ثقلین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رابطه بین
اهلبیت پیامبر(علیهم السلام) و
قرآن کریم، رابطهای ریشهای و اساسی است. آنطور که از
روایات معصومین(ع) بر میآید اهلبیت
قرآن ناطق و قرآن بین دو جلد،
قرآن صامت میباشد.
اهلبیت ترکیبی اضافی از «
اهل» و «
بیت» و
فارسی شده «
اهل البیت» و برگرفته از قرآنکریم است.
«اهل الرجل» در
عرف و
لغت به معنای
خانواده و اعضای منزل
مرد مانند
همسر،
فرزند،
داماد،
خدمتکار و کسانی است که با وی زندگی میکنند. «بیت» نیز به معنای جای بیتوته و سکونت است و هرکس از خاندان و عائله در خانه با صاحب خانه به سبب،
نسب یا
دین پیوند داشته باشد، «اهلبیت» وی نامیده میشود.
در قرآن کریم واژه اهل در مواردی به کار رفته است که با توجه به
مضافٌ الیه آن، معانی متفاوتی از آن
اراده شده است؛
گاهی در معنای
عام آن به همه
خویشاوندان نزدیک شخص: «و اِن خِفتُم شِقاقَ بَینِهِما فَابعَثوا حَکَمـًا مِن اَهلِهِ».
و گاهی عامتر از آن به ساکنان یک
شهر: «رَبِّ اجعَل هـذا بَلَدًا ءامِنـًا وارزُق اَهلَهُ».
یا به صورت
خاص به
زوجه اطلاق شده است: «اِذ قالَ موسی لاَِهلِهِ اِنّی ءانَستُ نارًا».
گاهی نیز با
قرینه به افراد خاصی از
خاندان اطلاق گردیده است، چنانکه
قرآن درباره
فرزند نوح میفرماید: «اِنَّهُ لَیسَ مِن اَهلِکَ اِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صــلِح»؛
و این در برابر درخواست آن حضرت است: «اِنَّ ابنی مِن اَهلی واِنَّ وعدَکَ الحَقُّ».
واژه اهلبیت سه بار در قرآن به کار رفته است:
در
داستان موسی، آنگاه که وی
نوزاد بود و
خواهرش به خاندان
فرعون گفت: آیا شما را بر خانوادهای
راهنمایی کنم که برای شما از وی
سرپرستی کنند: «هَل اَدُلُّکُم عَلی اَهلِ بَیت یَکفُلونَهُ لَکُم».
در داستان
ابراهیم، آنگاه که همسرش از
بشارت ملائکه به شگفتی آمد و
فرشتگان به او گفتند:
رحمت خدا و
برکات او بر شما خاندان باد: «رَحمَتُ اللّهِ و بَرَکـتُهُ عَلَیکُم اَهلَ البَیتِ».
در آنجا که با
ضمیرهای مؤنث توصیههایی به
همسران پیامبر شده و یکباره در خطاب به پیامبر از اهل بیتی سخن میگوید که با ضمیر
مذکر از آنان یاد شده است: «اِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ ویُطَهِّرَکُم تَطهیرا».
مقصود از «اَهلَالبَیت» در این
آیه «
اصحاب کساء» یعنی
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)،
علی،
فاطمه،
حسن و
حسین(علیهم السلام)هستند. این
نظریه از سوی جمعی از
صحابه، برخی از
مفسران اهل سنّت و همه
مفسران شیعه مطرح شده و مستند به
شواهد و
روایات فراوانی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) و صحابه و به ویژه برخی همسران پیامبر است.
بنابراین «
اهلالبیت» تعبیری قرآنی است و در
احادیث پیامبر(صلی الله علیه وآله) بر گروهی خاص از وابستگان او اطلاق شده است.
درباره اهلبیت و
جایگاه و
فضیلت آنان
آیات دیگری نیز فرود آمده که نشان میدهد اینان در
جامعه اسلامی از مرتبهای خاص برخوردارند؛ مانند آیات:
مباهله،
مودّت،
اکمال،
لیلة المبیت،
«
هل اَتی»،
اطعام،
«
کونوا مَعَ الصّدِقین»،
«
الصِّراطَ المُستَقیم»،
و آیات دیگری که بر اهلبیت(علیهم السلام) تطبیق شده است.
بخشی از این آیات تنها بیانگر
فضیلت اهلبیت نیست، بلکه در
مقام بیان جایگاه آنان در
جامعه به لحاظ
مرجعیت علمی و
دینی و
حفاظت از
رسالت است، زیرا
آیه تطهیر طهارت و
عصمت آنان از
گناه و
خطا را نشان داده و آیه مباهله
علی بن ابیطالب، نخستین
امام از اهلبیت را همانند پیامبر معرفی کرده و در
آیه اکمال،
کمال و تداوم
دین به
مرجعیت اهلبیت دانسته شده، افزون بر این در
روایات رسیده از
پیامبر(صلی الله علیه وآله)، اهلبیت(علیهم السلام)
مصداق حبل الله (
ریسمان الهی) در آیه «واعتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَمیعـًا ولا تَفَرَّقوا»،
اهلالذکر در آیه «فَسـَلوا اَهلَ الذِّکرِ اِن کُنتُم لا تَعلَمون»
اولیالأمر در آیه «اَطیعُوا اللّهَ و اَطیعُوا الرَّسولَ واُولِی الاَمرِ مِنکُم»،
و
ولیّ در
آیه ولایت: «اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ ورَسولُهُ والَّذینَ ءامَنوا اَلَّذینَ یُقِیمونَ الصَّلوةَ ویُؤتونَ الزَّکوةَ وهُم رکِعون»
معرفی شدهاند.
این
آیات و
روایات چنین جمعبندی شده است که چون در
حدیث متواتر ثقلین پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)
تمسک به قرآن و اهلبیت را
عامل هدایت و
مانع گمراهی و آنان را
همتای قرآن و در برخی
روایات ثقل اصغر معرفی کرده و در موارد متعدّد همچون
حدیث سفینه آنان را
کشتی نجات امت قرار داده است، روشن میشود که
پیوند میان قرآن و اهلبیت(علیهم السلام)ناگسستنی و
پیروی از آنان و بهرهگیری از دانشهای بیپایانشان ضروری، بلکه نقش آنان در
تبیین و
تفسیر معارف قرآن حیاتی است، چنان که در ذیل حدیث ثقلین آمده است: «ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا أبداً = اگر به
کتاب خدا و
عترت او چنگ بزنید هرگز گمراه نخواهید شد»، در نتیجه وجود اهلبیت در کنار قرآن به معنای گرامی داشتن آنان و چنگ زدن به ریسمان و گرفتن راهنمایی از آنان است.
آیات و
روایات یاد شده پیوند ژرف عترت(علیهم السلام)با قرآن و ضرورت مراجعه به آنان را روشن میسازد.
نکتهای که اشاره به آن ضروری مینماید، تعیین
مشخصات اهلبیت است. در
منابع اهل سنت همتایی عترت با قرآن و نیز
عصمت آنان کم و بیش مطرح شده و حتی پیوند ژرف عترت با قرآن آمده است؛ لیکن اختلاف در تعیین
مصداق اهلبیت است. در
روایات شیعه اثنی عشری شمار جانشینان و
خلفای پیامبر به وضوح ۱۲ تن معرفی شده و به برخی از ویژگیهای آنان نیز اشاره شده است.
در مقاله حاضر
مقصود از اهلبیت، پیامبر(صلی الله علیه وآله)،
فاطمه زهرا(علیها السلام)و ۱۲ نفر
جانشینان آن حضرت هستند که در
روایات معرفی شدهاند.
امام خمینی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
اهلبیت (علیهمالسّلام) را مرجع دینی امت اسلامی و وسایل شناخت و راه عبودیت خدا دانسته و تاکید دارد که
مقصود از
صراط مستقیم در برخی آیات الهی، اهلبیتاند.
ایشان برای مرجعیت اهلبیت با استناد به آیه
(یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ) تصریح کرده است که
مقصود از صادقین محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اهلبیت آن حضرتاند.
همچنین از نگاه ایشان مراد از اهل ذکر در آیه
(فَاسْاَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِ) اهلبیتاند.
امام خمینی با استناد به
روایات،
مقصود از امت وسط در آیه
(وَکَذٰلِکَ جَعَلناکُم اُمَّةً وَسَطًا) را نیز اهلبیت میداند و با استفاده از
روایات، آنان را راه و طریق وسط بهدوراز افراطوتفریط و غلو و تقصیر شمرده است که مردم باید افکار و اخلاق و اعمال خود را با آنان مطابقت دهند و نیز ائمه میزان سنجش اعمال هستند و افراد تندرو (غالی) و نیز افراد عقبمانده (مقصر) باید افکار و رفتار خود را مطابق برنامههای ائمه (علیهمالسّلام) تصحیح کنند.
امام خمینی در تفسیر آیه
(اَفَمَن یَمْشِی مُکِبًّا عَلَی وَجْهِهِ) افراد گمراه و به روی افتاده را به مخالفان اهلبیت (علیهمالسّلام) و راه مستقیم را به ائمه تفسیر کرده است و همین نکته را از جمله «انتم السبیل الاعظم و الصراط الاقوم» که در زیارت جامعه آمده، برداشت کرده است.
ایشان برای
مرجعیت دینی اهلبیت (علیهمالسّلام) به حدیث ثقلین نیز استناد و از جمله «لن یفترقا حتی یردا علی الحوض» برداشت کرده است که قرآن و اهلبیت (علیهمالسّلام) از یکدیگر تفکیکناپذیرند و ائمه مفسر و شارح قرآناند و مهجوریت هر یک از قرآن و عترت را مهجوریت دیگری میداند. امام خمینی معتقد است اهلبیت پیامبر (علیهمالسّلام) در طول حیات فردی و اجتماعی خود به صورت دائمی در حال جهاد بودند و افزون بر مجاهدتها و ریاضتهای معنوی که بالاتر از طاقت انسان عادی است، برای حفظ اسلام و مبارزه با الحاد کوششهای فراوانی میکردند. امام خمینی اهلبیت (علیهمالسّلام) را حافظ و مروجان قرآن شمرده است.
برای آشنائی بیشتر به مقالات زیر مراجعه شود:
اوصاف مشترک اهل بیت و قرآناهل بیت و علوم قرآنقرآن از منظر اهل بیتنسبت اهل بیت و قرآن
•
دانشنامه موضوعی قرآن. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.