تبری مشرکان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مشرکان از
اعمال و
کردار پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و همچنین از پیروان گمراه خویش اظهار تبری و بیزاری میکنند و در مقابل مشرکان پیرو نیز آرزوی بازگشت به
دنیا برای تبری از سران
شرک و مخالفت کردن با آنان را دارند.
مشرکان، از
اعمال و
کردار پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بیزاری میجویند:
وان کذبوک فقل لی عملی ولکم عملکم انتم بریـون ممآ اعمل وانا بریء مما تعملون.
و اگر تو را
تکذیب کردند، بگو: «
عمل من برای من، و عمل شما برای شماست! شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام میدهید بیزارم!»
در این
آیات بحثی که در آیات گذشته در زمینه
انکار و
تکذیب لجوجانه مشرکان گذشت هم چنان دنبال میشود:
در نخستین آیه، طریق جدیدی برای مبارزه به پیامبر صلیاللهعلیهوآله
تعلیم داده، میگوید: اگر آنها تو را تکذیب کنند به آنان بگو عمل من برای من و عمل
شما برای خودتان باشد (و ان کذبوک فقل لی عملی و لکم عملکم). شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید، و من هم از اعمال شما بیزارم (انتم بریئون مما اعمل و انا بری ء مما تعملون). این اعلام بیزاری و بی اعتنایی که توام با
اعتماد و
ایمان قاطع به
مکتب خویشتن است، اثر روانی خاصی، مخصوصا در منکران لجوج، دارد، و به آنها میفهماند که هیچ اصرار و اجباری در مورد قبول و پذیرش آنها نیست، آنها با عدم
تسلیم در مقابل
حق، خود را به محرومیت میکشانند و تنها به خویشتن ضرر میزنند.
نظیر این تعبیر در آیات دیگر
قرآن نیز آمده است، همانگونه که در
سوره کافرون میخوانیم لکم دینکم و لی دین:
آئین شما برای خودتان آئین من هم برای خودم. و از این بیان روشن میشود که محتوای اینگونه آیات هیچگونه منافاتی با دستور
تبلیغ یا
جهاد در برابر مشرکان ندارد، تا بخواهیم این آیات را منسوخ بدانیم، بلکه همانگونه که گفته شد این یک نوع
مبارزه منطقی از طریق بی اعتنایی در برابر افراد
لجوج و
کینه توز است.
بازگشت به
دنیا برای تبری از سران
شرک و مخالفت کردن با آنان، آرزوی مشرکان پیرو در صحنه
قیامت است:
وقال الذین اتبعوا لو ان لنا کرة فنتبرا منهم کما تبرءوا منا...
و (در این هنگام) پیروان میگویند: «کاش بار دیگر به دنیا بر میگشتیم، تا از آنها (پیشوایان گمراه) بیزاری جوییم، آن چنان که آنان (امروز) از ما بیزاری جستند!... .
پیروان گمراه که بی وفایی معبودان خود را چنین آشکارا میبینند برای تسلی دل خویشتن میگویند: ای کاش ما بار دیگر به دنیا باز میگشتیم تا از آنها تبری جوییم، همانگونه که آنها امروز از ما تبری جستند! (و قال الذین اتبعوا لو ان لنا کرة فنتبرا منهم کما تبرؤا منا). اما چه
سود که کار از کار گذشته و بازگشتی بسوی دنیا نیست نظیر همین سخن در
سوره زخرف به
چشم میخورد (حتی اذا جاءنا قال یا لیت بینی و بینک بعد المشرقین فبئس القرین).
او هنگامی که در قیامت در محضر ما حضور مییابد به
رهبر گمراه کننده خود میگوید کاش میان من و تو فاصله میان
مشرق و
مغرب بود!
و در پایان آیه میفرماید: آری، این چنین خداوند اعمالشان را به صورت مایه
حسرت به آنها نشان میدهد (کذلک یریهم الله اعمالهم حسرات علیهم). و آنها هرگز از
آتش دوزخ خارج نخواهند شد (و ما هم بخارجین من النار).
آری آنها جز اینکه حسرت بخورند چه میتوانند انجام دهند. حسرت بر اموالی که فراهم کردند، و بهره آن را دیگران بردند، حسرت بر امکانات فوق العادهای که برای رستگاری و نجات در
اختیار داشتند و از
دست دادند، حسرت بر
عبادت معبودانی بی عرضه و بی
ارزش بجای عبادت خداوند قادر متعال. اما حسرتی بیهوده، چرا که نه موقع عمل است و نه جای جبران، بلکه تنها هنگام مجازات است و دیدن نتیجه اعمال!
سردمداران شرک، از پیروان گمراه خویش تبری میجویند:
اذ تبرا الذین اتبعوا من الذین اتبعوا وراوا العذاب وتقطعت بهم الاسباب• وقال الذین اتبعوا لو ان لنا کرة فنتبرا منهم کما تبرءوا منا...
در آن هنگام، رهبران (گمراه و گمراه کننده) از پیروان خود، بیزاری میجویند و
کیفر خدا را مشاهده میکنند و دستشان از همه جا کوتاه میشود.
و (در این هنگام) پیروان میگویند: «کاش بار دیگر به دنیا برمی گشتیم، تا از آنها (پیشوایان گمراه) بیزاری جوییم، آن چنان که آنان (امروز) از ما بیزاری جستند! (آری،) خداوند این چنین اعمال آنها را به صورت حسرت زایی به آنان نشان میدهد و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد!
قال الذین حق علیهم القول ربنا هـؤلاء الذین اغوینا اغوینـهم کما غوینا تبرانا الیک ما کانوا ایانا یعبدون.
گروهی (از معبودان) که فرمان
عذاب درباره آنها مسلم شده است میگویند: «پروردگارا! ما اینها (عابدان) را گمراه کردیم (آری) ما آنها را گمراه کردیم همان گونه که خودمان گمراه شدیم ما از آنان به سوی تو بیزاری میجوییم آنان در
حقیقت ما را نمیپرستیدند (بلکه
هوای نفس خود را پرستش میکردند)!»
قال الذین حق علیهم القول ربنا هؤلاء الذین اغوینا اغویناهم کما غوینا، الههای که
مشرکین آنها را شرکای خدای سبحان میپنداشتند دو صنف بودند، یک صنف
بندگان گرامی
خدا بودند، از قبیل
ملائکه مقرب، و
عیسی بن مریم علیهالسّلام و صنف دیگر یاغیان
جن، و گردنکشان انس، که ادعای
الوهیت کردند، مانند
فرعون و
نمرود و غیر آن دو، و خدای سبحان هر کسی هم که در باطل اطاعت شود، ملحق به آنان کرده مانند
ابلیس، و شیطانهایی که قرین انسانها میشوند، و پیشوایان
ضلالت، و آنهایی که مورد نظر آیه مورد بحث هستند از صنف دوم میباشند، چون صنف اول که ملائکه و عیسی بن مریم علیهالسّلام هستند، کسی را اغواء نکردهاند، و آیه مورد بحث سخن از اغواء به میان آورده و فرموده که: پیشوایان شرک گفتند که ما آنان را اغواء کردیم و از
عبادت آنان بیزاریم. پس مراد از الذین حق علیهم القول، که از مشرکین بیزاری میجویند، پیشوایان شرکند، هر چند که مشرکین هم مصداق الذین حق علیهم القول، هستند، و عذابشان حتمی است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۳۲۸، برگرفته از مقاله «تبری مشرکان».