تباکی برای امام حسین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تباکی برای امام حسین، یکی از مباحث مرتبط به فلسفه عزاداری برای
امام حسین (علیهالسّلام) است.
تباکی خود را به گریه واداشتن است یعنی اگر به
انسان حالت گریه دست نداد، خود را به گریه وادارد. در فرهنگ روایی
شیعه، در موارد مختلفی توصیه به تباکی شده است مانند تباکی در
نماز واجب یا هنگام درخواست
حاجت از خداوند. یکی از مواردی که در احادیث توصیه به تباکی شده، تباکی در عزای امام حسین (علیهالسلام) و سایر اهل بیت است.
تباکى خود را به گریه واداشتن است یعنی اگر به
انسان حالت گریه دست نداد، خود را به گریه وادارد؛ چنان که
ابن اثیر آن حالت را «تکلف البکاء» معنی میکند.
در فرهنگ روایی
شیعه، در موارد مختلفی توصیه به تباکی شده است مانند تباکی در
نماز واجب یا هنگام درخواست
حاجت از خداوند؛ در روایتی از امام صادق (علیهالسلام) چنین آمده است: «هنگام دعا اگر گریه ات نیامد، خود را به گریه وادار کن».
سعید بن یسار میگوید: به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم: هنگام دعا، گریهام نمیگیرد؛ اما خود را وادار به گریه میکنم. فرمود: اشکالی ندارد. گریه کن؛ هرچند به اندازه سر یک
مگس باشد.
یکی از مواردی که در احادیث توصیه به تباکی، شده تباکی در عزای امام حسین (علیهالسلام) و سایر اهل بیت است:
«عن ابی عمارة المنشد، عن ابی عبدالله قال: قَالَ لِي يَا أَبَا عُمَارَةَ أَنْشِدْنِي لِلْعَبْدِيِّ فِي الْحُسَيْنِ ع قَالَ فَأَنْشَدْتُهُ فَبَكَى قَالَ ثُمَّ أَنْشَدْتُهُ فَبَكَى قَالَ فَوَ اللَّهِ مَا زِلْتُ أُنْشِدُهُ وَ يَبْكِي حَتَّى سَمِعْتُ الْبُكَاءَ مِنَ الدَّارِ فَقَالَ لِي يَا أَبَا عُمَارَةَ مَنْ أَنْشَدَ فِي الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع فَأَبْكَى خَمْسِينَ فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِي الْحُسَيْنِ ع فَأَبْكَى أَرْبَعِينَ فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِي الْحُسَيْنِ ع فَأَبْكَى ثَلَاثِينَ فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِي الْحُسَيْنِ ع فَأَبْكَى عِشْرِينَ فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِي الْحُسَيْنِ ع فَأَبْكَى عَشَرَةً فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِي الْحُسَيْنِ شِعْراً وَاحِداً فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِي الْحُسَيْنِ ع شِعْراً فَبَكَى فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِي الْحُسَيْنِ ع شِعْراً فَتَبَاكَى فَلَهُ الْجَنَّةُ»؛
«ابوعماره نوحه سرا گوید:
امام صادق (علیهالسلام) به من فرمود: ای اباعماره؛ شعری در
سوگ حسین (علیهالسلام) برایم بخوان. من خواندم و حضرت گریست. باز خواندم و آن حضرت گریست، و باز خواندم و باز امام گریست. به خدا
قسم، پیوسته شعر میخواندم و آن حضرت میگریست، تا آنکه از اندرون خانه صدای
گریه شنیدم. در این هنگام امام فرمود: «ای اباعماره؛ هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و پنجاه نفر را بگریاند،
بهشت پاداش اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و چهل نفر را بگریاند، بهشت
اجر اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و سی نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و بیست تن را بگریاند، بهشت از آن اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و ده نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و خود بگرید، بهشت از آن اوست، و هرکس در عزای حسین شعری بخواند و
تباکی کند، بهشت از برای اوست».»
آن چه نباید از نظر دور داشت این است که هر گریهای برای امام حسین (علیهالسّلام) بدون تحقق شرایط و انگیزه معقول و مناسب آن نمیتواند موجب آن همه
پاداش و ثوابهایی شود که در روایات به آن اشاره شده است، اگر چه همه این گریهها بدون
ثواب و
اجر نخواهد بود. لذا نباید از مساله عزاداری و گریه کردن بر امام حسین (علیهالسّلام) سوء استفاده و به تعبیر بهتر برداشت بد و ناصواب شود، به گونهای که متاسفانه گاهی اینگونه تصور میشود که هر گناهی مرتکب شویم و با گریه برای
اهلبیت (علیهمالسلام) آن را پاک نماییم.
و به بیان
شهید آیتالله مطهری (رحمةاللهعلیه): «... آن حضرت را به صورت سنگر گناهکاران در میآورد، قیام او را
کفّاره عمل به دیگران قرار میدهد. امام حسین کشته شد که گناهکاران از
عذاب الهی بیمه شوند! جواب گوی گناه گناهکاران باشد. (به گونهای که) به شخصی گفتند تو چرا
نماز نمیخوانی،
روزه نمیگیری، مشروب میخوری؟ گفت من؟! شب
جمعه در هیئت،
سینه زنی سه ضربه مرا ندیدی؟! (این همان فکر
مسیحی است که
حضرت عیسی (علیهالسّلام) را
فدیه و کفاره گناهان مسیحیان میدانند) ... و مکتب امام حسین (علیهالسّلام) به جای اینکه مکتب احیاء
احکام دین باشد ... مکتب
ابن زیاد سازی و (گناهکار پروری) میشود.»
بنابراین گریه و اشک بر مصائب امام حسین (علیهالسّلام) در صورتی موجب بهشتی شدن و همنشینی با آن حضرت خواهد شد که:
اولاً: گریه اش آمیخته با
اعتقاد صحیح و شناخت درست و
عمل صالح باشد و اشکی که میریزد به منزله آه حسرتی در برابر کوتاهیها و بی توجهیهایی باشد که ممکن است در زندگی در برابر
خدا و
اولیای الهی نموده باشد.
و ثانیاً: گریه کردن و گریاندن، به
انگیزه زنده نگهداشتن و تجلیل از خاطره بزرگ و درد آور عاشورا باشد. «تا
هدف کلّی این
نهضت برای همیشه زنده بماند و امام حسین (علیهالسّلام) هر سال در میان مردم به این صورت ظهور کند و (در واقع) مردم از زبان مبارک آن حضرت بشنوند که: «الا ترون انّ الحق لا یعمل به و انّ الباطل لایتناهی عنه» (آیا نمیبینید که
حق به آن عمل نمیشود و از
باطل (و انحراف)
نهی نمیشود.) و مردم همیشه (و در هر
محرم) بشنوند: «لا اری الموت الا سعادة و الحیاة مع الظالمین الا برما» (آیا نمیبینید که به حق عمل نمیگردد و از باطل باز داشته نمیشود.
مرگ را به جز
سعادت چیز دیگری نمیدانم، و زندگی با ستمگران را جز ننگ و عار نمیدانم.) مردم بشنوند این ندائی را که با
حماسه سروده شده است و ببینند این تاریخی را که با
خون نوشته شده است.»
بنابراین واقعیت است که گریه کردن بر مصائب اهلبیت خصوصا امام حسین (علیهالسلام) با وجود شرایط و تحقق انگیزه مقدس آن، اگر از ته دل و عمق جان که بیانگر حقیقت باور انسان گریه کننده است باشد و این گریه خالصانه گواه بر صداقت کردار و اعمال صحیح بوده و با انجام
واجبات الهی و
ترک محرمات همراه گردد، در این صورت
بهشت و
رضوان خداوند شامل حال چنین شخصی گشته و موجب
تقرب انسان و رسیدن به درجات والای معنوی و برآورده شدن حاجات دنیا و آخرت میگردد آنگونه که
روایات معصومین (علیهمالسلام) معرفت به امام حسین (علیهالسّلام) را شرط قبولی گریه و ورود به بهشت میدانند که لازمه این معرفت، داشتن
ایمان حقیقی و عمل صالح میباشد.
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۳۱۷-۳۲۴.