جده (دانشنامهحج)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جده در اصطلاح نام یکی از
شهرهای مهم
عربستان است که دارای قدمت زیاد، مردمی ثروتمند و اثرگذار در
مکه بوده و محلی برای ورود بسیار از حاجیان به مکه است. این
شهر پس از
شهر ریاض، بزرگترین و مهمترین و پرجمعیتترین
شهر عربستان
سعودی و از مهمترین بندرهای این کشور است.
جده نام
شهری است بندری در کناره شرقی
دریای سرخ که در ۷۳ کیلومتری غرب
مکه و ۴۲۰ کیلومتری جنوب
مدینه قرار دارد.
جده به فتح جیم که آن را به ضم
و کسر جیم
نیز خواندهاند، به معنای ساحل
دریا است.
برخی این نام را معرب واژه نَبَطی «کِدّ» دانستهاند.
در وجه نامگذاری این
شهر، سخنان گوناگون گفتهاند. قرار گرفتن این
شهر در کناره دریا
و نیز سکونت
جُدة بن جرم قضاعی و فرزندانش در این
شهر را از علتهای این نامگذاری شمردهاند. برخی نیز آن را جَدَّه خوانده و سبب آن را وجود قبری منسوب به
حواء در این
شهر دانستهاند.
اکنون مردم
عربستان این
شهر را جَِدَّه میخوانند.
جده به عروس دریای سرخ معروف است.
در گذشته، این دریا را دریای جده مینامیدند.
در شماری از منابع عربی سده نهمق. از این
شهر با واژه «شاه بندر جده» یاد شده است.
وجود کوههای بلند در شرق جده سبب گشت تا این بندر از هوای شرجی، مرطوب و گرم برخوردار باشد.
بدین دلیل، در گذشته ساکنان این
شهر ناچار بودند به مناطق ییلاقی کوچ نمایند.
دمای این
شهر در تابستان گاه تا ۵۰ درجه سانتیگراد میرسد.
در بیان فضیلت این بندر، احادیثی ضعیف و منسوب به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گزارش گشته است.
در حدیثی برای
بهشت در دنیا چهار دروازه معرفی شده که جده بر آنها برتری دارد، همانند برتری
بیت الله الحرام بر دیگر بیوت.
از برخی بزرگان
اهل سنت نیز سخنانی غلوآمیز در فضیلت این
شهر گزارش شده است. در این سخنان، هر رکعت
نماز در جده برابر با هفده میلیون رکعت شمرده شده و از آمرزش اهل آن تا شعاع دید بیننده، یاد گشته است.
وصف
عطاء بن ابیریاح از جده به عنوان خزانه مکه و نیز سخن
ابن جُریح در برتری دادن آن بر دیگر مناطق مرزی همانند برتری
شهر مکه بر دیگر
شهرها حکایتگر نقش تجاری، بازرگانی، تدارکاتی و نیز دفاعی جده و سهم آن در افزایش ثروت در مکه و حفظ امنیت
حجاز است. همچنین احادیثی در باره
وجوب هر سال
حج و
عمره برای اهل جده روایت شده که فقیهان شیعه آنها را به معنای
استحباب و نیز وجوب علی البدل دانستهاند.
جده یکی از
شهرهای تاریخی حجاز
است که پیشینه آن به سدههای پیش از
اسلام میرسد. وجود کتیبههایی از
قوم ثمود در کوههای شرقی جده گزارش شده است.
به گزارشی، نخستین ساکنان این
شهر قبیله
قُضاعه بودند که در این منطقه ساکن شدند.
سپس این
شهر به عنوان بندرگاه به دست ایرانیان
و به نقلی، شاهان ساسانی ساخته شد.
ایرانیان در پی ویرانی
بندر سیراف، این
شهر را به عنوان بندری برای پهلو گرفتن کشتیهای تجاری خود برگزیدند. آنان با ساخت حصار و
برج و
خندق، به آبادی این
شهر پرداختند و آن را بارانداز کشتیهای تجاری نمودند. این حصار نخست با چهار دروازه به نام باب الرومه در جهت
شام، باب مکه در جهت قبله، باب الفرضه در جهت دریا، و باب المربعه/ المدبغه در جهت
یمن ساخته شد. سپس بهخاطر نگرانی از کمبود
آب در
شهر، ۵۰۰ و به نقلی ۸۸ مخزن سنگی آب درون
شهر و به همین تعداد بیرون آن ساختند که از آب باران پر میشد.
ابن جبیر (م
۶۱۲ق) از این حصار دیدار کرده و با وصف آثار و بناهای کهن درون و بیرون حصار، برخی از آثار بیرون آن را به ایرانیان منتسب دانسته است. وی مخازن آب را بیش از ۷۰۰ مخزن شمرده است.
بر پایه گزارشی، خانواده
سلمان فارسی پس از پذیرش اسلام، در این بندر ساکن شدند.
در گزارشی دیگر، از گریز
صفوان بن امیه به سوی جده در پی
فتح مکه به سال هشتم ق. یاد شده است. با وساطت
عمیر بن وهب نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، اماننامهای برای صفوان فراهم شد و عمیر در جده آن را هنگام سوار شدن صفوان بر کشتی، به دست او رساند.
در سال
۲۶ق. عثمان بن عفان به درخواست مکیان، جده را بندرگاه مکه ساخت. وی با آگاهی از درخواست مکیان، در سفری به جده، دستور ساخت و آمادهسازی آن را به عنوان بندرگاه مکه صادر کرد.
از آن پس، بندر شُعیبه در ۶۸ کیلومتری جنوب جده
که پیشتر بندرگاه مکه بود و مسلمانان در هجرت به
حبشه از آن رهسپار شده بودند،
از رونق افتاد. فاصله فراوان
شعیبه تا مکه را سبب این جابهجایی دانستهاند.
به نقلی، جده پس از آنکه در دوران
عثمان به بندر تبدیل گشت، به این نام خوانده شد.
حصار جده در دورههای گوناگون، از جمله به سال
۹۱۸ق در دوران حکومت
سلطان قانصوه غوری از ممالیک
مصر و نیز در سال
۱۲۱۶ق به دست شریف غالب، حکمران مکه
بازسازی شد. در این بازسازیها گاه بر تعداد دروازههای این
شهر نیز افزوده میشد. در آغاز سده ۱۴ق شش دروازه به نام باب مکه در شرق، باب مدینه در شمال، و چهار باب شریف، شهداء، بحر و مغاربه در جهت دریا گزارش شده است.
در نیمه این سده،
رفعت پاشا (م
۱۳۵۳ق) تعداد این دروازهها را نُه عدد شمرده است. به گزارش وی، حصار جده حصاری پنج ضلعی به ارتفاع چهار متر بود که از نُه دروازه آن، شش دروازه به سوی دریا باز میشد.
کردی (م۱۴۰۰ق) از ویرانی کامل این دیوار به سال
۱۳۶۷ق همراه سه دروازه شرقی (باب مکه) و شمالی (باب جدید) و جنوبی (باب شریف) گزارش داده است.
زبان رسمی مردم این
شهر عربی است. حضور بازرگانان ایرانی و نیز فارسی زبانان دیگر کشورها در این
شهر در سدههای نخستین اسلامی سبب گشته تا مقدسی (م۳۸۰ق) از آشنایی مردم و بازاریان جده با
زبان فارسی و توانایی آنان در گفتوگو به این زبان گزارش دهد.
عنوان «شاه بندر جده» که از نامهای این بندر بوده،
از حضور تاثیرگذار فرهنگ ایرانی در این
شهر حکایت دارد.
جده را محل هبوط حواء و نیز منزل و مدفن وی دانستهاند.
به گزارش منابع سده ۱۴ق بر قبر وی که در قبرستانی بیرون
شهر و در یک کیلومتری دروازه شرقی جده قرار دارد،
سه گنبد بر
سر،
شکم و پای او وجود داشت.
از هنگام ساخت این گنبدها گزارشی در دست نیست.
ابن مجاور (م
۶۹۰ق) ساخت نخستین آرامگاه بر قبر حواء را به ایرانیان نسبت داده و از ویرانی آن در سده هفتم ق سخن گفته است.
در سال
۱۳۴۴ق با تسلط وهابیان بر جده، این گنبدها ویران شد.
مشکل کمبود آب
شهر که از گذشته وجود داشت
و مردم را ناچار به ساخت مخازن سنگی کرده بود، در سدههای اسلامی نیز ساکنان و حاجیان را ناگزیر از پرداخت هزینههای تامین آب میکرد.
در قرن ۱۴ق در دوران حکومت عثمانی، زهکشی آب چشمه رغامه نزدیک جده به سال
۱۳۰۲ق و بهرهگیری از دستگاههای آبشیرینکن از سال
۱۳۲۷ق انجام شد. در حکومت
سعودی لولهکشی آب چشمههای پیرامون جده به سال
۱۳۴۰ق به پایان رسید و مشکل کمآبی
شهر برطرف شد.
نقش مهم جده در بازرگانی حجاز و نیز اهمیت آن در موسم حج به عنوان مهمترین ورودی و خروجی حاجیان، سبب شده تا همواره این بندر در کانون توجه گزارشگران و سفرنامهنویسان قرار گیرد. در این گزارشها، جده
شهری بزرگ
با خانههایی که به سبب گرمای هوا از نی ساخته شدهاند، وصف گشته است. وجود مسافرخانههایی با گل و
سنگ و دو مسجد منسوب به
عمر بن خطاب یا
هارون خلیفه عباسی، در این گزارشها یاد شده است.
افزایش خانههای موجود در این
شهر از ۱۳۰۰ واحد در آغاز سده ۱۴ق
به ۳۳۰۰ واحد در نیمه این سده، از سرعت گسترش
شهر در این سده حکایت دارد.
این گسترش با رشد جمعیت و نیز تغییرات کلان در بافت جمعیتی همراه بوده است. در سدههای نخستین، ایرانیان بیشتر ساکنان این بندر را تشکیل میدادند.
گزارش
ابن بطوطه(م
۷۷۹ق) را در باره برپایی
نماز ظهر در روزهای جمعه که تعداد حاضران در
مسجد کمتر از چهل تن بود،
میتوان بیانگر تعداد کم ساکنان جده دانست. در سده ۱۴ق از سکونت افزون بر ۲۵ هزار تن در جده با ترکیبی از ساکنان بومی شبه جزیره و نیز مردمانی از
هند، مصر،
سوریه، یمن،
ترکیه و
مسقط سخن به میان آمده است.
حضور و سکونت مسیحیان برخی از کشورها، از جمله یونان، در این بندر گزارش شده است که گاه بر اثر فشار حکومت، ناچار به پوشیدن لباسهای ویژه بودند.
در اواخر سده ۱۱ق شیخ الحرم و حکمران جده،
احمد پاشا، دستور اخراج همه غیرمسلمانان را از جده داد.
از این
شهر در سدههای اسلامی راویان و دانشورانی برخاستهاند که
جابر بن مرزوق،
محمد بن ابیزیاد،
عبدالملک بن ابراهیم،
قاسم بن محمد،
حفص بن عمر و
احمد بن سعید فرقد از آن جمله هستند. به سخن
سخاوی، برخی مشایخ وی و بزرگانی چون
طبرانی (م۳۶۰ق) در این
شهر میزیستهاند.
تعیین این
شهر به عنوان بندرگاه مکه به دستور عثمان موجب شد تا زیر حاکمیت مکه قرار گیرد
و حکمران آن از سوی حاکم مکه تعیین گردد.
سرازیر شدن درآمد جده از ورود حاجیان و کالاهای تجاری، به خزانه مکه
و نیز بهرهمندی حکمران مکه از میراث افراد بیوارث جده،
گواه تابعیت این بندر از مکه است. در این وضعیت، جده همواره از رویدادها و جریانهای سیاسی مکه تاثیر میپذیرفت. با ضعف خلافت
عباسیان،
اخشیدیان در نیمه اول سده سوم ق.،
فاطمیان از نیمه سده چهارم
و سپس
ایوبیان ممالیک مصر از نیمه اول سده نهم
و
عثمانیان از
۹۲۳ق بر این منطقه تسلط یافتند و در برخی موارد، به ویژه در حکومت ممالیک و عثمانیان، در تعیین حکمران
شهر که با عنوان نایب،
وزیر
و صاحب جده
از او یاد میشد، دخالت داشتند.
به گزارشی، پس از تسلط حکومت عثمانی بر حجاز تا سال
۱۲۸۷ق یا تا آغاز سده ۱۴ق
حکمران حجاز در جده سکونت داشت و با نام بیگ جده خوانده میشد. در دوران عثمانی، کنار امیری که از سوی حکمران مکه برای جده معین میشد، نمایندهای ترک از سوی خلیفه عثمانی نیز در جده حضور داشت تا افزون بر مشارکت در اداره بندر، فرماندهی سپاه عثمانی مستقر در جده را عهدهدار باشد. این فرد که از او با عنوان «سنجق جده» یاد میشد، به عنوان مَشیخة الحرمین در نوسازی مکه و نیز اشراف بر اداره کارها در مکه حضور داشت و گاه در تعیین حکمران مکه نقش ایفا میکرد.
حضور و استقرار نخستین کنسول
انگلستان به سال
۱۲۱۶ق در این بندر و سپس کنسولهای شماری دیگر از کشورهای اروپایی چون
روسیه،
فرانسه،
اتریش،
سوئد و
نروژ از اهمیت سیاسی این بندر در قرن ۱۳ق. حکایت دارد. اینان وظیفه حفظ منافع شهروندان خود در جده و حجاز را بر عهده داشتند.
با ظهور وهابیانِ نجد در حجاز، جده نخستین بار به سال
۱۲۱۸ق مورد هجوم آنان قرار گرفت. اینان به رهبری
سعود بن عبدالعزیز بن محمد که در پی گریز شریف غالب به جده، در
محرّم این سال وارد مکه شده بودند، پس از چند روز به سوی جده حرکت کردند. اما محاصره این بندر و کشتار گسترده مدافعان آن نتیجهای برای آنان در بر نداشت. سعود که در پی لشکرکشی عثمانیان و تهدید
شهر دُرعِیه، وضع را خطرناک دید، از ادامه محاصره جده چشم پوشید و به مکه بازگشت.
در
ربیع الاول این سال، نیروهای جده به رهبری حکمران
شهر، شریف پاشا، در بیرون راندن وهابیان از مکه، شریف غالب را همراهی کردند.
در سال بعد نیز جده دومین بار از سوی وهابیان مورد تهاجم قرار گرفت. این بار نیز مقاومت مردم جده در پس حصار
شهر، مانع سقوط آن شد.
در سال
۱۲۲۰ق پس از آنکه سعود با محاصره سرسختانه مکه توانست
شریف غالب را به انعقاد صلحنامهای وادارد، به سوی جده حرکت کرد و با کشتار بسیاری از مدافعان
شهر و بستن راههای حج، حاجیان را نیز از دم تیغ گذراند.
در آغاز سال
۱۲۲۱ق شریف غالب که با تایید وهابیان همچنان بر مکه حکومت داشت، رهسپار جده شد و به تحکیم مواضع دفاعی
شهر و ساخت بارو و حفر
خندق پرداخت. در همین سفر، نامه سعود در باره پایان یافتن صلح پیشین و وضع کردن شرایط تازه به عنوان تکمله صلحنامه پیشین به دست شریف رسید و او همه شرایط سعود، از جمله تدریس رسالههای
محمد بن عبدالوهاب، اجباری بودن
نماز جماعت، لغو
مالیات، و تعطیلی نقارهخانه جده را پذیرفت.
تسلط وهابیان بر جده، با حمله دریایی نیروهای مصر به این
شهر که در
۱۲۲۸ق با همکاری شریف غالب انجام شد، پایان یافت.
در سال
۱۳۳۴ق که حکومت عثمانی درگیر جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸م./
۱۳۳۲-
۱۳۳۶ق) بود،
شریف حسین، حاکم حجاز، بر ضد خلافت عثمانی قیام کرد. نیروهای انقلابی حاضر در جده به پادگانهای نظامی عثمانیان در این بندر حمله کردند و توانستند با حمایت ناوهای جنگی انگلستان با غلبه بر این مراکز، بندر جده را از سلطه عثمانی بیرون آورند.
با شکست عثمانی در جنگ جهانی اول و رسمیت یافتن حکومت مستقل شریف حسین بر حجاز، شریف در صفر سال
۱۳۳۷ق پادگان نظامی جده را نوسازی نمود و کوششهای عمرانی فراوان انجام داد و حصار
شهر و دروازههای باب مکه را با سه ورودی تعمیر کرد و باب مغاربه را بازسازی نمود.
با قدرت یافتن دیگر بار وهابیان به رهبری
عبدالعزیز بن عبدالرحمن و با حمایت انگلستان که در پی تامین منافع خود در حجاز بود،
آل سعود توانست به سال
۱۳۴۳ق مکه را تصرف نماید. در پی آن، بزرگان
شهر به جده گریختند و با همفکری بزرگان جده و برخی احزاب مشروطهخواه، به امید ساکت کردن وهابیان و دفع خطر آنان از حجاز، شریف حسین را از سلطنت برکنار نمودند و با فرزند او
شریف علی در ربیع الاول این سال به عنوان پادشاه مشروطه در جده بیعت کردند. شریف حسین با پذیرش این تصمیم، مکه را به علی سپرد و خود به جده رفت تا از حجاز بیرون شود.
این کوششها نیز وهابیان را از تصمیمشان برای تصرف حجاز بازنداشت. از اینرو، شریف علی چهار روز پس از پدر در ۱۴ربیعالاول
۱۳۴۳ق به پیشنهاد حزب وطنی که از فعالان در قدرت یافتن او بودند، برای پیشگیری از خونریزی در مکه، این
شهر را رها کرد و به جده رفت و به تقویت استحکامات دفاعی
شهر پرداخت.
عبدالعزیز در ماه
جمادی الاولی به سال۱۳۴۳ق جده را محاصره نمود و با فرارسیدن موسم حج این سال، اعلام کرد که راههای حج به جز جده باز است. پس از پایان یافتن موسم حج، وهابیان در
۱۳۴۴ق بر فشار خود برای تصرف جده افزودند. کاهش مواد غذایی و آب آشامیدنی و افزایش سختی زندگی برای مردم جده، شریف علی را بر آن داشت تا
شهر را تسلیم نماید. پس با میانجیگری کنسول انگستان در جده، با انعقاد پیماننامهای محاصره پایان یافت و دیگر بار جده در
جمادی الثانی این سال به تصرف سعودیها درآمد
و همه بناهای ساخته شده بر قبرها، از جمله قبر منسوب به حواء، ویران شد.
با تعیین جده به عنوان بندرگاه مکه، این
شهر نقش تجاری مهمی در حجاز ایفا کرد
و به یکی از مراکز مهم درآمد گمرک مکه تبدیل گشت.
به گزارش
یعقوبی (م۲۸۴ق)، خواربار مورد نیاز مکه با کشتی از
مصر میآمد و در این بندر تخلیه میشد.
گزارشهایی نیز از رفت و آمد کشتیهای تجاری
ایران،
یمن،
هند،
ترکیه،
سوریه، زنگبار، سومالی، جاوه، مراکش،
عراق، بحرین، مسقط و دیگر سرزمینها به این بندر در دیگر سدهها حکایت دارند.
برخی از کالاهایی که در این بندر بارگیری و به دیگر کشورها صادر میشد، عبارت بودند از: پوست گاو،
صمغ عربی، عطریات،
لؤلؤ و
مرجان،
صدف،
حنا، و
عسل. در برابر، کالاهایی چون
برنج،
جو،
آرد،
مرغ،
صابون، لباسهای پشمی و پنبهای،
چوب،
کفش،
و شال کشمیر و خراسان که بیشتر به دست حاجیان در موسم حج در جده عرضه میشد،
کالاهای وارداتی به این بندر بودهاند. این گزارش نیز بیانگر نقش مؤثر حج و حاجیان در رشد اقتصادی این بندر است. مشاغل دریایی و صید ماهی از دیگر راههای کسب درآمد در این بندر بود.
در این بندر، کشاورزی رواج نداشت.
رونق تجارت در جده موجب شد تا در سدههای نخستین، جده از
شهرهای آباد گردد و مردم آن از ثروتمندترین افراد حجاز پس از مکیان باشند.
وجود گزارشهای همانند در منابع سدههای میانی و متاخر، از ثبات اقتصادی و تجاری این بندر حکایت دارد.
ساخت گنبد بلند در سده نهم ق. بر خانههایی که ثروت مالکان آن بیش از صد هزار
دینار بود،
حکایتگر ثروتمندی مردم جده در آن دوره است.
با رشد و رونقِ تجارت، مالیاتها و درآمدهای گمرکی
شهر نیز که بیشتر نصیب حاکمان مکه میشد، افزایش یافت. اهمیت این امر موجب شد تا سفرنامهنویسان و تاریخنگاران در باره اخذ مالیات و حق گمرک در جده به دست دولتها هنگام وارد و صادر شدن کالا از این بندر، گزارشهایی دقیق به دست دهند.
تلاش حاکمان عثمانی که از
۹۲۲ق در حکومت
سلطان سلیم اول (حک:
۹۱۸-
۹۲۶ق) بر ممالیک غلبه کرده و حجاز را در اختیار خود گرفته بودند و رقابت آنان با اشراف مکه برای تصاحب همه این مالیاتها و بسنده نکردن عثمانیان به سهم خود، از فراوانی درآمد گمرکی جده حکایت دارد. در روزگار سلطان سلیم، نیمی از درآمد جده به خزانه اشراف مکه و نیم دیگر به مرکز خلافت عثمانی ارسال میشد.
اما در سال
۱۰۴۰ق قانصوه، حکمران ترک در جده در حکومت
سلطان مراد چهارم(حک:
۱۰۳۲-
۱۰۴۹ق) بر اثر بیلیاقتی امیر مکه، توانست همه این درآمد را به خزانه عثمانی واریز نماید. این وضعیت مدتی کوتاه ادامه یافت و با روی کار آمدن
شریف زید در راس
آل زید در مکه، بار دیگر سهم حاکمان مکه از این درآمدها به خزانه مکه واریز شد. سپس در دوره حکومت مسعود بن سعید، حکمران مکه، نماینده عثمانی که در جده مستقر بود، کوشید تا بار دیگر سهم امیر مکه را نپردازد. از اینرو، مسعود در لشکرکشی به این
شهر، وی را برکنار کرد.
ظهور و گسترش اسلام در سرزمینهای دور و نزدیک و توجه مسلمانان به انجام مناسک حج و زیارت قبر
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هر ساله سرزمین حجاز را پذیرای خیل بزرگ حاجیان میکرد. در این میان، جده به عنوان بزرگترین و مهمترین ورودی حاجیان و زائران از قارههای
آسیا و
افریقا و
اروپا، سهمی بسزا دارد. معرفی جده به عنوان «باب الحرمین الشریفین» در شماری از منابع
گواه این ادعا است. توجه منابع بهاندازه مسافتهای منتهی به بندر جده را نیز باید از اینرو دانست.
منازل راه جده به مکه، عبارت بودند از: حَده، قرین الثعلب، و ذیطوی.
ورود کشتیهای حامل حاجیان در موسم حج از کشورها و مناطقی چون ایران، مصر، یمن، هند، مسقط، و سند
که ورود کالاهای این مناطق و رونق تجارت جده را به همراه داشت، در منابع سدههای گوناگون اسلامی گزارش شده است.
کارکرد این بندر در حمل و نقل حاجیان و زائران در سدههای گوناگون، در هر دوره متفاوت بود. در سده هشتم ق. حاجیان هند و یمن بیشتر به این بندر روی آوردند.
حضور کنسولهای کشورهای گوناگون در جده که در قبال حاجیان و زائران خود، مسؤولیتهایی بر عهده داشتند، از اهمیت جده به عنوان ورودی حجاز حکایت دارد. حاجیان هر کشور با ورود به جده، به کنسولهای خود مبلغی با عنوان «تذکره» پرداخت میکردند. در صورت درگذشت هر یک از حاجیان این کشورها در حجاز، کنسول کشورش در جده میراث او را به ورثهاش میرساند و بخشی از آن را نیز دریافت میکرد.
با گسترش راههای ارتباطی، به ویژه پیدایش راههای هوایی و تاسیس فرودگاه جده، نقش این
شهر برجستهتر شد؛ به گونهای که بیشترین شمار حاجیان از همین بندر وارد
شهرهای مکه و مدینه میشوند.
نقش جده در آبادانی
شهرهای مکه و مدینه را باید از دیگر نقشهای اثرگذار این بندر در حرمین دانست. گزارشها از حضور کشتیهایی حکایت دارند که با هدف تعمیر و بازسازی مکانها و زیارتگاههای مکه و مدینه، در دورههای گوناگون در این بندر پهلو گرفتند. نخستین گزارش مربوط به پنج سال پیش از
بعثت است که
قریش در پی ویرانی
کعبه بر اثر
سیل، تصمیم گرفتند تا ضمن بازسازی کعبه، آن را مسقف نمایند. آنان از وجود کشتی شکستهای در بندر جده آگاه شدند و با حضور در این بندر، از چوب این کشتی برای ساخت کعبه استفاده کردند.
برخی منابع نیز از وجود این کشتی در بندر شعیبه گزارش دادهاند.
با توجه به نوسازیها و بازسازیهای چندباره حرمین در سدههای اسلامی، گزارش حضور کشتیهای حامل مهندسان و کارگران و نیز مصالح ساختمانی در بندر جده، به فراوانی دیده میشود. حمل ستونهایی برای استفاده در
مسجدالحرام به سال
۷۵ق در روزگار
عبدالملک بن مروان (حک:
۶۶-
۶۸ق)،
حمل ستونهای مرمرین در روزگار
مهدی عباسی (حک:
۱۵۸-
۱۶۹ق) در هر دو مرحله از گسترش مسجدالحرام به وسیله کشتیای که از بندر اسکندریه مصر رهسپار جده شده بود
و نیز حمل چوبها و مصالح از جده در روزگار
سلطان مراد عثمانی برای تعمیر کعبه که بر اثر سیل سال
۱۰۳۹ق آسیب دیده بود،
از جمله این موارد است.
والیان جده گاه بنیانگذار خدماتی در مسجدالحرام بودند؛ چنانکه به سال
۱۰۹۷ق احمد پاشا، حکمران عثمانی جده و شیخ حرم، پلکان کعبه را تعویض کرد.
نیز به سال
۱۱۲۷ق محمد پاشا، دیگر حکمران جده، با خرید پلکانی که از سوی حسین حمیدان هندی، از حاکمان محلی هند، در سال
۱۱۱۶ق برای کعبه ارسال شده و به دست حکمران آن روز جده در این بندر توقیف شده بود، آن را به مکه فرستاد که پس از دریافت اجازه از دولت عثمانی بهرهبرداری شد.
رشد روزافزون اقتصادی و عمرانی جده در سدههای اسلامی سبب شد که این بندر گاه مورد تاخت و تاز دزدان، شورشیان و یاغیان قرار گیرد. وجود دو پادگان، یکی بر ساحل دریا نزدیک جایی که حاجیان از کشتی پیاده میشدند و دیگری نزدیک قبر حواء
از اهمیت نظامی و دفاعی این بندر حکایت دارد. به سال
۱۵۱ق در دوران حکومت
منصور عباسی (حک:
۱۳۶-
۱۵۸ق) جده از سوی
قوم کُرک ساکن در شرق
اردن مورد هجوم قرار گرفت.
حبشیها در
۱۷۳ یا
۱۸۳ق به جده حمله کردند. این تهاجم با رسیدن نیروهای نظامی از مکه، ناکام ماند.
در سال
۲۵۱ق شماری از راهزنان
قبیله بنیعقیل، راههای حج جده را ناامن کردند. جعفر بشاشات، حاکم مکه، با راندن آنان، امنیت را برقرار کرد.
به سال
۲۵۱ق اسماعیل بن یوسف از علویون بر جعفر عباسی در مکه چیره گشت و پس از غارت خزائن کعبه، جده را نیز تصرف نمود و اموال تاجران آن را غارت کرد.
در
۲۶۸ق ابومغیره مخزومی در جده، فتنه و آشوب و آتشسوزی و ناامنی به راهانداخت و دارایی ساکنان را به یغما برد.
در
۷۸۹ ق کبیش، عموی عنان بن مغامس که بر مکه تسلط یافته بود، بر جده چیره شد و یاران او اموال بازرگانان را به غارت بردند.
این بندر گاه مورد هجوم و تهدید کشورهای اروپایی نیز قرار میگرفت. در ۹۱۸ق سلطان قانصوه از حکمرانان مملوکی مصر، برای دفاع از جده در برابر یورشهای پرتغالیها که به هند یورش برده بودند و نبرد آنان به
دریای سرخ کشیده شده بود، حسین کردی را به سوی این بندر فرستاد. حسین برای تقویت توان دفاعی
شهر در کمتر از یک سال حصار گرداگرد
شهر را بازسازی کرد.
به سال
۹۴۸ق پرتغالیها دیگر بار قصد جده کردند. ابونُمی، حاکم مکه، با سپاهی به رویارویی با آنان شتافت و توانست از ورود آنان به جده پیشگیری کند.
در سال
۱۲۷۴ق یکی از تاجران که تا آن روز کشتی خود را با پرچم انگلیس از بندر جده به حرکت در میآورد، بر آن شد تا از پرچم عثمانی استفاده کند. این کار بر کنسول انگستان گران آمد و پرچم عثمانی را از فراز کشتی به زیر آورد و با توهین به آن، پرچم کشور خود را برافراشت. این رفتار کنسول موجب خشم مردم جده شد. آنان با گرد آمدن در برابر منزل کنسول، او را به قتل رساندند. این کار، حمله کشتی جنگی انگلستان به جده را در پی داشت. سرانجام با دخالت خلیفه عثمانی و تشکیل شورایی از دولتمردان عثمانی، انگلیس و فرانسه و تحقیق و تفحص از سوی نامق پاشا که موقتاً اداره مکه را بر عهده داشت، این بحران با اعدام و تبعید برخی از بزرگان
شهر پایان یافت.
بتنونی (م۱۹۳۸م.) از حمله دیگر کشتیهای جنگی انگلستان به سال
۱۳۱۱ق در پی کشته شدن کنسول این کشور و مجروح شدن نماینده کنسول روس و فرانسه، یاد کرده است.
اکنون شبه جزیره عربستان به ۱۳منطقه اداری تقسیم میشود. در این تقسیمبندی، جده از
شهرهای منطقه مکه به شمار میآید که پس از ریاض بزرگترین منطقه است.
جده پس از
شهر ریاض، بزرگترین و مهمترین و پرجمعیتترین
شهر عربستان سعودی
و از مهمترین بندرهای این کشور است.
استخراج نفت و استقرار پالایشگاههای بزرگ نفت و آب شیرین، شرکتهای بزرگ تولیدی و بستهبندی کالاهای وارداتی، و مراکز تولید آهنآلات و وسایل خانگی و نیز
شهر صنعتی، این بندر را به مهمترین قطب اقتصادی در
عربستان تبدیل کرده است.
بیش از ۷۰% مواد غذایی مردم عربستان و حاجیان و زائران از این بندر وارد کشور میگردد.
تاسیس بانک توسعه اسلامی از نهادهای تخصصی
سازمان کنفرانس اسلامی در جده
از اهمیت این بندر حکایت دارد.
تاسیس فرودگاه ملک عبدالعزیز در ۱۳۶۰ش./۱۹۸۱م. در شمال
شهر، نقش آن را در حمل و نقل حاجیان و زائران افزوده است. بیشتر حاجیان و عمرهگزاران از این فرودگاه وارد و خارج میشوند. این بندر در حمل و نقل دریایی همچنان فعال است و با بنادر بزرگ جهان ارتباط دارد و از طریق آزادراههای نوساخته به مکه و مدینه مرتبط است.
این
شهر شامل چهار منطقه تاریخی با بناهای کهن و اداری و تجاری و زیبای ساحلی (کورنیش) با خیابانهای پهناور و بازارهای بزرگ است.
دانشگاه ملک عبدالعزیز، دومین دانشگاه معتبر عربستان، در شرق جده قرار دارد که در سال
۱۳۸۷ق افتتاح گشت.
جمعیت این
شهر در سال ۱۹۸۱م. یک میلیون نفر و در سال ۱۹۹۱م. افزون بر ۰۰۰/۲۱۰/۱ بوده و تا پیش از سال ۲۰۰۰م. به بیش از دو میلیون تن افزایش یافته است.
این رشد فزاینده، بیانگر گسترش عمرانی و پیشرفت اقتصادی جده در دوره معاصر است.
اهمیت این
شهر چندان برای مسلمانان چشمگیر بوده که محققان سدههای پیشین در کتابهایی جداگانه به وصف آن پرداختهاند؛ از جمله: کتاب تنسم الزهر المانوس عن ثغر جده المحروس نوشته نجم الدین بن علی بن یعقوب مدنی (م
۷۹۰ق)، تاریخ جده ابن ظهیره شافعی (م.
۹۴۰ق)، السلاح و العدة فی تاریخ بندر جده نوشته محمّد بن عبدالعزیز بن فهد قرشیهاشمی (م.
۹۵۴ق) خطیب یکی از مساجد جدّه، السلاح و العدة فی فضل ثغر جده نوشته ابن فرج عبدالقادر بن احمد شافعی خطیب جده (م.
۱۰۱۰ق)، الفرج بعد الشدة فی تاریخ جده از جمال الدین مکی (م.
۱۲۸۴ق)، الجواهر المعدة فی فضائل جده نوشته احمد بن محمد حضراوی (م.
۱۳۲۷ق) و نیز موسوعة تاریخ مدینة جده نوشته عبدالقدوس انصاری که بار نخست در
۱۳۸۳ق چاپ گشت.
آثار البلاد: زکریا بن محمد قزوینی (م۶۸۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۸م.
اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م۸۸۵ق)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعةام القری، ۱۴۰۸ق.
احسن التقاسیم: مقدسی بشاری (م۳۸۰ق)، قاهره، مکتبة مدبولی، ۱۴۱۱ق.
اخبار مکه: ازرقی (م۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
اخبار مکه: فاکهی (م۲۷۹ق)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق.
الارج المسکی فی التاریخ المکی: علی عبدالقادر طبری (م۱۰۷۰ق)، به کوشش الجمال، مکه، المکتبة التجاریه، ۱۴۱۶ق.
الاستبصار: طوسی (م۴۶۰ق)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
اسد الغابه: ابن اثیر (م۶۳۰ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
اطلس التاریخ العربی: شوقی ابوخلیل، دمشق، دار الفکر.
اطلس المملکة العربیة السعودیه: ریاض، مکتبة العبیکان، ۱۴۲۰ق.
الاعلاق النفیسه: ابن رسته (م. قرن۳ق)، بیروت، دار صادر، ۱۸۹۲م.
الاعلام: الزرکلی (م۱۳۹۶ق)، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م.
افادة الانام: عبدالله بن محمد غازی (م۱۳۶۵ق)، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۳۰ق.
الاکمال: علی بن هبة الله ابن ماکولا (م۴۷۵ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
بستان السیاحه: زین العابدین شیروانی (م۱۲۵۳ق)، تهران، سنایی.
البلدان: ابن الفقیه (م۳۶۵ق)، به کوشش یوسفهادی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶ق.
البلدان: احمد الیعقوبی (م۲۹۲ق)، به کوشش صناوی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
البلدانیات: سخاوی (م۹۰۲ق)، به کوشش قطان، ریاض، دار العطاء، ۱۴۲۲ق.
تاج العروس: زبیدی (م۱۲۰۵ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
تاریخ الحجاز السیاسی: وهیم طالب محمد، بیروت، دار العربیه، ۱۴۲۷ق.
التاریخ القویم: محمد طاهر کردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق.
التاریخ الکبیر: بخاری (م۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
تاریخ المستبصر: یوسف بن مجاور (م۶۹۰ق)، به کوشش ممدوح حسن، قاهره، مکتبة الثقافه، ۱۹۹۶م.
تاریخ الیمن: عمارة بن علی یمنی (م۵۶۹ق)، به کوشش حسن سلمان،
صنعاء، مکتبة الارشاد، ۱۴۲۵ق.
تاریخ امراء مکة المکرمه: عارف عبدالغنی، دمشق، دار البشائر، ۱۴۱۳ق.
تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): طبری (م۳۱۰ق)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
تاریخ مکه: احمد سباعی (م۱۴۰۴ق)، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق.
تحصیل المرام: محمد بن احمد صباغ (م۱۳۲۱ق)، به کوشش ابن دهیش، ۱۴۲۴ق.
تذکرة الفقهاء: علامة حلی (م۷۲۶ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
ترحال فی الجزیرة العربیه: جان لوییس بورکهارت (م۱۸۱۷م.) ، قاهره، المرکز القومی، ۲۰۰۷م.
تنضید العقود السنیه: رضی الدین بن محمد موسوی (م۱۱۶۳ق)، به کوشش رجایی، قم، نشر الانساب، ۱۴۳۱ق.
تهذیب اللغه: ازهری (م۳۷۰ق)، به کوشش محمد عوض، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۲۰۰۱م.
الثقات: ابن حبان (م۳۵۴ق)، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق.
جغرافیای حافظ ابرو: عبدالله حافظ ابرو (م۸۳۳ق)، به کوشش سجادی، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۵ش.
جغرافیة جزیرة العرب: عمر رضا کحاله، به کوشش احمد علی، مکه، مکتبة النهضة الحدیثه، ۱۳۸۴ق.
الجغرافیه: محمد زهری (م. قرن۶ق)، به کوشش حاج صادق، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۸۲ش.
دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش.
الدر الکمین: عمر بن فهد مکی (م۸۸۵ق)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۱ق.
رحلة ابن بطوطه: ابن بطوطه (م۷۷۹ق)، به کوشش تازی، رباط، المملکة المغربیه، ۱۴۱۷ق.
رحلة ابن جبیر: محمد بن احمد (م۶۱۴ق)، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۹۸۶م.
الرحلة الحجازیه: محمد لبیب بتنونی، قاهره، مکتبة الثقافه.
الرحلة السریة للعقید الروسی: عبدالعزیز دولتشین، بیروت، الدار العربیة للموسوعات، ۱۴۲۸ق.
الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم حمیری (م۹۰۰ق)، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، ۱۹۸۴م.
سفرنامه فرهاد میرزا: فرهاد میرزا (م۱۳۰۵ق)، به کوشش غلامرضا طباطبایی، تهران، مؤسسه علمی مطبوعاتی، ۱۳۶۶ش.
سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی: به کوشش مسعود گلزاری، تهران، فردوسی، ۱۳۶۲ش.
سفرنامه ناصر خسرو: ناصر خسرو (م۴۸۱ق)، تهران، زوّار، ۱۳۸۱ش.
سفرنامههای خطی فارسی: گروهی از نویسندگان، تهران، اختران، ۱۳۸۸ش.
سنن ابیداود: سجستانی (م۲۷۵ق)، به کوشش سعید اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
سنن الترمذی: ترمذی (م۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق.
السیرة النبویه: ابن هشام (م۲۱۳ق./۲۱۸ق)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق.
شاهد حضاره: مصطفی محمد محضار، عربستان، ۱۹۹۸م.
شفاء الغرام: محمد فاسی (م۸۳۲ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
الصحاح: جوهری (م۳۹۳ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
صورة الارض: محمد بن حوقل نصیبی (م۳۶۷ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۳۸م.
الضعفاء الکبیر: محمد عقیلی (م۳۲۲ق)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
العلل: احمد بن حنبل (م۲۴۱ق)، به کوشش وصی الله، ریاض، دار الخانی، ۱۴۰۸ق.
العین: خلیل (م۱۷۵ق)، به کوشش مخزومی و سامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
عیون اخبار الرضا (علیهالسلام): صدوق (م۳۸۱ق)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۴ق.
فتنة الوهابیه: احمد بن زینی دحلان، مرکز الابحاث العقائدیه.
فرهنگ اعلام جغرافیایی ـ تاریخی در حدیث و سیره نبوی: محمد محمد حسن شراب، ترجمه: شیخی، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
قلب الجزیزه: فؤاد حمزه، ریاض، مکتبة النصر الحدیثه، ۱۳۸۸ق.
الکافی: الکلینی (م۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
الکامل فی ضعفاء الرجال: عبدالله بن عدی (م۳۶۵ق)، به کوشش غزاوی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
کتاب المجروحین: ابن حبّان (م۳۵۴ق)، به کوشش محمود ابراهیم، مکه، دار الباز.
کشف الارتیاب: سید محسن امین (م۱۳۷۱ق)، به کوشش امین، مکتبة الحریس، ۱۳۸۲ق.
لسان العرب: ابن منظور (م۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
المحکم و المحیط الاعظم: علی بن اسماعیل بن سیده (م۴۵۸ق)، به کوشش هنداوی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۰م.
مرآة الحرمین: ابراهیم رفعت پاشا (م۱۳۵۳ق)، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۴۴ق.
المسالک و الممالک: ابراهیم فارسی اصطخری (م۳۴۶ق)، به کوشش الحسینی، وزارة الثقافة و الارشاد، ۱۳۸۱ق.
المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق.
معجم البلدان: یاقوت حموی (م۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
معجم دیوان الادب: اسحق فارابی (م۳۵۰ق)، به کوشش احمد مختار، قاهره، دار الشعب، ۱۴۲۴ق.
معجم ما استعجم: عبدالله بکری (م۴۸۷ق)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
المفصل: جواد علی، دار ساقی، ۱۴۲۴ق.
مکه مکرمه: السید مصطفی محمد محضار، جده، ۱۹۹۸م.
المناسک و اماکن طرق الحج: ابواسحق حربی (م۲۸۵ق)، به کوشش حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه، ۱۴۰۱ق.
منائح الکرم: علی بن تاج الدین سنجاری (م۱۱۲۵ق)، به کوشش المصری، مکه، جامعةام القری، ۱۴۱۹ق.
المواعظ و الاعتبار: مقریزی (م۸۴۵ق)، به کوشش خلیل المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
الموسوعة العربیة العالمیه: مؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، ۱۴۱۹ق.
الموضوعات: ابن جوزی (م۵۹۷ق)، به کوشش عبدالرحمن، مدینه، المکتبة السلفیه، ۱۹۶۹م.
النجوم الزاهره: یوسف بن تغری بردی (م۸۷۴ق)، قاهره، به کوشش شلتوت و دیگران، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، ۱۳۹۲ق.
نخبة الدهر: محمد بن ابیطالب انصاری (م۷۲۷ق)، ترجمه: طبیبیان، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ش.
نزهة المشتاق: محمد ادریسی (م۵۶۰ق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۹ق.
سیدعلی خیرخواه علوی، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «جده»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۶/۲۹.