دابّة الأرض (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دابة الارض: (أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ)«دابّة» به معنی «جنبنده» و «
ارض» به معنی «
زمین» است و برخلاف آنچه بعضی میپندارند «دابّة» تنها به جنبندگان غیر
انسان اطلاق نمیشود، بلکه مفهوم وسیعی دارد که انسانها را نیز در بر میگیرد.
به موردی (مواردی) از کاربرد دابة الارض در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ اِذٰا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ اَخْرَجْنٰا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْاَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ اَنَّ النّٰاسَ کٰانُوا بِآیٰاتِنٰا لاٰ یُوقِنُونَ.) «و هنگامى كه فرمان
عذاب آنها فرارسد و در آستانه
رستاخیز قرار گيرند)، جنبندهاى را از زمين براى آنها خارج مىكنيم كه با آنان سخن مىگويد كه مردم به آيات ما
ایمان نمىآوردند.»
علامه طباطبایی در تفسیر
المیزان میفرماید: اين آيات فصل سابق را تمام مىكند و به مسأله
بعث و پارهاى از ملحقات به آن، از قبيل امورى كه در
قیامت و قبل از قيامت رخ مىدهد اشاره مىكند و
سوره را با همان مطلبى ختم مىنمايد كه با آن آغاز شده بود و آن مسأله
انذار و
بشارت است.
جمله
(أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ) بيان آن آيتى است كه گفتيم مراد از آن، آيت خارقالعادهاى است كه در
آیه (سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ) آن را وعده داده، و همين كه جمله مورد بحث صفت قرار گرفته براى آن آيت خارقالعاده، خود دليل است بر اينكه مراد از اخراج از زمين، يا
احیاء و بعث بعد از
مرگ است و يا امرى است نزديک بدان، (حال ببينيم كدام يک مىتواند باشد). و اما اينكه آن جنبنده، جنبندهاى باشد كه با مردم صحبت كند، از آنجا كه كلمه دابه - جنبنده به هر صاحب حياتى اطلاق مىشود كه در زمين راه مىرود، مىتواند انسان باشد و مىتواند حيوانى غير انسان باشد، اگر انسان باشد كه تكلم و سخن گفتنش امرى عادى است، نه خارقالعاده و اگر حيوانى بىزبان باشد آن وقت حرف زدنش مانند بيرون شدنش از زمين امرى است خارقالعاده. ليكن -متأسفانه- در آيات كريمه قرآن چيزى كه بتواند اين آيت را تفسير كند و معلوم سازد كه اين جنبدهاى كه
خدا بهزودى از زمين بيرون مىآورد چيست؟ و چه خصوصياتى دارد؟ و
صفات و نشانيهايش چيست؟ و با مردم چه تكلمى مىكند و چه خصوصياتى دارد؟ و چگونه از زمين بيرون مىآيد؟ و چه مىگويد؟ وجود ندارد، بلكه
سیاق آيه بهترين
دلیل است بر اينكه مقصود مبهمگويى است و جمله مزبور از كلمات مرموز قرآن است. و حاصل معنا اين است كه: وقتى برگشت امر مردم به اين شود -كه بهزودى هم مىشود- كه از آيات
حسی و
مشهود ما يقين برايشان حاصل نشود و بهعبارتديگر، استعدادشان براى ايمان آوردن به ما به كلى باطل گشته، تعقل و عبرتگيرى از دستشان آيات آسمانى و زمينى معمولى ايمان نداشته باشند، ولى از ديدن آن آيت كه گفتيم ايمان بياورند.
اما در مورد تطبیق این کلمه با توجه به آیه مورد بحث که میفرماید:
«هنگامی که فرمان عذاب آنها رسد (و در آستانه رستاخیز قرار گیرند) جنبندهای را از زمین برای آنها خارج میکنیم که با آنها تکلم میکند و میگوید: مردم به آیات ما ایمان نمیآورند» و این که این «جنبنده زمینی» چیست و کیست؟ و برنامه و رسالت او چگونه است؟ قرآن به صورت سربسته بیان کرده و گویی میخواسته است به اجمال از آن بگذرد که گاهی تأثیر سخن در آن است که مطلب
هولانگیز را در پرده بگویند.
قرآن تنها وصفی که برای آن ذکر کرده این است که این جنبنده با مردم سخن میگوید و افراد بیایمان را اجمالاً مشخص میکند.
درباره جزئیات «دابّة الاَرض» و صفات و مشخصات دقیقش در روایات اسلامی، در کتب
تفسیر و
حدیث شیعه و
اهل سنت، مطالب بسیاری وارد شده است و همچنین در سخنان
مفسران، بحثهای زیادی در این زمینه دیده میشود که در یک جمعبندی میتوان آن را در دو تفسیر خلاصه کرد:
۱. گروهی آن را یک موجود جاندار و جنبنده غیر عادی از غیر جنس انسان با شکلی عجیب دانستهاند و برای آن عجایبی نقل کردهاند که شبیه خارق عادات و
معجزات انبیاء است.
این جنبنده در
آخر زمان ظاهر میشود و از کفر و ایمان سخن میگوید و
منافقان را رسوا میسازد و بر آنها
علامت مینهد.
۲. جمعی دیگر به پیروی از روایات متعددی که در این زمینه وارد شده او را یک انسان میدانند، یک انسان فوقالعاده، یک انسان
متحرک و جنبنده و فعال که یکی از کارهای اصلیاش جدا ساختن صفوف
مسلمانان از منافقان و علامتگذاری آنهاست، حتی از پارهای از روایات استفاده میشود که
عصای موسی و
خاتم سلیمان با اوست و میدانیم عصای موسی،
رمز قدرت و
اعجاز، و خاتم سلیمان، رمز
حکومت و
سلطه الهی است و به این ترتیب او یک انسان قدرتمند و افشاگر است! تعبیری که در روایت مذکور وارد شده، قرینهای است بر این که «دابة الارض» یک انسان بسیار فعال است، نه یک حیوان.
در بعضی روایات، بر شخص
امیر مؤمنان علی (علیهالسّلام) تطبیق شده است، و در برخی دیگر «دابة الارض»
کنایه از حضرت
مهدی صاحب الزمان (علیهالسّلام) است.
در یک جمعبندی به اینجا میرسیم که از یکسو واژه «دابّة» بیشتر در غیر انسانها به کار میرود (هرچند در قرآن کراراً در مفهوم اعم و یا در مورد انسانها استعمال شده) از سوی دیگر قرائن متعدد در خود آیه مورد بحث وجود دارد و نیز روایات فراوانی در تفسیر آیه وارد شده است که نشان میدهد منظور از «دابّة الارض» در اینجا انسانی است با ویژگیهایی که در بالا ذکر کردیم، انسانی است بسیار فعال، مشخصکننده خط
حقّ و
باطل،
مؤمن و
منافق و
کافر، انسانی است که در آستانه رستاخیز ظاهر میشود و خود یکی از
آیات عظمت
پروردگار است.
آیه ۶ سوره هود(وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ) «هيچ جنبندهاى در زمين نيست مگر اينكه روزى او بر خداست. او قرارگاه و محلّ نقل و انتقالشان را مىداند؛ همه اينها در
کتاب مبین لوح محفوظ ثبت است.»
آیه ۶۱ سوره نحل(وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ) «و اگر خداوند مردم را بهخاطر ظلمشان مجازات مىكرد، جنبندهاى را بر روى زمين باقى نمىگذارد؛ ولى مجازات آنها را تا زمان معيّنى به تأخير مىاندازد. و هنگامى كه اجلشان فرا رسد، نه ساعتى تأخير مىكنند، و نه ساعتى پيشى مىگيرند.»
آیه ۲۲ سوره انفال(إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ) «به يقين بدترين جنبندگان نزد خدا، افراد
کر و
لال و
کور دلى هستند كه
اندیشه نمىكنند.»
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «دابة الارض»، ج۲، ص۷.