ستونهای مسجدالنبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
مسجدالنبی ستونهای وجود دارد که سقف
مسجد بر روی این
ستونها قرار دارد. هر یک از این
ستونها نام خاصی دارد.
سقف مسجد بر
ستونهایی قرار داشت که، علاوه بر نگهداری از سقف، مورد استفاده
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و
اصحاب نیز بود. از هر ستونی خاطره ویژه ای باقی مانده که سبب شده است تا جنبه
تبرّک و
تقدّس به خود گیرد و با گرفتن نامهای خاص، در
تاریخ جاودان بماند.
هربار که مسجد بازسازی میشد، محل این
ستون ها تغییری نمیکرد، جز اینکه
ستونهای قدیمی جای خود را به
ستونهای جدید میداد. طبعاً با
توسعه مسجد،
ستونهای جدیدی نیز اضافه میشد؛ به طوری که اکنون نزدیک به ۲۱۰۴
ستون در مسجد وجود دارد.
ستونهایی که در محل قدیمی مسجد، در قسمت جنوبی آن قرار داشته، اکنون با رنگ سفید از بقیه
ستونها متمایز میشود. همان گونه که اشاره شد، هر یک از این
ستون ها یادگار خاطره ویژه ای است که درباره برخی از آنها توضیحاتی میآوریم.
یکی از
ستونهای
متبرّک مسجد،
ستون حرس یا محرّس است. نام گذاری آن به حرس، از آن روست که
امام علی(علیه السلام) در کنار این
ستون می نشستند و از
پیامبر(صلی الله علیه وآله) نگاهبانی می کردند. نوشته اند که پس از نزول آیه " وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنْ النَّاسِ...
" دیگر
امام به نگاهبانی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نپرداخت؛ چراکه
خداوند خود حفاظت از جان رسول خدا(صلی الله علیه وآله)را عهده دار شد.
موسی بن سلمه می گوید: از
جعفربن عبدالله بن حسین پرسیدم که فضیلت استوانه
علی بن ابی طالب چیست؟ او گفت: اِنَّ هذا الْمُحرّس کانَ عَلیّ بن أبی طالب یَجْلِسُ فی صَفْحَتها الَّتی تَلِی الْقَبْر مِمّا یَلی باب رَسُول الله(صلی الله علیه وآله) یَحْرُسُ النَّبی.
اینجا
ستون محرس است که علی بن ابی طالب در کنار آن در سمتی که فعلا به طرف
قبر است، می نشست و از آن حضرت
حراست می کرد.
همچنین نوشته اند که این
ستون، محل
اقامه نماز توسط
امام علی(علیه السلام) بوده است.
ستون توبه یادآور خاطره ای است درباره یکی از
اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به نام
بشیر بن عبدالمنذر انصاری مشهور به
ابولبابه. زمانی که در سال پنجم
هجرت،
احزاب مشرک به
مدینه یورش آوردند و در شمال
مدینه با
خندق روبرو شدند، به
فکر اتحاد با
یهودیان بنی قریظه افتادند که در قسمت جنوبی مدینه ساکن بودند و می توانستند با گشودن دروازههایشان، احزاب را به مدینه راه دهند.
یهود بنی قریظه با
رسول خدا(صلی الله علیه وآله)
پیمان داشتند و به رغم این پیمان، با
مشرکان همراهی کردند. پس از
خاتمه حمله احزاب، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به سراغ بنی قریظه رفت و آنان را در
حصار گرفت.
ابولبابه از طرف رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نزد بنی قریظه رفت تا با آنان
سخن بگوید. وی از روی بی توجهی به اشاره، به آنان گفت: چون
نقض عهد کرده اند،
مرگ در
انتظار آنهاست. این سخن می توانست بنی قریظه را به
دفاعی سخت در برابر
مسلمانان وادار کند.
ابولبابه که خود متوجه
خطای خویش شده بود، از
قلعه بنی قریظه خارج شد و مستقیم به سوی
مسجد رفت و خود را به یکی از
ستون ها بست و شروع به
گریه و
زاری کرد و
نماز خواند. در کتابهای
سیره آمده است که آیه ۲۷
سوره انفال که
خداوند به مسلمانان دستور می دهد که
خیانت به
خدا و
رسول نکنند، در باره
ابولبابه است. گرچه در این باره
تردید جدی وجود دارد؛ زیرا سوره انفال مربوط به سال دوم هجری و
جنگ بدر است. به هر روی،
خبر رسید که خداوند توبه
ابولبابه را پذیرفته است. این
ستون به خاطر همین
نقل، به نام
ستون توبه معروف است.
یکی از کارهای جاری رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، ملاقات با سران قبایل برای آشنا ساختن آنان با
اسلام و یا
مذاکرات سیاسی بود. آن حضرت محلی را در مسجد به این امر اختصاص داده بود وهمیشه در همان مکان، هیأت ها را به حضور می پذیرفت. محل این ملاقات ها در کنار ستونی از
ستونهای مسجد بود که بعدها به نام اسطوانة الوفود معروف شد و اکنون نیز همین نام را دارد.
وفد به معنای هیأت نمایندگی و وفود جمع آن است.
این
ستون را مجلس القلاده نیز می نامیدند؛ چرا که بزرگان
صحابه در کنار آن می نشستند و به گفتگو می پرداختند.
یکی دیگر از
ستونهای مسجد، محلی بود که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) ایام
اعتکاف را در آنجا بسر می برد.
اصحاب در آنجا برگهایی از درخت
خرما پهن می کردند تا رسول خدا(صلی الله علیه وآله)روی آن استراحت کند. این محل که در کنار همین اسطوانة السریر قرار داشته، به عنوان جایی که تختخواب رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بوده، شناخته شده است.
سریر به معنای تخت است.
برای این
ستون، سه نام گفته اند. نام
قرعه از آن روست که
عایشه نقل کرد که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود، در کنار این
ستون، زمینی است که اگر مردم اهمیت آن را می شناختند برای
نماز خواندن در آنجا میان خود قرعه می انداختند.
برای این
ستون نامهای دیگری نیز مانند عایشه،
مهاجرین به کار برده اند.
نام گذاری آن به عایشه از آن روست که وی این
حدیث را
روایت کرده و
فضیلت آن را گوشزد کرد. پس از آن به دلیل اجتماع
مهاجران در کنار آن، آن را استوانه مهاجرین نامیدند.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در آغاز و زمانی که هنوز
منبر ساخته نشده بود، بر تنه درخت خرمایی تکیه می کرد و
خطبه می خواند. نوشته اند، زمانی که برای آن حضرت منبر ساخته شد و برای ایراد سخن روی منبر قرار گرفت، از این درخت ناله ای شبیه ناله
شتر ماده ای که از بچّه خود جدا شود، برخاست که به همین دلیل به ستونی که در محل آن بنا شد، حنانه می گویند.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) دستور داد تا آن درخت را در همانجا
دفن کردند. محل این
ستون در غرب
محراب قرار دارد.
این محل بدان جهت به عنوان مقام
جبرئیل شناخته شده که
ملک مقرب از آنجا بر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) وارد می شد و خدمت آن حضرت می رسید. اینجا درِ ورودی
خانه حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) نیز بوده است.
نام دیگر این محل، اسطوانة مربعة القبر است که اکنون در داخل حجره شریفه واقع است و قرن هاست که قابل دسترسی نیست. این نقطه در محل تلاقی دیوار غربی
حجره به سمت دیوار شمالی حجره است. هنگامی که دسترسی بدین محل امکان داشت، به عنوان یکی از نقاط بسیار متبرّک، محل عبادت بوده و کسانی که در جستجوی اماکن متبرکه بودند، سخت به اینجا
عشق میورزیدند. براساس برخی روایات،
قبر حضرت فاطمه(علیها السلام) در این قسمت است.
در فضیلت این استوانه که در ضمن، باب خانه حضرت فاطمه(علیها السلام) نیز بوده، آمده است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) چهل روز صبحگاهان در کنار این در می رفت و خطاب به اهل خانه که
امام علی(علیه السلام)،
حضرت فاطمه(علیها السلام) و
حَسَنَیْن(علیهما السلام) بوده اند، می فرمود: السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا أهْلَ الْبَیت. واین
آیه را می خواند: " اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً ".
این روایت در منابع مختلف
اهل سنت نقل شده است.
گذشت که انتهای دیوار غربی
ضریح رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، در نقطه ای که به دیوار شمالی می رسد، باب خانه فاطمه زهرا(علیها السلام) و
ستون مربعة القبر یا مقام جبرئیل است. در ادامه دیوار شمالی به سمت شرق، و در انتهای دیوار شمالی خانه فاطمه زهرا(علیها السلام)، محراب تهجد قرار دارد. کسی که در این محراب بایستد، سمت چپ او باب جبرئیل و سمت راست او مقام جبرئیل است.
این نقطه، در زمان
پیامبر، خارج از
مسجد بوده و به این ترتیب روشن می شود که
حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) که در اینجا
اقامه نماز شب می کرده و به همین دلیل به محراب تهجّد
شهرت یافته، خارج از مسجد
نماز شب را می خوانده است. طبعا این مربوط به برخی از شب ها بوده که حضرت در دل
شب و در تاریکی، در بیرون مسجد نماز شب را اقامه میکرده است.
بر اساس برخی نقل ها، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) هر شب، وقتی همه مردم به
خواب می رفتند، در پشت خانه علی(علیه السلام)
حصیری می انداخت و نماز شب میخواند.
سعید بن عبدالله بن فضیل می گوید: من در حالی که در اینجا مشغول اقامه نماز بودم،
محمدبن حنفیه را دیدم. از من پرسید: آیا برای این نقطه فضیلتی می شناسی؟ گفتم: خیر. فرمود: فالْزِمْها، فإنها کانَتْ مُصَلّی رَسُول الله(صلی الله علیه وآله) مِنَ الَّلیل؛
.در آنجا بنشین، آنجا محلّ نماز شب رسول خدا است.
مسلمانان در گذر زمان سخت به استوانه ای که در محل این محراب بوده و البته نباید آن را از استوانههای خود مسجد به حساب آورد، علاقمند بوده اند و تاکنون نیز برای نماز خواندن در پشت محراب تهجّد، اجتماع می کنند.
خَلوق به معنای
عطر است و مُخَلّقه به معنای
معطّر. پس استوانه مخلّقه ستونی است که بر آن
عود می نهادند و آن فضای مسجد را معطّر می کرد. این رسم از زمان
مهدی عباسی و توسط همسر او
خیزران باب شد و از آن پس ادامه یافت و در حال حاضر، نامش روی این
ستون نوشته شده است. گفته اند که
سلمة بن اکوع، صحابی پیامبر(صلی الله علیه وآله) به دلیل اعتقادش به تبرّک، همیشه در کنار این
ستون نماز می گزارد و می گفت: پیامبر(صلی الله علیه وآله) را در کنار این
ستون، در حال نماز دیده است.
مالک بن انس نیز می گفت: بهترین جای خواندن
نماز نافله اینجاست و البته
نماز واجب، بهترین جایش
صف اول است.
نوشته اند که وقتی
قبله تغییر کرد، این
ستون تا چندین روز، در مقابل
پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله)قرار داشت و در واقع، عَلَم قبله به حساب می آمد. گویا قسمتی از این
ستون که در نزدیکی محراب قرار دارد، در داخل
محراب واقع شده است.
در کنار این
ستون، صندوقی نیز قرار داشته که یک
مصحف در آن نگهداری می شده است.
آثار اسلامی مکّه و مدینه، ص۲۲۲-۲۳۰، رسول جعفریان.