به عقیده امام خمینی از تروک احرام «برتنکردناسلحه (است) بنابر احتیاط (واجب) مثل شمشیر و خنجر و تپانچه و مانند اینها از چیزهایی که اسباب جنگ محسوب میشود مگر بهخاطر ناچاری.»
و غنائم ممتاز به عقیده امام خمینی جزء انفال است. ایشان در این باره مینویسد: « انفال چند چیز است: و از آن جمله است: غنیمت ممتاز و برجسته، مانند اسبسواری نجیب و لباس گرانقیمت و شمشیر بُرنده و زره فاخر و مانند اینها.
امام خمینیدرتحریرالوسیلهدر این باره مینویسد: فروش سلاح به دشمنان دیندر حال جنگ آنها با مسلمین بلکه در حال قطع رابطه (آتشبس) آنان با مسلمانان بهطوری که از آنها بر مسلمین ترس باشد، حرام میباشد. و اما در حال صلح با آنان یا در زمان وقوع جنگ بین خود کفار و جنگ بعضی از آنان با بعض دیگر، حتماً باید در فروش سلاح به آنان مصالح اسلام و مسلمین و اقتضای روز، رعایت شود، و تصمیم در مورد آن موکول به نظر والی مسلمین است و غیر او حق ندارد که در آن به نظر خود اتکاء کند. و کسی که از سایر فرق اسلامی باشد و با فرقه حق دشمنی کند (در اینجا) ملحق به کفار میشود؛ و بعید نیست که به راهزنان و نظایر آنان، تعدّی شود. بلکه بعید نیست که از فروش سلاح به فروش غیر سلاح به دشمنان دین از آنچه که سبب قوت گرفتن آنان بر اهل حق است تعدّی شود؛ مانند زاد و راحله و حیوانات باربر و مانند آنها.
کشتن شکار با سلاح سرد و گرم با شرایطى موجب حلال شدن آن خواهد شد. امام خمینی در تحریرالوسیله بهتفصیل موضوع پرداخته و ضمن آن میفرماید: از شکاری که بهوسیله آلت جمادی کشته شده خورده نمیشود مگر اینکه بهوسیله شمشیر یا چاقو یا خنجر و سلاحهای دیگری که بهواسطه تیزی میبرند، کشته شده باشد، یا بهوسیله نیزه و تیر و خدنگ از چیزهایی که بهواسطه تیزی سوراخ مینمایند، حتی عصایی که در سرش آهن تیزی است. و بین اینکه مانند پیکان باشد که نوکتیز بر آن سوار میشود یا بهخودیخود به طور برنده یا سوراخکننده ساخته میشود فرقی نیست، بلکه بعید نیست که آهن بودن آن معتبر نباشد؛ پس همین که سلاح برنده یا سوراخکننده باشد از هر فلزی حتی از برنج و طلا و نقره، کفایت میکند. و احتیاط (مستحب) اعتبار آن است. و بنابر احتیاط (واجب) معتبر است که به طور عادی از آن بهعنوان سلاح استفاده شود، پس شامل سوزن و خار و سیخ و مانند اینها نمیشود.
امام خمینی با تاکید بر مطلوب بودن احتیاط دراینخصوص مینویسد: «اسلحه - به جز شمشیر - و رحل و راحله بنابر اقوی از حبوه نمیباشد؛ و احتیاطدر آنها به مصالحه نمودن، جداً مطلوب است.»
اگر زوجیندر اثاثیه خانه منازعه نمایند، خواه در وقت زوجیتشان باشد یا بعد از آن، پس در آن چند قول است؛ ارجح آنها این است که آن چیزی که از اثاثیه مربوط به مردان است؛ مانند شمشیر و سلاح و لباسهای مردان برای مرد میباشد و آنچه که مربوط به زنان است؛ مانند لباسهای زنانه و چرخخیاطی که زنها آن را به کار میگیرند و مانند اینها مال زن میباشد. و آنچه که مربوط به مردان و زنان است بین آنها مشترک میباشد.