سفرنامه میرزا ابوالحسنخان شیرازی (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی یا حیرت نامه
اثر محمدهادی علوی شیرازی است که سالها در سفر میرزا ابوالحسن خان ایلچی به روسیه، به ضبط وقایع و تحریر نوشتجات مامور گردیده است.
موضوع این سفرنامه، سفارت میرزا ابوالحسن خان شیرازی معروف به ایلچی کبیر به روسیه است، پس از معاهده شوم گلستان به جهت پارهای مذاکرات در باب باز پس گرفتن برخی از شهرهایی که روسیه در
جنگ ده ساله اول
ایران و روس تصرف کرده بود. میرزا ابوالحسن خان ریاست این هیات را بر عهده داشت که با هدایایی گرانبها از جانب پادشاه ایران به روسیه رفت و پس از سه
سال دست خالی و بی نتیجه به ایران برگشت، نویسنده کتاب محمد هادی علوی شیرازی است، لکن سفرنامه به نام میرزا ابوالحسن رئیس هیات سیاسی
شهرت دارد.
بنابراین شرح حال و مجمل احوالی از گزارش
سفر مذکور و حقیقت احوال جماعت روسیه و سایر امورات اتفاقیه را لازم شمرده، در این رساله
ثبت و آن را به «دلیل السفرا» موسوم ساخته، چون
ایام سفر مذکور مدت سه سال و کسری طول به هم رسانید، در این رساله ماه به ماه، بلکه روز به روز به طریقی که ربط ایام از یکدیگر گسسته نشود،
وقایع اتفاقیه به قسم روزنامجات ثبت افتاده و غرض اصلی از تحریر رساله مذکور وقایع امور اتفاقیه است و عبارت پردازی و حسن مقاله به هیچ وجه منظور نشده است.
در پیش درآمد کتاب به شرح احوال نویسنده کتاب و میرزا ابوالحسن خان ایلچی و جنگ ایران و روم پرداخته شده است. کتاب شامل هشت فصل به قرار زیر است:
فصل اول: وقایع سفر از
تهران تا تفلیس
فصل دوم: ابتدای ورود به
خاک تفلیس و وقوع امورات اتفاقیه
فصل سوم: ورود به شهر تفلیس
فصل چهارم: ورود به شهر قفقاز
فصل پنجم: ورود به شهر تول
فصل ششم: ورود به شهر مسکو
فصل هفتم: ورود به شهر پترزبوک
فصل هشتم: بازگشت به سمت ایران
فصل هفتم: ورود به شهر پترزبورگ
فصل هشتم: بازگشت به سمت ایران.
میرزا ابوالحسن خان به شیراز میرود که مقدمه سفر روسیه خود را فراهم کند. ظاهرا میرزا محمد هادی را که با او آشنائی داشته و از
شیوه تقریر و تحریر او آگاهی، به سمت منشی خود برگزیده و تحریر شرح سفر خود را به او محول کرده است. اگر از
حق نگذریم، انتخاب ایلچی به جا بوده و او مرد منشی ظریف
طبع و دقیق نظری را به سمت منشی خود انتخاب کرده است.
میرزا هادی علوی شرح این سفر را که خود مینویسد به (دلیل السفرا) موسوم نموده و ظاهرا قرینهای است، برای عنوان «حیرت نامه سفرا» که شرح سفارت میرزا ابوالحسن خان به دارالسلطنه لندن است. میرزا هادی پس از تحریر مقدمه کوتاه کتاب خود، شرح این سفر را از
روز سه شنبه بیست و پنجم شهر
جمادی الثانی ۱۲۲۹ ه. ق. ۱۴ ماه مه ۱۸۱۳ میلادی به رشته تحریر درآورده و ظاهرا تا روز به روز ورود خود به ایران که سه سال به طول انجامیده به ثبت وقایع، ماه به ماه و روز به روز پرداخته است.
سفرنامه نویس ایرانی را سراغ نداریم که در آن روزگار به اندازه میرزا هادی در کلیه دیدهها و شنیدههای خود باریک و دقیق شده باشد. اگر ما نوشته میرزا هادی را دقیق ملاحظه کنیم، درمی یابیم که این
مرد تا چه اندازه دقیق و روشن و موشکاف است، و دیدههای خود را دقیق بررسی کرده است و به احتمال
قریب به
یقین نوشته میرزا هادی شیرازی باید یکی از بهترین و جامعترین کتاب هائی باشد که در ۱۷۰ واند سال پیش بیگانگان درباره چگونگی اوضاع و
آداب و رسوم مردم روسیه نوشتهاند و به ثبت و
ضبط مراسم
اعیاد ، مهمانی و مهمان نوازیها و نیز ثبت نام بسیاری از وسایل نقلیه و غیره پرداختهاند.
ابوالحسن خان ایلچی به هنگام درنگ در لندن یا در گیرودار سفر از بنیادهای فراوان علمی، صنعتی، اجتماعی، فنی و سیاسی انگلیس دیدن کرده و بسیاری از شیوههای مرسوم در آن کشور را مورد بررسی قرار میدهد.
یتیم خانهها، مدارس، کارخانهها و دیگر ابنیهها از نکتههایی میباشد که این ایرانی
شیفته ظواهر را به خود جلب کرده است. سراسر حیرت نامه پر از شرح مهمانیها، گشت وگذار،
تفرج ، دیدار از مزارع، باغها و منازل میباشد. داستانها، زیورگراییها، شب نشینیها، خوشگذرانیها، زن بارگیها و
عشق بازیهای وی صفحههای زیادی را در بر میگیرد. به گونهای که گویی ابوالحسن خان ایلچی، فقط برای وصف
زنان و
دختران و کیفیت
رقص و دلبری آنان به این سفر مامور بوده است. البته ناگفته نماند که این
مسافر فرنگ، نسبت به بعضی از مفاسد اخلاقی آنجا اظهار نارضایتی میکند: «چون به
گرمابه درآمدیم، پشیمان شدیم. نعوذبالله، اهل آنجا که به صورت آدمی و از اشراف شهر مذکور محسوب میشدند، هم چون دد و
حیوان برملا با بچه گان
ارامنه لواط میکردند. پس معلوم شد که
خاص و
عام این شهر به این کار
شنیع مشغولند و به هیچ وجه پروایی ندارند، متحیر شده از حمام بیرون آمده، به تفرج شهر طوف نمودیم.» نوع نگاه ایلچی به مظاهر
تمدن غرب ، میتواند سرآغاز غربگرایی روشنفکران دورههای بعدی باشد. وی فرهنگ برهنگی غرب را در اوج به
تصویر میکشد، هر چند که خود، چه بسا به آن توجه ندارد.
همان گونه که از نام حیرت نامه تداعی میشود، دیدهها و شنیدههای نویسنده سراسر
عجیب و
غریب بوده است، از این رو نام «حیرت نامه» بر آن مینهد.
ما در اینجا فقط به نمونههایی از این حیرتها اشاره میکنیم:
۱- دیدن تصاویر، مناظر، ابنیه و صنایع که به گفته خودش،
هوش از سر او ربوده است «... از مشاهده آن عمارات بدیع که نقاشان ارژنگ نژاد در و دیوار آن را به ترکیبات خوب و تصویرات مرغوب به رنگهای الوان ترصیع نموده بودند، هوش از سرم پرواز نمود و در نزد رفعت آن عمارت، طاق کسری پستی نمود... اگر خواهم شمهای از اوصاف صنایع آن
کلیسا را به
قلم و
زبان تحریر نمایم، هر
آینه لب به
عجز گشاید.»
۲- مهمانیها و چگونگی برگزاری آن و آداب و رسوم
حاکم بر فرهنگ عمومی از مواردی میباشد که وی را مجذوب کرده است. او در یکی از این مهمانیها، صحنههایی مشاهده میکند که به گفته خود بر حیرت هایش میافزاید.
۳- عشق بازی میان افراد که او از آن به «عشق حقیقی» تعبیر میکند، از دیگر مقولههایی است که او را حیرت زده میکند و...
ایلچی در ضمن گزارش دیدهها و آموزههای خود، خوانندگان را به پیروی راهی فرا میخواند که فرنگیان مبتکر و طلایه دار آن هستند. او در ضیافتی حضور مییابد که نزدیک به نهصد و بیست نفر از وزیران، امیران و شاهزادگان همراه با زنانشان گرد آمده بودند. در آن مجلس که صدای نوشانوش اهل محفل بر
افلاک میرسید و هر کس خود را به
وضع خوشی پیرایه کرده بود، میگوید: «طرفه شهری است که شاهزادگان عظیم الشان و وزرا و امرا و بزرگان به این مهربانی، نسبت به هم با
زنان آفتاب طلعتان ایشان به این کوچک دلی و بی ساختگی دست هم را گرفته در
سماع رود و سرود کامرانی کنند و غم روزگار از دل بیدلان زدایند. کاش این شیوه اعیان و اشراف انگلیس در مملکت ما نیز متداول میگشت.»
در جای دیگر پا را فراتر گذاشته و
عفت زنان انگلیسی را تا جایی میستاید که آرزو میکند تا زنان ایرانی نیز از این ره توشهها بهره میبردند. ایلچی، هنگامی که درباره خود و نحوه معاشرتش با زنان انگلیسی میشنود برآشفته شده و میگوید: «حق تعالی شانه، علیم و خبیر است که مکرر من
آرزو از
خدا کردهام که کاش نسوان ایران را به عفت و
عصمت زنان انگریز بهره ور گرداند، چنانچه
آزاد و مختارند و کسی را برایشان تسلطی نیست.» و «کاش زنان ایران از این زنان تعلیم میگرفتند و
محبت شوهران را برخود لازم میشمردند و قدر شوهران خود را به این مقدار میدانستند.» یا «آرزو کردم که کاش، اهل ایران نیز
انصاف از مردم انگریز کسب مینمودند تا ایشان نیز روزگار به خوشدلی و فراغت میگذرانیدند.» این موارد حاکی از عدم درک
روح مکتب اسلام و
خودباختگی فرهنگی به
تمدن غرب میباشد.
ایلچی در وصف یکی از میهمانیها که زنان و مردان از
اعیان و
اشراف ، بدون هیچ محدودیتی بر سر یک میز نشستهاند، تعجب میکند به گونهای که این وضعیت حیرت او را برمی انگیزد و در پاسخ به سوال میس پرسول که میپرسد: «چنان میفهم که از اکل نمودن مرد و
زن به جمعیت، تو را حیرت دست داده؛ خود انصاف ده که شیوه ما بهتر است یا شیوه شما که زنان را مستور دارید؟» میگوید: «طریقه شما بهتر است، از رهگذر این که زن مستوره،
چشم بسته و هم چو مرغی است که در
قفس حبس شود و چون رهایی یابد، قوت
پرواز به طرف گلشن ندارد.» همان گونه که ذکر شد،
اعتراف ایلچی به برتری فرهنگ معاشرت فرنگیان از خودباختگی به فرهنگ بیگانه و بی اعتمادی به فرهنگ اسلامی- سنتی ایران
حکایت میکند.
هر چند حیرت نامه ایلچی برخی روشهای دانش و کارشناسی را به تصویر میکشد؛ ولی با نگاه سطحی و خام،
تقلید کورکورانه از غرب را سفارش میکند. او
علت پیشرفت و تحول در کشورهای غربی را بررسی نکرده و فقط جلوههای ظاهری
ترقی ، او را به حیرت درآورده است. هر چند آگاهیهای نوینی که ایلچی در اختیار مخاطبان خود میگذارد، برای آنها سودمند بودند؛ ولی در مجموع وی آموزشهای مورد نیاز آن روزگار را به طریق درست در اختیار ایرانیان نگذاشت و تمدن غرب را به شیوههای همه جانبه به ایرانیان معرفی نکرد. به عبارت دیگر، وی فقط حکایتگر ابنیهها، اماکن و
صنعت بوده؛ اما چگونگی دست یافتن و مترقی شدن را ارائه نمیدهد و در مواردی هم که به اخذ تمدن سفارش میکند، سراسر با غرب زدگی همراه است. از همه مهم تر این که او با بدآموزیهایی که در نوشته خود به جای میگذارد به آسانی یکی از ریشههای غرب زدگی
سده بیستم در ایران را به خود اختصاص میدهد.
میتوان گفت حیرت نامه، مظهر شخصیت خوشگذران و
شهوت پرست ایلچی است، آنچه در این نوشته آمده است، نشانگر حاکمیت روحیات ایلچی میباشد. هر چند وی میخواهد به گونهای خود را صادق و به دور از بسیاری انحرافهای اجتماعی نمایان سازد؛ ولی
روح حاکم بر این نوشته، عبارت از خوشگذرانی و
شهوت پرستی حیرت انگیز این
مسافر فرنگ میباشد. سرتاسر نوشته، وصف عیش و نوشها، رقصها و آوازه خوانی مه رویان فرنگ میباشد که همچنان به حیرت ایلچی میافزاید. این ایرانی متلون، شبهای بسیاری را در سرگرمیها میگذراند؛ اما باید توجه کرد که آیا او به جز شرکت در مهمانیها و تماشای صحنههای
وقیح ، وظیفه دیگری نداشته است؟
نثر کتاب ساده و بدون
تفنن و
تکلف است، نویسنده هر گاه فرصتی یافته، با زبانی ساده وضع اجتماعی، آداب و رسوم،
خرافات ، معتقدات، فرهنگ عامه، نحوه کشورداری،
مفاسد رایج در روسیه و موضوعاتی از این قبیل را شرح داده است. مزیت دیگر آن بر کتابهای معاصرش مانند: مسیر طالبی و سفرنامه میرزا صالح شیرازی، در این است که در کتاب مورد بحث از واژههای فرنگی بسیار کم استفاده شده؛ مگر در مقام ضرورت، اگرچه کتاب خالی از اغلاط املایی رایج آن روزگار و برخی اغلاط دستوری نیست، لکن این اشتباهات جزئی لطمهای جدی به سادگی نثر کتاب وارد نمیآورد.
صورت هدایائی که میرزا ابوالحسن خان شیرازی از طرف
دولت علیه ایران به جهت امپراطور به روسیه برده است، همچنین صورت هدایائی که وی در این سفر به مردم اهدا کرده است و یادداشت مخارجاتی که از جانب هر کس در حین
حرکت از پتربورغ نسبت بصاحبی ایلچی به عمل آمده است، در پایان کتاب ذکر شده است.
در پایان فهرست راهنما و عکسهایی در انتهای کتاب به تصویر کشیده شده است.
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.