رگ زنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بخاطر
درمان بعضی بیماریهااز
شاهرگ خون می گیرند که به آن رگ زنی می گویند که از آن به مناسبت در بابهاى
صوم،
حج و
تجارت سخن گفته اند.
رگ زنى، رگ زدن،
خون گرفتن از راه
رگ جهت
درمان است.
عمل رگ زنى یا
فصد از راههاى درمان برخى بیماریها است و
پیشوایان معصوم علیهم السّلام نیز از آن استفاده مىکردند.
رگ زدن،
حجامت کردن و مانند آن بدون
ضرورت، در صورتى که موجب
ضعف گردد، بر
روزهدار مکروه است.
به بیان دیگر فصد برای روزهدار فینفسه موضوع حکم
کراهت نیست بلکه موضوع کراهت «فعلی که موجب ضعف روزهدار میشود» است، و به همین جهت است که در رسالههای عملیه ذکر میشود: «انجامدادن هر کاری که مانند
خون گرفتن و حمام رفتن باعث ضعف میشود.»
بنابراین مکروه شمردن فصد برای روزهدار با این فرض است که معمولاً موجب ضعف میگردد.
در
حرمت یا کراهت خارج کردن
خون با فصد و مانند آن بر
محرم اختلاف است.
مزد گرفتن در برابر رگ زنى
جایز و
حلال است و برخلاف حجامت کراهت ندارد.
درباره این که آیا هزینه «فصد» زن بر عهده خود او است یا بر عهده شوهرش، در
تحریرالوسیله بعد از بیان اینکه ظاهراً داروهای متعارفی که نیاز به آنها - به سبب بیماریها و دردهایی که کمتر کسی در ماهها و سالها خالی از آنها میباشد - زیاد هست، از نفقه واجب زن و بر عهده شوهر است ولی ظاهراً دارویی که در معالجات سخت مصرف میشود و انسان از باب اتفاق احتیاج به آنها پیدا میکند خصوصاً اگر به بذل مال زیادی محتاج باشد جزء نفقه نمیباشد، آمده است: «وهل یکون منه اجرة الفصد و الحجامة عند الاحتیاج الیهما؟ فیه تامّل واشکال.»
یعنی: آیا
اجرت فصد (
خون
گیری) و حجامت در وقت نیاز به آنها جزء
نفقه میباشد؟ در آن تامل و اشکال است.
از احکام رگ زدن در باب
طهارت،
نکاح و
قصاص و دیات سخن به میان آمده است.
محلّ فصد داخل در
جروح است
اگر جایی از اعضای وضو را
رگ زده است و نمیتواند آن را آب بکشد یا آب برای آن ضرر دارد اگر روی آن بسته است، باید به دستور جبیره عمل کند، و اگر معمولاً باز است شستن اطراف آن کافی است.
از مواردی که از عدم جواز
نگاه زن و مرد
نامحرم استثنا شده است مقام
معالجه و آنچه بر آن توقّف دارد است، مثل نبض گرفتن و فصد و حجامة و مانند آن درصورتیکه انجام آن توسط
مماثل ممکن نباشد، بلکه
مسّ و
لمس هم در این صورت جایز است.
امام خمینی در این باره در
تحریرالوسیله مینویسد: اگر
رگ کسی را بزند و او را از بستن آن جلوگیری کند پس
خون برود و بمیرد
قود بر او میباشد. و اگر شخصی را رگ بزند و رهایش کند چنانچه بر بستن آن قدرت داشته باشد ولی عمداً و از روی سهلانگاری و کوتاهی آن را ترک نماید تا بمیرد نه قودی هست و نه دیه نفسی، ولی
دیه رگ زدن بر جانی میباشد. و اگر
مجنیعلیه بر بستن آن توانا نباشد چنانچه
جانی این را بداند بر او قود میباشد. و اگر جانی آن را نداند، پس اگر او را به
قصد قتل - ولو رجاءً - رگ بزند پس بمیرد ظاهراً قود بر او میباشد. و اگر قصد قتل او را نداشته باشد، بلکه او را رگ بزند به امید بستن آن، بر او قود نمیباشد، ولی دیه شبه عمد بر او میباشد.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۱۳۵-۱۳۶. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی