ریچارد فرانسیس برتن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برتن، ریچارد فرانسیس
جاسوس انگلیسی و مسافر
مکه با نام مستعار میرزا عبدالله در ۱۸۵۳م. و نگارنده
سفرنامه مفصل
حج است.
سرزمین
حجاز از دیرباز برای غربیان، به ویژه استعمارگران ناشناخته بود و ارسال جاسوس به این سرزمینها از راههای آشنایی با این مناطق به شمار میرفت. گزارشهای برتن از
مکه و
مدینه در میانه سده نوزدهم م.
اگر چه گاه خلاف واقعیت و مخالف دیدگاههای
اسلام است، از لحاظ تاریخی و جغرافیایی ارزشمند مینماید؛ ریچارد فِرانسیس بِرتِن/برتون (Richard francis Burton) در ۱۹ مارس ۱۸۲۱م. در جنوب انگلستان زاده شد.
پدرش سرهنگ دو رگه انگلیسی- ایرلندی و مادرش اشرافزاده انگلیسی بود.
از
سال ۱۸۲۵م. تا
سال ۱۸۳۹م. به اقتضای مأموریتهای نظامی پدرش، به مناطق گوناگون
اروپا سفر کرد و در همین مدت زبانهای ایتالیایی، فرانسوی، یونانی و لاتین را فراگرفت.
به
سال ۱۸۴۰م. وارد دانشگاه آکسفورد شد.
به دلیل نقض قوانین از دانشگاه اخراج گشت و به پیشنهاد یکی از دوستانش در ارتش کمپانی
هند شرقی ثبت نام کرد.
برای نبرد با افغانها به هند اعزام شد؛ ولی هنگامی به هند رسید که نبرد به پایان رسیده بود.
در هند هفت
سال ماند و زبانهای هندی، پنجابی، فارسی، عربی و سِندی را فراگرفت
و به
سال ۱۸۴۹م. به انگلستان بازگشت.
در پاییز ۱۸۵۲م. از سوی انجمن جغرافیای پادشاهی انگلستان مأموریت یافت تا برای سفری رهسپار
مکه شود.
او در هفت سالی که در هند زندگی کرده بود، با باورها و آداب و رسمهای مسلمانان آشنایی کامل یافته بود و بهترین گزینه پادشاهی انگلستان برای جاسوسی در
جزیرة العرب به شمار میرفت؛ برتن به
سال ۱۸۵۳م. به مکه سفر نمود. پس از بازگشت از مکه به
سال ۱۸۵۳م. یک جوان آلمانی به نام
هاینریش ون مالتسان (Heinrich von Maltzan) را برای سفر به مکه
تشویق کرد. سرانجام ون مالتسان به
سال ۱۸۶۰م. به مکه سفر کرد.
برتن همراه سپاه ملکه ویکتوریا در نبرد کِریمِه (۱۸۵۶م.) شرکت نمود
و در پی بازگشت از این نبرد، با ایزابل اروندل به
سال ۱۸۶۱م.
ازدواج کرد.
از
سال ۱۸۵۶م. در خدمت سرویس نظامی بریتانیا به کشورهای مرکزی، غربی و شرقی افریقا سفر کرد و به
سال ۱۸۶۱م. به عنوان کنسول بریتانیا در بیوکو (Bioko) در گینه استوایی معرفی شد. به
سال ۱۸۶۵م. کنسول بریتانیا در سانتوس برزیل و میان
سالهای ۱۸۶۹ تا ۱۸۷۱م. سرکنسول بریتانیا در
دمشق بود.
به
سال ۱۸۷۱م. به تریسته (Trieste)، بندری در شمال شرقی ایتالیا، رفت.
به
سال ۱۸۸۶م. موفق به دریافت نشان
شجاعت از دست ملکه انگلستان شد.
در ۱۹ اکتبر
سال ۱۸۹۰م. حین خدمت به عنوان کنسول بریتانیا به علت حمله قلبی در تریسته درگذشت و همان جا به
خاک سپرده شد.
بر پایه برخی گزارشها، برتن با بیش از ۲۹ زبان و گویش آشنا بوده و از جمله به
زبان فارسی تسلط کامل داشته است.
به
سال ۱۸۸۸م.
گلستان سعدی را به زبان انگلیسی بازگردانده است. از آثار مهم وی، ترجمه کتاب هزار و یک شب است.
او تالیفات فراوان در زمینه اقوام و معیشت مناطق گوناگون هند نگاشته
و کتابی نیز پیرامون
اسلام و
یهودیت دارد.
وی یک
سال از ارتش مرخصی گرفت تا خود را برای سفر به
مکه آماده کند.
برای آشنایی بیشتر با تجربههای
سفر حج ، از طریق منشی انجمن سلطنتی انگلستان نامهای حاوی تعدادی سؤال برای دکتر والین فنلاندی (Georg August Wallin)که به
سال ۱۸۴۵م. به مکه سفر کرده بود، فرستاد. اما نامهاش اندکی پس از مرگ والین به مقصد رسید و برتن به ناچار
سفرنامه بورکهارت را به دقت مطالعه کرد.
در سوم آوریل ۱۸۵۳م. سفرش را آغاز کرد و لندن را به مقصد ساتهمپتون (Southampton) ترک کرد تا آموزشهای مربوط به رفتارها و آداب و سنن شرقی و پاسداری و
جاسوسی زیر نظر کلنل ارشد سواره نظام بنگال را فراگیرد. پس از این که لباسهای شرقی مورد نیاز سفرش به دست ارتش بریتانیا در اختیارش قرار گرفت
، رهسپار قاهره شد. در این شهر، هنگام خرید لوازم
احرام ، با جوانی مکی به نام
محمد بسیونی آشنا شد و تصمیم گرفت تا محمد را در این
سفر با خود همراه کند.
برتن یک ماه که بخشی از آن در
ماه مبارک
رمضان قرار داشت، در
اسکندریه اقامت گزید. در همین مدت، خواندن
نماز و
قرآن را فراگرفت. در اسکندریه میهمان
جان تربرن (John Thurburn) بود؛ یعنی همان کسی که میزبانی
بورکهارت را بر عهده داشت.
برتن در ابتدا قصد داشت خود را ایرانی و از مردم
بوشهر معرفی کند؛ ولی به دلیل حساسیت حکومت
عربستان درباره ایرانیان، سرانجام با ظاهر و پوشش افغانی راهی
سفر حج شد.
گذرنامه وی با نام مستعار عبدالله به دست کنسول بریتانیا در سوئز آماده شد.
وی در سوئز با شیخ حمید ثمن از شیعیانِ ساکن
مدینه آشنا گشت و این آشنایی زمینه سکونت او را در مدینه در منزل شیخ فراهم نمود.
سرانجام وی در ششم جولای ۱۸۵۳م.
سوار بر کشتی کوچکی بدون تجهیزات جهتیابی همراه یک کاروان ۹۷ نفره از سوئز راهی
ینبع از بنادر عربستان در
دریای سرخ شد.
کاروان وی پس از اقامتی کوتاه در ینبع به سوی مدینه حرکت کرد. آنان برای فرار از گرما این مسیر را شبانه طی کردند و در ۲۵ جولای ۱۸۵۳م. پس از طی ۱۳۰ مایل در هشت روز از دروازه عنبری وارد مدینه شدند.
وی هنگام ورود به مدینه، به تکیهای با گلدستههایی به سبک ترکان اشاره میکند که در روزگار محمد پاشا برای استراحت زائران بنا شده بود.
وی در نخستین نگاه
مدینه را شهری با دیوارهای سفید و برجهای بلند چهارگانه و گنبدی سبز که
پیامبر - صلی الله علیه و آله- زیر آن آرام گرفته، شمرده است. او درباره استقبال مردم از کاروان هنگام ورودش به شهر، عواطف و احساسات مردم
عرب را ستایش نموده و آنها را نسبت به دیگر اقوام شرقی، مهربانتر میداند.
برتن در مدت اقامت پنج هفتهای خود در مدینه، در منزل شیخ حمید سکنا گزید. وی اشاره کرده که در همه این روزها به
مسجدالنبی رفته است.
او تصویری جامع از معماری اسلامی
حرم پیامبر ، وضعیت اقتصادی و معیشتی ساکنان مدینه و بقاع
بقیع و نحوه اداره
حرم نبوی ارائه میکند. وی پس از نوشتن یادداشتهای سفرش آنها را به چهار بخش مساوی تقسیم و شمارهگذاری و در قوطی داروهای خود پنهان میکرده است.
مخاطبان برتن در سفرنامهاش اروپاییان بودهاند و به همین دلیل، همه فرایض و اصطلاحات اسلامی مانند
طواف و
زیارت و
حدیث را که از شیخ حمید گزارش نموده، به دقت یاد کرده است. وی بیان میکند که ساکنان مدینه از
شفاعت یامبر در
روز جزا بهره میبرند، اگر چه
وهابیان سخت آن را
نفی میکنند.
برتن از سادگی و بیآلایشی
حرم پیامبر - صل الله علیه وآله - به شگفت آمده است. وی در گزارش خود به ابعاد
مسجدالنبی و شکل ظاهری آن اشاره و فضای داخلی آن را با عبادتگاههای ایتالیا و گنبدهای اسپانیا مقایسه کرده است.
او پس از ورود به حرم پیامبر، به تفصیل درباره رواقهای اضلاع شمالی (رواق مجیدی) و شرقی مسجدالنبی که به
باب النسا شهرت یافته، سخن گفته و درباره
روضه حرم، اتاق
عایشه ،
محراب سلیمانی و
منبر نیز توضیح داده است.
نیز به آرامگاه پیامبر و نردههای برنجین آن اشاره کرده و آن را به قفسی بزرگ تشبیه نموده است.
دیدههای برتن با آن چه پیشتر از
سفرنامه بورکهارت به دست آورده بود، متفاوت است.
او اشاره میکند که منصب شیخ الحرم که در هنگام سفر بورکهارت بر عهده یکی از خواجگان حرم بوده، بر عهده یکی از پاشاهای ترک به نام عثمان نهاده شده که از سوی دربار
استانبول با حقوق ۳۰۰۰۰ قروش در ماه منصوب گشته و زیردستش عنوان
رئیس الاغوات را با حقوق ماهانه ۵۰۰۰ قروش داشته است.
خواجگان حرم که شمار آنها به ۱۲۰ تن میرسیده، در سه گروه دربانها، نظافت کنندگان و مأموران انتظامات، ماهانه حقوقی برابر با۲۵۰ تا ۵۰۰ قروش داشتهاند. گروهی دیگر نیز در حرم در خدمت شیخ السقا عهدهدار رساندن
آب به زائران و آبپاشی زمینها و آبیاری
حدیقة الزهرا بودهاند.
سالانه یک
قاضی از استانبول برای مدینه انتخاب میشده که دارای سه دستیار با عناوین
مفتی شافعی ، مفتی
حنفی و مفتی
مالکی بوده است.
برتن همچنین در زمینه مؤذنان مسجدالنبی با لقب رئیس و نیز خطیبان آن، آگاهیهایی را در کتابش آورده است.
به گزارش وی، مفتی و رئیس الخطباء و منشی قاضی،
صدقات و
موقوفات ارسال شده به
مدینه را دریافت داشته، آن را میان خانوادههای مستمریبگیر با توجه به شمار افراد و رتبه آنها، تقسیم میکردند. خانوادههای مستمریبگیر بر پایه تقسیمبندی معین، هدایا و بخششها و موقوفات را دریافت میکردند و عبارت بودند از:۱. دانشوران و مدرسان. ۲.
امامان جمعه و
جماعت . ۳.
سادات از نسل پیامبر صل الله علیه وآله -. ۴. فقیهان و ملایان. ۵. عامه مردم
مدینه و حتی مجاوران حرم. آگاهیهای مشروح وی در زمینه تشکیلات اداره حرم، از شخصی به نام عمر افندی که خود از گروه دوم بوده، دریافت شده است.
برتن در تشریح شهروندان
مدینه به معرفی چهار خاندان از بازماندگان
انصار با نامهای انصاری،
ابیجود ،
الشعب و
بیت الکرانی پرداخته و نسبتهایی ناروا به
شیعیان محله
نخاوله مدینه داده که برآمده از گفتار متعصبانی است که سخنانی ساختگی را به وی منتقل کردهاند.
وی به بیان وضعیت معیشت ساکنان مدینه که آنها را ۱۶۰۰۰ تن تخمین زده
، اهتمام داشته است. از نظر او، مدینه شهری آرام و سرسبز با کوچههای تاریک و باریک و ساختمانهای استوار با سنگهای سخت و آجر سوخته و چوب نخل و ایوانهایی با نردههای مشبک و خانههایی یک طبقه مشرف به حیاطهایی است که در آنها گیاهانی کاشتهاند.
وی در گزارش سفرش به بررسی تغییرات مدینه از هنگام سفر
بورکهارت پرداخته و نقل کرده که
مدینه در هنگام سفر بورکهارت هنوز از تهاجم وهابیان نشان داشته و جمعیت آن کاهشی چشمگیر یافته بوده؛ ولی در هنگام سفر او شهر دوباره سر برآورده و به آبادانی دیگر شهرهای شرقی شده است.
برتن در فصلی از کتابش به
قبرستان بقیع پرداخته و افزون بر بیان روایاتی درباره
بقیع و
دفن نخستین مدفون در آن که از
صحابه پیامبر بوده، آن را گورستانی فاقد نظم هندسی و جایگاه مزارهای بزرگان
اسلام معرفی کرده که بر خلاف گورستان مسیحیان، جایی بدون درخت و گل وگیاه است. وی در بقیع به مزار
ابراهیم فرزند پیامبر که در خردسالی درگذشته میرود و بیان میکند که هر مسلمانی آرزو دارد در زمینی دفن شود که با دستان پیامبر تقدیس شده است. به نظر میرسد تقدیس واژه خاص مسیحیان در برابر
تبرک اشد.
نیز وی از بارگاه امامان بقیع بازدید کرده و آن را زیباترین ساختمان بقیع شمرده و افزون بر این که برای هر یک از بقاع بقیع زیارتی را یاد نموده، به دلبستگی و شوق ایرانیان برای زیارت این قبور اشاره کرده است.
همچنین در گزارشهایش از بقیع، به سه روایت از مکان دفن
حضرت فاطمه - سلام الله علیها- اشاره کرده است.
برتن پنج صفحه از کتابش را به معرفی مساجد مدینه مانند
ذو قبلتین ،
بنیظفر ،
فضیح ،
شمس ،
بنیقریظه ،
اجابه ،
قبا ،
فتح ،
سلمان ،
رایه ، و
عینین اختصاص داده و به وجه نامگذاری برخی از آنها اشاره کرده است.
او همچنین از
قبة المصرع ، محل
شهادت حمزه عموی
پیامبر در نبرد
احد ، گزارشی داده است.
برتن برای سفر به
مکه ، با کاروانی که از
دمشق آمده بود، همراه شد. آنها شرقیترین راه را از چهار راهی که به مکه میرسید، انتخاب کردند؛ راهی که به دستور
هارون الرشید و همسرش زبیده ساخته شده بود.
در طی این مسیر سه روز به
آب برنخوردند. برتن ۲۰
دلار به یک ساربان مکی داد تا آنها را به مکه برساند. آغاز سفر آنها ۳۱ آگوست ۱۸۵۳م. بوده است. او همراه یک کاروان ۷۰۰۰ نفری
سوار بر
الاغ و
اسب و
شتر و گاه پیاده راه مکه را در پیش گرفت؛ برتن وضعیت کاروان را از جهت نظم وپوشیدن لباس یکسان، مناسب نمی داند. به گزارش وی، فقط حرکت کاروان با صدای شلیک به آگاهی همه میرسیده است. بیشتر افراد پیاده کاروان به سبب خستگی بسیار و یا برخورد با خارها میلنگیدند و افرادی که در این مسیر جان میسپردند، طعمه
کرکسها و کلاغها میشدند.
آنان روزانه ۲۵ مایل پیادهروی میکردند و در مکانهایی که شترها را برای استراحت نگه میداشتند، برتن شترران و محمد را برای آوردن
آب به چاههایی که مایلها دورتر
حفر شده بود، میفرستاد و از این فرصت برای نوشتن یادداشتهایش بهره میبرد. چاههای میان راه نگاهبانانی داشته که بهایی فراوان برای آب از زائران دریافت میکردند؛ آنان در فاصله دو روز مانده به مکه
محرم شدند
و سرانجام پس از ۱۲ روز پیادهروی
صبح روز ۱۱ سپتامبر وارد مکه شدند، در مکه، محمد، آن جوان مکی که در طول سفر بارها رفتاری گستاخانه نشان داده بود، به میزبانی بخشنده برای برتن تبدیل شد.
برتن پس از استراحتی دو ساعته در منزل محمد، به دیدن
خانه خدا شتافته است. وی درباره نخستین دیدارش از
کعبه نوشته که سرانجام برنامه و آرزوی چندین سالهاش تحقق یافته است. به گزارش وی، در آن جا قطعات عظیمی به قدمت
اهرام مصر و زیبایی و هماهنگی بناهای یونان و ایتالیا و زرق و برق ساختمانهای
هند دیده نمیشود؛ ولی چشماندازی عجیب و یگانه و بسیار ستودنی دارد.
به باور برتن، حتی زائرانی که گریهکنان به
پرده کعبه آویخته بودند و شماری دیگر که برای رسیدن به
حجرالاسود هجوم میآوردند، احساسی عمیقتر از او نداشتند. در نظر وی، گویا این حرکت بال
فرشتگان است که پرده کعبه را تکان میدهد، نه نسیم صبحگاهی.
به گفته او، احساسات و اشتیاق عجیبی نزدیک
کعبه حکمفرما است که او را از خرسندی به وجد آورده است. وی که با کمک محمد در طواف شرکت کرده بود، ابتدا بوسیدن حجرالاسود را در ازدحام جمعیت کاری ناممکن دانست؛ ولی سرانجام محمد و دوستانش مسیری را برای وی باز کردند تا او به تنهایی این کار را انجام دهد. وی حجرالاسود را بوسیده و دستان و پیشانیاش را بر آن مالیده و به دقت آن را دیده و اطمینان یافته که حجرالاسود یک
شهاب و
سنگ آسمانی است.
وی در همان شب اول اقامتش در مکه در حالی که قرص
ماه کامل بوده، دیگر بار به دیدن
خانه خدا رفته و ابهت و شکوه آن را بیش از هنگام روز دانسته است. به باور وی، شب هنگام، محو شدن خانهها و ساختمانهای پیرامون کعبه در تاریکی باعث انزوای خانه کعبه میشود و این انزوا به تحقق ایدهای میانجامد که به
اسلام زندگانی بخشیده است.
در نظر برتن، مکه شهری میان تپههای ترسناک بوده و وی آن را با فلورانس در ایتالیا مقایسه کرده که از دید او، زیباییهای فلورانس را ندارد. وی
منارههای مسجدالحرام را زیر نور ماه به ستونهای نقرهای رنگ
تشبیه کرده است؛ صبح روز بعد یعنی ۱۲ سپتامبر، برتن به سوی
عرفات حرکت کرد. وی و همراهانش پس از ۶ ساعت پیادهروی به عرفات رسیدند. در مسیر عرفات پنج تن از زائران به علت گرمای طاقتفرسا و کهولت سن جان باختند.
در عرفات شیخ مسعود، ساربان کهنسال و راهنمای برتن، شمار زائران را ۵۰۰۰۰ تن تخمین زده است. بیدارباش
روز عرفه با شلیک توپ رخ داده و برتن با بالا رفتن از کوهی در عرفات، به وصف تپهها و محیط پیرامون
مکه پرداخته است. او از بالای کوه، شاهد حرکت
شریف مکه و همراهانش در صفوف منظم در عرفات بوده که در هنگام ایراد خطبه واعظ، بر فراز
جبل الرحمه رفته است.
برتن شب دهم
ذیحجه را در
مزدلفه گذرانده و همان شب هفت تکه سنگ را در لباس
احرام خود پیچیده تا صبح روز بعد برای
رمی جمرات آماده باشد. وی پس از
رمی سرش را تراشیده و از احرام بیرون آمده و به
مکه بازگشته است.
در این هنگام به وی خبر میرسد که پرده
کعبه در حال تعویض است و خانه کعبه نیز به روی حاجیان باز شده است. او با اصرار بسیار و با کمک دو مرد تنومند خود را به در کعبه رساند و نگهبانان در پس از پرس و جو از نام و
ملیت او و دریافت هشت دلار، به وی اجازه دادند تا به درون کعبه رود.
برتن به
منا بازگشت؛ اما برای خرید
گوسفند و
قربانی کردن آن کوشش نکرد. به گزارش وی، پنج تا شش هزار گوسفند قربانی شدند. او حاجیان را به سبب اهدای گوشت قربانی به فقیران ستایش میکند.
برتن جمعیت انبوه نمازگزاران در صفهای طویل با لباسهای رنگارنگ به سوی کعبه را به گلهای باغ
تشبیه میکند و معتقد است که این گوناگون نژادها تا کنون در هیچ جایی دیده نشده است. وی به خطیب کهنسال
مسجدالحرام اشاره کرده که از منبر زراندود بالا رفت و لب به سخن گشود و سخنانش در جان شنوندگانی که در پایان جملات بلندش «
آمین » میگفتند، بسیار مینشست. برتن این مراسم را بزرگترین و جدیترین مراسم مذهبی شمرده که به چشم خود دیده است.
روزهای دیگر اقامت برتن در مکه با همنشینی دوستان و همراهان و نگارش خاطراتش سپری شده است. خانهای که برتن در مکه در آن مستقر شده بود، متعلق به
مادر و
دایی محمد بسیونی و در ایام
حج مکانی شلوغ بود که دوستان و خویشان محمد در آن اقامت داشتند و برای برتن بسیار دشوار بود که یادداشتهایش را دور از چشمان آنان بنویسد.
از دیدگاه برتن، تراکم تپههای پیرامون مکه و پیشگیری از وزش
باد به سوی این شهر، آن را به مکانی گرم و طاقتفرسا همانند کوره تبدیل کرده است.
او ساکنان مکه را به گزارش از سفیر انگلیس در
جده ۴۵۰۰۰ تن تخمین زده
و آنان را مردمی
طماع و منحرف،
متعصب ،
مغرور و
خودنما ولی متمدنتر از ساکنان
مدینه برشمرده است؛ واپسین جایی که برتن در مکه از آن دیدن کرده، بازار بردگان مکه است؛ جایی که بردگانی که بیشتر از نژادهای سومالی و سواحلی و گالاس بودند، لباسهای رنگی بر تن کرده، در ردیفهایی مینشستند و بالاترین قیمت پیشنهادی برای آنها ۵۰ پوند بوده است.
از دید برتن، بطریهای
آب زمزم برای
هدیه به خویشاوندان مهمترین سوغات آن سرزمین بوده است. وی با
بدرقه محمد به
جده رفته و در ۲۶ سپتامبر همان
سال سوار بر کشتی رهسپار سوئز شده است. او در راه بازگشت به افریقا نوشتههایش را در کیسه گندمی پنهان کرده بود.
گزارش سفر وی به مکه و مدینه نخستین بار با نام روایت شخصی از زیارت مکه و مدینه (Personal Narrative of a Pilgrimage to Al-Madinah & Meccah) در سه مجلد به
سال ۱۸۵۵م. در لندن به چاپ رسید و با استقبال بسیار روبهرو شد. به
سال ۱۸۵۷م. ویراست دوم آن در دو مجلد با مجموع ۳۵ فصل و ۸۴۰ صفحه به چاپ رسید که دارای فهرست اعلام و تصاویر پیوست شده بود.
The Life of Sir Richard Burton - Wright، Thomas (۱۹۳۶) – Everett & Co. – England - ۱۹۰۹ / The Real Sir Richard Burton - Walter Phelps Dodge (۱۹۳۱) – T. F. Unwin – England – ۱۹۰۷ / The Highly Civilized Man:Richard Burton and the Victorian World – Dane Keith Kennedy – Harvard University Press. – U.S.A – ۲۰۰۵ / The True Life of Capt. Sir Richard F. Burton - Georgiana M. Stisted – H. S. Nichols – England – ۱۸۹۶ / The Arabian Nights:The Book of the Thousand Nights and a Night – Richard F. Burton - Mobile refernce – U.S.A – ۲۰۰۹ / Indian Traffic:Identities in Question in Colonial and Postcolonial India-Parama Roy- University of California Press – U.S.A - ۱۹۹۸ / The Broadview Anthology of Victorian Prose، ۱۸۳۲-۱۹۰۱ - Mary Elizabeth Leighton، Lisa Surridge - Broadview Press – Canada – ۲۰۱۲ / Christians at Mecca - Augustus Ralli – W. Heinemann – England – ۱۹۰۹ / The Tangled Web:A Life of Sir Richard Burton – Jon R. Gosall – Troubador Publishing Ltd. – England – ۲۰۰۸ / Sindh and the Races That Inhabit the Valley of the Indus – Richard F. Burton – W. H. Allen – England – ۱۸۵۱ / La judéophobie des Modernes:Des Lumi&amgt;lt;/refp;espan class="grave";res au Jihad mondial - Pierre-André Taguieff - Odile Jacob – France – ۲۰۰۸ / Personal Narrative of a Pilgrimage to Al-Madinah and Meccah – Sir Richard Francis Burton – Leipzig:Bernard Tauchnitz – England – ۱۸۷۴
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«ریچارد فرانسیس برتن».