• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خلقت آسمان‌ها (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



طبق آیات قرآن، خلقت آسمان‌ها از چنان عظمت و شگفتی برخوردار است که آفرینش انسان با تمام عظمت و پیچیدگی را در برابر آفرینش آسمان‌ها کوچک قلمداد می‌کند. در این مقاله آیات مرتبط با خلقت آسمان‌ها معرفی می‌شوند.

فهرست مندرجات

۱ - آسانى خلقت آسمان‌ها
۲ - ابداع در خلقت آسمان‌ها
۳ - استحكام خلقت آسمان‌ها
۴ - تفكر در خلقت آسمان‌ها
۵ - حقّانيت خلقت آسمان‌ها
       ۵.۱ - نشانه خردمندی
۶ - خالق آسمان‌ها
       ۶.۱ - بدیع بودن خدا
       ۶.۲ - خالق بودن خدا
       ۶.۳ - فاطر بودن خدا
       ۶.۴ - قضای خدا
       ۶.۵ - بنا با بهترین نظم
۷ - خلقت تدريجى آسمان‌ها
۸ - عظمت خلقت آسمان‌ها
۹ - مدّت خلقت آسمان‌ها
       ۹.۱ - خلقت در شش مرحله
       ۹.۲ - خلقت در دو مرحله
۱۰ - هدفدارى خلقت آسمان‌ها
       ۱۰.۱ - امتحان انسان‌ها
       ۱۰.۲ - کیفر و پاداش انسان
       ۱۰.۳ - نشانه خداشناسی
۱۱ - ترتیب آفرینش آسمان‌ها و زمین
       ۱۱.۱ - تقدم آسمان بر زمین
       ۱۱.۲ - تقدم زمین بر آسمان
       ۱۱.۳ - تذکر
۱۲ - مراحل آفرینش آسمان‌ها
       ۱۲.۱ - مرحله ماء
              ۱۲.۱.۱ - منظور از ماء
       ۱۲.۲ - مرحله دخانی
       ۱۲.۳ - مرحله شکل گرفتن هفت آسمان
       ۱۲.۴ - مرحله رتق و فتق آسمان‌ها
              ۱۲.۴.۱ - منظور از رتق و فتق
۱۳ - عظمت آفرینش آسمان‌ها
۱۴ - پانویس
۱۵ - منبع


خداوند، آفريننده آسمان‌ها بدون هيچ گونه سختی و رنج:
«و لقد خلقنا السّموت والأرض وما بينهما فى ستّة أيّام وما مسّنا من لّغوب؛ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان آنهاست در شش روز (شش ‌ دوران) آفريديم و هيچگونه رنج و تعبي به ما نرسيد (با اين حال چگونه زنده كردن مردگان براي ما مشكل است ؟).»


خدا، پديد آورنده آسمان به صورتى ابتكارى و بدون سابقه:
۱. «بديع السّموت ...؛هستي بخش آسمانها او است....» كلمه «بديع» به معناى پديد آوردن چيزى بدون سابقه همانند است.
۲. «قل أغير اللَّه أتّخذ وليّا فاطر السّموت ...؛بگو آيا غير خدا را ولي خود انتخاب كنم در حالي كه او آفريننده آسمانها است....»
۳. «إنّى وجّهت وجهى للذى فطر السّموت ...؛من روي خود را به سوي كسي كردم كه آسمانها را آفريده ....»
۴. «... فاطر السّموت ...؛... او آفريننده آسمانها است ....»
۵. «... أ فى اللَّه شكّ فاطر السّموت ...؛... آيا در خدا شك است؟! خدائي كه آسمانها را آفريده؟!....»
۶. «قال بل ربّكم ربّ السّموت و الأرض الّذى فطرهنّ ...؛گفت: (كاملا حق آورده‌ام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمين است كه آنها را ايجاد كرده ....»
۷. «الحمد للَّه‌ فاطر السّموت ...؛ستايش مخصوص خداوندي است كه آفريننده آسمانها است....»
۸. «قل الّلهم فاطر السّموت ...؛بگو: خداوندا! اي آنكه آفريننده آسمانها توئی ....»


آفرينش استوار و مستحکم آسمان‌ها از سوى خدا:
۱. «و بنينا فوقكم سبعا شدادا؛و بر فراز شما هفت (آسمان) محكم بنا كرديم.»
۲. «ء أنتم أشدّ خلقا أم السّماء بنلها؛آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشكل تر است يا آفرينش آسماني كه خداوند بنا نهاد؟!»


تفکر در خلقت آسمان‌ها، نشانه خردمندی:
«إنّ فى خلق السّموت والأرض واختلف الّيل والنّهار لأيت لّاولى الألبب؛مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌ هاي (روشني) براي صاحبان خرد و عقل است.»


آفرينش آسمان‌ها بر اساس حق:
۱. «... و يتفكّرون فى خلق السّموت ... ما خلقت هذا باطلا ...؛.. و در آفرينش آسمانها مي‌انديشند...، اين را بيهوده نيافريده‌اي....» منظور از باطل نبودن آن است که از روی مصلحت و غایتِ درست، پدید آمده‌اند. غایت آسمان‌ها مانند همه موجودات دیگر، بازگشت آن‌ها به سوی خدا‌است.
۲. «و هو الّذى خلق السّموت و الأرض بالحقّ ...؛او كسي است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد ....» راغب برای واژه « حق » کاربردهای گوناگونی از جمله هدف‌داری و حکیمانه بودن را گفته است.
۳. «... الّذى خلق السّموت ...• ... ما خلق اللَّه ذلك إلّابالحقّ ...؛... خداوندي است كه آسمانها آفريد ... خداوند اين را جز به حق نيافريده....»
۴. «... أنّ اللَّه خلق السّموت و الأرض بالحقّ ...؛...خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده....»
۵. «و ما خلقنا السّموت ... إلّا بالحقّ ...؛ما آسمان ...را جز به حق نيافريديم....»
۶. «خلق السّموت و الأرض بالحقّ ...؛ آسمانها و زمين را به حق آفريد....»
۷. «و ما خلقنا السّماء ... لعبين؛ما آسمان...را براي بازي نيافريديم.»
۸. «خلق اللَّه السّموت و الأرض بالحقّ ...؛ خداوند، آسمانها و زمين را به حق آفريد....»
۹. «... ما خلق اللَّه السّموت ... إلّا بالحقّ ...؛... خداوند آسمانها ... را، جز به حق نیافریده....»
۱۰. «و ما خلقنا السّماء ... باطلا ...؛ما آسمان ... را بيهوده نيافريديم....»
۱۱. «و ما خلقنا السّموت ... لعبين؛ما آسمانها ...را بي‌هدف نيافريديم.»
۱۲. «و خلق اللَّه السّموت و الأرض بالحقّ ...؛و خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است....»
۱۳. «ما خلقنا السّموت ... إلّا بالحقّ ...؛ ما آسمانها ... را جز به حق نيافريديم....»

۵.۱ - نشانه خردمندی

به حقّ دانستن آفرينش آسمان‌ها، نشانه خردمندى:
«إنّ فى خلق السّموت والأرض واختلف الّيل والنّهار لأيت لّاولى الألبب‌• الّذين يذكرون اللّه قيما وقعودا وعلى‌ جنوبهم ويتفكّرون فى خلق السّموت والأرض ربّنا ما خلقت هذا بطلا ....؛مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌ هاي (روشني) براي صاحبان خرد و عقل است. همانها كه خدا را در حال ايستادن و نشستن و آنگاه كه بر پهلو خوابيده‌ اند، ياد مي‌كنند، و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مي‌انديشند، (و مي‌گويند) بار الها اين را بيهوده نيافريده‌اي....»


قرآن با تعبیرهای گوناگون خداوند را آفریدگار آسمان‌ها دانسته است. این تعبیرهای گوناگون، گرچه در اصلِ معنای ایجاد مشترکند، هر یک افزون بر معنای اصلی، دارای بار معرفتی خاصّی نیز هست.

۶.۱ - بدیع بودن خدا

کلمه (بدیع) به معنای «مبدع»، و‌ مبدع از إبداع ، به معنای ساختن و ایجاد چیزی است بدون آن‌که نمونه قبلی داشته باشد
[۳۹] اقرب الموارد، ج۱، ص‌۱۵۰ـ۱۵۱.
و در اصطلاح، آفرینش بدون وساطت مادّه، ابزار و زمان و مرتبه‌ای بالاتر از تکوین (آفرینش با وساطت مادّه) و احداث (آفرینش با وساطت زمان) است.
[۴۰] ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ج‌۳، نمط پنجم، ص‌۱۲۰.

«بَدیعُ السَّمـوتِ و الأرضِ؛هستي بخش آسمانها و زمین او است....»

۶.۲ - خالق بودن خدا

کلمه «خلق» به معنای تقدیر و اندازه‌گیری است و از آن جهت که آفرینش آسمان‌ها توأم با تقدیر و اندازه‌گیری بوده، کلمه «خلق» به کار رفته است.
۱. «هو الّذى خلق لكم ما فى الأرض جميعا ثمّ استوى‌ إلى السّماء ...؛او خدائي است كه همه آنچه (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود...» نيز---)
۲. «و ما خلقنا السّماء و الأرض و ما بينهما لعبين؛ما آسمان و زمين و آنچه را در ميان آنهاست براي بازي نيافريديم.»
۳. «و لقد خلقنا فوقكم سبع طرائق ...؛ما بر بالاي سر شما هفت راه (طبقه) قرار داديم....» نيز---)
۴. «و ما خلقنا السّماء و الأرض و ما بينهما باطلا ...؛ما آسمان و زمين و آنچه را در ميان آنها است بيهوده نيافريديم....»
۵. «خلق السّموت ...؛ » نيز---)
۶. و من آیاته خلق السموت ...؛ و از آيات او است آفرينش آسمانها...»

۶.۳ - فاطر بودن خدا

کلمه « فطرت » به معنای آفریدن، برای طبیعت و شکلی که آماده کاری باشد، به کار می‌رود.
۱. «قل بل ربكم ربّ السّموت و الارض الّذى فطرهنّ ...؛گفت: (كاملا حق آورده‌ام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمين است كه آنها را ايجاد كرده ....»
۲. «الحمد للَّه‌ فاطر السّموت ...؛ستايش مخصوص خداوندي است كه آفريننده آسمانها است....» نيز---)
۳. ««قل الّلهم فاطر السّموت ...؛بگو: خداوندا! اي آنكه آفريننده آسمانها توئی ....»
۴. «فاطر السّموت ...؛او آفريننده آسمانها است ....»نيز---)

۶.۴ - قضای خدا

کلمه «قضی» به معنای پایان و به نهایت کمال رساندن است.
«فقضيهنّ سبع سموت ...؛در اين هنگام آنها را به صورت هفت آسمان آفريد....»

۶.۵ - بنا با بهترین نظم

۱. «الّذى جعل لكم‌الأرض فرشا والسّماء بناء ...؛آنكس كه زمين را بستر شما قرار داد و آسمان (جو زمين) را همچون سقفي بر بالاي سر شما....»
۲. أفلم ينظروا إلى السّماء فوقهم كيف بنينها ...؛آيا آنها به آسماني كه بالاي سرشان است نگاه نكردند كه چگونه ما آنرا بنا كرده‌ ايم ؟....»
۳. و السّماء بنينها ...؛ما آسمان را با قدرت بنا كرديم....» نيز---)
به گفته قتاده ، مقصود آیه این است که ما آسمان را آفریدیم و با بهترین نظام برافراشتیم.
۴. «و السّماء و ما بنلها؛و قسم به آسمان و كسي كه آسمان را بنا كرده.»


تدريجى بودن خلقت آسمان‌ها (بيان مدّت دو و شش روز يا مرحله و ايّام براى آفرينش آسمان‌ها، نشان دهنده تدريجى بودن آفرينش آن است.):
۱.«... خلق السّموت و الأرض فى ستّة أيّام ...؛... خداوندي است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد....»
۲. «الّذى خلق السّموت ... فى ستّة أيّام ...؛او خدائي است كه آسمانها... در شش روز (شش دوران) آفريد....»
۳. «اللَّه الّذى خلق السّموت ... فى ستّة أيّام ...؛خداوند كسي است كه آسمانها ... در شش روز (دوران) آفريده....»
۴. «فقضلهنّ سبع سموت فى يومين ...؛در اين هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفريد....»
۵. «و لقد خلقنا السّموت ... فى ستّة أيّام ...؛ما آسمانها ... در شش روز (شش ‌ دوران) آفريديم....»
۶. «هو الّذى خلق السّموت و الأرض فى ستّة أيّام ...؛او كسي است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد....»


خلقت آسمان‌ها و زمين، بسى بزرگ‌تر از آفرينش انسان‌ها:
۱. «لخلق السّموت و الأرض أكبر من خلق الناس ...؛آفرينش آسمانها و زمين از آفرينش انسانها مهمتر است ....»
۲. «ء أنتم أشدّ خلقا أم السّماء بنيها؛آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشكل تر است يا آفرينش آسماني كه خداوند بنا نهاد؟!»


در هفت آیه، مدّت آفرینش آسمان‌ها و زمین و آن‌چه در آن‌ها قرار دارد (جهان آفرینش مادّی) شش روز بیان شده است و در یک آیه، مدّت آفرینش آسمان‌ها، دو روز بیان شدهاست. بیش‌تر مفسّران برآنند که مقصود از یوم در آیه، روز معمولی نیست؛ زیرا روز معمولی با حرکت وضعی زمین به دور خود و تابش نور خورشید بر آن پدید می‌آید؛ حال آن‌که پیش از آفرینش زمین و خورشید ، روز و شبی نبود؛ بنابراین، روز به معنای مرحله‌ای از وجود آفرینش است؛ یعنی خداوند، آسمان‌ها و زمین (مجموعه آفرینش) را در شش دوره، و‌ آسمان‌ها را در دو دوره آن آفرید.
رشیدرضا «یوم» را به معنای مرحله دانسته، می‌گوید: یعنی در شش زمان (مرحله) که در هر مرحله یک شکل آفرینش کامل شده؛ گرچه ممکن است مدّت آن هزاران سال از روزهای زمین باشد.
کیهان‌شناسان به مراحل شش‌گانه اشاره‌ای نمی‌کنند؛ امّا به این موضوع که هر مرحله از پیدایش آفرینش، دوره‌ای طولانی بوده، اذعان دارند؛
[۱۲۴] مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص‌۱۹۲.
از این رو احتمال این‌که مقصود، همین شش روز هفته باشد که از یک‌شنبه آغاز و به جمعه ختم شده، از دلیل استواری برخوردار نیست؛ هم‌چنین نظر مجاهد که جمعه را به این نام خوانده است؛ زیرا همه موجودات در آفرینش، در آن روز برای خدا جمع شدند.
صدرالمتألهین ، یوم را روزهای ربوبی می‌داند که هر روز آن هزار سالِ دنیا است.

۹.۱ - خلقت در شش مرحله

خلقت آسمان‌ها، در شش مرحله:
۱. «... الّذى خلق السّموت و الأرض فى ستّة أيّام ...؛... خداوندي است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد....» منظور از يوم، فقط زمان طلوع خورشيد تا غروب نيست؛ بلكه گاه به معناى زمان طولانى است؛ چنان‌كه در سوره معارج آيه ۳ از مدت پنجاه هزار سال روز قيامت به يوم تعبير شده است. راغب در مفردات مى‌نويسد: گاهى يوم به مدّتى از زمان گفته مى‌شود.
۲.«و هو الّذى خلق السّموت و الأرض فى ستّة أيّام ...؛او كسي است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد....»
۳.«الّذى خلق السّموت ... فى ستّة أيّام ...؛؛او خدائي است كه آسمانها... در شش روز (شش دوران) آفريد....»
۴. «اللَّه الّذى خلق السّموت ... فى ستّة أيّام ...؛خداوند كسي است كه آسمانها ... در شش روز (دوران) آفريده....»
۵. «و لقد خلقنا السّموت ... فى ستّة أيّام ...؛ما آسمانها ... در شش روز (شش ‌ دوران) آفريديم....»
۶. «هو الّذى خلق السّموت و الأرض فى ستّة أيّام ...؛او كسي است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد....»

۹.۲ - خلقت در دو مرحله

خلقت آسمانهاى هفتگانه در دو مرحله:
«فقضلهنّ سبع سموت فى يومين ...؛در اين هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفريد....»


آفرينش آسمان‌ها هدفدار و دور از هرگونه پوچى و بيهودگى:
۱. «إنّ فى خلق السّموت و الأرض و اختلف الّيل و النّهار لأيت لأولى الألبب‌• ... و يتفكّرون فى خلق السّموت و الأرض ربّنا ما خلقت هذا باطلا ...؛مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌ هاي (روشني) براي صاحبان خرد و عقل است. ... و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مي‌انديشند، (و مي‌گويند) بار الها اين را بيهوده نيافريده‌اي....»
۲. «و هو الّذى خلق السّموت و الأرض بالحقّ ...؛او كسي است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد ....»
۳.«... أنّ اللَّه خلق السّموت و الأرض بالحقّ ...؛...خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده....»
۴. «خلق السّموت و الأرض بالحقّ ...؛ آسمانها و زمين را به حق آفريد....»
۵. «و ما خلقنا السّماء و الأرض و ما بينهما لعبين؛ما آسمان و زمين و آنچه را در ميان آنهاست براي بازي نيافريديم.»
۶. «خلق اللَّه السّموت و الأرض بالحقّ ...؛خداوند، آسمانها و زمين را به حق آفريد....»
۷. «... ما خلق اللَّه السّموت و الأرض و ما بينهما إلّابالحقّ ...؛... خداوند آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است، جز به حق نیافریده....»
۸. «و ما خلقنا السّموت و الأرض و ما بينهما لعبين‌• ما خلقنهما إلّابالحقّ ...؛ ما آسمانها و زمين و آنچه در ميان اين دو است بي‌هدف نيافريديم. ما آن دو را فقط به حق آفريديم...»
۹. «و خلق اللَّه السّموت و الأرض بالحقّ ...؛و خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است....»
۱۰. «ما خلقنا السّموت و الأرض و ما بينهما إلّابالحقّ ...؛ ما آسمانها و زمين و آنچه در ميان اين دو است جز به حق نيافريديم....»

۱۰.۱ - امتحان انسان‌ها

امتحان انسان‌ها براى ظهور نيكوكارترين آن‌ها، فلسفه خلقت آسمان‌ها و زمين:
«و هو الّذى خلق السّموت و الأرض فى ستّة أيّام و كان عرشه على الماء ليبلوكم أيّكم أحسنُ عملًا ...؛او كسي است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد و عرش (قدرت) او بر آب قرار داشت، (بخاطر اين آفريد) تا شما را آزمايش كند تا كداميك عملتان بهتر است....»

۱۰.۲ - کیفر و پاداش انسان

کیفر و پاداش دادن به اعمال بد و خوب انسان‌ها، فلسفه آفرينش آسمان‌ها:
«و خلق اللَّه السّموت و الأرض بالحقّ و لتجزى‌ كلّ نفسٍ بما كسبت ...؛و خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است، تا هر كس ‌ در برابر اعمالي كه انجام داده است جزا داده شود....»

۱۰.۳ - نشانه خداشناسی

وجود نشانه‌هاى خداشناسی در آفرينش آسمان‌ها براى خردورزان:
۱. «إنّ فى خلق السّموت ... لأيت لقوم يعقلون؛در آفرينش آسمانها ... نشانه‌ هائي است (از ذات پاك خدا و يگانگي او) براي مردمي كه عقل دارند و مي‌انديشند.»
۲. «إنّ فى خلق السّموت ... لأيت لأولى الألبب؛مسلما در آفرينش آسمانها ...، نشانه‌ هاي (روشني) براي صاحبان خرد و عقل است.»


از ظاهر برخی آیات استفاده می‌شود که آفرینش آسمان پس از زمین بوده است: «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم ما فِی الأرض جَمیعاً ثُمَّ استَوی إلی السَّماءِ فَسَوّهنَّ سَبعَ سموت. »
و نیز سوره فصلت آیات ۹‌ تا ۱۲، طبق ظاهر این آیات ، خداوند پس از آفرینش زمین و موجودات آن، قصد آفرینش آسمان‌ها را نموده و آن‌ها را آفرید؛ زیرا قصد آفرینش آسمان‌ها با «ثمّ» که بیان‌گر ترتیب است، بر آفرینش موجودات زمین عطف شده.
در دو آیه، آفرینش آسمان پیش از زمین‌ دانسته‌ شده‌ است: «ءَأَنتُم أشَدُّ خَلقاً أمِ‌ السَّماءُ بَنـها»، «وَالأرضَ بَعدَ ذلِکَ دَحـلـهَا».
بیان مفسّران درباره ترتیب آفرینش آسمان و زمین به سبب اختلاف در ظاهر این دو دسته آیات ـ در صورتی که گسترانیدن زمین ( دحو الأرض ) با آفرینش آن یکی بوده باشد ـ چهار گونه است که در برخی از آن‌ها صرفا به اظهار نظر بسنده شده و در برخی دیگر، جمع بین آیات نیز ذکر شده است:

۱۱.۱ - تقدم آسمان بر زمین

بیش‌تر مفسّران برآنند که آسمان ، پیش از زمین آفریده شده؛ زیرا در آیه ۳۰ سوره نازعات پس از بیان آفرینش آسمان، گسترانیدن زمین را بیان می‌کند: «وَ الأرضَ بَعدَ ذلک دَحلهَا» و در آیه «ثُمَّ استَوی إلی السَّماءِ» از ظاهر کلمه «ثُمّ» به دست می‌آید که خداوند، آسمان‌ها را پس از زمین آفریده؛ ولی این ترتیب و تأخّر در بیان است، نه در آفرینش و واقع.
علاّمه طباطبایی گسترش زمین (دَحوُ الأرض) را که در آیات ۳۰ـ۳۳ سوره نازعات پس از آسمان آمده، از آفرینش آن به همان شکل کروی جدا‌ نمی‌داند و بر آن است که خلقت و گسترش زمین یکی بوده و پس از آفرینش آسمان اتّفاق افتاده است.
افزون بر این، در این آیات، پس‌ از‌ بیان گستردن زمین، به اخراج آب و چراگاه و ریشه‌دار کردن کوه‌ها اشاره شده و این همان‌ چیزی است که در آیات ۹ و ۱۰ فصّلت آمده است: «قُل أئِنَّکم لَتکفرونَ بِالَّذی خَلَقَ الأرضَ فِی یَومَینِ... و جَعَل فیها رَوسِیَ مِن فَوقِها و بـرَکَ فِیها و قَدَّر فِیها أقوتَها...». در این آیات، قراردادن کوه‌ها در زمین و برکت دادن به آن و تقدیر ارزاق که این امور یک مرحله دیگر است، با آفرینش زمین یک‌جا آمده و آفرینش آسمان را با «ثُمَّ» بدان عطف کرده‌است؛ بنابراین، «ثُمَّ» به معنای‌ بَعدیت زمانی نیست؛ بلکه بَعدیّت در ذکر و خبر است و ظهور «بعد ذ لک» در تأخّر زمانی‌ در آیات سوره نازعات که خلقت زمین را پس از آسمان‌ها می‌داند، از ظهور «ثمّ» روشن‌تر و قوی‌تراست که آفرینش آسمان را پس از زمین می‌داند.

۱۱.۲ - تقدم زمین بر آسمان

دسته‌ای دیگر از جمله مجاهد ، حسن بصری و ابن‌ عبّاس با استدلال به آیه ۲۹ سوره بقره و ۹ و ۱۱ سوره فصّلت آفرینش آسمان را پس از زمین می‌دانند.

۱۱.۳ - تذکر

برخی، تعارض میان آیه سوره فصلت و آیات سوره نازعات را این گونه برطرف می‌کنند: آسمان‌ها پس از مرحله « دخان » دو بنا داشته‌اند: بنای اوّل، همان است که در این آیات آمده: «رفع سَمکَها فَسَوّـها و أغطَش لَیلَها و أخرجَ ضُحلـهَا» و بنای دوم، هفت‌ ‌گانه کردن آن بوده؛ پس آیات سوره نازعات، بنای اوّل را بیان می‌کند؛ زیرا هفت‌ ‌گانه کردن در آن‌ها نیامده و آیات سوره فصلت، هر دو بنا را بیان می‌کند: «ثُمَّ استوی إلی السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلأرضِ ائتِیا... فَقَضـهُنَّ سَبعَ سَمَوت فی یَومَین...» و گسترش زمین (دَحو الأرض) و اخراج آب و چراگاه و ارساء کوه‌ها در زمین، در فاصله دو بنای آسمان صورت گرفته است.
[۱۷۰] الفرقان، ج‌۲۴، ص‌۲۶.
[۱۷۱] الفرقان، ج ۲۵، ص‌۲۶.


گروهی از مفسّران از جمله طبرسی ، میان دو دسته آیات مزبور چنین جمع کرده‌اند: خداوند جِرم زمین را پیش از آسمان خلق کرد؛ ولی آن را گسترش نداد؛ سپس آسمان را آفرید و پس از آن زمین را گسترانید: «وَ الأَرضَ بَعدَ ذلکَ دَحلهَا». بوکای، با بررسی آیات به این نتیجه می‌رسد که قرآن، ترتیبی را در آفرینش آسمان و زمین بیان نکرده و کاربرد واژه‌های «واو» «ثمّ» و «بعد» هنگام بیان آفرینش آسمان و زمین، فقط برای ارتباط کلام و جمله‌ها‌ است.
[۱۷۴] مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص‌۱۹۵.



بر اساس آیاتِ‌ قرآن ، چهار مرحله بر آفرینش آسمان‌ها گذشته است:

۱۲.۱ - مرحله ماء

مرحله‌ای که در فضای خالی جهان هیچ چیز وجود نداشت، جز مایعی که قرآن از آن به « ماء » تعبیر کرده، و‌ عرش آفرینش خدا بر آن بوده است: «هُوَ الَّذی خَلَق السَّمـوتِ و الأرضَ فی سِتّةِ أیّام وَ کانَ عَرشُه عَلی الماءِ.»
از آیه پیش گفته، به اجمال (به کمک دانش کیهان‌شناسی) می‌توان فهمید که آسمان و زمین ، پیش از مرحله دخان که در آیه ۱۱ سوره فصّلت آمده، «ماء» و به صورت گازهای بسیار فشرده بوده که شکل موادّ مذاب را داشته است.
[۱۷۸] الفرقان، ج۱۶.
[۱۷۹] الفرقان، ۱۷، ص‌۲۸۵.


۱۲.۱.۱ - منظور از ماء

دانشمندان نیز مادّه نخستین آفرینش جهان مادّی را که قرآن از آن به ماء تعبیر کرده، موادّ مذاب دارای حرارت بسیار و فوق العاده می‌دانند، نه آب معمولی که ترکیب «H۲O» دارد؛ زیرا آب، در حرارت بیش از صد درجه، به طور کلّی به بخار تبدیل می‌شود.
افزون بر آن، آب در حالت غلیان ، آتش و زبانه تولید نمی‌کند؛ چه رسد به این‌که دود (دخان) ایجاد کند.
[۱۸۱] زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، ص‌۱۸.


برخی برآنند که پیدایش و تکامل جهان، از فضایی مملو از مادّه‌ای بسیار گرم آغاز شده و تحت تأثیر فشار شگرف آن، گسترش یافته و در این مدّت، انبساط جهان و درجه حرارت مادّه به کندی در حال تنزّل است، و‌ در مرحله معیّنی از این گسترش، گازِ پیوسته، بریدگی یافته و به پاره ابرهای منظم گِردی که همان ستارگان است، مبدل گشته است.
[۱۸۲] پیدایش و مرگ خورشید، ص‌۲۰۳.

این حقیقت را می‌توان از روایات امامان (علیهم‌السلام) نیز استفاده کرد.
امام باقر علیه‌السلام درباره آغاز آفرینش می‌گوید: همه چیز آب بود و عرش الهی بر آن قرار داشت؛ سپس خداوند ، اشتعال و انفجاری در آب پدید آورد و پس از آن، شعله و زبانه‌اش را خاموش کرد و در پی آن، گازی پدید آمد که مادّه آفرینش آسمان‌ها شد.
حضرت، در روایتی دیگر، مادّه نخستین آفرینش را «ماء» و ویژگی آن را سابقه و نَسَب نداشتن دانسته است و از آن به دست می‌آید که «ماء» آب معمولیِ دارای سابقه و ترکیب نبوده است.
[۱۸۵] زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، ص‌۲۱.

برخی نیز معتقدند «ماء» در این روایت ، استعاره از عقل یا نور است که نخستین آفریده خدا به شمار می‌رود؛ بنابراین منظور از آن آب جسمانی نیست.

۱۲.۲ - مرحله دخانی

دومین مرحله آفرینش آسمان‌ها، مرحله دخانی می‌باشد. این دوره، پس از دوره موادِّ مذابِ یک‌نواخت است.
قرآن، پس از بیان آفرینش زمین ، به دوره دخانِ آسمان تصریح می‌کند: «ثُمَّ استوَی إلَی السَّماءِ وَ هِی دُخانٌ فَقالَ لَها و لِلأرضِ ائتِیا طَوعًا أو کَرهًا قالَتا أَتینا طائِعینَ».
لغویان ، دخان را به دود معنا کرده‌اند. راغب ، دخان را چیزی می‌داند که به همراه زبانه آتش متصاعد می‌شود.

چگونگی پیدایش دخان، در روایت پیشین از امام باقر (علیه‌السلام) آمده است.
به نظر بیش‌تر کیهان‌شناسان نیز فرضیه انفجار بزرگ (Bigbang) در مادّه نخستین آفرینش، به حقیقت پیوسته.
[۱۸۹] من علم الفلک القرآنی، ص‌۳۰.


درباره شکل و ترکیب دخان باید گفت: همان‌گونه که مقصود از ماء، آب معمولی نیست، دخان نیز نباید دود ساده و معمولی باشد.
«ژرژ گاموف» می‌نویسد: ادلّه نجومی، ما را به این حقیقت رهنمون می‌سازد که این ستارگان بی‌شمار آسمان، آغازی دارند و تمام آن‌ها از گازهای بسیار داغ پدید آمده‌اند.
[۱۹۰] پیدایش و مرگ خورشید، ص‌۲۰۳.

«بوکای» در ذیل آیه پیشین، واژه دخان را چنین ترجمه کرده است: بنیانی گازیِ ساخته شده که در آن، بخش‌چه‌های ریزی به حالت کمابیش پایدار معلّقند و ممکن است دارای حالت جامد یا مایع و درجه گرمای بالا باشد.
[۱۹۱] مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص‌۱۹۶.


در روایات امامان (علیهم‌السلام) از این مرحله، گاهی به بخار (خلقت‌ السموات... من بخار الماء) و گاهی به دخان: (ثمّ امر النار فخمدت فارتفع من خمودها دخان فخلق الله السموت من ذلک الدخان) تعبیر شده است.

۱۲.۳ - مرحله شکل گرفتن هفت آسمان

مرحله سوم آفرینش آسمان‌ها، مرحله شکل گرفتن هفت‌ آسمان که پس از دخان بودن پدید آمده می‌باشد. «ثمّ استوی إِلی‌ السَّماءِ و هِی دُخانٌ... فَقضـهُنَّ سَبعَ سَمـوت فی یَومَینِ و أَوحی فی کُلّ سَماء أَمرَها» چنان‌که در روایت امام باقر (علیه‌السلام) به این دوره نیز اشاره شده است.

۱۲.۴ - مرحله رتق و فتق آسمان‌ها

مرحله چهارم آفرینش آسمان‌ها، مرحله رتق و فتق آسمان‌هاست.
قرآن، به رتق آسمان‌ها و زمین در ابتدای آفرینش، سپس فتق آن‌ها تصریح کرده است؛ «أَوَ لَم‌ یَر الَّذِینَ کَفَروا أنَّ السَّموتِ و الأرضَ کانتا رَتقًا فَفَتَقنـهُما...».

۱۲.۴.۱ - منظور از رتق و فتق

در این‌که رتق و فتق آسمان‌ها و زمین چیست، آرای گوناگونی بر اساس شواهدی از آیات و روایات یا داده‌های علمی، گفته شده است:
قول اول : رتق، به هم پیوستگی آسمان‌ها با زمین در آغاز آفرینش است. به نظر دانشمندان، جهان ابتدا به صورت توده بزرگی از بخار سوزان بود که‌ بر اثر انفجارهای درونی و حرکت، آرام آرام تجزیه شد و کواکب و ستاره‌ها، از جمله منظومه شمسی و کره زمین پدید آمد.
[۱۹۸] الفرقان، ج‌۱۶، ص۲۸۵.
[۱۹۹] الفرقان، ج ۱۷، ص‌۲۸۵.

قول دوم: آسمان‌ها طبقه‌های به هم پیوسته بودند و خداوند آن‌ها را فتق (جدا) کرد و به شکل هفت آسمان پدید آورد، زمین نیز چنین است.
امام علی علیه‌السلام در داستان آغاز آفرینش، به این موضوع تصریح می‌کند: خداوند، آسمان را به طبقه‌ها تبدیل کرد و طبقه‌ها را از هم گشود و آن را هفت آسمان ساخت؛ پس از آن‌که به یک‌دیگر بسته و به فرمان او، چنگ در یک‌دیگر نهاده بودند.
قول سوم: آسمان‌ها رتق بودند؛ یعنی محکم بودند و خلل و فُرَجی در آن‌ها نبود و خداوند، آن‌ها را با باران گشود و این معنایِ «وَ السَّمـاءِ ذاتِ الرَّجعِ» است.
زمین نیز رتق و محکم بود و آمادگی رویش گیاهان را نداشت و خداوند آن را فتق کرد و برای روییدن گیاهان آماده ساخت: «وَ الأرضِ ذاتِ الصَّدعِ.» امام صادق علیه‌السلام در تفسیر رتق و فتق در آیه ۳۰ انبیاء: ۲۱ می‌گوید: آسمان به رنگ آب سبز، و‌ زمین خشک و به رنگ آب زلال، و‌ هر دو «مرتوق» بودند و در نداشتند.
زمین، دارای در (منفذ) ی که محل رویش گیاهان است، نبود و آسمان بر زمین نمی‌بارید تا از آن گیاه بروید؛ پس خداوند، آسمان را با باران و زمین را با رویش گیاهان گشود.
قول چهارم: آسمان‌ها و زمین، رتق یعنی تاریک بودند و موجودات آن‌ها دیده نمی‌شدند. خداوند آن‌ها را با اجرام نورانی، فتق (روشن) کرد.
[۲۰۹] کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۲۳۰.

قول پنجم: آسمان‌ها و زمین «رتق» بودند؛ یعنی موجود نبودند و با فتق، وجود یافتند.
فخررازی تفسیر اوّل، دوم و سوم را به ترتیب راجح دانسته و سوم را به بیش‌تر مفسّران نسبت‌ داده است.
الفرقان ، میان آرای پیشین چنین جمع کرده: «رتقاً» که به صورت مصدر و مفرد آمده، دلیل بر آن است که آن دو، در آغاز یکی بودند و زمین و آسمانی وجود نداشت؛ بلکه هر دو، مادّه واحد نخستین بودند که از آن به « ماء » تعبیر می‌شود و در این مادّه، به هم پیوسته بودند؛ سپس ماء، فتق، و‌ به دخانِ سماء و زَبَدِ ارض تقسیم شد.
در آیه ۱۱ و ۱۲ فصلت: ۴۱ رتق و فتق دوم بیان شده: «ثُمَّ استَوی إلی‌ السَّماءِ و هِی دُخانٌ... فقضـهُنَّ سَبعَ سمـوت...»؛ پس دخانِ آسمان، اصلِ دوم آسمان‌ها است که از «ماء»، فتق (جدا) سپس به هفت آسمان فتق شد؛ چنان‌که زَبَد ارض، برای ارضین سبع ، اصل بود و فتق شد؛ سپس فتق سوم صورت گرفت و زمین با رویش گیاهان و آسمان با نزول باران فتق شد: «و السَّماءِ ذاتِ الرَّجعِ و الأرضِ ذاتِ الصَّدعِ = سوگند به آسمان پرباران و سوگند به زمین پرشکاف.»
[۲۱۳] الفرقان، ج ۱۶، ص ۲۸۵.
[۲۱۴] الفرقان، ج ۱۷، ص ۲۸۵.

علاّمه طباطبایی ، جدا شدن ترکیبات زمینی و هوایی را از یک‌دیگر، از جمله گیاهان از زمین، حیوان از حیوان و انسان از انسان، و‌ پدید آمدن ترکیبات و ویژگی‌های تازه را رتق و فتق در جهان مادّی می‌داند که در آسمان‌ها و زمین و کواکب نیز جاری است و تکرار آن در این جهان، دلیل بر آن است که روزی همه آن‌ها، رتق (به هم پیوسته) بودند.
وی یافته‌های علمی را نیز مؤیّد این نظر دانسته؛ زیرا اجرامی که در دید ما هستند، از عناصر مشترک معیّنی تشکیل شده‌اند و هر کدام عمری محدود دارند.
قول ششم: مقصود از «رتق»، وحدت حقیقت وجود واحد بسیط ، و‌ مقصود از «فتق»، تفصیل آن به صورت آسمان، زمین، عقل ، نفس و... است.
طبق این قول، رتق‌ و‌ فتق طولی خواهند بود و بر این اساس تحقّق مرحله فتق مستلزم از بین رفتن مرحله رتق نیست؛ چنان‌که خود این قول نیز در طول اقوال پیشین بوده و با هر یک از آن‌ها قابل جمع است.


در چند آیه، بر عظمت و شگفتی آفرینش آسمان‌ها تصریح شده، و‌ آن را از آفرینش انسان (باتمام پیچیدگی آن) دشوارتر و مهم‌تر دانسته است: «لَخَلقُ السَّمـوتِ و الأرضِ أَکبرُ مِن خَلقِ النّاسِ»، «ءَ‌أنتُم أشدُّ خَلقاً أمِ السَّماءُ بَنـلـها رفعَ سَمکَها فَسَوّها».
چنان که در روایتی، زمین و موجودات آن در برابر آسمان اوّل به حلقه‌ای در بیابان تشبیه شده است.
بشر تا کنون درباره بزرگی، گستردگی و پیچیدگی آسمان‌ها و کرات ، بسیار تحقیق و تفحّص کرده و کتاب‌های فراوانی نوشته؛ ولی یافته‌ها و دانسته‌های او در مقایسه با نادانسته‌هایش اندک است.
در این‌باره می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: آفرینش آغازین آسمان‌ها، وسعت و گسترش آن‌ها که آسمان دنیا (همه ثوابت و سیّارات که ما می‌بینیم) یکی از آن‌ها است و شمار ستارگان که با چشم عادی، هفت‌هزار و با تلسکوپ قوی، دو هزار میلیون و پس از کشف کهکشان‌ها ده‌ هزار میلیارد گفته شده است،
[۲۲۱] دانش عصر فضا، ص‌۷۱.
فاصله آنان با یک‌دیگر که سال نوری مقیاس اندازه‌گیری آن است، وزن و حجم هر یک و وجود نیروی جاذبه که هر کدام را در مدار معیّنی نگه داشته و نظم دقیق در حرکت آن‌ها.


۱. ق/سوره۵۰، آیه۳۸.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۱۱۷.    
۳. أنعام/سوره۶، آیه۱۰۱.    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۸.    
۵. أنعام/سوره۶، آیه۱۴.    
۶. أنعام/سوره۶، آیه۷۹.    
۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۱.    
۸. شوری‌/سوره۴۲، آیه۱۱.    
۹. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۰.    
۱۰. أنبیا/سوره۲۱، آیه۵۶.    
۱۱. فاطر/سوره۳۵، آیه۱.    
۱۲. زمر/سوره۳۹، آیه۴۶.    
۱۳. نبأ/سوره۷۸، آیه۱۲.    
۱۴. نازعات/سوره۷۹، آیه۲۷.    
۱۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۰.    
۱۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۱.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۲، ص‌۹۱۰.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۸‌، ص‌۳۵۶.    
۱۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۷، ص‌۱۴۶.    
۲۰. أنعام/سوره۶، آیه۷۳.    
۲۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص‌۱۲۵، «حق».    
۲۲. یونس/سوره۱۰، آیه۳.    
۲۳. یونس/سوره۱۰، آیه۵.    
۲۴. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۹.    
۲۵. حجر/سوره۱۵، آیه۸۵.    
۲۶. نحل/سوره۱۶، آیه۳.    
۲۷. زمر/سوره۳۹، آیه۵.    
۲۸. تغابن/سوره۶۴، آیه۳.    
۲۹. أنبیا/سوره۲۱، آیه۱۶.    
۳۰. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۴۴.    
۳۱. روم/سوره۳۰، آیه۸.    
۳۲. ص/سوره۳۸، آیه۲۷.    
۳۳. دخان/سوره۴۴، آیه۳۸.    
۳۴. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۲.    
۳۵. أحقاف/سوره۴۶، آیه۳.    
۳۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۰.    
۳۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۱.    
۳۸. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج‌۱، ص‌۲۰۹.    
۳۹. اقرب الموارد، ج۱، ص‌۱۵۰ـ۱۵۱.
۴۰. ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ج‌۳، نمط پنجم، ص‌۱۲۰.
۴۱. بقره/سوره۲، آیه۱۱۷.    
۴۲. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۱۰، ص ۸۵، «خلق».    
۴۳. بقره/سوره۲، آیه۲۹.    
۴۴. بقره/سوره۲، آیه۱۶۴.    
۴۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۰.    
۴۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۱.    
۴۷. أنعام/سوره۶، آیه۱.    
۴۸. أنعام/سوره۶، آیه۱۴.    
۴۹. أنعام/سوره۶، آیه۷۳.    
۵۰. أنعام/سوره۶، آیه۷۹.    
۵۱. أنعام/سوره۶، آیه۱۰۱.    
۵۲. أعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۵۳. توبه/سوره۹، آیه۳۶.    
۵۴. یونس/سوره۱۰، آیه۳.    
۵۵. هود/سوره۱۱، آیه۷.    
۵۶. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۱.    
۵۷. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۰.    
۵۸. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۹.    
۵۹. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۲.    
۶۰. حجر/سوره۱۵، آیه۸۵.    
۶۱. نحل/سوره۱۶، آیه۳.    
۶۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۹۹.    
۶۳. کهف/سوره۱۸، آیه۵۱.    
۶۴. طه/سوره۲۰، آیه۴.    
۶۵. أنبیا/سوره۲۱، آیه۱۶.    
۶۶. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۷.    
۶۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۵۹.    
۶۸. نمل/سوره۲۷، آیه۶۰.    
۶۹. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۴۴.    
۷۰. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۱.    
۷۱. روم/سوره۳۰، آیه۸.    
۷۲. روم/سوره۳۰، آیه۲۲.    
۷۳. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۰.    
۷۴. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۵.    
۷۵. سجده/سوره۳۲، آیه۴.    
۷۶. ص/سوره۳۸، آیه۲۷.    
۷۷. زمر/سوره۳۹، آیه۵.    
۷۸. زمر/سوره۳۹، آیه۳۸.    
۷۹. غافر/سوره۴۰، آیه۵۷.    
۸۰. غافر/سوره۴۰، آیه۶۴.    
۸۱. أحقاف/سوره۴۶، آیه۳۳.    
۸۲. شوری‌/سوره۴۲، آیه۲۹.    
۸۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص‌۳۸۲‌، «فطر».    
۸۴. أنبیا/سوره۲۱، آیه۵۶.    
۸۵. فاطر/سوره۳۵، آیه۱.    
۸۶. یس/سوره۳۶، آیه۸۱.    
۸۷. زمر/سوره۳۹، آیه۴۶.    
۸۸. شوری‌/سوره۴۲، آیه۱۱.    
۸۹. زخرف/سوره۴۳، آیه۹.    
۹۰. دخان/سوره۴۴، آیه۳۸.    
۹۱. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۲.    
۹۲. أحقاف/سوره۴۶، آیه۳.    
۹۳. أحقاف/سوره۴۶، آیه۴.    
۹۴. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج‌۹، ص‌۲۸۴، «قضی».    
۹۵. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۲.    
۹۶. بقره/سوره۲، آیه۲۲.    
۹۷. ق/سوره۵۰، آیه۶.    
۹۸. ق/سوره۵۰، آیه۳۸.    
۹۹. ذاریات/سوره۵۱، آیه۴۷.    
۱۰۰. طور/سوره۵۲، آیه۳۶.    
۱۰۱. حدید/سوره۵۷، آیه۴.    
۱۰۲. تغابن/سوره۶۴، آیه۳.    
۱۰۳. طلاق/سوره۶۵، آیه۱۲.    
۱۰۴. ملک/سوره۶۷، آیه۳.    
۱۰۵. نوح/سوره۷۱، آیه۱۵.    
۱۰۶. نازعات/سوره۷۹، آیه۲۷.    
۱۰۷. نازعات/سوره۷۹، آیه۲۸.    
۱۰۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۹، ص‌۲۶۷.    
۱۰۹. شمس/سوره۹۱، آیه۵.    
۱۱۰. أعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۱۱۱. یونس/سوره۱۰، آیه۳.    
۱۱۲. هود/سوره۱۱، آیه۷.    
۱۱۳. فرقان/سوره۲۵، آیه۵۹.    
۱۱۴. سجده/سوره۳۲، آیه۴.    
۱۱۵. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۲.    
۱۱۶. ق/سوره۵۰، آیه۳۸.    
۱۱۷. حدید/سوره۵۷، آیه۴.    
۱۱۸. غافر/سوره۴۰، آیه۵۷.    
۱۱۹. نازعات/سوره۷۹، آیه۲۷.    
۱۲۰. زمخشری، محمود بن عمر، الکشّاف، ج۳، ص۲۸۸.    
۱۲۱. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص ۳۶۲.    
۱۲۲. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۷، ص۲۱۹.    
۱۲۳. رشیدرضا، محمد، المنار، ج‌۸، ص‌۳۹۶.    
۱۲۴. مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص‌۱۹۲.
۱۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۴، ص‌۶۵۹‌.    
۱۲۶. صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم‌، تفسیر القرآن الکریم، ج‌۶‌، ص‌۲۸۳۰.    
۱۲۷. أعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۱۲۸. یونس/سوره۱۰، آیه۳.    
۱۲۹. هود/سوره۱۱، آیه۷.    
۱۳۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۵۹.    
۱۳۱. سجده/سوره۳۲، آیه۴.    
۱۳۲. ق/سوره۵۰، آیه۳۸.    
۱۳۳. حدید/سوره۵۷، آیه۴.    
۱۳۴. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۲.    
۱۳۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۰.    
۱۳۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۱.    
۱۳۷. أنعام/سوره۶، آیه۷۳.    
۱۳۸. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۹.    
۱۳۹. نحل/سوره۱۶، آیه۳.    
۱۴۰. زمر/سوره۳۹، آیه۵.    
۱۴۱. تغابن/سوره۶۴، آیه۳.    
۱۴۲. أنبیا/سوره۲۱، آیه۱۶.    
۱۴۳. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۴۴.    
۱۴۴. روم/سوره۳۰، آیه۸.    
۱۴۵. دخان/سوره۴۴، آیه۳۸.    
۱۴۶. دخان/سوره۴۴، آیه۳۹.    
۱۴۷. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۲.    
۱۴۸. أحقاف/سوره۴۶، آیه۳.    
۱۴۹. هود/سوره۱۱، آیه۷.    
۱۵۰. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۲.    
۱۵۱. بقره/سوره۲، آیه۱۶۴.    
۱۵۲. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۰.    
۱۵۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۱.    
۱۵۴. بقره/سوره۲، آیه۲۹.    
۱۵۵. فصلت/سوره۴۱، آیه۹۱۲.    
۱۵۶. المیزان، ج‌۱۷، ص‌۳۶۵.    
۱۵۷. نازعات/سوره۷۹، آیه۲۷.    
۱۵۸. نازعات/سوره۷۹، آیه۳۰.    
۱۵۹. نازعات/سوره۷۹، آیه۳۰.    
۱۶۰. فصّلت/سوره۴۱، آیه۱۱.    
۱۶۱. زحیلی، وهبه، التفسیر المنیر، ج‌۱، ص‌۱۱۹.    
۱۶۲. نازعات/سوره۷۹، آیه۳۰۳۳.    
۱۶۳. فصلت/سوره۴۱، آیه۹۱۰.    
۱۶۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۷، ص‌۳۶۵.    
۱۶۵. بقره/سوره۲، آیه۲۹.    
۱۶۶. فصلت/سوره۴۱، آیه۹.    
۱۶۷. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۱.    
۱۶۸. ابن عاسور، طاهر بن محمد، التحریر و التنویر، ج‌۱، ص‌۳۸۴.    
۱۶۹. نازعات/سوره۷۹، آیه۲۸۲۹.    
۱۷۰. الفرقان، ج‌۲۴، ص‌۲۶.
۱۷۱. الفرقان، ج ۲۵، ص‌۲۶.
۱۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۰، ص‌۶۵۹‌.    
۱۷۳. نازعات/سوره۷۹، آیه۳۰.    
۱۷۴. مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص‌۱۹۵.
۱۷۵. نهج‌البلاغه، خطبه ۱.    
۱۷۶. هود/سوره۱۱، آیه۷.    
۱۷۷. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۱.    
۱۷۸. الفرقان، ج۱۶.
۱۷۹. الفرقان، ۱۷، ص‌۲۸۵.
۱۸۰. مکارمشیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۹، ص۲۶.    
۱۸۱. زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، ص‌۱۸.
۱۸۲. پیدایش و مرگ خورشید، ص‌۲۰۳.
۱۸۳. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج‌۴، ص‌۵۴۰‌.    
۱۸۴. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج‌۴، ص‌۵۴۰‌.    
۱۸۵. زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، ص‌۲۱.
۱۸۶. صدوق، محمد بن علی، التوحید، ص‌۶۷‌.    
۱۸۷. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۱.    
۱۸۸. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص‌۳۱۰، «دخن».    
۱۸۹. من علم الفلک القرآنی، ص‌۳۰.
۱۹۰. پیدایش و مرگ خورشید، ص‌۲۰۳.
۱۹۱. مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص‌۱۹۶.
۱۹۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج‌۵۴‌، ص‌۷۳.    
۱۹۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج‌۵۵‌، ص‌۸۸‌.    
۱۹۴. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج‌۴، ص‌۵۴۱‌.    
۱۹۵. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۱۱۲.    
۱۹۶. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج‌۴، ص۵۴۰-‌۵۴۱‌.    
۱۹۷. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳۰.    
۱۹۸. الفرقان، ج‌۱۶، ص۲۸۵.
۱۹۹. الفرقان، ج ۱۷، ص‌۲۸۵.
۲۰۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱۳، ص‌۳۹۴.    
۲۰۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۷، ص‌۸۲.    
۲۰۲. نهج‌البلاغه، خطبه ۲۱۱.    
۲۰۳. طارق/سوره۸۶، آیه۱۱.    
۲۰۴. طارق/سوره۸۶، آیه۱۲.    
۲۰۵. مجمع‌البیان، ج۱۰، ص‌۳۲۴.    
۲۰۶. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج‌۲۲، ص‌۱۶۳.    
۲۰۷. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳۰.    
۲۰۸. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج‌۳، ص‌۴۲۵.    
۲۰۹. کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۲۳۰.
۲۱۰. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۶۲۱۶۳.    
۲۱۱. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۶۲۱۶۳.    
۲۱۲. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۱۱۲.    
۲۱۳. الفرقان، ج ۱۶، ص ۲۸۵.
۲۱۴. الفرقان، ج ۱۷، ص ۲۸۵.
۲۱۵. طارق/سوره۸۶، آیه۱۱۱۲.    
۲۱۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۴، ص‌۲۷۸.    
۲۱۷. صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم‌، الحکمة‌ المتعالیه، ج‌۶‌، ص‌۱۱۷.    
۲۱۸. غافر/سوره۴۰، آیه۵۷.    
۲۱۹. نازعات/سوره۷۹، آیه۲۷۲۸.    
۲۲۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج‌۵۷‌، ص‌۸۳‌.    
۲۲۱. دانش عصر فضا، ص‌۷۱.



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۳۳۸، برگرفته از مقاله «خلقت آسمان‌ها»    
دانشنامه موضوعی قرآن.    


رده‌های این صفحه : آسمان | آفرینش | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار