خانه در مصر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مصر یکی از کشورهای عربی شمال افریقا است که در این مقاله به بررسی خانههای آن در طول این سالها میپردازیم.
مصر، طویلترین
رود جهان نیل را که از اعماق
قاره افریقا سرچشمه میگیرد، باعث رشد
کشاورزی و
سکونت در این منطقه شده است. به سبب نوع
اعتقاد مصریان به زندگی پس از
مرگ، سکونتگاهها با مصالحی کمدوامتر از مصالح مقابر و معابد ساخته شد.
مصر از روزگاران کهن به دو منطقه علیا و سفلا تقسیم شده بود. مصر علیا، خشک و ناهموار با فرهنگ روستایی و مصر سفلا، پرنعمت و شهری و پرجمعیت بود.
شرایط اقلیمی سواحل نیل، مردم صحراها و مناطق دوردست را به سوی خود میکشاند و کوچندگان در اینزمینهای حاصلخیز
اسکان مییافتند و به کشاورزی و سپس شهرنشینی روی میآوردند. این اسکان در کنارههای نیل بهویژه منطقه دلتا و محلهای انشعاب رود بیشتر بود.
ساخت خانه و اقامتگاههای گروهی در کنارههای رود نیل، از اواخر دوره نوسنگی (هزاره پنجم قبل از میلاد) با مصالحی چون نی، جگن (گیاهی شبیه به پاپیروس)، ساقههای گیاهی و گلرس آغاز شد. با کاربرد گل بر روی دستههای نی (به منزله ستونهای باربر) و صفحات حصیرهای ساخته شده از جگن (به عنوان دیوار جداکننده و سقف)،
خشت و سپس
آجر بهکار رفت و این تحول همزمان با
وحدت مصر علیا و سفلا بود.
در دوره یکجانشینی در مصر، جامعه به دو قشرِ مالکان، با خانههای بزرگ چند اتاقی و انبار و کلبه مخصوص خدمه که روی زمینهای بلند ساخته میشد، و زارعان تقسیم شد.
مصریان با
سکونت در دهکدههای دائمی، خانههای خود را یک طبقه و با خشتهای ساخته شده از گِلِ نیل و کاه بنا میکردند.
گل برای خانههای روستایی و خشت برای ساخت خانههای اشخاص مرفهتر بهکار میرفت.
در ۳۱۰۰ پیش از میلاد با وحدت مصر علیا و سفلا، سلسلههای فراعنه یکی پس از دیگری حاکمیت بر مصر را به دست گرفتند.
فرعون به معنای مالک خانه بزرگ، خود مبین ساخت و
اهمیت خانههای مجلل در
تاریخ مصر است.
در دوره
سلطنت قدیم فراعنه (۳۱۰۰ـ۲۰۴۰ق م) خانههای اشرافی زیادی به صورت ویلایی با
چوب و خشت در حومه شهر ممفیس ساخته شد که با دیوارهای بلند محصور بود و
باغ و
استخر و معبدی کوچک داشت. همچنین دارای اسباب و اثاثیه ظریف و قالیهای ضخیم، اتاقها و تالار بزرگ پذیرایی منقوش به صحنههای زندگی بود.
در این دوره، کارگران عادی فقیرترین قشر جامعه بودند که خانههای خشتی دو طبقه داشتند. اثاثیه این خانهها شامل چند صندلی سنگی و یک تخت چوبی یا حصیری برای
خواب بود. در بالای خانهها پنجرههای کوچکی تعبیه و از حیاط کوچک بیرون خانه برای انبار
غلات و نگهداری حیوانات خانگی استفاده میشد. پلکان ساختمان نیز به بام مسطحی میرسید.
در ابتدای سلسله قدیم، خانهها گاه چهارگوش، دایره یا بیضی بود و در پارهای موارد نیمی از خانه در زمین فرو رفته و یک حیاط، آتشدان و انبارهای غله آن را محصور میکرد.
خانههای دوره میانه فراعنه (۲۰۴۰ـ ۱۵۶۷ق م) یک طبقه و شامل سه اتاق و یک ایوان، یا دو طبقه با شش اتاق، پنجرههای کوچک بالای دیوارها، و راهپلهای در فضای بیرونی خانه برای رفتن به پشتبام بود. هر دو نوع خانه حیاط مرکزی داشتند. بعدها سایهبان مقابل خانه با تعبیه ستونها و سقف حصیری به ایوان تبدیل شد. سقف ایوان به
دلیل انباشت علوفه عایق
حرارت بود. در ادامه سازهای چوبی به عنوان حفاظ درِ بالای بنا ساخته شد و بدینطریق
فکر ساخت طبقه دوم شکل گرفت. اطلاعات خانهسازی دوره میانه از شهر لاهون در منطقه فَیوم به دست آمده است که محل سکونت مباشران و کاهنان و کارگران سازنده هرم سنسورت بود.
در دوره سلسلههای جدید (۱۵۶۷ـ ۱۰۸۷ق م) خانهها سه بخش داشتند: پذیرایی در کنار ورودی خانه، تالار یا صحن باز برای تجمع، و فضای خصوصی انتهای خانه. درِ چوبی قرمز رنگی در ابتدای ورودی و از درِ ورودی به تالار، دالان و پلکانی تعبیه میشد. اتاقهای غربی خانه نیز معمولا
معبد یا اتاق پذیرایی بود. در این دوره، سرویس بهداشتی احتمالا خارج از خانه بود و در خانههای افراد فقیرتر از لگن استفاده میشد. این خانهها به دلیل کم یا زیاد شدن اعضای خانه، به گونهای ساخته میشد که امکان تغییر و گسترش آن باشد. در این دوره گاه خانههای سه یا چهار طبقه هم ساخته میشد و حیاط جلوی خانه محوریت مییافت. بهطور کلی در خانههای عهد فراعنه باغسازی جلوی خانه بهویژه با گیاه پاپیروس، نماد مصر سفلا، و نیلوفر آبی، نماد مصر علیا، بسیار مرسوم بود.
با حضور
مسلمانان در مصر و ساخت اولین شهر اسلامی، فسطاط، فصل جدیدی در معماری این دیار رقم خورد. مقدسی
از خانههای عباسیه در مصر نام میبرد که با آجر و گل و بالکنهایی از
چوب ساخته شده بود. وی بناهای اسکندریه را از سنگِ رخام و خانههای فسطاط را چهار تا ده طبقه ذکر کرده است که روشنایی آنها از روبهرو تأمین میشد. در فسطاط در دوره امویان، هر خانه حداقل یک حیاط اندرونی با مجاری
آب داشت.
قدیمترین آثار به دست آمده از خانهها در فسطاط متعلق به دوره طولونیان در
قرن سوم است که روی دیوارهایش تزیینات گچبری بوده است.
در مهمترین جناح این خانهها یک ایوان در وسط و دو حجره در دو طرف ایوان قرار داشت که تقلیدی از منازل ایرانیان در
دوره ساسانی و عباسیان در
سامرا بود. در طبقه همکف این خانهها زندگی روزمره و پذیرایی از مهمان در طول
روز جریان داشت. حیاط در وسط خانه، و در وسط حیاط، حوض بود. در جناح دیگر خانه، ورودی اصلی با دهلیزی به شکل زاویه قائمه به حیاط راه مییافت. پلکانی نیز برای دسترسی به طبقات بالا که حریم و محل خواب بود، و نیز آشپزخانهای درون حیاط تعبیه میشد. خانههای چهار ایوانی در دوره طولونیان ظهور کرده است.
در کاوشهایی در فسطاط، خانههایی با یک و دو حیاط (یکی برای مهمان و دیگری برای
زنان خانه) کشف شده است.
خانههای مجلل در این شهر معمولا دو بخش داشت: یکی، دیوانخانه یا محل پذیرایی از مهمانان
مرد و دیگری، حرم که ویژه مهمانان
زن و حریم اعضای خانواده بوده است. در فسطاط همزمان با تغییر فصل،
سکونت در اتاقها تغییر میکرد. تابستانها از ایوان به
دلیل رو به شمال بودن، به عنوان اتاق پذیرایی و نشیمن استفاده میکردند.
در تمامی خانههای کشف شده دوره فاطمیان در فسطاط، ایوانهای باز یا دو تالار دراز به موازات یکدیگر به حیاط مرکزی باز میشدند.
ناصرخسرو
در دیدار خود از قاهره، در زمان فاطمیان، از خانهای چهار طبقه یاد میکند که از
آجر و
گچ و
سنگ ساخته شده بود. وی همچنین توضیح داده که تمام سراهای قاهره جداگانه ساخته شده، چنانکه
درخت و عمارت هیچکس بر دیوار عمارت دیگری بنا نشده است و بر بام طبقات، باغچه درست کردهاند. نیز از حجرههایی میگوید که کرایه میدادند و جمعیت زیادی در آن جای میگرفت. در دوره فاطمی، کاخها در بخش مرکزی قاهره و مساکن برگزیدگان شهر در سایر محلات قرار داشت
در تمام خانههای مصر از دوره ایوبی به بعد، ورودی مستقیمآ به حیاط راه نمییافت و مسیر غیرمستقیمی داشت. گرایش به کاربرد سنگ بهجای خشت از این دوره آغاز شد.
در دوره ممالیک طبقات بالای خانهها نسبت به طبقات پایین پیشرفتگی داشت که مشرف به کوچه و سایهساز بود
در این دوره در قاهره، پنجرهها با جدارههایی با نقوش متنوع گرهچینی (مشربیه) ساخته میشد. به این ترتیب بالکنهایی به وجود میآمد که زنان از آنجا بدون آنکه دیده شوند بیرون را میدیدند. همچنین
آب را برای خنک شدن و نیز گیاهان خوشبو را در این بالکنها قرار میدادند
در همین دوره، در خانههای مجلل حیاطهای سایهدار و سرسبز با سنگهای بادبَر ساخته میشد.
شیوه معماری خانه در قاهره از دوره ممالیک تا
قرن دوازدهم تغییر چندانی نکرد و عثمانیان بیشتر تزیینات را تغییر دادند.
در دوره عثمانی در کشورهای عربی، با بهکارگیری مصالح هر منطقه، خانههایی شبیه خانههای
استانبول ساخته شد.
در این دوره خانههای زیادی در قاهره بنا شد که طرح و نقشه واحد ولی مصالح متفاوتی داشت. درهای چوبی داخل خانه پرتزیین بودند و قوارههای شیشههای رنگی در آنها به کار میرفت. درهای ورودی نیز کوبههای آهنی و قفل چوبی داشت. پنجرههای طبقه اول کوچک و مشربیه با الوار چوبی و شیشههای رنگی ساخته میشد. خانههای عثمانی مصر دو تا سه طبقه بود و ورودی آن با راهروی پرپیچ و خمی به حیاط دارای چاه راه مییافت.
در این دوره حیاط کاربری زیادی نداشت و اتاقهای مجاور به سادگی به داخل هم باز میشدند. بخشهای رو به حیاط نیز قرینه نبودند، لیکن طراحی منظمی داشتند. هنگام ورود به این حیاطها اولین مکان قابل توجه، نشیمنگاه تابستانی بود. در
حقیقت خانهسازی متقارنِ رو به حیاط با محوریت ایوان در فسطاط، در قاهره تداوم نداشته است.
بهدلیل افزایش جمعیت مجتمعهایی بهنام رَبْع ساخته شد که اقامتگاه چند خانواده بود و در کنار خیابانهای اصلی یا محل کار طراحی میشد. این مجتمعها در دوره عثمانی نیز رایج بود.
در قرن دوازدهم نیز توزیع مساکن قاهره تمایز طبقات اجتماعی را نشان میداد. بیشتر خانههای
فقرا به اطراف شهر کشیده شد و سرمایهداران محلی و اقشار متوسط در اطراف مرکز شهر پراکنده شدند.
الگوی
سکونت قاهره در قرن دوازدهم و سیزدهم این چنین بود: عدهای از فروشندگان و صنعتگران نزدیک «قصبه» که مرکز اقتصادی بود و بسیاری در ربعها و کاروانسراها ساکن بودند و در منطقهای که از مرکز بازار تا خارج شهر امتداد داشت، طبقه متوسط بازرگانان و شیوخ ازهر سکونت داشتند.
از نظر آب و هوایی، ساخت حیاط خانههای مصری در جهت شمالی برای بهرهگیری از نسیم خنک، ویژگی معماری این منطقه محسوب میشود.
در دورههای جدیدتر، بامهای خانهها مسطح شد که شبها محل نشستن یا خوابیدن ساکنان بود. طبقات زیرین در خانههای چند طبقه با آجر و سنگهای بریده و طبقات بالا با تختههای سبک و برگ و ساقه
نخل، نی و گل ساخته میشد. سردر خانهها ساده و تنها زینتنمای بیرونی دیوارهای رو به کوچه، مشربیه بود. درون خانههای
اشراف، پرتزیین و مجلل اما بیرون آن، ساده بود. کف اتاقهای پذیرایی با سنگهای مرمر رنگی فرش میشد و وسط اتاق حوض فوارهدار قرار داشت. در دو طرف تالارها، «دیوان» یعنی سکویی به ارتفاع حدود ۷۵ سانتیمتر قرار داشت که روی آنها قالیچههای نفیس ایرانی و بالشهایی با رویه حریر و زربفت برای نشستن قرار میگرفت.
رویه دیوار با سنگهای رنگی پوشیده و با
طلا و لاجورد و رنگهای دیگر آراسته میشد. سقف اتاقها با تیر تختهکوبی میشد. برای خنکی خانه علاوه بر حوض، بادگیر یا ملقف نیز تعبیه میکردند.
بادگیرها برای تهویه تالار پذیرایی و اتاق نشیمن بهکار میرفت. ورودی این بادگیرها را به دریچه بزرگی در سقف متصل میکردند.
خانههای قاهره از حیاط
نور میگرفتند و پنجرهای به کوچه نداشتند. در از طریق دالانی پیچ و خمدار به حیاط باز میشد. مهمترین قسمت خانه یعنی تالار به مردان اختصاص داشت.
از جمله اثاثخانه نیمکتهایی ثابت بود که روی آنها با حصیر فرش میشد و صندوقهای زیادی برای نگهداری جواهرات و چینیآلات در خانه قرار داشت.
در خانههای بدون حیاط یا با حیاطهای کوچک در قاهره، سرسرای بزرگ مرکزی (قاعه) که از سقف نور میگرفت به جای حیاط ساخته میشد.
قاعه به عنوان مهمترین جزء خانه فضایی سنگفرش بود که در دو طرف آن دو ایوان و گاه در سه ضلع آن به شکل حرف لاتینی T سه ایوان، کمی مرتفعتر از سطح قاعه ساخته میشد. پنجرههای شیشهای تحت تأثیر
هنر بیزانس، در
قرن سیزدهم در مصر بهکار میرفت. این پنجرهها را از شیشههای کوچک میساختند که از پشت با گچ استوار میشد. پنجرههای مذکور با قوسهای تند و بهصورت جفت تعبیه میشد.
بیشتر تزیینات خانهها نیز بر پایه گچبری با نقوش برجسته گیاهی و هندسی و همچنین کتیبههای کوفی بود.
در اطراف حیاط، در طبقه همکف اتاقهای پذیرایی باز و بدون در به نام تختبوش که از واژه «تخت» فارسی گرفته شده، تعبیه میشد. تختبوش فضایی مستطیل یا مربع و مسقف با کمی ارتفاع از سطح حیاط است که ضلع رو به حیاط آن باز و دورتادور سه ضلع دیگر، چسبیده به دیوار، تختهای چوبی برای نشستن مهمانان و ملاقات کنندگان اعضای خانه فراهم آمده است. اگر این فضا بسته باشد به آن مَندَره میگویند. در خانه فقرا اتاق پذیرایی، همان اتاق
پدر، نزدیک در ورودی بود. اتاق پذیرایی مردانه نشاندهنده وضع اقتصادی خانواده بود که با اسباب و اثاثیه نفیس و لوازم اضافی جهت پذیرایی از مهمان
زینت مییافت.
در دوره اسلامی در مصر، خانههای متنوعی ساخته شد. علاوه بر خانههای حیاطدار مرکزی که مخصوص اشراف و ثروتمندان بود، باید از انواع خانههای متوسط برای پیشهوران و صنعتگران یادکرد که فاقد حیاط مرکزی بودند و اگر حیاطی وجود داشت، بیرون از خانه و بین دو خانه مشترک بود، و نیز خانههای موقت مثل کاروانسراها (وکاله) برای بازرگانان و در مواقع بحرانی برای مأموران نظامی.
در خان (کاروانسرا) بزرگ
قانصوه غوری در قاهره که از
ثروت و مکنت ممالیک نشان داشت، دو طبقه پایین مختص انبار کالا و طبقات بالاتر مخصوص
سکونت بود و به صورت واحدهای مجزا با پلکان داخلی جداگانه ساخته شده بود.
در قاهره در دوره عثمانی،
حدود ۳۶۰ وکاله وجود داشت.
رَبعها مهمترین سکونتگاه گروهی دائمی در قاهره، بعد از دوره مملوکها رایج شد. ربع دو نوع بود: ربع انفرادی، با بیش از پانزده منزل مجزا با اختلاف سطح روی طبقه همکف (که در آن دکان یا انبار بنا میشد)؛ و ربع وکاله، با بیش از بیست منزل که روی کاروانسرا ساخته میشد و ارتباطی بین آنها با کاروانسرا نبود. ربعها معمولا در نزدیکی مرکز اصلی فعالیتهای اقتصادی، اقامتگاه صنعتگران کوچک و فروشندگان بود. حدود ده درصد مردم قاهره در ربع زندگی میکردند.
حوش، اقامتگاهی فقیرانهتر، بهخصوص در حومه قاهره و شامل حیاطی بزرگ و عمومی با کلبههای بسیار بود. در این فضاها مردم فقیر با حیواناتشان زندگی میکردند.
از خانههای باقیمانده ساخته شده به شیوه مملوکی، «الیناق الحسامی» و «خیربک» است که قاعههای قدیمی آن تاکنون باقی است.
خانه جمالالدین الذهبی از بازرگانان بزرگ مصری است که در ۱۰۴۷ ساخته شده و در طرف قبله آن، اتاقنشیمن (مقعد) هست با دو طاق که روی ستونهای مرمری تکیه زدهاند. در قسمت شرقی این خانه، تالار بزرگ با دو ایوان و وسط ایوانها فضایی موسوم به «دَرْقاعه» قرار دارد که با عنصر شخشیخه، عنصر گنبد چوبی شکل کوچکی، پوشیده شده است. در تالار این خانه مشربیهای به سمت گذر عمومی تعبیه شده است. خانه حمام کوچکی نیز دارد.
منزل دیگری از این دوره متعلق به ابراهیم کتخداالسناری است که در ۱۲۰۹ ساخته شده و دارای اتاق نشیمن در سمت
قبله، اتاقهای متعدد، تالار و
حمام است و محققان و مأموران سیاسی فرانسوی زیادی در آنجا
اقامت داشتهاند. دیگری خانه شیخ عبدالوهاب الطبلاوی است که شامل دو قسمت مجزاست؛ قسمت اول در ۱۰۵۸ و قسمت دوم در ۱۲۱۱ ساخته شده است. در بخش دوم که بزرگتر و مهمتر از بخش نخست است دیوارها کاشیکاری شده و آبنمای سنگی زیبایی در تالار آن قرار دارد.
خانه «حلاوت» نیز قابل توجه است که شامل حیاط با
چاه، مقعد، سکوهای نشستن، مشربیه با شیشه و چوبهای تزیینی و دستگیرههای در زیبایی است و چون نزدیک ساحل ساخته شده، کف حیاط شن و ماسهای است که جنبه خنککننده دارد و از سنگ مرمر نیز به همین
دلیل استفاده زیادی شده است. این نمونهها امروزه در میان خانههای نوساز جایگاه ویژهای دارد چرا که بیشتر مساکن امروزی با سقفهای مسطح و بدنههای بتونی و دیوارهای ساخته شده از بلوکها و قالبهای سیمانی تفاوت زیادی با گذشته دارد.
این تغییرات در روستاها کمتر است و امروزه خانههای روستایی از خشت و بیشتر یک طبقه و شامل چند اتاق است. اتاقها به دلیل نداشتن پنجره، نمناک و تاریکاند.
(۱) برندا اسمیت، مصر باستان، ترجمه آزیتا یاسائى، تهران ۱۳۸۰ش؛
(۲) ورونیكا ایونس، شناخت اساطیر مصر، ترجمه باجلان فرخى، تهران ۱۳۷۵ش؛
(۳) هیدنبو جینایى، «جهان كوچك خانواده پیرامون حیاط»، در شهرنشینى در اسلام «گزارش همایش بینالمللى شهرنشینى در اسلام (۲۸ـ ۲۲ اكتبر ۱۹۸۹)»، «برگزاركننده»: مركز مطالعات فرهنگى خاورمیانهاى توكیو، ترجمه مهدى افشار، ج ۲، تهران: دفتر پژوهشهاى فرهنگى، ۱۳۸۶ش؛
(۴) آندره رمون، مقدمهاى بر شهرهاى بزرگ عربى ـ اسلامى در قرنهاى ۱۰ تا ۱۲ هجرى، ترجمه حسین سلطانزاده، تهران ۱۳۷۰ش؛
(۵) محمود زینالعابدین، جولة تاریخیة فى عمارة البیت العربى و البیت التركى، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸؛
(۶) اسماعیل سراجالدین، التجدید و التأصیل فى عمارة المجتمعات الاسلامیة: تجربة جائزة الاغاخان للعمارة، اسكندریه ۲۰۰۷؛
(۷) فرید محمود شافعى، العمارة العربیة فى مصر الاسلامیة، ج ۱، قاهره ۱۹۷۰؛
(۸) سعد ظهران، «تصورات شهرنشینى روشنفكران مسلمان: رویكردى مصرى، عصر شكلگیرى تمدن مصرى»، در شهرنشینى در اسلام، ج۱، قاهره ۱۹۷۰؛
(۹) عبدالرحمان زكى، «الدار الاسلامیة فى مصر»، المقتطف، ج ۹۹، ش ۳ (رجب ۱۳۶۰)؛
(۱۰) پرویز مرزبان، خلاصه تاریخ هنر، تهران ۱۳۷۹ش؛
(۱۱) مقدسى البدأ و التاریخ؛
(۱۲) ناصرخسرو، سفرنامه حكیم ناصرخسرو قبادیانى مروزى، چاپ محمد دبیرسیاقى، تهران ۱۳۶۳ش؛
(۱۳) قمر نشأت، «دوازده سال در قاهره»، یغما، سال۲۰، ش ۴ (تیر ۱۳۴۶)؛
(۱۴) گاستون ویت، قاهره: شهر هنر و تجارت، ترجمه محمود محمودى، تهران ۱۳۶۵ش؛
(۱۵) جان هواگ و هانرى مارتن، سبكشناسى هنر معمارى در سرزمینهاى اسلامى، ترجمه پرویز ورجاوند، تهران ۱۳۸۴ش؛
(۱۶) Dieter Arnold، The encyclopaedia of ancient Egyptian architecture، Princeton ۲۰۰۳.
(۱۷) Richard Ettinghausen and Oleg Grabar، The art and architecture of Islam: ۶۵۰-۱۲۵۰، Marmondsworth، Engl. ۱۹۸۷.
(۱۸) Helen Gardner، Gardner's art through the ages: the Western perspective، vol.۱،
[۱] Fred S.Kleiner and Christin J. Mamiya، Australia ۲۰۰۶.
(۱۹) Oleg Grabar، "The architecture of power: palaces، citadels and fortifications"، in Architecture of the Islamic world، ed. George Michell، London: Thames and Hudson، ۱۹۸۴.
(۲۰) Ronald Lewcock " Architects، craftsmen and builders: materials and techniques"، in ibid.
(۲۱) Guy T. Petherbridge، "Vernacular architecture: the house and society"، in ibid.
(۲۲) Eleanor Sims، " Trade and travel marketa and caravanserais"، in ibid.
(۲۳) "Styles of houses in ancient Egypt"، Ancient Worlds، ۲۰۰۹. Retrieved Dec.۸، ۲۰۰۹، from http:// www. ancientworlds.net/ aw/ Articles/ ۸۳۱۴۱۲.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خانه در مصر»، شماره۶۸۸۱.