سُكْر (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سُكْر (به ضم سین و سکون کاف) از
واژگان قرآن کریم و به معنای مستی است همچنین
سَکَر (به فتح سین و کاف) به معنای خمر و شراب و هر چیز مستکننده است.
سُكْر (بر وزن قفل) مستى (و بر وزن فرس)
شراب و چيز مستكننده است.
کاربردهای واژه
سُكْر در آیات قرآن عبارتند از:
چون
غفلت و بى خبرى نوعى از مستى است لذا به آن
سَكْرَت گفته شده است.
(لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ) «به جان تو كه آنها در غفلت خود سرگردان بودند.»
و شايد مراد از آن
گمراهی است كه آن هم شعبهاى از مستى است.
سَكْرَةُ الْمَوْت: مستى
مرگ همان شدت مرگ است كه بر
عقل غالب میشود و هوش از سر میرود.
(وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ) «شدّت مرگ آمد و آن همان است كه فرار میكردى.» بعضى «
بِالْحَقِّ» را
موت دانسته و گفتهاند: شدت مرگ، مرگ را آورد.
(لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ) (باز مىگفتند: ما چشمبندى شدهايم؛ بلكه ما قومى سحر شدهايم!)
ممكن است «
سُكِّرَتْ» در آيه بسته شدن باشد. میگويند چشمهاى ما بسته شده. در
اقرب گويد «
سُكِّرَتْ أَبْصارُنا» يعنى چشمهاى ما بسته و متحيّر شده كه نوعى مستى و بىشعورى است.
خلاصه آنكه چشم خود را تخطئه میكنند و بلكه گويند كه
محمد (صلیاللهعلیهوآله) ما را
سحر نموده است.
(وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَناً ...) (و از ميوههاى درختان
خرما و
انگور،
مسكرات ناپاک و
روزی خوب و پاكيزه مىگيريد....)
«
سَكَر» چنانكه از
راغب نقل شد
و
طبرسی و
جوهری و اقرب و
قاموس گفته به معنى
خمر است يعنى از ميوههاى درختان خرما و مو، شراب و روزى خوب به دست میآوريد.
«رزق حسن» قرينه مبغوض بودن خمر در آيه است.
سَكْران به معنای مست و جمع آن
سُكارى است.
(لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى ...) (در حال مستى به
نماز نزديک نشويد....)
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سکر»، ج۳، ص۲۸۱.