• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم ظن (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ظن از واژه‌هاي نسبتاً پركاربرد در قرآن کریم است. در این مقاله به برخی از احکام ظن از منظر قرآن اشاره می‌شود.



پرهیز از گمان بد واجب است.
«لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون والمؤمنـت بانفسهم خیرا وقالوا هـذا افک مبین؛ چرا هنگامی که این (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خود (و کسی که همچون خود آنها بود) گمان خیر نبردند و نگفتند این دروغی بزرگ و آشکار است؟».
«یـایها الذین ءامنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است».


پیروی از گمان، در امور اعتقادی حرام است.
«ومنهم امیون لایعلمون الکتـب الاامانی وان هم الا یظنون؛ و پاره‌ای از آنان عوامانی هستند که کتاب خدا را جز یک مشت خیالات و آرزوها نمی‌دانند؛ و تنها به پندارهایشان دل بسته‌اند».
«وجعلوا لله شرکاء الجن وخلقهم وخرقوا له بنین وبنـت بغیر علم سبحـنه وتعــلی عما یصفون؛ آنان برای خدا همتایانی از جن قرار دادند، در حالی که خداوند همه آنها را آفریده است؛ و برای خدا، به دروغ و از روی جهل، پسران و دخترانی ساختند؛ منزّه است خدا، و برتر است از آنچه توصیف می‌کنند».
«.. ان یتبعون الاالظن وان هم الا یخرصون؛ اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می‌کنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی می‌نمایند، و تخمین و حدس (واهی) می‌زنند».
«سیقول الذین اشرکوا لو شاء الله ما اشرکنا ولا ءاباؤنا ولا حرمنا من شیء کذلک کذب الذین من قبلهم حتی ذاقوا باسنا قل هل عندکم من علم فتخرجوه لنا ان تتبعون الا الظن وان انتم الا تخرصون؛ بزودی مشرکان (برای تبرئه خویش) می‌گویند: اگر خدا می‌خواست، نه ما مشرک می‌شدیم و نه پدران ما؛ و نه چیزی را تحریم می‌کردیم! کسانی که پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ می‌گفتند؛ و سرانجام (طعم) کیفر ما را چشیدند. بگو: آیا دلیل روشنی (بر این موضوع) دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید؟ شما فقط از پندارهای بی اساس پیروی می‌کنید، و تخمینهای نابجا می‌زنید.»


«قل هل من شرکائکم من یهدی الی الحق... • وما یتبع اکثرهم الا ظنـا ان الظن لا یغنی من الحق شیــا ان الله علیم بما یفعلون؛ بگو: آیا هیچ یک از معبودهای شما، به سوی حق هدایت می‌کند؟! بگو: تنها خدا به حق هدایت می‌کند! آیا کسی که هدایت به سوی حق می‌کند برای پیروی شایسته تر است، یا آن کس که خود هدایت نمی‌شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می‌شود، چگونه داوری می‌کنید؟• و بیشتر آنها، جز از گمان (و پندارهای بی اساس)، پیروی نمی‌کنند؛ (در حالی که) گمان، هرگز انسان را از حق بی نیاز نمی‌سازد (و به حق نمی‌رساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام می‌دهند، آگاه است».
«.. وما یتبع الذین یدعون من دون الله شرکاء ان یتبعون الا الظن وان هم الا یخرصون؛ آگاه باشید تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از آن خدا می‌باشند! و آنها که غیر خدا را همتای او می‌خوانند، (از منطق و دلیلی) پیروی نمی‌کنند؛ آنها فقط از پندار بی اساس پیروی می‌کنند؛ و آنها فقط دروغ می‌گویند».


«ولا تقف ما لیس لک به علم ان السمع والبصر والفؤاد کل اولــئک کان عنه مسـولا؛ از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند».
«وینذر الذین قالوا اتخذ الله ولدا• ما لهم به من علم ولا لابائهم کبرت کلمة تخرج من افوههم ان یقولون الا کذبـا؛ و (نیز) آنها را که گفتند: خداوند، فرزندی (برای خود) انتخاب کرده است، انذار کند• نه آنها (هرگز) به این سخن یقین دارند، و نه پدرانشان! سخن بزرگی از دهانشان خارج می‌شود! آنها فقط دروغ می‌گویند».
«ومن الناس من یجـدل فی الله بغیر علم ویتبع کل شیطـن مرید؛ گروهی از مردم، بدون هیچ علم و دانشی، به مجادله درباره خدا برمی خیزند؛ و از هر شیطان سرکشی پیروی می‌کنند».
«ومن الناس من یجـدل فی الله بغیر علم ولا هدی ولا کتـب منیر؛ و گروهی از مردم، بدون هیچ دانش و هیچ هدایت و کتاب روشنی بخشی، درباره خدا مجادله می‌کنند».
«ویعبدون من دون الله ما لم ینزل به سلطـنـا وما لیس لهم به علم...؛ آنها غیر از خداوند، چیزهایی را می‌پرستند که او هیچ گونه دلیلی بر آن نازل نکرده است، و چیزهایی را که علم و آگاهی به آن ندارند! و برای ستمگران، یاور و راهنمایی نیست».
«ضرب لکم مثلا من انفسکم هل لکم من ما ملکت‌ایمـنکم من شرکاء فیما رزقنـکم فانتم فیه سواء... • بل اتبع الذین ظـلموا اهواءهم بغیر علم فمن یهدی من اضل الله وما لهم من نـصرین؛ خداوند مثالی از خودتان، برای شما زده است: آیا (اگر مملوک و برده‌ای داشته باشید)، این برده‌های شما هرگز در روزیهایی که به شما داده‌ایم شریک شما می‌باشند؛ آنچنان که هر دو مساوی بوده و از تصرف مستقل و بدون اجازه آنان بیم داشته باشید، آن گونه که در مورد شرکای آزاد خود بیم دارید؟! اینچنین آیات خود را برای کسانی که تعقل می‌کنند شرح می‌دهیم• ولی ظالمان بدون علم و آگاهی، از هوی و هوسهای خود پیروی کردند! پس چه کسی می‌تواند آنان را که خدا گمراه کرده است هدایت کند؟! و برای آنها هیچ یاوری نخواهد بود».
«.. ومن الناس من یجـدل فی الله بغیر علم ولا هدی ولا کتـب منیر؛ آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخر شما کرده، و نعمتهای آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است؟! ولی بعضی از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگری درباره خدا مجادله می‌کنند».
«تدعوننی لاکفر بالله واشرک به ما لیس لی به علم وانا ادعوکم الی العزیز الغفـر؛ مرا دعوت می‌کنید که به خداوند یگانه کافر شوم و همتایی که به آن علم ندارم برای او قرار دهم، در حالی که من شما را بسوی خداوند عزیز غفار دعوت می‌کنم».
«.. ولـکن ظننتم ان الله لا یعلم کثیرا مما تعملون• وذلکم ظنکم الذی ظننتم بربکم اردکم فاصبحتم من الخـسرین• فان یصبروا فالنار مثوی لهم وان یستعتبوا فما هم من المعتبین؛ شما اگر گناهانتان را مخفی می‌کردید نه بخاطر این بود که از شهادت گوش و چشمها و پوستهای تنتان بیم داشتید، بلکه شما گمان می‌کردید که خداوند بسیاری از اعمالی را که انجام می‌دهید نمی‌داند• آری این گمان بدی بود که درباره پروردگارتان داشتید و همان موجب هلاکت شما گردید، و سرانجام از زیانکاران شدید• اگر صبر کنند (یا نکنند، به هر حال) دوزخ جایگاه آنهاست؛ و اگر تقاضای عفو کنند، مورد عفو قرار نمی‌گیرند».


«وقالوا لو شاء الرحمـن ما عبدنـهم ما لهم بذلک من علم ان هم الا یخرصون؛ آنان گفتند: اگر خداوند رحمان می‌خواست ما آنها را پرستش نمی‌کردیم! ولی به این امر هیچ گونه علم و یقین ندارند و جز دروغ چیزی نمی‌گویند».
«وقالوا ما هی الا حیاتنا الدنیا نموت ونحیا وما یهلکنا الاالدهر وما لهم بذلک من علم ان هم الا یظنون؛ آنها گفتند: چیزی جز همین زندگی دنیای ما در کار نیست؛ گروهی از ما می‌میرند و گروهی جای آنها را می‌گیرند؛ و جز طبیعت و روزگار ما را هلاک نمی‌کند! آنان به این سخن که می‌گویند علمی ندارند، بلکه تنها حدس می‌زنند (و گمانی بی پایه دارند)».
«واذا قیل ان وعد الله حق والساعة لا ریب فیها قلتم ما ندری ما الساعة ان نظن الا ظنـا وما نحن بمستیقنین• وبدا لهم سیـات ما عملوا وحاق بهم ما کانوا به یستهزءون. و هنگامی که گفته می‌شد: وعده خداوند حق است، و در قیامت هیچ شکی نیست»، شما می‌گفتید: «ما نمی‌دانیم قیامت چیست؟ ما تنها گمانی در این باره داریم، و به هیچ وجه یقین نداریم• و بدیهای اعمالشان برای آنان آشکار می‌شود، و سرانجام آنچه را استهزا می‌کردند آنها را فرامی گیرد».
«قل ارءیتم ما تدعون من دون الله ارونی ماذا خلقوا من الارض‌ام لهم شرک فی السمـوت ائتونی بکتـب من قبل هـذا او اثـرة من علم ان کنتم صـدقین؛ به آنان بگو: این معبودهایی را که غیر از خدا پرستش می‌کنید به من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریده‌اند، یا شرکتی در آفرینش آسمانها دارند؟ کتابی آسمانی پیش از این، یا اثر علمی از گذشتگان برای من بیاورید (که دلیل صدق گفتار شما باشد) اگر راست می‌گویید».
«یـایها الذین ءامنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه پذیر و مهربان است».
((علت اینکه فرموده) از کثیری از ظن اجتناب کنید، این است که در مورد ظن احتیاط و تامل شود که چه نوع ظنی است، زیرا برخی از گمانها واجب الاتباع‌اند و برخی از آنها حرام‌اند، مانند گمان در الهیات، نبوت و امامت و... برخی دیگر از آنها مباح‌اند، مانند گمان در امور معاش.)
ان هی الا اسماء سمیتموها انتم وءاباؤکم ما انزل الله بها من سلطـن ان یتبعون الا الظن وما تهوی الانفس ولقد جاءهم من ربهم الهدی• ان الذین لا یؤمنون بالاخرة لیسمون الملـئکة تسمیة الانثی• وما لهم به من علم ان یتبعون الا الظن وان الظن لا یغنی من الحق شیــا.


تکیه کردن بر گمان، در بعضی موارد جایز است.
یـایها الذین ءامنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم...


ظن غیر معتبر در احکام الهی حجیت ندارد.
«وان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الاالظن وان هم الا یخرصون• ان ربک هو اعلم من یضل عن سبیله وهو اعلم بالمهتدین• فکلوا مما ذکر اسم الله علیه ان کنتم بـایـته مؤمنین• وما لکم الا تاکلوا مما ذکر اسم الله علیه وقد فصل لکم ما حرم علیکم الا ما اضطررتم الیه وان کثیرا لیضلون باهواهم بغیر علم ان ربک هو اعلم بالمعتدین. اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می‌کنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی می‌نمایند، و تخمین و حدس (واهی) می‌زنند• پروردگارت به کسانی که از راه او گمراه گشته‌اند، آگاهتر است؛ و همچنین از کسانی که هدایت یافته‌اند• از (گوشت) آنچه نام خدا (هنگام سر بریدن) بر آن گفته شده، بخورید (و غیر از آن نخورید) اگر به آیات او ایمان دارید• چرا از چیزها (گوشتها) ئی که نام خدا بر آنها برده شده نمی‌خورید؟! در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده، بیان کرده است! مگر اینکه ناچار باشید؛ (که در این صورت، خوردن از گوشت آن حیوانات جایز است.) و بسیاری از مردم، به خاطر هوی و هوس و بی دانشی، (دیگران را) گمراه می‌سازند؛ و پروردگارت، تجاوزکاران را بهتر می‌شناسد».
«سیقول الذین اشرکوا لو شاء الله ما اشرکنا ولا ءاباؤنا ولا حرمنا من شیء کذلک کذب الذین من قبلهم حتی ذاقوا باسنا قل هل عندکم من علم فتخرجوه لنا ان تتبعون الا الظن وان انتم الا تخرصون؛ بزودی مشرکان (برای تبرئه خویش) می‌گویند: اگر خدا می‌خواست، نه ما مشرک می‌شدیم و نه پدران ما؛ و نه چیزی را تحریم می‌کردیم! کسانی که پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ می‌گفتند؛ و سرانجام (طعم) کیفر ما را چشیدند. بگو: آیا دلیل روشنی (بر این موضوع) دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید؟ شما فقط از پندارهای بی اساس پیروی می‌کنید، و تخمینهای نابجا می‌زنید.»


۱. نور/سوره۲۴، آیه۱۲.    
۲. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۷۸.    
۴. انعام/سوره۶، آیه۱۰۰.    
۵. انعام/سوره۶، آیه۱۱۶.    
۶. انعام/سوره۶، آیه۱۴۸.    
۷. یونس/سوره۱۰، آیه۳۵.    
۸. یونس/سوره۱۰، آیه۳۶.    
۹. یونس/سوره۱۰، آیه۶۶.    
۱۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۶.    
۱۱. کهف/سوره۱۸، آیه۴.    
۱۲. کهف/سوره۱۸، آیه۵.    
۱۳. حج/سوره۲۲، آیه۳.    
۱۴. حج/سوره۲۲، آیه۸.    
۱۵. حج/سوره۲۲، آیه۷۱.    
۱۶. روم/سوره۳۰، آیه۲۸.    
۱۷. روم/سوره۳۰، آیه۲۹.    
۱۸. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۰.    
۱۹. غافر/سوره۴۰، آیه۴۲.    
۲۰. فصلت/سوره۴۱، آیه۲۲ - ۲۴.    
۲۱. زخرف/سوره۴۳، آیه۲۰.    
۲۲. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۴.    
۲۳. جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۲.    
۲۴. جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۳.    
۲۵. احقاف/سوره۴۶، آیه۴.    
۲۶. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.    
۲۷. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد زبدة البیان، ص۵۲۹-۵۳۰.    
۲۸. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج۱۳، ص۳۰۷.    
۲۹. نجم/سوره۵۳، آیه۲۳.    
۳۰. نجم/سوره۵۳، آیه۲۷.    
۳۱. نجم/سوره۵۳، آیه۲۸.    
۳۲. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.    
۳۳. انعام/سوره۶، آیه۱۱۶ - ۱۱۹.    
۳۴. انعام/سوره۶، آیه۱۴۸.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم ظن»    




جعبه ابزار