• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جده (دانشنامه‌حج)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: جدّه.

جده در اصطلاح نام یکی از شهرهای مهم عربستان است که دارای قدمت زیاد، مردمی ثروتمند و اثرگذار در مکه بوده و محلی برای ورود بسیار از حاجیان به مکه است. این شهر پس از شهر ریاض، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر عربستان سعودی و از مهم‌ترین بندرهای این کشور است.



جده نام شهری است بندری در کناره شرقی دریای سرخ که در ۷۳ کیلومتری غرب مکه و ۴۲۰ کیلومتری جنوب مدینه قرار دارد.
[۲] زهری، محمد، الجغرافیه، ص۸۶.
جده به فتح جیم که آن را به ضم و کسر جیم
[۶] زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۴، ص۳۷۷، «جدد».
[۷] بتنونی، محمدلبیب، الرحلة الحجازیه، ص۵.
نیز خوانده‌اند، به معنای ساحل دریا است.
برخی این نام را معرب واژه نَبَطی «کِدّ» دانسته‌اند.


در وجه نام‌گذاری این شهر، سخنان گوناگون گفته‌اند. قرار گرفتن این شهر در کناره دریا و نیز سکونت جُدة بن جرم قضاعی و فرزندانش در این شهر را از علت‌های این نام‌گذاری شمرده‌اند. برخی نیز آن را جَدَّه خوانده و سبب آن را وجود قبری منسوب به حواء در این شهر دانسته‌اند.
[۱۷] مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۷۹.
[۱۸] شیروانی، زین العابدین، بستان السیاحه، ص۱۹۹.
‌اکنون مردم عربستان این شهر را جَِدَّه می‌خوانند.
[۲۰] مؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹.
جده به عروس دریای سرخ معروف است.
[۲۱] المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹-۲۳۲.
[۲۲] عبدالغنی، عارف، مکة المکرمه، ص۱۱۶.
در گذشته، این دریا را دریای جده می‌نامیدند. در شماری از منابع عربی سده نهم‌ق. از این شهر با واژه «شاه بندر جده» یاد شده است.


وجود کوه‌های بلند در شرق جده سبب گشت تا این بندر از هوای شرجی، مرطوب و گرم برخوردار باشد.
[۳۱] ریاض، مکتبة العبیکان، اطلس المملکة العربیه، ص۴۹.
بدین دلیل، در گذشته ساکنان این شهر ناچار بودند به مناطق ییلاقی کوچ نمایند.
[۳۲] گروهی از نویسندگان، سفرنامه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۲۵۳.
دمای این شهر در تابستان گاه تا ۵۰ درجه سانتی‌گراد می‌رسد.
[۳۳] گروهی از نویسندگان، الموسوعة العربیه، ج۸، ص۲۳۰.



در بیان فضیلت این بندر، احادیثی ضعیف و منسوب به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گزارش گشته است. در حدیثی برای بهشت در دنیا چهار دروازه معرفی شده که جده بر آن‌ها برتری دارد، همانند برتری بیت الله الحرام بر دیگر بیوت. از برخی بزرگان اهل سنت نیز سخنانی غلوآمیز در فضیلت این شهر گزارش شده است. در این سخنان، هر رکعت نماز در جده برابر با هفده میلیون رکعت شمرده شده و از آمرزش اهل آن تا شعاع دید بیننده، یاد گشته است. وصف عطاء بن ابی‌ریاح از جده به عنوان خزانه مکه و نیز سخن ابن جُریح در برتری دادن آن بر دیگر مناطق مرزی همانند برتری شهر مکه بر دیگر شهرها حکایت‌گر نقش تجاری، بازرگانی، تدارکاتی و نیز دفاعی جده و سهم آن در افزایش ثروت در مکه و حفظ امنیت حجاز است. همچنین احادیثی در باره وجوب هر سال حج و عمره برای اهل جده روایت شده که فقیهان شیعه آن‌ها را به معنای استحباب و نیز وجوب علی البدل دانسته‌اند.
ƒ

جده یکی از شهرهای تاریخی حجاز
[۴۵] انصاری، محمد بن ابی‌طالب، نخبة الدهر، ص۳۳۵-۳۳۶.
[۴۶] حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله، جغرافیای حافظ ابرو، ج۱، ص۲۱۳.
است که پیشینه آن به سده‌های پیش از اسلام می‌رسد. وجود کتیبه‌هایی از قوم ثمود در کوه‌های شرقی جده گزارش شده است.
[۴۷] المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹-۲۳۲.
به گزارشی، نخستین ساکنان این شهر قبیله قُضاعه بودند که در این منطقه ساکن شدند. سپس این شهر به عنوان بندرگاه به دست ایرانیان
[۵۱] حمیری، محمد بن عبدالمنعم، الروض المعطار، ص۱۵.
و به نقلی، شاهان ساسانی ساخته شد. ایرانیان در پی ویرانی بندر سیراف، این شهر را به ‌عنوان بندری برای پهلو گرفتن کشتی‌های تجاری خود برگزیدند. آنان با ساخت حصار و برج و خندق، به آبادی این شهر پرداختند و آن را بارانداز کشتی‌های تجاری نمودند. این حصار نخست با چهار دروازه به نام باب الرومه در جهت شام، باب مکه در جهت قبله، باب الفرضه در جهت دریا، و باب المربعه/ المدبغه در جهت یمن ساخته شد. سپس به‌خاطر نگرانی از کمبود آب در شهر، ۵۰۰ و به نقلی ۸۸ مخزن سنگی آب درون شهر و به همین تعداد بیرون آن ساختند که از آب باران پر می‌شد.
[۵۵] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۰۸.
ابن جبیر۶۱۲ق) از این حصار دیدار کرده و با وصف آثار و بناهای کهن درون و بیرون حصار، برخی از آثار بیرون آن را به ایرانیان منتسب دانسته است. وی مخازن آب را بیش از ۷۰۰ مخزن شمرده است.
[۵۶] ابن جبیر، محمد بن احمد، رحلة ابن جبیر، ص۴۷-۴۸.

بر پایه گزارشی، خانواده سلمان فارسی پس از پذیرش اسلام، در این بندر ساکن شدند. در گزارشی دیگر، از گریز صفوان بن امیه به سوی جده در پی فتح مکه به سال هشتم ق. یاد شده است. با وساطت عمیر بن وهب نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، امان‌نامه‌ای برای صفوان فراهم شد و عمیر در جده آن را هنگام سوار شدن صفوان بر کشتی، به ‌دست او رساند.
در سال ۲۶ق. عثمان بن عفان به درخواست مکیان، جده را بندرگاه مکه ساخت. وی با آگاهی از درخواست مکیان، در سفری به جده، دستور ساخت و آماده‌سازی آن را به عنوان بندرگاه مکه صادر کرد.
[۶۲] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۰۵.
از آن پس، بندر شُعیبه در ۶۸ کیلومتری جنوب جده که پیشتر بندرگاه مکه بود و مسلمانان در هجرت به حبشه از آن رهسپار شده بودند، از رونق افتاد. فاصله فراوان شعیبه تا مکه را سبب این جابه‌جایی دانسته‌اند. به نقلی، جده پس از آن‌که در دوران عثمان به بندر تبدیل گشت، به این نام خوانده شد.
[۶۸] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۲، ص۴۴۰.

حصار جده در دوره‌های گوناگون، از جمله به سال ۹۱۸ق در دوران حکومت سلطان قانصوه غوری از ممالیک مصر
[۶۹] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۱۶.
[۷۰] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۷.
و نیز در سال ۱۲۱۶ق به دست شریف غالب، حکمران مکه
[۷۱] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۸.
بازسازی شد. در این بازسازی‌ها گاه بر تعداد دروازه‌های این شهر نیز افزوده می‌شد. در آغاز سده ۱۴ق شش دروازه به نام باب مکه در شرق، باب مدینه در شمال، و چهار باب شریف، شهداء، بحر و مغاربه در جهت دریا گزارش شده است. در نیمه این سده، رفعت پاشا۱۳۵۳ق) تعداد این دروازه‌ها را نُه عدد شمرده است. به گزارش وی، حصار جده حصاری پنج ضلعی به ارتفاع چهار متر بود که از نُه دروازه آن، شش دروازه به سوی دریا باز می‌شد.
[۷۳] رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.
کردی (م۱۴۰۰ق) از ویرانی کامل این دیوار به سال ۱۳۶۷ق همراه سه دروازه شرقی (باب مکه) و شمالی (باب جدید) و جنوبی (باب شریف) گزارش داده است.
[۷۴] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۸.



زبان رسمی مردم این شهر عربی است. حضور بازرگانان ایرانی و نیز فارسی زبانان دیگر کشورها در این شهر در سده‌های نخستین اسلامی سبب گشته تا مقدسی (م۳۸۰ق) از آشنایی مردم و بازاریان جده با زبان فارسی و توانایی آنان در گفت‌وگو به این زبان گزارش دهد. عنوان «شاه بندر جده» که از نام‌های این بندر بوده، از حضور تاثیرگذار فرهنگ ایرانی در این شهر حکایت دارد.


جده را محل هبوط حواء و نیز منزل و مدفن وی دانسته‌اند. به گزارش منابع سده ۱۴ق بر قبر وی که در قبرستانی بیرون شهر و در یک کیلومتری دروازه شرقی جده قرار دارد،
[۸۳] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۳۹.
[۸۴] فرهاد میرزا، سفرنامه فرهاد میرزا، ص۱۲۹.
سه گنبد بر سر، شکم و پای او وجود داشت. از هنگام ساخت این گنبدها گزارشی در دست نیست. ابن مجاور۶۹۰ق) ساخت نخستین آرامگاه بر قبر حواء را به ایرانیان نسبت داده و از ویرانی آن در سده هفتم ق سخن گفته است.
[۸۶] ابن مجاور، یوسف، تاریخ المستبصر، ص۶۱.
در سال ۱۳۴۴ق با تسلط وهابیان بر جده، این گنبدها ویران شد.
[۸۷] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۰.



مشکل کمبود آب شهر که از گذشته وجود داشت
[۸۸] مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۷۹.
و مردم را ناچار به ساخت مخازن سنگی کرده بود، در سده‌های اسلامی نیز ساکنان و حاجیان را ناگزیر از پرداخت هزینه‌های تامین آب می‌کرد.
[۸۹] گروهی از نویسندگان، سفرنامه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۲۵۴.
در قرن ۱۴ق در دوران حکومت عثمانی، زه‌کشی آب چشمه رغامه نزدیک جده به سال ۱۳۰۲ق
[۹۰] رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۳.
[۹۱] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۷.
و بهره‌گیری از دستگاه‌های آب‌شیرین‌کن از سال ۱۳۲۷ق
[۹۲] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۵.
انجام شد. در حکومت سعودی لوله‌کشی آب چشمه‌های پیرامون جده به سال ۱۳۴۰ق به پایان رسید و مشکل کم‌آبی شهر برطرف شد.
[۹۳] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۷.



نقش مهم جده در بازرگانی حجاز و نیز اهمیت آن در موسم حج به عنوان مهم‌ترین ورودی و خروجی حاجیان، سبب شده تا همواره این بندر در کانون توجه گزارشگران و سفرنامه‌نویسان قرار گیرد. در این گزارش‌ها، جده شهری بزرگ با خانه‌هایی که به سبب گرمای هوا از نی ساخته شده‌اند، وصف گشته است. وجود مسافرخانه‌هایی با گل و سنگ و دو مسجد منسوب به عمر بن خطاب یا‌ هارون خلیفه عباسی، در این گزارش‌ها یاد شده است.
[۹۶] ابن ‌بطوطه، محمد بن عبدالله، رحلة ابن ‌بطوطه، ج۲، .
افزایش خانه‌های موجود در این شهر از ۱۳۰۰ واحد در آغاز سده ۱۴ق به ۳۳۰۰ واحد در نیمه این سده، از سرعت گسترش شهر در این سده حکایت دارد.
[۹۸] رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.



این گسترش با رشد جمعیت و نیز تغییرات کلان در بافت جمعیتی همراه بوده است. در سده‌های نخستین، ایرانیان بیشتر ساکنان این بندر را تشکیل می‌دادند.
[۱۰۰] ابن ‌حوقل، محمد، صورة الارض، ج۱، ص۳۱.
[۱۰۱] مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۹۵.
گزارش ابن بطوطه۷۷۹ق) را در باره برپایی نماز ظهر در روزهای جمعه‌ که تعداد حاضران در مسجد کمتر از چهل تن بود،
[۱۰۲] ابن ‌بطوطه، محمد بن عبدالله، رحلة ابن ‌بطوطه، ج۲، ص۹۸.
می‌توان بیانگر تعداد کم ساکنان جده دانست. در سده ۱۴ق از سکونت افزون بر ۲۵ هزار تن در جده با ترکیبی از ساکنان بومی شبه جزیره و نیز مردمانی از هند، مصر، سوریه، یمن، ترکیه و مسقط سخن به میان آمده است.
حضور و سکونت مسیحیان برخی از کشورها، از جمله یونان، در این بندر گزارش شده است که گاه بر اثر فشار حکومت، ناچار به پوشیدن لباس‌های ویژه بودند.
[۱۰۵] بورکهارت، جان لوییس، ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۹.
در اواخر سده ۱۱ق شیخ الحرم و حکمران جده، احمد پاشا، دستور اخراج همه غیرمسلمانان را از جده داد.
[۱۰۶] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۹۱.

از این شهر در سده‌های اسلامی راویان و دانشورانی برخاسته‌اند که جابر بن مرزوق، محمد بن ابی‌زیاد، عبدالملک بن ابراهیم، قاسم بن محمد، حفص بن عمر و احمد بن سعید فرقد از آن جمله هستند. به سخن سخاوی، برخی مشایخ وی و بزرگانی چون طبرانی (م۳۶۰ق) در این شهر می‌زیسته‌اند.
ƒ

تعیین این شهر به عنوان بندرگاه مکه به دستور عثمان موجب شد تا زیر حاکمیت مکه قرار گیرد
[۱۱۶] ابن جبیر، محمد بن احمد، رحلة ابن جبیر، ص۴۷.
و حکمران آن از سوی حاکم مکه تعیین گردد.
[۱۱۷] ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۹.
[۱۱۸] ابن جبیر، محمد بن احمد، رحلة ابن جبیر، ص۴۷.
[۱۱۹] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۱۳۹-۱۴۹.
سرازیر شدن درآمد جده از ورود حاجیان و کالاهای تجاری، به خزانه مکه
[۱۲۰] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۴۵۲-۴۵۳.
و نیز بهره‌مندی حکمران مکه از میراث افراد بی‌وارث جده،
[۱۲۱] ابن فهد، عمر بن محمد، اتحاف الوری، ج۴، ص۶۰۴.
گواه تابعیت این بندر از مکه است. در این وضعیت، جده همواره از رویدادها و جریان‌های سیاسی مکه تاثیر می‌پذیرفت. با ضعف خلافت عباسیان، اخشیدیان در نیمه اول سده سوم ق.،
[۱۲۲] عبدالغنی، عارف، تاریخ امراء مکه، ص۳۸۳.
[۱۲۳] غازی، عبدالله بن محمد، افادة الانام، ج۳، ص۷۵.
فاطمیان از نیمه سده چهارم
[۱۲۴] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۱۹۲-۱۹۳.
و سپس ایوبیان
[۱۲۵] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۲۴.
ممالیک مصر از نیمه اول سده نهم و عثمانیان از ۹۲۳ق
[۱۲۹] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۴۴.
بر این منطقه تسلط یافتند و در برخی موارد، به ویژه در حکومت ممالیک و عثمانیان، در تعیین حکمران شهر که با عنوان نایب، وزیر و صاحب جده
[۱۳۵] موسوی، رضی‌ الدین بن محمد، تنضید العقود، ج۲، ص۳۹۲.
از او یاد می‌شد، دخالت داشتند.
[۱۳۷] یمنی، عمارة بن علی، تاریخ الیمن، ص۱۲۷.

به گزارشی، پس از تسلط حکومت عثمانی بر حجاز تا سال ۱۲۸۷ق
[۱۳۹] کحاله، عمررضا جغرافیة جزیرة العرب، ص۱۴۱.
یا تا آغاز سده ۱۴ق حکمران حجاز در جده سکونت داشت و با نام بیگ جده خوانده می‌شد. در دوران عثمانی، کنار امیری که از سوی حکمران مکه برای جده معین می‌شد، نماینده‌ای ترک از سوی خلیفه عثمانی نیز در جده حضور داشت تا افزون بر مشارکت در اداره بندر، فرماندهی سپاه عثمانی مستقر در جده را عهده‌دار باشد. این فرد که از او با عنوان «سنجق جده» یاد می‌شد، به عنوان مَشیخة الحرمین در نوسازی مکه و نیز اشراف بر اداره کارها در مکه حضور داشت و گاه در تعیین حکمران مکه نقش ایفا می‌کرد.

۱۱.۱ - حضور انگلستان

حضور و استقرار نخستین کنسول انگلستان به سال ۱۲۱۶ق در این بندر و سپس کنسول‌های شماری دیگر از کشورهای اروپایی چون روسیه، فرانسه، اتریش، سوئد و نروژ
[۱۴۵] رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.
از اهمیت سیاسی این بندر در قرن ۱۳ق. حکایت دارد. اینان وظیفه حفظ منافع شهروندان خود در جده و حجاز را بر عهده داشتند.
[۱۴۶] فراهانی، محمدحسین، سفرنامه فراهانی، ص۱۶۶-۱۶۷.


۱۱.۲ - حکومت وهابیان

با ظهور وهابیانِ نجد در حجاز، جده نخستین بار به سال ۱۲۱۸ق مورد هجوم آنان قرار گرفت. اینان به رهبری سعود بن عبدالعزیز بن محمد که در پی گریز شریف غالب به جده، در محرّم این سال وارد مکه شده بودند، پس از چند روز به سوی جده حرکت کردند. اما محاصره این بندر و کشتار گسترده مدافعان آن نتیجه‌ای برای آنان در بر نداشت. سعود که در پی لشکرکشی عثمانیان و تهدید شهر دُرعِیه، وضع را خطرناک دید، از ادامه محاصره جده چشم پوشید و به مکه بازگشت.
[۱۴۸] امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۲۵.
در ربیع الاول این سال، نیروهای جده به رهبری حکمران شهر، شریف پاشا، در بیرون راندن وهابیان از مکه، شریف غالب را همراهی کردند.
[۱۵۰] امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۲۵.
در سال بعد نیز جده دومین بار از سوی وهابیان مورد تهاجم قرار گرفت. این بار نیز مقاومت مردم جده در پس حصار شهر، مانع سقوط آن شد.
[۱۵۲] امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۳۰.

در سال ۱۲۲۰ق پس از آن‌که سعود با محاصره سرسختانه مکه توانست شریف غالب را به انعقاد صلح‌نامه‌ای وادارد، به سوی جده حرکت کرد و با کشتار بسیاری از مدافعان شهر و بستن راه‌های حج، حاجیان را نیز از دم تیغ گذراند. در آغاز سال ۱۲۲۱ق شریف غالب که با تایید وهابیان همچنان بر مکه حکومت داشت، رهسپار جده شد و به تحکیم مواضع دفاعی شهر و ساخت بارو و حفر خندق پرداخت. در همین سفر، نامه سعود در باره پایان یافتن صلح پیشین و وضع کردن شرایط تازه به عنوان تکمله صلح‌نامه پیشین به‌ دست شریف رسید و او همه شرایط سعود، از جمله تدریس رساله‌های محمد بن عبدالوهاب، اجباری بودن نماز جماعت، لغو مالیات، و تعطیلی نقاره‌خانه جده را پذیرفت.
[۱۵۴] امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۳۵.
تسلط وهابیان بر جده، با حمله دریایی نیروهای مصر به این شهر که در ۱۲۲۸ق با همکاری شریف غالب انجام شد، پایان یافت.
[۱۵۶] امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۳۹-۴۰.

در سال ۱۳۳۴ق که حکومت عثمانی درگیر جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸م./۱۳۳۲-۱۳۳۶ق) بود، شریف حسین، حاکم حجاز، بر ضد خلافت عثمانی قیام کرد. نیروهای انقلابی حاضر در جده به پادگان‌های نظامی عثمانیان در این بندر حمله کردند و توانستند با حمایت ناوهای جنگی انگلستان با غلبه بر این مراکز، بندر جده را از سلطه عثمانی بیرون آورند.
[۱۵۷] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۶۰۶-۶۰۷.
با شکست عثمانی در جنگ جهانی اول و رسمیت یافتن حکومت مستقل شریف حسین بر حجاز، شریف در صفر سال ۱۳۳۷ق پادگان نظامی جده را نوسازی نمود و کوشش‌های عمرانی فراوان انجام داد و حصار شهر و دروازه‌های باب مکه را با سه ورودی تعمیر کرد و باب مغاربه را بازسازی نمود.
[۱۵۸] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۳، ص۳۲۲.
با قدرت یافتن دیگر بار وهابیان به رهبری عبدالعزیز بن عبدالرحمن و با حمایت انگلستان که در پی تامین منافع خود در حجاز بود،
[۱۵۹] وهیم طالب، محمد، تاریخ الحجاز السیاسی، ص۳۰۹-۳۴۴.
[۱۶۰] قلب الجزیره، ص۳۸۰-۳۸۲.
آل سعود توانست به سال ۱۳۴۳ق مکه را تصرف نماید. در پی آن، بزرگان شهر به جده گریختند و با همفکری بزرگان جده و برخی احزاب مشروطه‌خواه، به امید ساکت کردن وهابیان و دفع خطر آنان از حجاز، شریف حسین را از سلطنت برکنار نمودند و با فرزند او شریف علی در ربیع الاول این سال به عنوان پادشاه مشروطه در جده بیعت کردند. شریف حسین با پذیرش این تصمیم، مکه را به علی سپرد و خود به جده رفت تا از حجاز بیرون شود.
[۱۶۲] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۶۳۲.
[۱۶۳] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۶۳۴.
این کوشش‌ها نیز وهابیان را از تصمیمشان برای تصرف حجاز بازنداشت. از این‌رو، شریف علی چهار روز پس از پدر در ۱۴ربیع‌الاول ۱۳۴۳ق به پیشنهاد حزب وطنی که از فعالان در قدرت یافتن او بودند، برای پیشگیری از خون‌ریزی در مکه، این شهر را رها کرد و به جده رفت و به تقویت استحکامات دفاعی شهر پرداخت.
عبدالعزیز در ماه جمادی ‌الاولی به سال۱۳۴۳ق جده را محاصره نمود و با فرارسیدن موسم حج این سال، اعلام کرد که راه‌های حج به جز جده باز است. پس از پایان یافتن موسم حج، وهابیان در ۱۳۴۴ق بر فشار خود برای تصرف جده افزودند. کاهش مواد غذایی و آب آشامیدنی و افزایش سختی زندگی برای مردم جده، شریف علی را بر آن داشت تا شهر را تسلیم نماید. پس با میانجیگری کنسول انگستان در جده، با انعقاد پیمان‌نامه‌ای محاصره پایان یافت و دیگر بار جده در جمادی الثانی این سال به تصرف سعودی‌ها درآمد
[۱۶۶] امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۵۲.
و همه بناهای ساخته شده بر قبرها، از جمله قبر منسوب به حواء، ویران شد.
[۱۶۷] امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۵۵.

ƒ

با تعیین جده به عنوان بندرگاه مکه، این شهر نقش تجاری مهمی در حجاز ایفا کرد
[۱۶۸] شوقی، ابوخلیل، اطلس التاریخ العربی، ص۵۳-۵۸.
و به یکی از مراکز مهم درآمد گمرک مکه تبدیل گشت. به گزارش یعقوبی (م۲۸۴ق)، خواربار مورد نیاز مکه با کشتی از مصر می‌آمد و در این بندر تخلیه می‌شد. گزارش‌هایی نیز از رفت و آمد کشتی‌های تجاری ایران،
[۱۷۱] یعقوبی، احمد، البلدان، ص۱۵۴.
یمن،
[۱۷۵] بورکهارت، جان لوییس، ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ۴۰.
هند، ترکیه، سوریه، زنگبار، سومالی، جاوه، مراکش، عراق، بحرین، مسقط و دیگر سرزمین‌ها به این بندر در دیگر سده‌ها حکایت دارند.
[۱۷۷] رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۳.

برخی از کالاهایی که در این بندر بارگیری و به دیگر کشورها صادر می‌شد، عبارت بودند از: پوست گاو، صمغ عربی، عطریات، لؤلؤ و مرجان، صدف، حنا، و عسل. در برابر، کالاهایی چون برنج، جو، آرد، مرغ، صابون، لباس‌های پشمی و پنبه‌ای، چوب، کفش، و شال کشمیر و خراسان که بیشتر به دست حاجیان در موسم حج در جده عرضه می‌شد،
[۱۷۹] گروهی از نویسندگان، سفرنامه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۲۵۴.
کالاهای وارداتی به این بندر بوده‌اند. این گزارش نیز بیانگر نقش مؤثر حج و حاجیان در رشد اقتصادی این بندر است. مشاغل دریایی و صید ماهی از دیگر راه‌های کسب درآمد در این بندر بود.
[۱۸۰] ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹.
در این بندر، کشاورزی رواج نداشت.
رونق تجارت در جده موجب شد تا در سده‌های نخستین، جده از شهرهای آباد گردد و مردم آن از ثروتمندترین افراد حجاز پس از مکیان باشند.
[۱۸۳] مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۷۹.
وجود گزارش‌های همانند در منابع سده‌های میانی و متاخر، از ثبات اقتصادی و تجاری این بندر حکایت دارد. ساخت گنبد بلند در سده نهم ق. بر خانه‌هایی که ثروت مالکان آن بیش از صد هزار دینار بود، حکایت‌گر ثروتمندی مردم جده در آن دوره است.
با رشد و رونقِ تجارت، مالیات‌ها و درآمدهای گمرکی شهر نیز که بیشتر نصیب حاکمان مکه می‌شد، افزایش یافت. اهمیت این امر موجب شد تا سفرنامه‌نویسان و تاریخ‌نگاران در باره اخذ مالیات و حق گمرک در جده به دست دولت‌ها هنگام وارد و صادر شدن کالا از این بندر، گزارش‌هایی دقیق به دست دهند. تلاش حاکمان عثمانی که از ۹۲۲ق در حکومت سلطان سلیم اول (حک: ۹۱۸-۹۲۶ق) بر ممالیک غلبه کرده و حجاز را در اختیار خود گرفته بودند و رقابت آنان با اشراف مکه برای تصاحب همه این مالیات‌ها و بسنده نکردن عثمانیان به سهم خود، از فراوانی درآمد گمرکی جده حکایت دارد. در روزگار سلطان سلیم، نیمی از درآمد جده به خزانه اشراف مکه و نیم دیگر به مرکز خلافت عثمانی ارسال می‌شد.
[۱۸۹] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۴۲.
[۱۹۰] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص ۳۴۵.
اما در سال ۱۰۴۰ق قانصوه، حکمران ترک در جده در حکومت سلطان مراد چهارم(حک: ۱۰۳۲-۱۰۴۹ق) بر اثر بی‌لیاقتی امیر مکه، توانست همه این درآمد را به خزانه عثمانی واریز نماید. این وضعیت مدتی کوتاه ادامه یافت و با روی کار آمدن شریف زید در راس آل زید در مکه، بار دیگر سهم حاکمان مکه از این درآمدها به خزانه مکه واریز شد. سپس در دوره حکومت مسعود بن سعید، حکمران مکه، نماینده عثمانی که در جده مستقر بود، کوشید تا بار دیگر سهم امیر مکه را نپردازد. از این‌رو، مسعود در لشکرکشی به این شهر، وی را برکنار کرد.
[۱۹۱] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۴۵۳.

ƒ

ظهور و گسترش اسلام در سرزمین‌های دور و نزدیک و توجه مسلمانان به انجام مناسک حج و زیارت قبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هر ساله سرزمین حجاز را پذیرای خیل بزرگ حاجیان می‌کرد. در این میان، جده به عنوان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ورودی حاجیان و زائران از قاره‌های آسیا و افریقا و اروپا، سهمی بسزا دارد. معرفی جده به عنوان «باب الحرمین الشریفین» در شماری از منابع
[۱۹۲] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۰۵.
گواه این ادعا است. توجه منابع به‌اندازه مسافت‌های منتهی به بندر جده را نیز باید از این‌رو دانست.
[۱۹۳] مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۹۵-۹۶.
منازل راه جده به مکه، عبارت بودند از: حَده، قرین الثعلب، و ذی‌طوی.
[۱۹۴] حربی، ابواسحاق، المناسک، ص۶۵۵.

ورود کشتی‌های حامل حاجیان در موسم حج از کشورها و مناطقی چون ایران، مصر، یمن، هند، مسقط، و سند
[۱۹۷] فراهانی، محمدحسین، سفرنامه فراهانی، ص۱۶۶.
که ورود کالاهای این مناطق و رونق تجارت جده را به همراه داشت، در منابع سده‌های گوناگون اسلامی گزارش شده است. کارکرد این بندر در حمل و نقل حاجیان و زائران در سده‌های گوناگون، در هر دوره متفاوت بود. در سده هشتم ق. حاجیان هند و یمن بیشتر به این بندر روی آوردند. حضور کنسول‌های کشورهای گوناگون در جده که در قبال حاجیان و زائران خود، مسؤولیت‌هایی بر عهده داشتند، از اهمیت جده به عنوان ورودی حجاز حکایت دارد. حاجیان هر کشور با ورود به جده، به کنسول‌های خود مبلغی با عنوان «تذکره» پرداخت می‌کردند. در صورت درگذشت هر یک از حاجیان این کشورها در حجاز، کنسول کشورش در جده میراث او را به ورثه‌اش می‌رساند و بخشی از آن را نیز دریافت می‌کرد.
[۲۰۰] فراهانی، محمدحسین، سفرنامه فراهانی، ص۱۶۶-۱۶۷.

با گسترش راه‌های ارتباطی، به ویژه پیدایش راه‌های هوایی و تاسیس فرودگاه جده، نقش این شهر برجسته‌تر شد؛ به گونه‌ای که بیشترین شمار حاجیان از همین بندر وارد شهرهای مکه و مدینه می‌شوند.
نقش جده در آبادانی شهرهای مکه و مدینه را باید از دیگر نقش‌های اثرگذار این بندر در حرمین دانست. گزارش‌ها از حضور کشتی‌هایی حکایت دارند که با هدف تعمیر و بازسازی مکان‌ها و زیارتگاه‌های مکه و مدینه، در دوره‌های گوناگون در این بندر پهلو گرفتند. نخستین گزارش مربوط به پنج سال پیش از بعثت است که قریش در پی ویرانی کعبه بر اثر سیل، تصمیم گرفتند تا ضمن بازسازی کعبه، آن را مسقف نمایند. آنان از وجود کشتی شکسته‌ای در بندر جده آگاه شدند و با حضور در این بندر، از چوب این کشتی برای ساخت کعبه استفاده کردند. برخی منابع نیز از وجود این کشتی در بندر شعیبه گزارش داده‌اند. با توجه به نوسازی‌ها و بازسازی‌های چندباره حرمین در سده‌های اسلامی، گزارش حضور کشتی‌های حامل مهندسان و کارگران و نیز مصالح ساختمانی در بندر جده، به فراوانی دیده می‌شود. حمل ستون‌هایی برای استفاده در مسجدالحرام به سال ۷۵ق در روزگار عبدالملک بن مروان (حک: ۶۶-۶۸ق
[۲۰۷] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۴، ص۵۴۷.
حمل ستون‌های مرمرین در روزگار مهدی عباسی (حک: ۱۵۸-۱۶۹ق) در هر دو مرحله از گسترش مسجدالحرام به وسیله کشتی‌ای که از بندر اسکندریه مصر رهسپار جده شده بود و نیز حمل چوب‌ها و مصالح از جده در روزگار سلطان مراد عثمانی برای تعمیر کعبه که بر اثر سیل سال ۱۰۳۹ق آسیب دیده بود، از جمله این موارد است.
والیان جده گاه بنیان‌گذار خدماتی در مسجدالحرام بودند؛ چنان‌که به سال ۱۰۹۷ق احمد پاشا، حکمران عثمانی جده و شیخ حرم، پلکان کعبه را تعویض کرد.
[۲۱۱] سنجاری، علی بن تاج الدین، منائح الکرم، ج۵، ص۱۹.
نیز به سال ۱۱۲۷ق محمد پاشا، دیگر حکمران جده، با خرید پلکانی که از سوی حسین حمیدان هندی، از حاکمان محلی هند، در سال ۱۱۱۶ق برای کعبه ارسال شده و به دست حکمران آن روز جده در این بندر توقیف شده بود، آن را به مکه فرستاد که پس از دریافت اجازه از دولت عثمانی بهره‌برداری شد.
[۲۱۲] صبری باشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین، ج۲، ص۸۱۸.
[۲۱۳] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۴، ص۱۴۱-۱۴۳.

ƒ

رشد روزافزون اقتصادی و عمرانی جده در سده‌های اسلامی سبب شد که این بندر گاه مورد تاخت و تاز دزدان، شورشیان و یاغیان قرار گیرد. وجود دو پادگان، یکی بر ساحل دریا نزدیک جایی که حاجیان از کشتی پیاده می‌شدند و دیگری نزدیک قبر حواء از اهمیت نظامی و دفاعی این بندر حکایت دارد. به سال ۱۵۱ق در دوران حکومت منصور عباسی (حک: ۱۳۶-۱۵۸ق) جده از سوی قوم کُرک ساکن در شرق اردن
[۲۱۵] زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج۱، ص۴۶.
مورد هجوم قرار گرفت. حبشی‌ها در ۱۷۳ یا ۱۸۳ق به جده حمله کردند. این تهاجم با رسیدن نیروهای نظامی از مکه، ناکام ماند.
[۲۱۷] سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۱۴۱-۱۴۲.
در سال ۲۵۱ق شماری از راهزنان قبیله بنی‌عقیل، راه‌های حج جده را ناامن کردند. جعفر بشاشات، حاکم مکه، با راندن آنان، امنیت را برقرار کرد. به سال ۲۵۱ق اسماعیل بن یوسف از علویون بر جعفر عباسی در مکه چیره گشت و پس از غارت خزائن کعبه، جده را نیز تصرف نمود و اموال تاجران آن را غارت کرد. در ۲۶۸ق ابومغیره مخزومی در جده، فتنه و آشوب و آتش‌سوزی و ناامنی به راه‌انداخت و دارایی ساکنان را به یغما برد. در ۷۸۹ ق کبیش، عموی عنان بن مغامس که بر مکه تسلط یافته بود، بر جده چیره شد و یاران او اموال بازرگانان را به غارت بردند.
این بندر گاه مورد هجوم و تهدید کشورهای اروپایی نیز قرار می‌گرفت. در ۹۱۸ق سلطان قانصوه از حکمرانان مملوکی مصر، برای دفاع از جده در برابر یورش‌های پرتغالی‌ها که به هند یورش برده بودند و نبرد آنان به دریای سرخ کشیده شده بود، حسین کردی را به سوی این بندر فرستاد. حسین برای تقویت توان دفاعی شهر در کمتر از یک سال حصار گرداگرد شهر را بازسازی کرد.
[۲۲۳] کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۷.
به سال ۹۴۸ق پرتغالی‌ها دیگر بار قصد جده کردند. ابونُمی، حاکم مکه، با سپاهی به رویارویی با آنان شتافت و توانست از ورود آنان به جده پیشگیری کند.
[۲۲۵] صبری باشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۸.
در سال ۱۲۷۴ق یکی از تاجران که تا آن روز کشتی خود را با پرچم انگلیس از بندر جده به حرکت در می‌آورد، بر آن شد تا از پرچم عثمانی استفاده کند. این کار بر کنسول انگستان گران آمد و پرچم عثمانی را از فراز کشتی به زیر آورد و با توهین به آن، پرچم کشور خود را برافراشت. این رفتار کنسول موجب خشم مردم جده شد. آنان با گرد آمدن در برابر منزل کنسول، او را به قتل رساندند. این کار، حمله کشتی جنگی انگلستان به جده را در پی داشت. سرانجام با دخالت خلیفه عثمانی و تشکیل شورایی از دولت‌مردان عثمانی، انگلیس و فرانسه و تحقیق و تفحص از سوی نامق پاشا که موقتاً اداره مکه را بر عهده داشت، این بحران با اعدام و تبعید برخی از بزرگان شهر پایان یافت. بتنونی (م۱۹۳۸م.) از حمله دیگر کشتی‌های جنگی انگلستان به سال ۱۳۱۱ق در پی کشته شدن کنسول این کشور و مجروح شدن نماینده کنسول روس و فرانسه، یاد کرده است.
[۲۲۷] بتنونی، محمدلبیب، الرحلة الحجازیه، ص۷۴.

ƒ

اکنون شبه جزیره عربستان به ۱۳منطقه اداری تقسیم می‌شود. در این تقسیم‌بندی، جده از شهرهای منطقه مکه به شمار می‌آید که پس از ریاض بزرگ‌ترین منطقه است.
[۲۲۸] ریاض، مکتبة العبیکان، اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۵.
جده پس از شهر ریاض، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر عربستان سعودی
[۲۲۹] ریاض، مکتبة العبیکان، اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۴ .
[۲۳۰] المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹.
و از مهم‌ترین بندرهای این کشور است.
[۲۳۱] محضار، محمدمصطفی، شاهد حضاره، ص۱۴۲.

استخراج نفت و استقرار پالایشگاه‌های بزرگ نفت و آب شیرین، شرکت‌های بزرگ تولیدی و بسته‌بندی کالاهای وارداتی، و مراکز تولید آهن‌آلات و وسایل خانگی و نیز شهر صنعتی، این بندر را به مهم‌ترین قطب اقتصادی در عربستان تبدیل کرده است.
[۲۳۲] المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۳۱-۲۳۲.
بیش از ۷۰% مواد غذایی مردم عربستان و حاجیان و زائران از این بندر وارد کشور می‌گردد.
[۲۳۳] محضار، محمدمصطفی، شاهد حضاره، ص۱۴۲.
تاسیس بانک توسعه اسلامی از نهادهای تخصصی سازمان کنفرانس اسلامی در جده
[۲۳۴] عبدالغنی، عارف، مکة المکرمه، ص۱۳۷.
از اهمیت این بندر حکایت دارد.
تاسیس فرودگاه ملک عبدالعزیز در ۱۳۶۰ش./۱۹۸۱م. در شمال شهر، نقش آن را در حمل و نقل حاجیان و زائران افزوده است. بیشتر حاجیان و عمره‌گزاران از این فرودگاه وارد و خارج می‌شوند. این بندر در حمل و نقل‌ دریایی همچنان فعال است و با بنادر بزرگ جهان ارتباط دارد و از طریق آزادراه‌های نوساخته به مکه و مدینه مرتبط است.
[۲۳۵] المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۳۳۱-۳۳۲.

این شهر شامل چهار منطقه تاریخی با بناهای کهن و اداری و تجاری و زیبای ساحلی (کورنیش) با خیابان‌های پهناور و بازارهای بزرگ است.
[۲۳۶] المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹-۲۳۲.
دانشگاه ملک عبدالعزیز، دومین دانشگاه معتبر عربستان، در شرق جده قرار دارد که در سال ۱۳۸۷ق افتتاح گشت.
[۲۳۷] ریاض، مکتبة العبیکان، اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۳۱.
جمعیت این شهر در سال ۱۹۸۱م. یک میلیون نفر و در سال ۱۹۹۱م. افزون بر ۰۰۰/۲۱۰/۱ بوده و تا پیش از سال ۲۰۰۰م. به بیش از دو میلیون تن افزایش یافته است.
[۲۳۸] ریاض، مکتبة العبیکان، اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۴.
این رشد فزاینده، بیانگر گسترش عمرانی و پیشرفت اقتصادی جده در دوره معاصر است.
[۲۳۹] المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹، ۲۳۲.
[۲۴۰] بجنوردی و دیگران، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۷، ص۶۲۷-۶۳۳.

ƒ

اهمیت این شهر چندان برای مسلمانان چشمگیر بوده که محققان سده‌های پیشین در کتاب‌هایی جدا‌گانه به وصف آن پرداخته‌اند؛ از جمله: کتاب تنسم الزهر المانوس عن ثغر جده المحروس نوشته نجم الدین بن علی بن یعقوب مدنی (م ۷۹۰ق)، تاریخ جده ابن ظهیره شافعی (م. ۹۴۰ق)، السلاح و العدة فی تاریخ بندر جده نوشته محمّد بن عبدالعزیز بن فهد قرشی‌هاشمی (م. ۹۵۴ق) خطیب یکی از مساجد جدّه، السلاح و العدة فی فضل ثغر جده نوشته ابن فرج عبدالقادر بن احمد شافعی خطیب جده (م. ۱۰۱۰ق)، الفرج بعد الشدة فی تاریخ جده از جمال الدین مکی (م. ۱۲۸۴ق)، الجواهر المعدة فی فضائل جده نوشته احمد بن محمد حضراوی (م. ۱۳۲۷ق) و نیز موسوعة تاریخ مدینة جده نوشته عبدالقدوس انصاری که بار نخست در ۱۳۸۳ق چاپ گشت.


آثار البلاد: زکریا بن محمد قزوینی (م۶۸۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۸م.
اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م۸۸۵ق)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة‌ام القری، ۱۴۰۸ق.
احسن التقاسیم: مقدسی بشاری (م۳۸۰ق)، قاهره، مکتبة مدبولی، ۱۴۱۱ق.
اخبار مکه: ازرقی (م۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
اخبار مکه: فاکهی (م۲۷۹ق)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق.
الارج المسکی فی التاریخ المکی: علی عبدالقادر طبری (م۱۰۷۰ق)، به کوشش الجمال، مکه، المکتبة التجاریه، ۱۴۱۶ق.
الاستبصار: طوسی (م۴۶۰ق)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
اسد الغابه: ابن اثیر (م۶۳۰ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
اطلس التاریخ العربی: شوقی ابوخلیل، دمشق، دار الفکر.
اطلس المملکة العربیة السعودیه: ریاض، مکتبة العبیکان، ۱۴۲۰ق.
الاعلاق النفیسه: ابن رسته (م. قرن۳ق)، بیروت، دار صادر، ۱۸۹۲م.
الاعلام: الزرکلی (م۱۳۹۶ق)، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م.
افادة الانام: عبدالله بن محمد غازی (م۱۳۶۵ق)، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۳۰ق.
الاکمال: علی بن هبة الله ابن ماکولا (م۴۷۵ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
بستان السیاحه: زین العابدین شیروانی (م۱۲۵۳ق)، تهران، سنایی.
البلدان: ابن الفقیه (م۳۶۵ق)، به کوشش یوسف‌هادی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶ق.
البلدان: احمد الیعقوبی (م۲۹۲ق)، به کوشش صناوی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
البلدانیات: سخاوی (م۹۰۲ق)، به کوشش قطان، ریاض، دار العطاء، ۱۴۲۲ق.
تاج العروس: زبیدی (م۱۲۰۵ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
تاریخ الحجاز السیاسی: وهیم طالب محمد، بیروت، دار العربیه، ۱۴۲۷ق.
التاریخ القویم: محمد طاهر کردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق.
التاریخ الکبیر: بخاری (م۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
تاریخ المستبصر: یوسف بن مجاور (م۶۹۰ق)، به کوشش ممدوح حسن، قاهره، مکتبة الثقافه، ۱۹۹۶م.
تاریخ الیمن: عمارة بن علی یمنی (م۵۶۹ق)، به کوشش حسن سلمان، صنعاء، مکتبة الارشاد، ۱۴۲۵ق.
تاریخ امراء مکة المکرمه: عارف عبدالغنی، دمشق، دار البشائر، ۱۴۱۳ق.
تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): طبری (م۳۱۰ق)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
تاریخ مکه: احمد سباعی (م۱۴۰۴ق)، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق.
تحصیل المرام: محمد بن احمد صباغ (م۱۳۲۱ق)، به کوشش ابن دهیش، ۱۴۲۴ق.
تذکرة الفقهاء: علامة حلی (م۷۲۶ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
ترحال فی الجزیرة العربیه: جان لوییس بورکهارت (م۱۸۱۷م.) ، قاهره، المرکز القومی، ۲۰۰۷م.
تنضید العقود السنیه: رضی‌ الدین بن محمد موسوی (م۱۱۶۳ق)، به کوشش رجایی، قم، نشر الانساب، ۱۴۳۱ق.
تهذیب اللغه: ازهری (م۳۷۰ق)، به کوشش محمد عوض، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۲۰۰۱م.
الثقات: ابن حبان (م۳۵۴ق)، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق.
جغرافیای حافظ ابرو: عبدالله حافظ ابرو (م۸۳۳ق)، به کوشش سجادی، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۵ش.
جغرافیة جزیرة العرب: عمر رضا کحاله، به کوشش احمد علی، مکه، مکتبة النهضة الحدیثه، ۱۳۸۴ق.
الجغرافیه: محمد زهری (م. قرن۶ق)، به کوشش حاج صادق، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۸۲ش.
دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش.
الدر الکمین: عمر بن فهد مکی (م۸۸۵ق)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۱ق.
رحلة ابن بطوطه: ابن بطوطه (م۷۷۹ق)، به کوشش تازی، رباط، المملکة المغربیه، ۱۴۱۷ق.
رحلة ابن جبیر: محمد بن احمد (م۶۱۴ق)، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۹۸۶م.
الرحلة الحجازیه: محمد لبیب بتنونی، قاهره، مکتبة الثقافه.
الرحلة السریة للعقید الروسی: عبدالعزیز دولتشین، بیروت، الدار العربیة للموسوعات، ۱۴۲۸ق.
الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم حمیری (م۹۰۰ق)، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، ۱۹۸۴م.
سفرنامه فرهاد میرزا: فرهاد میرزا (م۱۳۰۵ق)، به کوشش غلامرضا طباطبایی، تهران، مؤسسه علمی مطبوعاتی، ۱۳۶۶ش.
سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی: به کوشش مسعود گلزاری، تهران، فردوسی، ۱۳۶۲ش.
سفرنامه ناصر خسرو: ناصر خسرو (م۴۸۱ق)، تهران، زوّار، ۱۳۸۱ش.
سفرنامه‌های خطی فارسی: گروهی از نویسندگان، تهران، اختران، ۱۳۸۸ش.
سنن ابی‌داود: سجستانی (م۲۷۵ق)، به کوشش سعید اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
سنن الترمذی: ترمذی (م۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق.
السیرة النبویه: ابن هشام (م۲۱۳ق./۲۱۸ق)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق.
شاهد حضاره: مصطفی محمد محضار، عربستان، ۱۹۹۸م.
شفاء الغرام: محمد فاسی (م۸۳۲ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
الصحاح: جوهری (م۳۹۳ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
صورة الارض: محمد بن حوقل نصیبی (م۳۶۷ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۳۸م.
الضعفاء الکبیر: محمد عقیلی (م۳۲۲ق)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
العلل: احمد بن حنبل (م۲۴۱ق)، به کوشش وصی ‌الله، ریاض، دار الخانی، ۱۴۰۸ق.
العین: خلیل (م۱۷۵ق)، به کوشش مخزومی و سامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام): صدوق (م۳۸۱ق)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۴ق.
فتنة الوهابیه: احمد بن زینی دحلان، مرکز الابحاث العقائدیه.
فرهنگ اعلام جغرافیایی ـ تاریخی در حدیث و سیره نبوی: محمد محمد حسن شراب، ترجمه: شیخی، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
قلب الجزیزه: فؤاد حمزه، ریاض، مکتبة النصر الحدیثه، ۱۳۸۸ق.
الکافی: الکلینی (م۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
الکامل فی ضعفاء الرجال: عبدالله بن عدی (م۳۶۵ق)، به کوشش غزاوی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
کتاب المجروحین: ابن حبّان (م۳۵۴ق)، به کوشش محمود ابراهیم، مکه، دار الباز.
کشف الارتیاب: سید محسن امین (م۱۳۷۱ق)، به کوشش امین، مکتبة الحریس، ۱۳۸۲ق.
لسان العرب: ابن منظور (م۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
المحکم و المحیط الاعظم: علی بن اسماعیل بن سیده (م۴۵۸ق)، به کوشش هنداوی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۰م.
مرآة الحرمین: ابراهیم رفعت پاشا (م۱۳۵۳ق)، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۴۴ق.
المسالک و الممالک: ابراهیم فارسی اصطخری (م۳۴۶ق)، به کوشش الحسینی، وزارة الثقافة و الارشاد، ۱۳۸۱ق.
المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق.
معجم البلدان: یاقوت حموی (م۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
معجم دیوان الادب: اسحق فارابی (م۳۵۰ق)، به کوشش احمد مختار، قاهره، دار الشعب، ۱۴۲۴ق.
معجم ما استعجم: عبدالله بکری (م۴۸۷ق)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
المفصل: جواد علی، دار ساقی، ۱۴۲۴ق.
مکه مکرمه: السید مصطفی محمد محضار، جده، ۱۹۹۸م.
المناسک و اماکن طرق الحج: ابواسحق حربی (م۲۸۵ق)، به کوشش حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه، ۱۴۰۱ق.
منائح الکرم: علی بن تاج الدین سنجاری (م۱۱۲۵ق)، به کوشش المصری، مکه، جامعة‌ام القری، ۱۴۱۹ق.
المواعظ و الاعتبار: مقریزی (م۸۴۵ق)، به کوشش خلیل المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
الموسوعة العربیة العالمیه: مؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، ۱۴۱۹ق.
الموضوعات: ابن جوزی (م۵۹۷ق)، به کوشش عبدالرحمن، مدینه، المکتبة السلفیه، ۱۹۶۹م.
النجوم الزاهره: یوسف بن تغری بردی (م۸۷۴ق)، قاهره، به کوشش شلتوت و دیگران، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، ۱۳۹۲ق.
نخبة الدهر: محمد بن ابی‌طالب انصاری (م۷۲۷ق)، ترجمه: طبیبیان، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ش.
نزهة المشتاق: محمد ادریسی (م۵۶۰ق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۹ق.


۱. شراب، محمدحسن، المعالم الاثیره، ص۸۸.    
۲. زهری، محمد، الجغرافیه، ص۸۶.
۳. ازهری، محمد، تهذیب اللغه، ج۱۰، ص۲۴۷.    
۴. ابن سیده، علی بن اسماعیل، المحکم، ج۷، ص۱۸۴.    
۵. فارابی، اسحاق، معجم دیوان الادب، ج۳، ص۲۴.    
۶. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۴، ص۳۷۷، «جدد».
۷. بتنونی، محمدلبیب، الرحلة الحجازیه، ص۵.
۸. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۶، ص۹.    
۹. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۴۵۳.    
۱۰. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۳، ص۱۰۸.    
۱۱. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۳، ص۱۰۸.    
۱۲. ازهری، محمد، تهذیب اللغه، ج۱۰، ص۲۴۷، «جدد».    
۱۳. بکری، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم، ج۲، ص۳۷۱.    
۱۴. صباغ، محمد بن احمد، تحصیل المرام، ج۱، ۴۸۰.    
۱۵. بکری، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم، ج۱، ص۱۷.    
۱۶. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۲، ص۱۱۵.    
۱۷. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۷۹.
۱۸. شیروانی، زین العابدین، بستان السیاحه، ص۱۹۹.
۱۹. شراب، محمدحسن، المعالم الاثیره، ص۸۸.    
۲۰. مؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹.
۲۱. المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹-۲۳۲.
۲۲. عبدالغنی، عارف، مکة المکرمه، ص۱۱۶.
۲۳. ابن رسته اصفهانی، الاعلاق النفیسه، ص۸۷.    
۲۴. ابن جبیر، محمد بن احمد، رحلة ابن جبیر، ص۴۵.    
۲۵. ابن ‌بطوطه، محمد بن عبدالله، رحلة ابن ‌بطوطه، ج۱، ص۲۲۶.    
۲۶. بردی، یوسف بن تغری، النجوم الزاهره، ج۱۶، ص۳۵۳.    
۲۷.هاشمی، عمر بن فهد، الدر الکمین، ج۱، ص۱۳۳.    
۲۸. ابن فهد، عمر بن محمد، اتحاف الوری، ج۴، ص۶۴.    
۲۹. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۷۹.    
۳۰. ابن جبیر، محمد بن احمد، رحلة ابن جبیر، ص۴۸.    
۳۱. ریاض، مکتبة العبیکان، اطلس المملکة العربیه، ص۴۹.
۳۲. گروهی از نویسندگان، سفرنامه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۲۵۳.
۳۳. گروهی از نویسندگان، الموسوعة العربیه، ج۸، ص۲۳۰.
۳۴. فاکهی، محمد بن اسحاق، اخبار مکه، ج۳، ص۳۸.    
۳۵. جرجانی، عبدالله بن عدی، الکامل، ج۶، ص۱۷۹.    
۳۶. ابن جوزی، الموضوعات، ج۲، ص۵۱.    
۳۷. ابن حبان، محمد، المجروحین، ج۲، ص۱۳۳.    
۳۸. ابن جوزی، الموضوعات، ج۲، ص۵۱-۵۲.    
۳۹. فاکهی، محمد بن اسحاق، اخبار مکه، ج۳، ص۳۸.    
۴۰. فاکهی، محمد بن اسحاق، اخبار مکه، ج۳، ص۳۷.    
۴۱. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۶۵-۲۶۶.    
۴۲. شیخ طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۱۴۸-۱۴۹.    
۴۳. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۱۷.    
۴۴. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۶۹.    
۴۵. انصاری، محمد بن ابی‌طالب، نخبة الدهر، ص۳۳۵-۳۳۶.
۴۶. حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله، جغرافیای حافظ ابرو، ج۱، ص۲۱۳.
۴۷. المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹-۲۳۲.
۴۸. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۲، ص۱۱۵.    
۴۹. علی، جواد، المفصل، ج۲، ص۴۰.    
۵۰. ابن ‌بطوطه، محمد بن عبدالله، رحلة ابن ‌بطوطه، ج۲، ص۹۷.    
۵۱. حمیری، محمد بن عبدالمنعم، الروض المعطار، ص۱۵.
۵۲. ابن مجاور، یوسف، تاریخ المستبصر، ص۵۵.    
۵۳. ابن مجاور، یوسف، تاریخ المستبصر، ص۵۶-۵۷.    
۵۴. صباغ، محمد بن احمد، تحصیل المرام، ج۱، ص۴۷۹.    
۵۵. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۰۸.
۵۶. ابن جبیر، محمد بن احمد، رحلة ابن جبیر، ص۴۷-۴۸.
۵۷. ابن مجاور، یوسف، تاریخ المستبصر، ص۵۵.    
۵۸. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۸۷۴.    
۵۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص۶۳.    
۶۰. ابن ‌اثیر، علی بن ابی‌الکرم، اسد الغابه، ج۲، ص۴۰۶.    
۶۱. ابن مجاور، یوسف، تاریخ المستبصر، ص۵۶.    
۶۲. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۰۵.
۶۳. شراب، محمدحسن، المعالم الاثیره، ص۸۸.    
۶۴. شراب، محمدحسن، فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۲۱۲.    
۶۵. ابن فهد، عمر بن محمد، اتحاف الوری، ج۱، ص۲۱۴.    
۶۶. سخاوی، محمد بن عبد الرحمن، البلدانیات، ص۴۳.    
۶۷. ابن فهد، عمر بن محمد، اتحاف الوری، ج۲، ص۵۷۵.    
۶۸. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۲، ص۴۴۰.
۶۹. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۱۶.
۷۰. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۷.
۷۱. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۸.
۷۲. صبری باشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۸.    
۷۳. رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.
۷۴. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۸.
۷۵. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۹۶.    
۷۶. بردی، یوسف بن تغری، النجوم الزاهره، ج۱۶، ص۳۵۳.    
۷۷.هاشمی، عمر بن فهد، الدر الکمین، ج۱، ص۱۳۳.    
۷۸. ابن فهد، عمر بن محمد، اتحاف الوری، ج۴، ص۶۴.    
۷۹. فاکهی، محمد بن اسحاق، اخبار مکه، ج۴، ص۲۴۰.    
۸۰. فاکهی، محمد بن اسحاق، اخبار مکه، ج۴، ص ۲۹۰.    
۸۱. ابن فقیه، احمد بن محمد، البلدان، ص۵۳۶.    
۸۲. ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۹.    
۸۳. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۳۹.
۸۴. فرهاد میرزا، سفرنامه فرهاد میرزا، ص۱۲۹.
۸۵. رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۳۹.    
۸۶. ابن مجاور، یوسف، تاریخ المستبصر، ص۶۱.
۸۷. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۰.
۸۸. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۷۹.
۸۹. گروهی از نویسندگان، سفرنامه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۲۵۴.
۹۰. رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۳.
۹۱. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۷.
۹۲. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۵.
۹۳. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۷.
۹۴. ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹.    
۹۵. ابن جبیر، محمد بن احمد، رحلة ابن جبیر، ص۴۷-۴۸.    
۹۶. ابن ‌بطوطه، محمد بن عبدالله، رحلة ابن ‌بطوطه، ج۲، .
۹۷. صبری باشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۹.    
۹۸. رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.
۹۹. فارسی اصطخری، ابراهیم، المسالک و الممالک، ص۱۹.    
۱۰۰. ابن ‌حوقل، محمد، صورة الارض، ج۱، ص۳۱.
۱۰۱. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۹۵.
۱۰۲. ابن ‌بطوطه، محمد بن عبدالله، رحلة ابن ‌بطوطه، ج۲، ص۹۸.
۱۰۳. صبری باشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۸.    
۱۰۴. بورکهارت، جان لوییس، ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۸.    
۱۰۵. بورکهارت، جان لوییس، ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۹.
۱۰۶. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۹۱.
۱۰۷. ابن حبان، محمد، الثقات، ج۷، ص۱۹.    
۱۰۸. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۳۵.    
۱۰۹. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۵، ص۴۰۶.    
۱۱۰. سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج۲، ص۵۲۱.    
۱۱۱. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۵، ص۵۶.    
۱۱۲. ابن ماکولا، علی بن هبة الله، الاکمال، ج۲، ص۲۶۳.    
۱۱۳. عقیلی، محمد، ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۸۶.    
۱۱۴. ابن ماکولا، علی بن هبة الله، الاکمال، ج۲، ص۲۶۳.    
۱۱۵. سخاوی، محمد بن عبد الرحمن، البلدانیات، ص۱۵۸.    
۱۱۶. ابن جبیر، محمد بن احمد، رحلة ابن جبیر، ص۴۷.
۱۱۷. ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۹.
۱۱۸. ابن جبیر، محمد بن احمد، رحلة ابن جبیر، ص۴۷.
۱۱۹. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۱۳۹-۱۴۹.
۱۲۰. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۴۵۲-۴۵۳.
۱۲۱. ابن فهد، عمر بن محمد، اتحاف الوری، ج۴، ص۶۰۴.
۱۲۲. عبدالغنی، عارف، تاریخ امراء مکه، ص۳۸۳.
۱۲۳. غازی، عبدالله بن محمد، افادة الانام، ج۳، ص۷۵.
۱۲۴. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۱۹۲-۱۹۳.
۱۲۵. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۲۴.
۱۲۶. فاسی، محمد بن احمد، شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸.    
۱۲۷. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۲۹۹-۳۰۱.    
۱۲۸. سنجاری، علی بن تاج الدین، منائح الکرم، ج۳، ص۲۳۱.    
۱۲۹. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۴۴.
۱۳۰. ابن فهد، عمر بن محمد، اتحاف الوری، ج۴، ص۶۱۷.    
۱۳۱.هاشمی، عمر بن فهد، الدر الکمین، ج۱، ص۱۱۴.    
۱۳۲. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۵۱۴.    
۱۳۳. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۴۲۸.    
۱۳۴. ابن جبیر، محمد بن احمد، رحلة ابن جبیر، ص۴۷.    
۱۳۵. موسوی، رضی‌ الدین بن محمد، تنضید العقود، ج۲، ص۳۹۲.
۱۳۶. ابن فهد، عمر بن محمد، اتحاف الوری، ج۴، ص۵۹۰.    
۱۳۷. یمنی، عمارة بن علی، تاریخ الیمن، ص۱۲۷.
۱۳۸. سنجاری، علی بن تاج الدین، منائح الکرم، ج۳، ص۲۳۱.    
۱۳۹. کحاله، عمررضا جغرافیة جزیرة العرب، ص۱۴۱.
۱۴۰. دولتشین، عبدالعزیز، الرحلة السریه، ص۱۴۸.    
۱۴۱. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۵۱۴.    
۱۴۲. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص ۵۱۵.    
۱۴۳. دولتشین، عبدالعزیز، الرحلة السریه، ص۳۷۱.    
۱۴۴. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۴۶۰.    
۱۴۵. رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.
۱۴۶. فراهانی، محمدحسین، سفرنامه فراهانی، ص۱۶۶-۱۶۷.
۱۴۷. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۴۹۹.    
۱۴۸. امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۲۵.
۱۴۹. دحلان، احمد بن زینی، فتنة الوهابیه، ص۱۱-۱۲.    
۱۵۰. امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۲۵.
۱۵۱. دحلان، احمد بن زینی، فتنة الوهابیه، ص۱۲.    
۱۵۲. امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۳۰.
۱۵۳. دحلان، احمد بن زینی، فتنة الوهابیه، ص۱۱.    
۱۵۴. امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۳۵.
۱۵۵. دحلان، احمد بن زینی، فتنة الوهابیه، ص۱۴.    
۱۵۶. امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۳۹-۴۰.
۱۵۷. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۶۰۶-۶۰۷.
۱۵۸. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۳، ص۳۲۲.
۱۵۹. وهیم طالب، محمد، تاریخ الحجاز السیاسی، ص۳۰۹-۳۴۴.
۱۶۰. قلب الجزیره، ص۳۸۰-۳۸۲.
۱۶۱. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۷۰۸.    
۱۶۲. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۶۳۲.
۱۶۳. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۶۳۴.
۱۶۴. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۷۱۹.    
۱۶۵. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۷۳۶.    
۱۶۶. امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۵۲.
۱۶۷. امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۵۵.
۱۶۸. شوقی، ابوخلیل، اطلس التاریخ العربی، ص۵۳-۵۸.
۱۶۹. یعقوبی، احمد، البلدان، ص۱۵۴.    
۱۷۰. یعقوبی، احمد، البلدان، ص۱۵۴.    
۱۷۱. یعقوبی، احمد، البلدان، ص۱۵۴.
۱۷۲. فارسی اصطخری، ابراهیم، المسالک و الممالک، ص۱۹.    
۱۷۳. حمیری، محمد بن عبدالمنعم، الروض المعطار، ص۱۵۷.    
۱۷۴. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۷۹    .
۱۷۵. بورکهارت، جان لوییس، ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ۴۰.
۱۷۶. بورکهارت، جان لوییس، ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۹-۴۰.    
۱۷۷. رفعت پاشا، ابراهیم، مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۳.
۱۷۸. صبری باشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۷.    
۱۷۹. گروهی از نویسندگان، سفرنامه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۲۵۴.
۱۸۰. ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹.
۱۸۱. ناصر خسرو، ناصر بن خسرو، سفرنامه، ص۱۱۸.    
۱۸۲. ابن ‌حوقل، محمد، صورة الارض، ج۱، ص۳۱.    
۱۸۳. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۷۹.
۱۸۴. ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹.    
۱۸۵. حمیری، محمد بن عبدالمنعم، الروض المعطار، ص۱۵۷.    
۱۸۶. بورکهارت، جان لوییس، ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۹.    
۱۸۷. حمیری، محمد بن عبدالمنعم، الروض المعطار، ص۱۵۷.    
۱۸۸. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۱۰۴.    
۱۸۹. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۴۲.
۱۹۰. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص ۳۴۵.
۱۹۱. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۴۵۳.
۱۹۲. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۰۵.
۱۹۳. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۹۵-۹۶.
۱۹۴. حربی، ابواسحاق، المناسک، ص۶۵۵.
۱۹۵. مقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار، ج۱، ص۳۷۴.    
۱۹۶. ابن مجاور، یوسف، تاریخ المستبصر، ص۱۹.    
۱۹۷. فراهانی، محمدحسین، سفرنامه فراهانی، ص۱۶۶.
۱۹۸. یعقوبی، احمد، البلدان، ص۱۵۴.    
۱۹۹. مقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار، ج۱، ص۳۷۴.    
۲۰۰. فراهانی، محمدحسین، سفرنامه فراهانی، ص۱۶۶-۱۶۷.
۲۰۱. قزوینی، زکریا، آثار العباد، ص۱۱۶.    
۲۰۲. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۴، ص۴۶۶.    
۲۰۳. ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، ج۱، ص۱۵۷.    
۲۰۴. بکری، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم، ج۳، ص۸۰۲.    
۲۰۵. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۳، ص۳۵۱.    
۲۰۶. قزوینی، زکریا، آثار البلاد، ص۱۱۳.    
۲۰۷. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۴، ص۵۴۷.
۲۰۸. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، ص۷۳.    
۲۰۹. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۵۴۴.    
۲۱۰. طبری، علی بن عبد القادر، الارج المسکی، ص۱۵۳.    
۲۱۱. سنجاری، علی بن تاج الدین، منائح الکرم، ج۵، ص۱۹.
۲۱۲. صبری باشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین، ج۲، ص۸۱۸.
۲۱۳. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۴، ص۱۴۱-۱۴۳.
۲۱۴. دولتشین، عبدالعزیز، الرحلة السریه، ص۳۷۱.    
۲۱۵. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج۱، ص۴۶.
۲۱۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۸، ص۴۲.    
۲۱۷. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۱۴۱-۱۴۲.
۲۱۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۹، ص۳۴۶.    
۲۱۹. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۱۸۹.    
۲۲۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۹، ص۶۱۲.    
۲۲۱. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۲۹.    
۲۲۲. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۶۰.    
۲۲۳. کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۷.
۲۲۴. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۳۹۶.    
۲۲۵. صبری باشا، ایوب، موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۸.
۲۲۶. سباعی، احمد، تاریخ مکه، ص۵۳۴-۵۳۵.    
۲۲۷. بتنونی، محمدلبیب، الرحلة الحجازیه، ص۷۴.
۲۲۸. ریاض، مکتبة العبیکان، اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۵.
۲۲۹. ریاض، مکتبة العبیکان، اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۴ .
۲۳۰. المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹.
۲۳۱. محضار، محمدمصطفی، شاهد حضاره، ص۱۴۲.
۲۳۲. المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۳۱-۲۳۲.
۲۳۳. محضار، محمدمصطفی، شاهد حضاره، ص۱۴۲.
۲۳۴. عبدالغنی، عارف، مکة المکرمه، ص۱۳۷.
۲۳۵. المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۳۳۱-۳۳۲.
۲۳۶. المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹-۲۳۲.
۲۳۷. ریاض، مکتبة العبیکان، اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۳۱.
۲۳۸. ریاض، مکتبة العبیکان، اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۴.
۲۳۹. المؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹، ۲۳۲.
۲۴۰. بجنوردی و دیگران، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۷، ص۶۲۷-۶۳۳.



سیدعلی خیرخواه علوی، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «جده»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۶/۲۹.    


رده‌های این صفحه : جده | جغرافیای اسلامی | عربستان




جعبه ابزار