• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مالک بن انس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




ابوعبدالله مالک بن انس اصبحی حمیری (۹۵-۱۷۹قفقیه و محدث نامدار اهل‌سنت مدینه که مذهب مالکی از مذاهب چهارگانه اهل‌سنت به وی منسوب است.



ابوعبدالله مالک بن انس بن مالک بن عامر بن حارث اصبحی مدنی حمیری، فقیه و محدث نامدار مدینه که مذهب مالکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت به وی منسوب است. ایشان از هم پیمانان عثمان بن عبیدالله قرشی بود و به سال ۹۵ق در مدینه زاده شد. در نسبش اختلاف است، ولی اتفاق منابع بر آن است که مالک منسوب به اصبح بن عوف بوده که سپس به عنوان قبیله‌ای از قبایل عرب شهرت یافت. وی در محیطی امن و خانواده‌ای مرفه و ثروتمند نشات یافت و دانش‌آموزی را از حدود ده سالگی شروع کرد. او از بسیاری از فقیهان و عالمان مدینه دانش آموخت.


از جمله استادان ویژه وی نافع بن مالک و ربیعة الرای
[۱۰] قاضی یحصبی، عیاض بن موسی، ترتیب المدارک، ج۱، ص۱۲۱.
بوده که ظاهراً مدت مدیدی در حلقه درس ایشان شرکت می‌جست و بهره‌گیری از ایشان را هیچ‌گاه ترک نگفت. از دیگر اساتید وی می‌توان کسانی چون ابن شهاب زهری و نافع مولای ابن عمر را برشمرد. بنا به گفته نووی، وی از محضر نهصد استاد بهره گرفته که تنها سیصد تن از ایشان از تابعین بوده‌اند.
شیخ طوسی نام او را در زمره اصحاب امام صادق (علیه‌السّلام) آورده است. البته باید در نظر داشت چون مالک در مدینه اقامت داشته و از محضر امام صادق (علیه‌السّلام) بهره گرفته، نقل روایاتی از ایشان می‌تواند دلیل در صحت این‌مطلب باشد. به استناد روایتی از شیخ صدوق، مالک مورد احترام امام صادق (علیه‌السّلام) بوده و حتی امام (علیه‌السّلام) در موردی دوستی خویش را با وی ابراز کرده و در یک نوبت نیز به همراه حضرت به حج مشرف شده است. وی مسافرتی به بحرین نیز داشته است. مالک از شاگردان برجسته ربیعة بن ابی عبدالرحمان و نافع بن مالک بود و به زودی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار گشت. در حالی که هنوز سن وی از هفده سال فراتر نرفته بود و استادش نافع زنده بود.


تدریس فقه را آغاز کرد و حلقه درس برپا ساخت و به‌عنوان امام و پیشوای اهل مدینه برگزیده شد. گفته شده که حلقه تدریس وی از ازدحام و استقبال بیشتری نسبت به حلقه درس استادش برخوردار بود.
[۲۰] ابن فرحون، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهب، ص۶۴.
در ۲۱ سالگی نیز پس از درگذشت استاد دیگرش ربیعه، مرجع صدور فتوا گردید و بسیاری از طالبان علم از اقصی نقاط سرزمین‌های اسلامی بر وی گرد آمدند که در این میان از شاگردان ممتاز و برجسته‌ای چون سفیان ثوری، شعبة بن حجاج، اوزاعی و لیث بن سعد را می‌توان یاد کرد.
محمد بن ادریس شافعی که مذهب شافعی منسوب به اوست، مالک را ستوده و او را در بسیاری از موارد برتر از ابوحنیفه دانسته و به اقوال، رفتار و احادیث وی استناد کرده است. وی همچنین مالک را استاد و معلم خویش خطاب کرده است.


در سال ۱۴۷ق به سبب فتوایی که صادر کرد و ظاهراً خوشایند حاکم وقت مدینه، جعفر بن سلیمان نبود و از طرفی سعایت برخی دیگر مبنی بر اینکه مالک اعتقادی به بیعت با خلیفه و اطاعت از خلفا و حاکمان ندارد، به هفتاد ضربه شلاق محکوم شد. مالک با برخی خلفا و حاکمان وقت از جمله‌ هارون الرشید (خلافت ۱۷۰-۱۹۳ق) و منصور (خلافت ۱۳۶-۱۵۸ق) رابطه داشته و آنها را موعظه و در برخی امور امر و نهی می‌کرده است. علاوه بر روایات بسیاری که بالغ بر حدود هزار حدیث می‌باشد،


تالیفات و آثاری نیز از او برجای مانده که عبارت‌اند از: الموطا، رسالة الی ابن وهب فی القدر و الرد علی القدریه، کتاب فی النجوم و حساب، مدار الزمان و منازل القمر، رساله فی الاقضیة، رسالة الی ابی غسان، رسالة الی‌ هارون الرشید، کتاب التفسیر لغریب القرآن، کتاب السّر و رسالة الی اللیث فی اجماع اهل المدینه.


سرانجام به سال ۱۷۹ق در زمان خلافت‌ هارون الرشید درگذشت و پس از آنکه والی مدینه، عبدالله بن محمد بن ابراهیم بر جنازه‌اش نماز گزارد، در قبرستان بقیع مدفون شد.
[۳۷] غطفانی، یحیی بن معین، تاریخ، ج۲، ص۳۷۸.
[۳۹] وکیع ضبی، محمد بن خلف، اخبار القضاة، ج۳، ص۳۴۳.
[۴۰] حمیدی، محمد بن فتوح، جذوة المقتبس، ص۳۲۵.
[۴۱] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۳۲۳.
[۵۱] سهمی، حمزة بن یوسف، تاریخ جرجان، ص۵۲۶-۵۲۷.



۱. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۷، ص۳۱۰.    
۲. ابن ابی حاتم رازی، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۲۰۴.    
۳. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۱۳۷.    
۴. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۲۵۷.    
۵. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۷۱.    
۶. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص۴۳۶.    
۷. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۴۹.    
۸. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۵۵.    
۹. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۷، ص۳۱۰.    
۱۰. قاضی یحصبی، عیاض بن موسی، ترتیب المدارک، ج۱، ص۱۲۱.
۱۱. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۲۷، ص۱۰۳-۱۰۴.    
۱۲. نووی، یحیی بن شرف، تهذیب الاسماء و اللغات، ج۲، ص۷۸.    
۱۳. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۳۰۸.    
۱۴. ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء، ج۳، ص۱۹۳.    
۱۵. ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء، ج۳، ص۲۰۰.    
۱۶. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۲۷، ص۹۴.    
۱۷. شیخ صدوق، الامالی، ص۲۳۴.    
۱۸. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۹۲.    
۱۹. قاضی یحصبی، عیاض بن موسی، ترتیب المدارک، ج۱، ص۱۴۰.    
۲۰. ابن فرحون، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهب، ص۶۴.
۲۱. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۵۵.    
۲۲. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۱، ص۲۸۲.    
۲۳. شیرازی، ابراهیم بن علی، طبقات الفقهاء، ص۶۸.    
۲۴. ابن حبان، محمد بن حبان، الثقات، ج۷، ص۴۵۹.    
۲۵. قاضی یحصبی، عیاض بن موسی، ترتیب المدارک، ج۱، ص۱۴۹-۱۵۰.    
۲۶. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۱۳۷.    
۲۷. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۱۱، ص۳۲۳.    
۲۸. قاضی یحصبی، عیاض بن موسی، ترتیب المدارک، ج۲، ص۹۵.    
۲۹. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۱۱، ص۳۱۹.    
۳۰. قاضی یحصبی، عیاض بن موسی، ترتیب المدارک، ج۲، ص۹۰.    
۳۱. ابن فرحون، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهب، ص۱۲۴.    
۳۲. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۹، ص۴۵.    
۳۳. نووی، یحیی بن شرف، تهذیب الاسماء و اللغات، ج۲، ص۷۹.    
۳۴. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۴۹۸.    
۳۵. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، صفة الصفوه، ج۱، ص۳۹۶.    
۳۶. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۴۷.    
۳۷. غطفانی، یحیی بن معین، تاریخ، ج۲، ص۳۷۸.
۳۸. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۲، ص۳۵۰.    
۳۹. وکیع ضبی، محمد بن خلف، اخبار القضاة، ج۳، ص۳۴۳.
۴۰. حمیدی، محمد بن فتوح، جذوة المقتبس، ص۳۲۵.
۴۱. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۳۲۳.
۴۲. بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، ص۴۷۷.    
۴۳. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۶۸.    
۴۴. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تقریب التهذیب، ص۵۱۶.    
۴۵. خزرجی، احمد بن عبدالله، خلاصة تذهیب تهذیب الکمال، ص۳۶۶.    
۴۶. ابن جزری، محمد بن محمد، غایة النهایه، ج۲، ص۳۵.    
۴۷. ابن اثیر، علی بن محمد، اللباب، ج۱، ص۶۹.    
۴۸. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۲، ص۹۶.    
۴۹. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۵۳۲.    
۵۰. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۰، ص۱۷۴.    
۵۱. سهمی، حمزة بن یوسف، تاریخ جرجان، ص۵۲۶-۵۲۷.



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۶۳۹، برگرفته از مقاله «مالک اصبحی».






جعبه ابزار