهری، گرایشات مذهبی نیز فزونی یافته است.
[۷۲] مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۸۶.

در این میان، رفته رفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برای روشن کردن زاویه‌های پدیده غربزدگی نه‌تنها کار فرهنگی عمیق و مؤثر به‌ویژه از طریق صدا و سیما و مطبوعات انجام نشد، بلکه روند غربزدگی از چند سو شدت یافت که آن را برمی‌شماریم:
۱- به دلیل پیشرفت کنترل ناشدنی کامپیوتر، اینترنت، ماهواره و ارتباطات و تبادل لحظه‌ای اطلاعات و مسئله (جهانی شدن) از نوع امپریالیستی آن، تهاجم فرهنگی غرب شدت گرفت که رهبر انقلاب از آن به (شبیخون فرهنگی) یاد کرد.
علامه شعرانی در تعلیق به تفسیر منهج الصادقین می‌نویسد:
مردم زمان ما می‌پندارند کشف حجاب زنان از لوازم ترقی بشر است، مانند ترقی علوم و صنایع و آزادی رعیت و محدود ساختن ولاة، ولی این سخن غلط است و رفع حجاب هم مانند شیوع مسکرات و رواج فحشا و قمار به علت غلبه نصارا است و تقلید ضعیف از قوی، ارتباط با ترقی بشر ندارد.
[۷۳] کاشانی، فتح‌الله، منهج الصادقین، ج۷، ص۳۶۸.

۲- بیشتر کسانی که مسئولیت‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری را برعهده داشتند، به سه گروه تقسیم می‌شوند:
الف) کسانی که غرب‌زده نبودند، ولی از چگونگی بستن راه‌های نفوذ غربزدگی و چگونگی هویت آفرینی برای مردم آگاهی نداشتند که بیشتر مسئولان از این دسته بودند؛
ب) کسانی که نسبت به این پدیده و آثار شوم آن، بی‌اعتنا یا از اهمیت این مسئله، بی‌خبر بودند و آن را توهم می‌پنداشتند؛
ج) کسانی که خود غرب‌زده بودند و خواسته یا ناخواسته با محصولات فرهنگی و هنری خود یا تصمیم‌های فرهنگی و اجتماعی خویش، زمینه غربزدگی را همواره می‌کردند که اقلیت را تشکیل می‌دادند.
۳- اشتباه و نقاط ضعف نظام جمهوری اسلامی نیز خواسته یا ناخواسته سبب گریز جوانان و تحصیل کردگان از نظام و در غلتیدن آنان به دامان بیگانگان می‌شود. برای نمونه، ضعف در جنبه‌های علمی و پژوهشی سبب می‌شود جوانان دانش‌پژوه، زمینه پژوهش و پیشرفت علمی و تحصیلی را در خارج از ایران دنبال کنند. ضعف سیاسی نظام نیز آن است که صدای مخالف را برنمی‌تابد و چند صدایی را هرج و مرج می‌پندارد. نمونه ضعف اقتصادی و اجتماعی نیز آن است که وقتی یک ایرانی، خودرویی ساخت ایران را با خودروی خارجی ساخت کشوری حتی آسیایی مانند کره جنوبی مقایسه می‌کند، درمی‌یابد که خودروی ساخت ایران کاستی‌های بی‌شماری دارد که تنها به دلیل سهل‌انگاری و بی‌توجهی در سیستم تولید، کنترل یا توزیع، رخ داده است. بدین ترتیب، شهروندان از تولید ایرانی بیزار می‌شوند و به محصولات غربی روی می‌آورند.


۴.۲ - تفاوت دوم

در جامعه ایران، تبلیغات منفی رژیم شاه که چادر را (کفن سیاه) می‌نامید
[۷۴] مجله ایران شهر، ش ۱۱ و ۱۲، ص۶۸۷.
و (کشف حجاب) را (پاره کردن سند رقیت زنان) می‌خواند، ذهن‌ها را پرآشوب ساخته بود. با توجه به گسترش روزافزون تبادل اطلاعات از راه ماهواره، اینترنت و فیلم‌های گوناگون و سیل تبلیغات فمینیستی و اومانیستی، روز به روز برحجم چنین تبلیغاتی افزوده شده است.
چون سیاست‌گذاران جامعه بر خلاف پیامبر از وحی و عصمت بهره‌مند نبودند، در زمان تجربه کردن حاکمیت دینی، آن‌چه به جامعه عرضه کردند، از اشتباه و کاستی به دور نبود. افزون بر آن، نظام جمهوری اسلامی در جهان معاصر، بی‌یاور بوده و با هجمه‌ای از انتقاد، ریشخند، دشمنی، توطئه، سکوت یا بی‌اعتنایی از آن سوی مرزها روبه‌رو می‌شد و می‌شود.
در صدر اسلام، با چاره‌اندیشی قرآن که پیش‌تر به آن پرداخته شد، زنان، حجاب را به راحتی پذیرفتند و حتی حجاب را نشانه شخصیت بخشی و آزادمنشی خود پنداشتند. از‌ ام سلمه و عایشه نقل شده است هنگامی که آیه حجاب نازل شد، زنان انصار به نحوی از خانه بیرون می‌آمدند که گویی بر سر آنان کلاغی نشسته از سکینه و وقار آنان و کیسه سیاهی که بر تن می‌کردند هم‌چنین توجه به آیه‌های پیش و پس آیه حجاب که درباره آزار مردان و زنان مؤمن و سوء استفاده منافقان است، نشان می‌دهد که جامعه ایمانی برای دفع آزار یاوه گویان، از حجاب استقبال کرده است. در بسیاری از تفسیرها در بیان شان نزول آیه‌ها به این مسئله اشاره شده است که افراد فاسد، شب‌ها سر راه زنان، کمین و به آنان تعرض می‌کردند. پس صدور دستور حجاب برای کاستن از تعدی و احتمال آزار آنان بود.
[۷۷] کاشانی، فتح‌الله، منهج الصادقین، ج۷، ص۳۶۸.
البته در برخی تفسیرها چنین توجیه می‌شود که برای مشخص شدن زنان آزاد مسلمان از زنان کنیز و زنان غیرمسلمان، دستور حجاب داده شد تا مفسدان به زنان مسلمان آزار نرسانند، ولی در این زمینه اختلاف‌نظر وجود دارد.
[۷۸] کاشانی، فتح‌الله، منهج الصادقین.
برخی دیگر از مفسران این نظریه را مردود می‌دانند و چنین استدلال می‌کنند که زنان مؤمن شامل زنان آزاد و برده می‌شود و امکان فتنه برای زن برده بیشتر است؛ چون بیشتر در محیط‌های اجتماعی ظاهر می‌شود و او را خرید و فروش می‌کنند. پس خارج کردن کنیزان از عموم اطلاق آیه به دلیل واضح نیاز دارد. علامه طباطبایی می‌نویسد:
پوشانیدن همه بدن به این که اهل پوشش و صلاح شناخته شوند و اذیت نشوند؛ یعنی اهل فسق، آنان را اذیت نکنند و متعرض آنان نشوند، نزدیک‌تر است و قول ضعیفی هم هست که می‌گوید زنان آزاده مسلمان از طریق پوشش، از بردگان و غیرمسلمانان متمایز شوند و دیگر به تصور این که آنان آزاد نیستند، آنان را مورد تعرض قرار ندهند.
[۸۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۱۶، ص۳۴۶.
(صله گرفتن از روش‌ها و اصول اسلامی است.) سپس می‌فرماید قول اول درست‌تر می‌داند.
حال که چنین تفاوت آشکاری میان دید عمومی جامعه ایران نسبت به پوشش سراسری بانوان و دید عمومی مردم مسلمان صدر اسلام وجود دارد، عقل حکم می‌کند روش طرح و اجرای حکم اسلامی و پوشش در جامعه ایران متفاوت باشد و ظرافت‌های بیشتری در آن رعایت شود.
وظیفه نظام پیش از توسل به قانون، فرهنگ‌سازی گسترده با کمک صدا و سیما، سینما و مطبوعات در سطح کودکستان‌ها، مدرسه‌ها، دانشگاه‌ها و در مرحله بعد، در سطح جامعه برای موجّه جلوه دادن حجاب و پاک کردن ساحت آن از شبهه‌هاست. نمونه فرهنگ سازی در کشورهای غربی آن است که وقتی در امریکا متوجه شدند کودکان زیادی دچار کمبود آهن هستند، انیمیشن (کاپیتان اسفناج) را ساختند و پس از چند سال، آمارها نشان داد که کمبود آهن در اطفال به طور چشم‌گیری کاهش یافته است. این نمونه و تبلیغات تدریجی رسانه‌ها و ساختار آموزش و پرورش در غرب برای جا‌انداختن اهمیت شیر مادر نزد افکار عمومی به‌ویژه مادران می‌توانست الگوی مناسبی برای نظام اسلامی ایران برای نهادینه کردن پوشش، پس از تصویب قانون در این زمینه باشد.


با توجه به روحیه قانون‌گریزی جاری در جامعه ایران که نمونه‌های آن در رفتارهای مالیاتی، ترافیکی و بهداشتی مردم ایران به چشم می‌خورد، نظام اسلامی توانست در اجرای قانون استفاده از کمربند در اتومبیل‌ها، روش مناسبی را در پیش بگیرد. در این طرح اعلام شد که قرار است شش ماه دیگر، این قانون به اجرا درآید. گستره اجرای آن نیز ابتدا در بزرگ‌راه‌ها اعلام شد. سپس با شیوه‌های گوناگون، آگاهی‌بخشی و تبلیغ لازم صورت گرفت و جریمه مناسبی هم برای خلاف‌کاران تعیین شد. به این ترتیب، در کمال ناباوری، مردم عادت کردند از کمربند استفاده کنند.

۵.۱ - آسیب اول

حال اگر شبیه چنین فرآیندی درباره حجاب، اجرا می‌شد، می‌توانستیم پی‌آمدهای خوش‌آیندی را انتظار داشته باشیم. نظام اسلامی پیش از بسترسازی مناسب فرهنگی برای تبدیل حجاب و چادر به ارزش فرهنگی و علمی، آن‌چه را در ذهن بسیاری از گروه‌های اجتماعی با عقب ماندگی و بی فرهنگی یک‌سان بود، بر جامعه تحمیل کرد. شیوه رفتار اسلام با پدیده‌های ناپسندی مانند برده‌داری، شراب‌خواری و ربا، سرمشق مناسبی برای جامعه کنونی ماست. در جامعه دوران پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، با این منکرات از آن نظر که تا پیش از آن منکر دانسته نمی‌شد، با زمینه‌سازی مناسب برخورد شد. شایسته است در برخورد با بی‌حجابی و بدحجابی نیز روش اصیل اسلامی را الگو قرار دهیم و از افراط و تفریط در این زمینه بپرهیزیم. پس از اشاره به این نقطه‌ضعف به پیگیری سایر آسیب‌های رفتاری نظام جمهوری اسلامی می‌پردازیم:

۵.۲ - آسیب دوم

ضعف دیگر سیاست‌گذاران پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، رعایت نکردن هم‌آهنگی در طرح احکام اسلامی و پافشاری بر اجرای آنهاست. در جامعه‌ای که احکام اقتصادی اسلام و روح عدالت‌خواهی به‌ویژه در عرصه اقتصادی، گاه تعطیل شده و گاه به‌صورت نیمه تعطیل درآمده است؛ شکاف فقیر و غنی تا حد آزار دهنده‌ای رو به افزایش است؛ عدالت اقتصادی حتی در پرداخت هم‌آهنگ دست مزد کارمندان رعایت نمی‌شود و پس از گذشت چند دهه از انقلاب، هنوز زکات که پس از اقامه نماز از مهم‌ترین واجبات است، بی سرنوشت رها شده است، چرا درباره حکمی از احکام اسلامی به صورت مجرد و جدا از بقیه احکام باید چنین پافشاری شود.
همان‌گونه که پیش از این گفته شد، حکم حجاب در قرآن کریم در چارچوب عفاف، زیبا و ثمربخش خواهد بود، نه به صورت مجرد از آن. اهمیت دادن به ضرورت کاربرد روسری و پوشش، پیش از توجه به تحریک‌آمیز نبودن رفتار و پوشش، سبب می‌شود افرادی که ضرورت موضوع برای آنان تبیین نشده است، برای مقابله با طرح نظام، به رفتارهای منفی مانند آرایش‌های غلیظ و اغراق‌آمیز چهره روی آورند.

۵.۳ - آسیب سوم

ناهماهنگی در تصمیم‌گیری‌ها و اختلاف سلیقه میان اعضای حاکمیت نظام اسلامی، سبب آسیب‌پذیری اجرای قاطع حجاب در جامعه شده است؛ زیرا گاه بر ضرورت چادر و رنگ خاصی تاکید می‌شود و گاهی دیگر گونه برخورد می‌کنند.

۵.۴ - آسیب چهارم

در هم آمیختن عادت‌ها و آداب ایرانی با حجاب با توجه به واجب بودن احکام اسلامی، کار را پیچیده‌تر کرده است. نظام اسلامی در گام نخست، باید حجاب و حدود آن را از دیدگاه قرآنی و اسلامی برای مردم تبیین می‌کرد، سپس آنها را در پذیرش شکل حجاب آزاد می‌گذاشت. هم‌چنین چادر را به‌عنوان لباس ایرانی، نه اسلامی معرفی می‌کرد. برای تقویت وحدت ملی، (چادر ایرانی) را برمی‌گزید. افزون بر آن، با طراحی مناسب، از ایرادهای چادر ایرانی که مانع فعالیت راحت زن در سطح جامعه می‌شود، می‌کاست. در این صورت، از عادت‌ها و آداب ایرانی برای علاقه‌مند ساختن مردم به حجاب، بیشترین بهره به دست می‌آمد.

۵.۵ - آسیب پنجم

همان‌گونه که در آغاز نوشتار بیان شد، رعایت حجاب کامل به مسلمانان جامعه محدود می‌شود و زنان اهل‌کتاب و غیرمسلمان را در برنمی‌گیرد. قرآن، حجاب کامل برای پوشش سر و بدن را افتخار زن مسلمان می‌داند، به‌گونه‌ای که غیرمسلمانان به چنین افتخاری دست نمی‌یابند و فرهنگ سازی قرآن در این راستا صورت گرفته است.

۵.۶ - آسیب ششم

نظام اسلامی در اجرای حکم حجاب، گاه برخی حلال‌ها را حرام کرد. برای نمونه، دختران در مدرسه‌های دخترانه باید از پوشش کامل اسلامی معاف باشند، در حالی که اکنون در کلاس و در حضور معلمان زن باید از مقنعه یا روسری استفاده کنند. برخی حتی عذر بدتر از گناه آوردند و گفتند دلیل این‌کار آن است که دختران از درس و علم غافل نشوند و آرایش موی هم کلاسی‌هایشان، حواس آنها را پرت نکند ـ در حالی که سیاست‌گذاران فرهنگی می‌توانستند با آزاد گذاشتن دختران در پوشش در دوران یاد شده، حفظ سادگی، پاکیزگی و آراستگی را به آنان بیاموزند. بی‌شک، زنان جامعه در زندگی آینده خود به هر سه مورد نیاز دارند.
در پایان می‌توان به این نتیجه کلی دست یافت که موفقیت‌های جمهوری اسلامی مرهون تبعیت و الگوگیری این نظام از اسلام و اصول و روش‌های قرآنی است و ضعف‌ها و آسیب‌هایش، علاوه بر قرار گرفتن در کوران تهاجم فرهنگی و مشکل عمیق غربزدگی و بی‌هویتی،فاصله گرفتن از روش ها و اصول اسلامى است.


۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۸-۲۹.    
۲. نور/سوره۲۴، آیه۳۱.    
۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۹.    
۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۳.    
۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۴.    
۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    
۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۵.    
۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۴.    
۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    
۱۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۵.    
۱۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۹.    
۱۲. زرکشی، بدرالدین محمد بن عبدالله، برهان، ج، ص۱۹۳.
۱۳. سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمان، اتقان، ج۱، ص۷۶.
۱۴. معرفت، محمدهادی، تمهید، ج۱، ص۱۷۲.
۱۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۹.    
۱۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۱۵، ص۹۸-۹۹.    
۱۷. آلوسی، سیدمحمد، روح المعانی، ج۱۸، ص۱۱۲- ۱۱۳.
۱۸. صف/سوره۶۱، آیه۲.    
۱۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۰.    
۲۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۲.    
۲۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۲.    
۲۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۳.    
۲۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۹.    
۲۴. نور/سوره۲۴، آیه۳۰.    
۲۵. نور/سوره۲۴، آیه۳۰-۳۱.    
۲۶. نور/سوره۲۴، آیه۵۸.    
۲۷. نور/سوره۲۴، آیه۵۹.    
۲۸. نور/سوره۲۴، آیه۶۰.    
۲۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۰-۳۱.    
۳۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۲.    
۳۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۶.    
۳۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۳.    
۳۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۹.    
۳۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۲.    
۳۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۲.    
۳۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۹.    
۳۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۳.    
۳۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۰-۳۱.    
۳۹. نحل/سوره۱۶، آیه۶۷.    
۴۰. نساء/سوره۴، آیه۴۳.    
۴۱. بقره/سوره۲، آیه۲۱۹.    
۴۲. مائده/سوره۵، آیه۹۰.    
۴۳. کهف/سوره۱۸، آیه۷۲.    
۴۴. کهف/سوره۱۸، آیه۷۵.    
۴۵. کهف/سوره۱۸، آیه۷۸.    
۴۶. نمل/سوره۲۷، آیه۲۸.    
۴۷. نمل/سوره۲۷، آیه۳۱.    
۴۸. نمل/سوره۲۷، آیه۳۸.    
۴۹. نمل/سوره۲۷، آیه۴۳.    
۵۰. نمل/سوره۲۷، آیه۴۴.    
۵۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۸-۲۹.    
۵۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۹.    
۵۳. نور/سوره۲۴، آیه۳۱.    
۵۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۳. ۳۵.    
۵۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۴.    
۵۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    
۵۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    
۵۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۲-۳۳.    
۵۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۳.    
۶۰. امام خمینی، سیدروح‌الله، کشف الاسرار، ص۳۳۰ به بعد.
۶۱. صلاح، مهدی، کشف حجاب زمینه‌ها و پی آمدها، ص۱۳۱- ۱۳۲.
۶۲. مرکز بررسی اسناد تاریخی، تغییر لباس و کشف حجاب، سند ۵۶، ص۱۴۴.
۶۳. سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی و مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، واقعه کشف حجاب، سند شماره ۱۴۵، ص۳۰۴.
۶۴. سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی و مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، واقعه کشف حجاب، سند ۷۲ و ۵۴۰ و اسناد دیگر.
۶۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۴.    
۶۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    
۶۷. ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۲۲۴.    
۶۸. مرکز بررسی اسناد تاریخی، تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص۳۲ـ ۸۸.
۶۹. امام خمینی، سیدروح‌الله، کشف الاسرار، ص۳۳۰ به بعد.
۷۰. سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی و مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، واقعه کشف حجاب، ص۲۱، به نقل از: یحیی دولت آبادی و دیگران، خاطرات توران امیر سلیمانی.
۷۱. شریعتی، علی، بازگشت به خویش.
۷۲. مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۲۸۶.
۷۳. کاشانی، فتح‌الله، منهج الصادقین، ج۷، ص۳۶۸.
۷۴. مجله ایران شهر، ش ۱۱ و ۱۲، ص۶۸۷.
۷۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۱۶، ص۳۴۴.    
۷۶. آلوسی، سیدمحمد، روح المعانی، ج۱۱، ص۲۶۴.    
۷۷. کاشانی، فتح‌الله، منهج الصادقین، ج۷، ص۳۶۸.
۷۸. کاشانی، فتح‌الله، منهج الصادقین.
۷۹. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۳، ص۳۳۲.    
۸۰. ابوحیان‌ اندلسی، محمد بن یوسف، البحر المحیط، ذیل آیه.    
۸۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۱۶، ص۳۴۶.



دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مجله فقه، ج۵۱، ص۶.    




جعبه ابزار