تبدل حج و عمره به همدیگر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تبدل
حج و
عمره به همدیگر یکی از اصطلاحات
علم فقه میباشد. هر سه نوع حج یعنی
تمتع،
افراد و
قران و دو نوع عمره یعنی
عمره مفرده و
عمره تمتع ممکن است به همدیگر تبدیل شوند مثلا حج تمتع گاهی به حج مفرده یا به عمره مفرده تبدیل میشود.
نظرات مهم فقهای
شیعه و
اهل سنت در صورتهای مختلف این بحث در این مقاله ذکر شده است.
تبدّل از ریشه «ب ـ د ـ ل» به معنای تبدیل شدن و تغییر یافتن است.
مقصود از تبدل حج به عمره یا تبدل عمره به حج، تبدیل شدن هر یک از این دو عمل عبادی از یکگونه به گونه دیگر یا از حج به عمره یا بر عکس، پیش از پایان یافتن آن کار است.
در منابع فقهی، گاه با واژگانی همچون فسخ،
عدول
و انقلاب
به این موضوع اشاره شده است.
تبدیل حج و عمره به یکدیگر یا تبدیل هر یک از آن دو از یکگونه به گونه دیگر، گاه به شکل غیر اختیاری و گاهی به صورت ارادی و اختیاری صورت میپذیرد و این، گاه
واجب است و گاه غیر واجب. از جمله سببهای تبدّل حج و عمره، برتری یکگونه از مناسک بر دیگری و یا ضرورت است، مانند نرسیدن در هنگام مقرّر برای انجام دادن یکگونه از
مناسک. از موارد مهم تبدّل حج و عمره، تبدیل شدن آن در
حج نیابتی است. اگر کسی به نیابت از دیگری به حج یا عمره رود، نباید از نوع حجی که انجام آن برایش شرط شده، به گونهای دیگر عدول کند، مگر اینکه حج او
مستحب باشد و به گونهای برتر از حج عدول کند.
اقسام مهم تبدّل عبارتند از: ۱. تبدیل حج به عمره مفرده. ۲. تبدیل عمره تمتع به حج افراد. ۳. تبدیل حج افراد به عمره تمتّع. ۴. تبدیل حج قران به عمره تمتّع. ۵. تبدیل عمره تمتع به حج قران. ۶. تبدیل حج افراد و قران به عمره مفرده. ۷. تبدیل عمره مفرده به عمره تمتّع. ۸. اشتراط تبدیل حج به عمره. ۹. تبدیل حج هنگام فراموشی نوع آن، پس از
احرام. ۱۰. تبدیل
حج مستحب به
حج واجب.
بر پایه منابع تاریخی
و روایی،
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در
حجة الوداع به آن دسته از اصحاب که همراه خود
قربانی نیاورده بودند، دستور فرمود که حج اِفراد خود را به عمره تمتع تبدیل کنند. برخی
صحابه مانند
عمر بن خطاب با این دستور مخالفت کردند.
نیز آوردهاند که
امام حسین (علیهالسلام) در هشتم
ذیحجه سال ۶۰ق در
مکه احرام حج خود را به عمره تبدیل کرد و با انجام دادن
طواف و
سعی و
تقصیر، از
احرام بیرون شد و حرکت به سوی
عراق را آغاز کرد.
گاه نیز درگیریهای ایام حج باعث ناتمام ماندن حج و بیرون آمدن حج
گزاران از
احرام حج با تبدیل حج به عمره شده است.
موضوع تبدّل حج و عمره در جوامع فقهی در ابواب حج یاد شده است.
فقیهان امامی
به پشتوانه
آیه ۱۹۶
سوره بقره و
احادیث برآنند که کسی که نوعی از حج یا عمره بر او تعین یافته است، در اصل نمیتواند از آنگونه حج یا عمره عدول کند. فقیهان
شافعی و
مالکی و
حنفی نیز به پشتوانه
روایات در وضع عادی تبدیل حج یا عمره را پس از
احرام جایز ندانستهاند.
فقیهان
حنبلی تبدیل حج به عمره تمتع را جایز دانستهاند؛ اما تبدیل عمره به حج را جایز نشمردهاند.
با وجود این، گاه تبدیل حج یا عمره به طور
اختیاری یا از باب ضرورت تجویز شده است.
مهمترین مصداقهای تبدل عبارتند از:
فقیهان امامی،
حنبلی،
برخی فقیهان مالکی
و اندکی از حنفیان
به پشتوانه احادیث
برآنند که اگر کسی پس از
احرام، به
وقوف در عرفات و
مشعر یا تنها به وقوف در عرفات
هنگام ویژه آن نرسد، باید حج خود را تبدیل به عمره مفرده کند و پس از
طواف و
سعی از
احرام بیرون شود. در برابر، در باور فقیهان شافعی
و بر پایه دیدگاه مشهور حنفیان
و برخی فقیهان مالکی
تحلل و بیرون آمدن از
احرام با اعمال عمره (طواف، سعی و
حلق) صورت میگیرد؛ ولی حج به عمره تبدیل نمیگردد.
نیز در باور فقیهان امامی، اگر محصور پس از فرستادن
قربانی از
بیماری بهبود یابد و با احتمال درک حج به حج
گزاران بپیوندد، ولی به وقوف نرسد، در صورت ذبح نکردن قربانی ـ و در باور برخی، حتی در صورت
ذبح قربانی حج او به عمره مفرده تبدیل میشود.
به باور شماری از فقیهان امامی، اگر وقوف در عرفات به مقتضای حکم قاضی اهل سنت در روزی انجام شود که در باور
امامیان قطعاً
روز عرفه نیست، در صورتی که امکان وقوف اضطراری در
مزدلفه (هر چند ازآنرو که بر خلاف
تقیه به شمار میرود) نباشد، حج تمتع به عمره مفرده تبدیل میشود.
در این صورت، حج
گزار اگر در طول سال آینده
استطاعت حج پیدا کند یا از پیش حج بر عهده او مستقر باشد، در سال بعد باید حج را به جا آورد.
پشتوانه این سخن، افزون بر روایات عام دلالتگر بر تقیه،
حدیثی از
امام صادق (علیهالسلام) است.
بر پایه نظر مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث
هرگاه کسانی که وظیفه آنها حج تمتع است، به علتهایی مانند ضرورت یا امکان وقوع
عادت ماهانه برای زنان، از نرسیدن به وقوف اختیاری در عرفات بیم داشته باشند، باید حج تمتع را به حج افراد تبدیل کنند و حج افراد به جای آورند.
اگر حج یاد شده
حجة الاسلام باشد، پس از حج افراد،
عمره افراد نیز باید به جای آورده شود.
اندکی از فقیهان به پشتوانه برخی احادیث
در باره
حائض به تبدیل عمره تمتع به حج افراد باور ندارند؛ بلکه پس از گزاردن سعی عمره تمتع و مناسک حج، انجام دادن قضای
طواف را پس از پایان مناسک واجب شمردهاند.
در باره
وجوب و جواز عدول ابتدایی از عمره تمتع به حج افراد برای کسانی که وظیفهشان تمتع بوده و پیش از آغاز مناسک عمره تمتع میدانند که به وقوف عرفات نمیرسند، در فقه امامی سخنان گوناگون به چشم میخورد. برخی آن را لازم و کفایتگر از حجة الاسلام
؛ گروهی جایز؛ و شماری ممنوع و غیر کفایتگر از حجة الاسلام دانستهاند.
عدول از عمره تمتع به افراد در حج مستحب هم لازم است؛ ولی گزاردن عمره مفرده پس از آن، در باور بیشتر فقیهان واجب نیست
هرچند برخی آن را واجب شمردهاند.
در فرض تاخیر عمدی
احرام عمره تمتع یا تاخیر عمدی مناسک آن بدانگونه که فرصت گزاردن مناسک حج تمتع از میان برود، نیز عدول از نیت عمره به حج افراد واجب است و
احرام
گزار باید پس از حج افراد، عمره مفرده و در سال بعد حج تمتع را به جای آورد.
به فتوای برخی فقیهان امامی، اگر کسی طواف عمره تمتع را در حجة الاسلام از درون
حجر اسماعیل انجام دهد و پس از تقصیر و بیرون آمدن از
احرام، بطلان طواف عمره را دریابد، حج او به حج افراد تبدیل میشود و باید از آن پس، عمره مفرده و در سال بعد حج تمتع به جای آورد.
ترک عمدی تقصیر در عمره تمتع نیز از جمله موارد تبدیل عمره تمتع به حج افراد است.
در باور مشهور امامیان، به پشتوانه احادیث
اگر تلبیه حج تمتع، به عمد پیش از تقصیر عمره تمتع گفته شود، عمره تمتع باطل و حج تمتع تبدیل به حج افراد میگردد.
در برابر، برخی به دلیل ممنوع بودن ادخال حج بر عمره پیش از تحلل از عمره، به این تبدّل باور ندارند. در باور آنان،
احرام دوم (
احرام حج تمتع)
باطل است و عمره
گزار باید دیگر بار برای حج تمتع
محرم شود.
شیخ طوسی به پشتوانه روایات باور دارد که در صورت «
احصار» (بیمار شدن
احرام
گزار و ناتوانی او از گزاردن مناسک حج یا عمره)
یا «
صدّ» (پیشگیری دشمن از ورود
احرام
گزار به مکه و یا جلوگیری از وقوف او در مشعر یا عرفات)
حج
گزار حج خود را به عمره تبدیل میکند و با شرطهایی از
احرام بیرون میشود.
فقیهان امامی به پشتوانه احادیث
تبدیل حج افراد به عمره تمتع و عدول از افراد به تمتع را جایز شمردهاند، مشروط بر آنکه حج افراد برای حج
گزار، حجة الاسلام یا واجب معین نباشد
و نیز پس از طواف و سعی حج افراد،
تلبیه گفته نشود.
شماری از فقیهان عدول را در حج واجب در صورت وجود ضرورت، مانند ترس از وجود دشمن یا وقوع عادت ماهانه، جایز شمردهاند.
اندکی از فقیهان حکم حج قضاء را در این تبدیل مانند حج اداء میدانند.
حنبلیان به پشتوانه سخن
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در
حجة الوداع در باره تبدیل حج همراهان از افراد به تمتع
به
استحباب این تبدیل بهگونه مطلق باور دارند.
شافعیان، مالکیان و حنفیان به پشتوانه روایات دیگر
آن فرمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را ویژه
صحابه دانسته و مخاطب آن را دیگر مسلمانان نشمردهاند و از این رو، این تبدیل را برای آنان جایز نمیدانند.
فقیهان امامی به پشتوانه سیره پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در حجة الوداع که قربانی همراه داشت و در نتیجه، حج قران خود را به حج یا عمره دیگر تبدیل نفرمود،
تبدیل حج قران به عمره تمتع را جز در حال اضطرار جایز نمیدانند،
خواه حج قران واجب باشد و خواه مستحب.
در صورت از میان رفتن قربانی در حج قران، برخی به پشتوانه فقدان قربانی، به جواز تبدیل حج قران به عمره تمتع باور دارند و شماری دیگر بر پایه «اصل عدم جواز تبدیل» این کار را جایز ندانستهاند.
حنبلیان به پشتوانه سخن پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در حجة الوداع
برآنند که در صورت همراه نداشتن قربانی، تبدیل حج قران (بر پایه تعریف خود از این حج) به عمره تمتع مستحب است.
حنفیان
و برخی حنبلیان
برآنند که اگر عمره
گزار متمتع همراه خود قربانی بیاورد، با انجام دادن عمره تمتع از
احرام بیرون نمیرود؛ بلکه عمره تمتع او به حج قران تبدیل میگردد. از این رو، وی تنها پس از انجام دادن حج قران در روز دهم
ذیحجه، از
احرام بیرون میشود. پشتوانه آنان این است که همراه آوردن قربانی در حج، به حج قران اختصاص دارد و تحلّل از آن با ذبح یا نحر قربانی تحقق مییابد.
در باور برخی فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث
اگر پس از گزاردن طوافی که در حج قران و افراد بر وقوف در عرفات مقدم شده، حتی طواف مستحب،
تلبیه تجدید نگردد، حج باطل میگردد و به عمره مفرده تبدیل میشود.
البته برخی به این تبدیل باور ندارند
و اندکی از آنها این تبدیل را ویژه حج افراد میشمرند و شامل حج قران نمیدانند.
نیز در باره تبدیل حج افراد به عمره مفرده در حال اختیار، در فقه امامی دو دیدگاه یاد شده است: جواز و عدم جواز.
بر پایه دیدگاه مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث
تبدیل عمره مفرده به عمره تمتع، مشروط به وقوع
احرام عمره مفرده در ماههای حج، جایز است.
برخی فقیهان تلبیه نگفتن حج
گزار پس از
طواف و
سعی را هم شرط کردهاند.
شماری از فقیهان امامی، تبدیل عمره مفرده به عمره تمتع را تنها در عمره مستحب جایز شمردهاند، نه در عمره واجب.
تنها شیخ طوسی بهگونه مطلق این تبدیل را جایز دانسته است.
فقیهان امامی
و شافعی
و حنبلی
به پشتوانه احادیث
برآنند که شرط کردن تبدیل حج به عمره در صورت پیدایش مانع از پایان آن، برای
احرام
گزار مستحب است. برخی از فواید این اشتراط در فقه امامی عبارتند از:
استحباب نفسی این اشتراط، واجب نبودن قضای حج فوت شده، واجب نبودنِ فاصله انداختن میان
عمره تمتع و
عمره مفرده.
فقیهان شافعی
و مالکی
و حنفی
برآنند که اگر
احرام
گزار پس از
احرام فراموش کند که
احرام او برای چهگونه حج یا عمرهای بوده، باید حج یا
عمره پیشین را به
حج قران تبدیل کند. به باور فقیهان
اهل سنت، در حج قران، حج و عمره با یک
احرام صورت میگیرد. ولی فقیهان حنبلی در این حال، عدول به هرگونه حج یا عمره را برای
احرام
گزار جایز دانستهاند و برآنند که اگر این فراموشی یا شک پس از طواف حاصل شود، تنها عدول به عمره جایز است.
بر پایه فقه امامی، هر شخص
احرام
گزار بر حسب آفاقی بودن یا نبودن، مکلّف به گونهای خاص از انواع حج است
و حق
تخییر ندارد. بنابراین، چنین بحثی در فقه امامی زمینه ندارد. این ازآنرو است که در صورت فراموشی نوع حج یا عمره پس از
احرام، هر
مکلّف به وظیفه خود عمل خواهد کرد.
فقیهان
شافعی و
حنبلی و برخی فقیهان
امامی به پشتوانه ادلّهای از جمله
احادیث و وجوب فوری حج، باور دارند که اگر کودک نابالغ در اثنای حج (به باور امامیان، پیش از
وقوف در مشعر)
بالغ شود، حج او که هنگام
احرام،
مستحب بوده، به
حج واجب تبدیل و
حجة الاسلام شمرده میشود.
۱. الارشاد: مفید (م ۴۱۳ق)، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
۲. الاستبصار: طوسی (م ۴۶۰ق)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
۳. الاستذکار: ابن عبدالبر (م ۴۶۳ق)، به کوشش سالم عطا و محمد معوض، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۰م.
۴. استفتائات جدید حج: میرزا جواد تبریزی، قم.
۵. البحر الرائق: ابونجیم مصری (م ۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
۶. البدایة و النهایه: ابن کثیر (م ۷۷۴ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
۷. بدائع الصنائع: علاء الدین کاسانی (م ۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
۸. بلغة السالک: احمد صاوی، به کوشش محمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
۹. التاج و الاکلیل لمختصر خلیل: محمد بن یوسف عبدری (م ۸۹۷ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۸ق.
۱۰. تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: ذهبی (م ۷۴۸ق)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
۱۱. تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): طبری (م ۳۱۰ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق.
۱۲. تاویل الدعائم: نعمان مغربی (م ۳۶۳ق)، به کوشش اعظمی، قاهره، دار المعارف.
۱۳. تبصرة المتعلمین: علامه حلی (م ۷۲۶ق)، به کوشش حسینی و یوسفی، تهران، فقیه، ۱۳۶۸ش.
۱۴. تذکرة الفقهاء: علامه حلی (م ۷۲۶ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۴ق.
۱۵. تعالیق مبسوطة علی العروة الوثقی: محمد اسحق الفیاض، انتشارات محلاتی.
۱۶. تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیله: فاضل موحد لنکرانی (م ۱۴۲۸ق)، بیروت، دار التعارف للمطبوعات.
۱۷. توضیح المناسک: محمدحسن مرتضوی لنگرودی (م ۱۴۲۶ق)، قم، دفتر حضرت آیتالله لنگرودی، ۱۴۲۳ق.
۱۸. تهذیب الاحکام: طوسی (م ۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
۱۹. جامع المقاصد: کرکی (م ۹۴۰ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۱ق.
۲۰. جواهر الکلام: نجفی (م ۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۲۱. حاشیة الدسوقی: دسوقی (م ۱۲۳۰ق)، دار احیاء الکتب العربیه.
۲۲. الحدائق الناضره: یوسف بحرانی (م ۱۱۸۶ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
۲۳. حواشی الشروانی و العبادی: شروانی (م ۱۳۰۱ق) و عبادی (م. ۹۹۴ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۲۴. الخلاف: طوسی (م ۴۶۰ق)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
۲۵. الدروس الشرعیه: شهید اول (م ۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
۲۶. دعائم الاسلام: نعمان مغربی (م ۳۶۳ق)، به کوشش فیضی، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق.
۲۷. ذخیرة المعاد: محمد باقر سبزواری (م ۱۰۹۰ق)، آل البیت.
۲۸. الروضة البهیة فی شرح اللمعه: شهید ثانی (م ۹۶۵ق)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق.
۲۹. ریاض المسائل: سید علی طباطبائی (م ۱۲۳۱ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۲ق.
۳۰. سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م ۲۷۵ق)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق.
۳۱. سنن ابیداود: سجستانی (م ۲۷۵ق)، به کوشش سعید اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
۳۲. سنن الترمذی: ترمذی (م ۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق.
۳۳. سنن الدارمی: دارمی (م ۲۵۵ق)، دار احیاء السنة النبویه.
۳۴. سنن النسائی: نسائی (م ۳۰۳ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۴۸ق.
۳۵. السیرة النبویه: ابن کثیر (م ۷۷۴ق)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۹۶ق.
۳۶. شرائع الاسلام: محقق حلی (م ۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.
۳۷. الصحاح: جوهری (م ۳۹۳ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
۳۸. صحیح البخاری: بخاری (م ۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
۳۹. صحیح مسلم: مسلم (م ۲۶۱ق)، بیروت، دار الفکر.
۴۰. علل الشرائع: صدوق (م ۳۸۱ق)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۵ق.
۴۱. العین: خلیل (م ۱۷۵ق)، به کوشش مخزومی و سامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
۴۲. فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد رافعی (م ۶۲۳ق)، دار الفکر.
۴۳. فقه القرآن: راوندی (م ۵۷۳ق)، به کوشش الحسینی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۵ق.
۴۴. قواعد الاحکام: علامة حلی (م ۷۲۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۳ق.
۴۵. الکافی فی الفقه: ابوالصلاح حلبی (م ۴۴۷ق)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیر المؤمنین (علیهالسلام)، ۱۴۰۳ق.
۴۶. الکافی: کلینی (م ۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، بیروت، دار التعارف، ۱۴۱۱ق.
۴۷. الکامل فی التاریخ: علی ابن اثیر (م ۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
۴۸. کشاف القناع: منصور بهوتی (م ۱۰۵۱ق)، به کوشش محمدحسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
۴۹. کشف الرموز: فاضل آبی (م ۶۹۰ق)، به کوشش اشتهاردی و یزدی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۸ق.
۵۰. کشف اللثام: فاضل هندی (م ۱۱۳۷ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۵۱. کلمة التقوی (فتاوی): محمدامین زینالدین، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.
۵۲. کنز العرفان فی فقه القرآن: فاضل مقداد (م ۸۲۶ق)، به کوشش بهبودی، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۳ش.
۵۳. لسان العرب: ابن منظور (م ۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
۵۴. اللمعة الدمشقیه: شهید اول (م ۷۸۶ق)، به کوشش کورانی، قم، دار الفکر، ۱۴۱۱ق.
۵۵. المبسوط فی فقه الامامیه: طوسی (م ۴۶۰ق)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
۵۶. المبسوط: سرخسی (م ۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
۵۷. مجمع الفائدة و البرهان: محقق اردبیلی (م ۹۹۳ق)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۵۸. مجمع المسائل: محمدرضا گلپایگانی (م ۱۴۱۴ق)، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۰۹ق.
۵۹. المجموع شرح المهذب: نووی (م ۶۷۶ق)، دار الفکر.
۶۰. المحاسن: ابن خالد برقی (م ۲۷۴ق)، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۲۶ش.
۶۱. المختصر النافع: محقق الحلی (م ۶۷۶ق)، تهران، البعثه، ۱۴۱۰ق.
۶۲. مدارک الاحکام: سید محمد بن علی موسوی عاملی (م ۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق.
۶۳. مستمسک العروة الوثقی: سید محسن حکیم (م ۱۳۹۰ق)، قم، دار التفسیر، ۱۴۱۶ق.
۶۴. مصباح الناسک فی شرح المناسک: تقی طباطبایی قمی، قم، محلاتی، ۱۴۲۵ق.
۶۵. المصنّف: ابن ابیشیبه (م ۲۳۵ق)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
۶۶. مطالب اولی النهی فی شرح غایة المنتهی: مصطفی سیوطی (م ۱۲۴۳ق)، دمشق، المکتب الاسلامی، ۱۹۶۱م.
۶۷. المعتبر: المحقق الحلی (م ۶۷۶ق)، مؤسسه سید الشهداء، ۱۳۶۳ش.
۶۸. المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات خوئی (م ۱۴۱۳ق)، خلخالی، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۱۰ق.
۶۹. مغنی المحتاج: محمد شربینی (م ۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
۷۰. المغنی: عبدالله بن قدامه (م ۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
۷۱. من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
۷۲. مناسک الحج: شبیری زنجانی، قم، مؤسسة الولاء للدراسات، ۱۴۲۱ق.
۷۳. مناسک الحج: وحید خراسانی، قم، مدرسة الامام الباقر (علیهالسلام)، ۱۴۲۸ق.
۷۴. مناسک حج: امام خمینی.
۷۵. مناسک حج: مکارم شیرازی، قم، انتشارات مدرسة الامام علی بن ابیطالب، ۱۴۲۶ق.
۷۶. مناسک حج (محشی): محمدرضا محمودی، تهران، مشعر، ۱۴۲۹ق.
۷۷. منتخب مناسک حج: امام خمینی.
۷۸. مواهب الجلیل: حطاب رعینی (م ۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
۷۹. الموسوعة الفقهیه: کویت، وزارة الاوقاف و الشؤون الاسلامیه، ۱۴۱۰ق.
۸۰. المهذب: قاضی ابن براج (م ۴۸۱ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق.
۸۱. النهایه: طوسی (م ۴۶۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «تبدل حج/عمره»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱۰/۲۵.