دَنیٰ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دَنیٰ (به فتح دال) از
واژگان قرآن کریم به معنای نزدیک شدن است. مشتقات «
دنی» که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
دان و
دانية اسم فاعل و
أَدْنَى اسم تفضیل به معنای نزدیکتر و مؤنث آن
دُنْيا است.
دَنیٰ:
دنو يعنى نزديک شدن.
(ثُمَ دَنا فَتَدَلَّى) يعنى «پس نزديک و نزديکتر شد.»
اسم فاعل آن دان و
دانية است مثل
(وَ جَنَى الْجَنَّتَيْنِ دانٍ) يعنى «
میوه هر دو
بهشت (به آنها) نزديک و در دسترس است.»
و نحو
(فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ • قُطُوفُها دانِيَةٌ) يعنى «ميوههاى آن نزديک است. (نسبت به اهل بهشت)»
(يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ) يعنى «
جلبابهای خويش را به خود نزديک كنند.»
نا گفته نماند: أَدْنَى ممكن است
اسم تفضیل باشد از
دَنِی و دَنَاءَة كه به معنى پستى و خسّت است. در اين صورت معنى آن پستتر و خسيستر است. و نيز از دنوّ میآيد كه به معنى نزديکتر است. آيه زير از قسم اوّل است:
(قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ...) يعنى «گفت آيا میخواهيد عوض بگيريد آنچه را پستتر است با آنچه بهتر است...»
دانشمندان میگويند: پروتئين حيوانى بر پروتئين نباتى برترى دارد و از هر حيث براى سوخت و جذب بدن سازگار است و پروتئين نباتى به تنهائى كافى نيست. شايد علّت همين است كه منّ و سلوى در آيه خير و حبوبات و خيار ادنى خوانده شده است و شايد علّت ادنى بودن خواستههاى آنها است كه پى اسباب شهوانى بودند بر خلاف من و سلوى كه غذاى سادهاى بود و به شهوترانى سوق نمیكرد. ممكن است آيه
(وَرِثُوا الْكِتابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هذَا الْأَدْنى) نيز به همين معنى باشد يعنى «میگيرند متاع اين زندگى را كه نسبت به زندگى آخرت پستتر و نا چيزتر است.»
آن در آيات ديگر به معنى نزديکتر است مثل
(ذلِكَ أَدْنى أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهادَةِ عَلى وَجْهِها) يعنى «اين نزديکتر است به آن كه گواهى را به طور صحيح ادا كنيد.»
(غُلِبَتِ الرُّومُ • فِي أَدْنَى الْأَرْضِ ...) «ما بين
روم و ايرانيان در نواحى
شام كه نزديک به
حجاز بود جنگ در گرفت روميان مغلوب شدند.»
ظاهرا مراد از «
أَدْنَى الْأَرْضِ» نزديکترين محلّ به حجاز است. در
المیزان گفته: ظاهرا مراد از ارض، ارض حجاز و لام آن براى عهد است.
(وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ) (به آنان از عذاب نزديک دنيا پيش از عذاب بزرگ آخرت مىچشانيم، شايد بازگردند.)
عذاب ادنى عذاب دنيوى است كه براى
انذار و
تنبیه است و آن به آدميان نزديکتر است و عذاب اكبر ظاهرا عذاب اخروى است.
(ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ) ادنى در اين آيه به معنى اقلّ به كار رفته و با اكثر مقابل افتاده است. يعنى «هيچ راز گوئى سه كس نيست مگر آنكه خدا چهارم آنهاست و نه پنج كس مگر آنكه خدا ششم آنهاست و نه كمتر از آن و نه بيشتر از آن مگر آنكه خدا با آنهاست.»
دنيا مؤنّث أدنى است. اگر آن را از
دنىء و دناءت بگيريم به معنى پستتر و اگر از دنوّ به حساب آوريم به معنى نزديکتر است و آن پيوسته وصف است و احتياج به موصوف دارد. مثل حيات دنيا، عذاب دنيا، سعادت دنيا.
و زندگى دنيا را دنيا میگوئيم يا از اين جهت كه نسبت به زندگى آخرت پستتر و ناچيزتر است و يا از اين حيث كه اين زندگى از زندگى آخرت به ما نزديکتر است.
از آيات شريفه استفاده میشود كه آن به معناى دوّم است و اصل آن دنوّ میباشد زيرا كه در آيات زيادى با
آخرت مقابل افتاده است مثل
(أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ) (آنها كسانى هستند كه زندگى دنيا را با از دست دادن آخرت خريدهاند.)
(رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً) (پروردگارا! به ما در دنيا نيكى عطا كن؛ و در آخرت نيز نيكى مرحمت فرما.)
(حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ) (اعمال نيک آنها بخاطر اين گناهان بزرگ، در دنيا و آخرت تباه شده.)
(قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقى) (به آنها بگو: سرمايه زندگى دنيا، ناچيزاست؛ و آخرت، براى كسى كه پرهيزگار باشد، بهتر است.)
كلمه دنيا بنا بر تعداد
المعجم المفهرس صد و پانزده بار در قرآن مجيد تكرار شده است و در تمام آنها صفت زندگى كنونى است مگر در چهار محل كه صفت
آسمان و كنار
بیابان آمده است.
مثل
(إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيا وَ هُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوى وَ الرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنْكُمْ) عدوه به معنى حاشيه و كنار بيابان است و قصوى مؤنّث اقصى است، يعنى «آنگاه كه شما مسلمين در نزديكترين حاشيه
وادی به
مدینه بوديد و آنها در دورترين كنار آن، و كاروان
ابوسفیان پائينتر از شما بود.»
(إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ) يعنى «ما آسمان نزديکتر را مزيّن گردانديم با زينتى كه كواكب باشد.»
همچنين است
آیه ۱۲ سوره فصّلت و
۵ سوره ملک .
در اين آيات كلمه دنيا قطعا به معنى نزديکتر است. در بعضى از آيات مثل
(مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا) (و كسى كه فقط كشت دنيا را بطلبد....)
كه حيات ذكر نشده در تقدير ميباشد يعنى «حَرْثَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا».
جوهری در
صحاح گفته: دنيا به علت نزديک بودنش دنيا ناميده شده است.
در
قاموس و
اقرب گفته: دنيا نقيض آخرت است.
در
نهایه میگويد دنيا
اسم اين زندگى است كه آخرت از آن دور است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «دنی»، ج۲، ص۳۶۰.