• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حَلْی (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حَلْی (به فتح حاء و سکون لام) یا حِلْیَة (به کسر حاء و سکون لام و فتح یاء) از واژگان نهج‌البلاغه، به معنای زیور است.
جمع آن «حلىّ» به ضم اوّل و كسر دوم و يا به كسر هر دو است.
نه مورد از این مادّه در نهج‌البلاغه آمده است.



حَلْی به معنای زیور است.


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است به شرح ذیل می‌باشد:


۲.۱ - حَلِیَتِ - خطبه ۳ (درباره دشمنان)

درباره ناکثین و قاسطین و مارقین فرموده:
«وَ لَكن حَلِیَتِ الدُّنْیا فی أَعْیُنِهِمْ وَ راقَهُمْ زِبْرِجُها.»
«ليكن دنیا در چشم آن‌ها آراسته شده و زينتش آن‌ها را به اعجاب وا داشته است.»

۲.۲ - حَلْيُ - حکمت ۲۷۰ (مشورت به عمر)

آن‌گاه كه از عمر خواستند زيورهاى کعبه را فروخته و در تجهيز مسلمين مصرف كند، عمر از آن‌حضرت نظر خواهى كرد، حضرت فرمود: زيورهاى كعبه قبلا بود، خداوند در مصرف آن‌ها به رسولش دستورى نداد او هم آنها را به حال خود گذاشت تو هم، همانطور عمل كن، عمر گفت: يا‌على اگر تو نبودى رسوا مى‌شديم لذا زيورهاى كعبه را دست نزد:
«وَ كانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فيها يَوْمَئِذ، فَتَرَكَهُ اللهُ عَلَى حالِهِ وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْياناً، وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكاناً، فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللهُ وَ رَسولُهُ.»
«و در آن هنگام زيورهاى «كعبه» بر آن بود و خداوند آن را بر همان حال گذاشت، نه اين كه از روى فراموشى آن را گذاشته باشد و وجودش بر او مخفى باشد. بنابراين تو هم آن را بر همان حال كه خدا و پيامبرش آن را قرار داده‌اند باقى گذار.»

۲.۳ - حِلْيَةَ - خطبه ۹۱ (درباره خداوند)

در رابطه با خداوند فرموده:
«كَذَبَ الْعادِلونَ بِكَ، إِذْ شَبَّهوكَ بِأَصْنامِهِمْ وَ نَحَلوكَ حِلْيَةَ الْـمَخْلوقينَ بِأَوْهامِهمْ.»
«دروغ گفتند آنهایی‌ كه تو را معادل مخلوق قرار دادند، آن‌گاه كه تو را به اصنام خود تشبيه كرده و صفات و زيور مخلوقات را با خيالات خويش، به تو دادند.»


مواردی زیاد از این ماده در نهج‌البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۳۰۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۲۵۴.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۱۰۵.    
۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ج۱، ص۴۶.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۳۱.    
۶. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۰، خطبه ۳.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۱.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۰۴.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۰۵.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱، ص۳۸۰.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۰۶.    
۱۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۰۱.    
۱۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ج۱، ص۸۴۳.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۲۱۸.    
۱۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۲۳، حکمت ۲۷۰.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۰۵.    
۱۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۴۶.    
۱۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۶۴۶.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۴، ص۲۷۷.    
۲۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۳۵۶.    
۲۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۱۵۹.    
۲۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ج۱، ص۱۸۴.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۱۶۳.    
۲۴. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۲۶، خطبه ۹۱.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۸۳.    
۲۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۶۹۶.    
۲۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۶۹۷.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۴، ص۵۶.    
۲۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۳۲۲.    
۳۰. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۴۱۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حلی»، ج۱، ص۳۰۰.    






جعبه ابزار