• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زمان پرداخت اجرت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



این نوشتار با عنوان «زمان پرداخت اجرت» در اجاره و جعاله می‌باشد.



با انجام عقد اجاره اصل مالکیت موجر (در اجاره اشیا) و اجیر (در اجاره بر عمل) نسبت به اجرت حاصل می‌شود منتها این ملکیت به تعبیر فقیهان متزلزل است و حق مطالبه هنگامی است که مال یا عمل از سوی آن دو به مستأجر عرضه و تسلیم وی شود؛ ولی استقرار ملکیت هنگامی است که مستأجر تمام منفعت یا عمل را به نحوی دریافت کند.
[۱] عروة‌الوثقی، ج‌۲، ص‌۴۱۱.

در اجاره اعیان، مستاجر، مالک منفعت و در اجاره انسان برای اعمال، مالک کار می‌شود. و همچنین موجر و اجیر، به‌مجرد عقد اجاره، اجرت‌ را مالک می‌شوند؛ لیکن هیچ‌کدام از آن دو حق ندارد آنچه را که مالک شده مطالبه نماید، مگر اینکه آنچه را ملک دیگری نموده تسلیم نماید، پس بر هرکدام از آن‌ها اگرچه تسلیم واجب است، لیکن درصورتی‌که ببیند دیگری از تسلیم خودداری می‌کند، او هم حق خودداری دارد.
اگر اجاره، متعلق به عین باشد، تسلیم منفعت آن به تسلیم عین می‌باشد. و اما تسلیم عمل در جایی که اجاره متعلق به انسان باشد به تمام کردن کار است - درصورتی‌که مانند نماز و روزه و حج و کندن چاه در خانه مستاجر و امثال این‌ها از مواردی باشد که کار به مال مستاجر که در دست موجر است، متعلق نباشد - بنابراین اجیر قبل از تمام کردن کار استحقاق مطالبه اجرت‌ را ندارد، و بعد از آن، مستاجر حق سهل‌انگاری در پرداخت آن را ندارد، البته اگر شرطی از آن‌ها باشد که همه یا قسمتی از اجرت‌، قبل از کار ادا شود، چه این شرط صریحاً باشد یا ضمنی - مثل اینکه عرف و عادت مردم این باشد که مستاجر، ملتزم به پرداخت ولو قسمتی از اجرت‌، قبل از عمل باشد - لازم است از چنین شرطی تبعیّت شود. و اما اگر کار به مال مستاجر، که در دست موجر است متعلق باشد، مانند لباسی که آن را بدوزد و انگشتری که آن را ریخته‌گری و درست کند و امثال این‌ها، پس در اینکه تسلیم آن به تمام کردن کار باشد، مانند اوّلی، یا به تسلیم مورد کار باشد؛ مانند لباس و انگشتر، دو وجه، بلکه دو قول است، که قوی‌تر آن‌ها اوّلی است، بنابراین اگر بعد از تمام کردن عمل، مثلاً لباس طوری تلف شود که ضمان‌آور نباشد، چیزی بر او نیست و استحقاق مطالبه اجرت‌ را دارد. البته اگر به نحو ضمانت‌دار تلف شود درهرحال، حتی بنابر وجه دوم، با وصف خیاطت ضامن آن می‌باشد، نه به قیمتی که قبل از دوختن داشته‌ است؛ زیرا صفت (خیاطت) به‌تبع عین، ملک مستاجر است و اجیر بعد از آنکه از عهده موصوف با صفتش (لباس دوخته) در آمد، حق مطالبه اجرت قرارداد شده را دارد؛ زیرا عمل را در قالب بدل آن تسلیم نموده است.


عامل با تسلیم کار مستحق جعل می‌شود؛ پس اگر برای برگرداندن چهارپا به مالکش جعل قرار داده شود و او هم آن را به شهر بیاورد، سپس چهارپا فرار کند، مستحق چیزی نمی‌شود، ولی اگر جعل بر مجرّد رساندن چهارپا به شهر باشد مستحق آن می‌شود. و اگر جعل، بر مجرّد دلالت و راهنمایی بر چهارپا باشد، با راهنمایی کردن مستحق جعل می‌شود؛ اگرچه اصلاً نرسانده باشد.
در جعاله، عامل فقط بعد از انجام کار، استحقاق اجرت دارد؛
[۵] تحریرالوسیله، ج‌۱، ص‌۵۳۸.
هرچند ظاهر آیه ‌۲۳۳ بقره : «واِن اَرَدتُّم اَن تَستَرضِعوا اَولدَکم فَلا جُناحَ عَلَیکم اِذَا سَلَّمتُم ما ءَاتَیتُم بِالمَعروفِ‌...» آن است که اجرت دایه برای شیر دادن به فرزند را باید قبل از انجام کار پرداخت؛ ولی فقیهان و مفسران با توجّه به این‌که پرداخت اجرت، شرط جواز اجیر گرفتن نیست، در صدد توجیه آیه بر آمده‌اند.


برخی گفته‌اند: به عهده گرفتن اجرت خود نوعی پرداخت است و «اِذا سَلَّمتُم ما ءاتَیتُم» صدق می‌کند. بعضی هم «اِذا سَلَّمتُم ما ءاتَیتُم» را به «إذا سلّمتم ما‌أردتم» معنا کرده‌اند؛
[۸] کنز العرفان، ج‌۲، ص‌۲۳۵.
یعنی برای فرزندان خود دایه بگیرید؛ به شرط آن‌که اجرتی را که تصمیم گرفته‌اید در آینده پرداخت کنید، به‌طور شایسته بپردازید و این معنا نظیر چیزی است که در آیه «اِذا قُمتُم اِلَی الصَّلوةِ» گفته شده است که وقتی تصمیم داشتید نماز بخوانید، وضو بگیرید. برخی نیز از آیه، بیش از حکم استحبابی را استفاده نکرده و گفته‌اند: پیش پرداخت اجرت دایه مستحب است، نه واجب و این بدان جهت است که دایه به حفظ و نگهداری طفل بیش‌تر توجّه‌کند.
[۹] زبدة‌البیان، ص‌۷۰۷.
[۱۱] التفسیرالکبیر، ج‌۶، ص‌۱۲۵.



۱. عروة‌الوثقی، ج‌۲، ص‌۴۱۱.
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۶۱۲، کتاب الاجارة، مسالة۱۵، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۶۱۲، کتاب الاجارة، مسالة۱۶، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۶۲۶، کتاب الجعالة، مسالة۱۲، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۵. تحریرالوسیله، ج‌۱، ص‌۵۳۸.
۶. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۷. فقه القرآن، ج‌۲، ص‌۱۲۴.    
۸. کنز العرفان، ج‌۲، ص‌۲۳۵.
۹. زبدة‌البیان، ص‌۷۰۷.
۱۰. الکشاف، ج‌۱، ص۲۸۱.    
۱۱. التفسیرالکبیر، ج‌۶، ص‌۱۲۵.



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اجرت».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار