• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خَسْف (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





خَسْف (به فتح خاء و سکون سین) از واژگان قرآن کریم به معنای فرو رفتن و فرو بردن است.
اين ماده در قرآن مجید مجموعاً هشت بار به كار رفته است.
فقط با «باء» متعدى شده است.
مشتقات خَسْف که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
فَخَسَفْنا (به فتح خاء و سین) به معنای فرو بردیم؛
لَخَسَفَ (به فتح خاء و سین) به معنای فرو می‌برد؛
نَخْسِفْ (به فتح نون، سکون خاء و کسر سین) به معنای فرو می‌بریم؛
يَخْسِفَ (به فتح یاء، سکون خاء و کسر سین) به معنای فرو ببرد؛
خَسَفَ (به فتح خاء و سین) به معنای بی‌نور شود، است.


خَسْف به معنای فرو رفتن و فرو بردن است.
«خَسَفَهُ‌ اللَّهُ و خَسَفَ‌ هُوَ» خدا او رابه زمين فرو برد و او به زمين فرو رفت.


به مواردی از خَسْف که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - فَخَسَفْنا (آیه ۸۱- ۸۲ سوره قصص)

(فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ‌ ... لَوْ لا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا لَخَسَفَ بِنا.)
«قارون و خانه‌اش را به زمين فرو برديم ... اگر خدا بر ما منّت نمی‌گذاشت ما را نيز فرو می‌برد.»


۲.۲ - نَخْسِفْ (آیه ۹ سوره سبأ)

(إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ.)
(اگر ما بخواهيم‌ آن‌ها را با يک زمين‌لرزه در زمين فرو مى‌بريم.)
در مجمع می‌گويد: «خَسَفَ‌ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ» خدا او را از زمين ناپديد كرد. على هذا به ماه گرفتن از آن جهت خسوف گويند كه نور ماه در نظر بيننده غایب و زایل می‌شود.
در حدیث آمده كه امام کاظم (علیه‌السلام) فرمود: چون ابراهيم پسر رسول خدا (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) فوت كرد، در فوت وى سه سنت (دستور و حکم) برقرار شد. يكى آن كه چون او مرد آفتاب گرفت، مردم گفتند: در اثر فوت فرزند رسول خدا (صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله) آفتاب گرفت. حضرت به منبر تشريف برد و خدا را حمد و ثنا گفت، پس از آن فرمود:
«أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ آيَتَانِ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ، تَجْرِيَانِ بِأَمْرِهِ، مُطِيعَانِ لَهُ، لَا تَنْكَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَ لَا لِحَيَاتِهِ، فَإِذَا انْكَسَفَتَا او وَاحِدَةٌ مِنْهُمَا فَصَلُّوا ثُمَّ نَزَلَ فَصَلَّى بِالنَّاسِ صَلَاةَ الْكُسُوفِ.»
ظاهراً به گرفتن آفتاب و ماه از باب تغلیب، کسوف اطلاق شده چنان كه در نهایه و مفردات حديثى نقل است كه در آن به هر دو از باب تغليب خسوف اطلاق گرديده است.


۲.۳ - يَخْسِفَ (آیه ۶۸ سوره اسراء)

(أَ فَأَمِنْتُمْ أَنْ‌ يَخْسِفَ بِكُمْ جانِبَ الْبَرِّ.)
(آيا از اين ايمن شديد كه در خشكى با يک زلزله شديد شما را در زمين فرو ببرد.)


۲.۴ - خَسَفَ (آیه ۷ سوره قیامت)

(فَإِذا بَرِقَ الْبَصَرُ وَ خَسَفَ الْقَمَرُ وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ يَقُولُ الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ)
(بگو: در آن هنگام كه چشم‌ها از شدّت وحشت خيره گردد، و ماه بى‌نور شود، و خورشيد و ماه با هم جمع شوند، آن روز انسان مى‌گويد: «راه فرار كجاست؟!»)
چون به موجب‌ (إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ‌)
(در آن هنگام كه خورشيد درهم پيچيده شود)
آفتاب خاموش شود، نور ماه ناپديد می‌گردد و ماه می‌گيرد و غير مرئى می‌شود و شايد از (جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ) منظور پيوستن ماه به آفتاب باشد؛ آن وقت اين آیه بيان‌ (خَسَفَ‌ الْقَمَرُ) است‌؛ يعنى ماه در آفتاب ناپديد می‌گردد.
ناگفته نماند: تصوّر فرو رفتن در زمين كه قارون بدان دچار شد و کفّار با آن تهديد شده‌اند، بسيار طبيعى و آسان است. زمين به دستور خدا زلزله می‌كند و در اثر آن دهان گشوده هر چه را خدا خواست در خود فرو می‌برد.



اين ماده در قرآن مجيد مجموعاً هشت بار به كار رفته و فقط با «باء» متعدى شده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲۴۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۲۸۲.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، حسینی، ج۵، ص۴۴-۴۶.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۲۸۲.    
۵. قصص/سوره۲۸، آیه۸۱-۸۲.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۱۸-۱۱۹.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۸۰-۸۱.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۳۸-۲۴۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۶۱-۴۶۳.    
۱۰. سبأ/سوره۳۴، آیه۹.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۲۹.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۴۱.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۶۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۱۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۱۹۶.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۲۵.    
۱۷. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۵، ص۱۴۴.    
۱۸. ابن‌اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۲، ص۳۱.    
۱۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۲۸۲.    
۲۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۸.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۸۹.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۱۳.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۵۴-۱۵۵.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۷۴.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۷۱-۲۷۲.    
۲۶. قیامت/سوره۷۵، آیه۷-۱۰.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۷۷.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۶۶.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۰۵.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۰۱-۱۰۲.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۹۴.    
۳۲. تکویر/سوره۸۱، آیه۱.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۸۶.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۴۸.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۱۳.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۲۶.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۷۶.    
۳۸. قصص/سوره۲۸، آیه۸۱.    
۳۹. سبأ/سوره۳۴، آیه۹.    
۴۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۸.    
۴۱. قیامت/سوره۷۵، آیه۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «خسف»، ج۲، ص۲۴۶-۲۴۸.    






جعبه ابزار