• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تاریخچه جمره

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



رمی جمرات در منا از مهم‌ترین اعمال ایام تشریق در حج است.



یکی از مشکلات مهم حجاج، مسئله رمی جمرات است؛ به خصوص در روز عید قربان، که همه برای رمی «جمره عقبه» هجوم می‌آورند و در بسیاری از سال‌ها ضایعات جانی فراوانی رخ داده و عده زیادی در اطراف جمرات مجروح، یا کشته شده‌اند و بسیاری از اوقات سرها، صورت‌ها و یا چشم‌های زیادی آسیب دیده است! مسئولان عربستان سعودی تدبیرهای مختلفی اندیشیده‌اند از جمله ایجاد طبقه دوم برای جمرات ولی هنوز این مشکل بزرگ حل نشده است.
بیشتر این ضایعات به خاطر آن است که بر اساس فتاوای فقهای معاصر در رمی جمرات لازم است سنگ‌ها به ستون مخصوصی اصابت کند، حال آن که دلیل روشنی بر این امر وجود ندارد؛ بلکه دلایلی بر خلاف آن داریم که نشان می‌دهد همین اندازه که سنگ‌ها به سوی جمره پرتاب شود و در همان دایره‌ای که محل اجتماع سنگ‌هاست بیفتد، کافی است. در واقع «جمره» همان «محل اجتماع سنگریزه» هاست؛ نه آن «ستون» ها! بلکه ستونها نشانه‌ای برای آن محل است. و در حال حاضر که ستونهای سابق را برداشته‌اند و به جای آن دیواری به طول ده متر و به عرض یک متر گذاشته‌اند و اطراف آن حوضچه‌ای بزرگ کشیده‌اند و کف حوضچه کاملا به صورت قیفی شکل ساخته شده به طوری که تمام ریگ‌ها به مرکز حوضچه سرازیر می‌شود کار رمی جمرات آسان تر شده است زیرا به هر جای این دیوار سنگ پرتاب شود به داخل حوضچه می‌افتد و به مرکز آن می‌رسد و بدون اشکال مجزی است حتی اگر سنگ را به داخل حوضچه پرتاب کنند و به دیواری که در وسط آن است نخورد بازهم کفایت می‌کند.


اصل وجوب رمی جمرات، به عنوان یکی از مناسک حج، از مسلمات و ضروریات اسلام است و همه علمای اسلام بر آن، اتفاق نظر دارند. اما مسئله مهم در باب رمی جمرات این است که بدانیم «جمره» چیست، که باید سنگ‌ها را به سوی آن پرتاب کرد؟ آیا جمره همین ستونهایی است که امروز به آن سنگ می‌زنند؟ یا آن قطعه زمینی است که اطراف ستونها قرار دارد؟ یا هر دو؟ یعنی سنگ به سوی هر کدام پرتاب شود کافی است.
گروهی از فقها از شرح این مطلب سکوت کرده‌اند و به سادگی از کنار آن گذشته‌اند، ولی گروهی از آنها تعبیرات روشنی دارند که به خوبی نشان می‌دهد «جمره» همان زمین اطراف ستونهاست؛ همان قطعه زمینی که سنگریزه‌ها به هنگام رمی در آن جمع می‌شود.
درکتب ارباب لغت و روایات معصومین (علیهم‌السّلام) نیز اشارهای گویایی بر این امر وجود دارد. بلکه قراین نشان می‌دهد که در عصر رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) ستونی در محل جمرات وجود نداشته و اگر ستونی در عصر بعضی از معصومین (علیهم‌السّلام) بوده به عنوان نشانه و علامت برای گم نکردن آن محل بوده است و حاجیان سنگ‌های خود را بر آن قطعه زمین می‌انداختند و سنگ‌ها روی هم انباشته می‌شد و بدین جهت آن را جمره؛ یعنی «مجتمع الحصی» محل جمع شدن سنگریزه‌ها گفته‌اند.


در متون معروف و مشهور لغت، برای «جمره» چهار ریشه لغوی گفته‌اند:
۱- جمره در اصل به معنای «هرگونه اجتماع»، یا «اجتماع قبیله» است و چون جمرات محل اجتماع سنگ‌هاست، آن را جمره نامیده‌اند.
۲- جمره به معنای «سنگریزه» است و چون جمرات سنگریزه است، به آن جمرات گفته‌اند.
۳- جمره از «جمار» به معنای «به سرعت دور شدن» است؛ زیرا هنگامی که حضرت آدم (علیه‌السّلام) ابلیس را در این محل یافت، او را به وسیله سنگ رمی کرد و شیطان به سرعت از آنجا دور شد.
۴- جمره به معنای «قطعه سوزانی از آتش» است. (اشاره به جرقه‌هایی است که گاه از میان شعله آتش پرتاب می‌شود و شبیه سنگریزه است)
معانی سه گانه اول با نامگذاری جمرات تناسب دارد ولی چنان که خواهیم دید بسیاری از ارباب لغت، روی معنی اول تکیه کرده‌اند و جمرات را همان محل اجتماع سنگریزه‌ها دانسته‌اند.


در اینجا بخشی از کلمات لغویین را که ناظر به معنای فقهی آن نیز است از نظر خوانندگان محترم می‌گذرانیم و جالب این است که در گفتار آنها سخنی از ستون در میان نیست بلکه سخن از محل اجتماع سنگریزه هاست.

۴.۱ - مصباح المنیر

فیومی متوفای ۷۷۰ قمری در «مصباح المنیر» می‌نویسد: «کل شیء جمعته فقد جمرته، و منه الجمرة و هی مجتمع الحصی بمنی، فکل کومة من الحصی جمرة و الجمع جمرات؛ هر چیزی که آن را جمع کنی، نام جمره دارد و جمره معروف، همان محل جمع سنگریزه‌ها در منی است و هر توده‌ای از سنگریزه «جمره» نامیده می‌شود و جمع آن جمرات است».
تعبیر به «کومه» یعنی توده سنگریزه اشاره به همان محل اجتماع سنگریزه هاست این تعبیر به خاطر شریفتان باشد که برای توضیح بعضی از عبارات مفید است.

۴.۲ - مجمع البحرین

مرحوم طریحی متوفای ۱۰۸۷ قمری در «مجمع البحرین» می‌نویسد: «و الجمرات مجتمع الحصی بمنی، فکل کومة من الحصی جمرة و الجمع جمرات و جمرات منی ثلاث؛ جمرات محل اجتماع سنگریزه‌ها در منی است. هر توده‌ای از سنگریزه، جمره‌ای است و جمع آن جمرات است و جمرات منی سه عدد است».
در اینجا نیز جمرات به محل اجتماع سنگریزه‌ها تفسیر شده است.

۴.۳ - لسان العرب

ابن منظور متوفای ۷۱۱ قمری در «لسان العرب» می‌نویسد: «و الجمرة اجتماع القبیلة الواحدة... و من هذا قیل لمواضع الجمار التی ترمی بمنی جمرات، لان کل مجمع حصی منها جمرة، و هی ثلاث جمرات؛ جمره به معنای اجتماع یک قبیله است و به همین جهت به محل اجتماع سنگ‌هایی که در منی پرتاب می‌شود، جمرات گفته شده، چون هر توده سنگریزه‌ای از آن، جمره‌ای است و آنها سه عدد هستند».

۴.۴ - النهایة

ابن اثیر متوفای ۶۰۶ قمری در «النهایة» می‌نویسد: «الجمار هی الاحجار الصغار و منه سمیت جمار الحج للحصی التی یرمی بها و اما موضع الجمار بمنی فسمی جمرة لانها ترمی بالجمار و قیل لانها مجمع الحصی، التی یرمی بها؛ جمار سنگ‌های کوچک است و به همین جهت به سنگریزه‌هایی که در رمی در حج استفاده می‌شود «جمار» گفته‌اند و اما محل سنگریزه‌ها را در منی به این جهت «جمره» می‌گویند که سنگریزه (جمار) بر آن می‌اندازند. بعضی گفته‌اند به خاطر آن است که محل جمع شدن سنگریزه هاست».
تعبیر به موضع الجمار یعنی محل سنگریزه‌ها به روشنی بر زمین تطبیق می‌کند و سخنی از ستون در میان نیست.

۴.۵ - تاج العروس

زبیدی متوفای ۱۲۰۵ قمری در « تاج العروس فی شرح القاموس» می‌نویسد: «و جمار المناسک و جمراتها الحصیات التی یرمی بها فی مکة... و موضع الجمار بمنی سمی جمرة لانها ترمی بالجمار، و قیل لانها مجمع الحصی؛ جمار مناسک و جمرات سنگ‌هایی است که در مکه رمی می‌شود... و محل سنگریزه‌ها در منی را جمره گفته‌اند، چون با «جمار» (سنگریزه) رمی می‌شود و بعضی گفته‌اند: به خاطر این است که محل جمع سنگریزه هاست».
باز در اینجا تعبیر به موضع الجمار یا محل اجتماع سنگریزه‌ها شده است که شاهد مدعا است.

۴.۶ - معجم الفاظ فقه جعفری

در «معجم الفاظ فقه جعفری» چنین آمده است: «الجمرة: الحصاة الصغیرة، کومة من الحصی، مجتمع الحصی؛ جمره به معنی سنگ کوچک، تپه‌ای از ریگها و محل اجتماع سنگریزه هاست».
[۶] فتح الله، دکتور احمد، معجم الفاظ فقه الجعفری، ص۱۴۳.


۴.۷ - قاموس فقهی

در «قاموس فقهی» نیز آمده است: «الجمار: الحجارة الصغیرة الجمرة: واحدة الجمر: و هی القطعة الملتهبة من النار و الحصاة الصغیرة و واحدة الجمرات التی ترمی فی منی، و هی ثلاث... و هی مجتمع الحصی فی منی؛ جمار به معنی سنگریزه هاست، «جمره» مفرد «جمر» به معنی قطعه سوزان آتش و سنگ‌های کوچک است و همچنین مفرد جمراتی است که در منی رمی می‌شود و آن سه عدد است... و آن به معنی محل اجتماع سنگریزه هاست».

۴.۸ - دائره المعارف اسلامی

در «دائرة المعارف اسلامی» می‌خوانیم: «الجمرة فی الاصل الحصاة و هی تطلق خاصة علی اکوام الحجارة فی وادی منی التی تتجمع من الجمار، یرمی بها الحجیج فی عودتهم من الوقوف بعرفة؛ جمره در اصل به معنی سنگریزه است و آن به خصوص، بر تپه‌های سنگ در وادی منی اطلاق می‌شود که از سنگریزه‌هایی که حجاج در بازگشت از منی به سوی آن پرتاب می‌کنند تشکیل یافته است».
[۸] موسوی بجنوردی، سید محمدکاظم، دائرة المعارف اسلامی، ج۷، ص۱۰۲.


۴.۹ - نتیجه گیری

از مجموع کلمات فوق و تعبیرات گروه دیگری از ارباب لغت، استفاده می‌شود که «جمرات» را از این جهت جمرات گفته‌اند که محل اجتماع سنگریزه‌ها بوده است و یا از این جهت که «جمار» (سنگریزه) در آنجا انباشته می‌شده، و همان گونه که می‌بینیم آنها جمره را به معنای «ستون» نگرفته‌اند، بلکه به معنای «زمینی که سنگریزه‌ها در آن جمع می‌شود» گرفته‌اند به تعبیر دیگر آنرا «مجتمع الحصی» می‌دانند. این سخنان علاوه بر این که نشان می‌دهد در عصر بسیاری از آنها هنوز ستونی ساخته نشده بوده و یا اگر بوده به عنوان علامت بوده؛ و علت نامگذاری جمرات و ریشه لغوی آن را، مسئله اجتماع سنگریزه‌ها مطرح می‌کند.


این نکته نیز گفتنی است که به یقین جمرات جزء الفاظی نیست که دارای حقیقت شرعیه یا متشرعه بوده باشد. بنابراین، باید در فهم معنای آن به کتب لغت مراجعه کرد و اطلاق آن بر محل‌های سه گانه؛ از قبیل اطلاق کلی بر فرد است و کم کم این واژه برای آن اماکن «علم» شده است. حال اگر قول لغوی را طبق سیره عقلا در مورد «اهل خبره» صحیح بدانیم به خصوص هرگاه مطلبی در میان آن‌ها شهرت داشته باشد، مطلب با شهادت آنها ثابت می‌شود ـ و هو الحق، زیرا در کتاب «انوار الاصول» حجیت قول لغوی را در این گونه موارد اثبات کرده‌ایم و سیره عقلاء نیز بر همین جاری است ـ در غیر این صورت این گواهی‌ها مؤید خوبی برای اثبات مقصود محسوب می‌شود.


در این بخش از کتاب، اقوال بیش از چهل تن از علمای معروف شیعه و اهل سنت در بیش از پنجاه منبع آورده شده که نشان می‌دهد جمرات همان قطعه زمینی است که محل اجتماع سنگریزه هاست نه ستونهائی که امروز بر آن سنگ می‌زنند، یعنی باید سنگ‌ها را برای قطعه زمینی که امروز آن را به صورت حوضچه‌ای درآورده‌اند پرتاب کرد.
توضیح این که، همان گونه که قبلا اشاره شد همه علمای اسلام اجماع دارند که یکی از واجبات حج ، رمی جمرات است. ولی سخن در موضوع جمرات است؛ یعنی محلی که سنگ بر آن انداخته می‌شود. (ذکر این نکته لازم است که اختلاف میان علمای شیعه و اهل سنت در «احکام حج» بسیار کم است و در «موضوعات حج» تقریبا اختلافی وجود ندارد؛ یعنی در اصل منی، عرفات، مشعر، مقام ابراهیم، جمرات و مانند آن اختلافی وجود ندارد)
توضیح این که، تعبیرات علمای اسلام در این مساله مختلف است و می‌توان آنان را به چند گروه تقسیم کرد:
گروه اول: کسانی که با صراحت می‌گویند «جمرات» همان قطعه زمین است و سنگ را باید بر آن پرتاب کرد.
گروه دوم: از این هم فراتر رفته و تصریح کرده‌اند ستونها فقط علامت می‌باشند و سنگ زدن به آنها کافی نیست و باید سنگ را بر محل اجتماع سنگریزه‌ها انداخت، آنها حتی مقدار وسعت آن زمین را نیز با ذراع معین کرده‌اند.
گروه سوم: کسانی که گفته‌اند جمرات «مجتمع الحصی» (محل اجتماع سنگریزه‌ها) است.
گروه چهارم: کسانی که سخنی با صراحت نگفته‌اند ولی تعبیراتی دارند که به دلالت التزامی اشاره روشنی به همان محل اجتماع سنگریزه‌ها دارد؛ مثلا گفته‌اند: حاجی می‌تواند روی یک طرف جمرات بایستد و طرف دیگر را سنگ بزند. حال اگر جمره همان زمین باشد، ایستادن روی یک طرف و زدن طرف دیگر کاملا ممکن است ولی اگر مراد ستون باشد، هیچ عاقلی بالای ستون نمی‌رود تا در یک طرف ستون بایستد و طرف دیگر را سنگ بزند. بعضی نیز تعبیر به «فی الجمرة» (انداختن سنگ در درون جمره) یا «علی الجمرة» (انداختن روی جمره) و امثال آن دارند که اشاره خوبی به همان قطعه زمین است.
گروه پنجم: افراد معدودی که قائل به تخییر شده و گفته‌اند هم می‌توان سنگ به اطراف ستونها انداخت و هم می‌توان به خود ستونها زد.


دقت در سخنان گسترده بالا که از محققان فقه اسلامی اعم از شیعه و اهل سنت در پنج گروه و از حدود پنجاه منبع نقل شد (مخصوصا با توجه به این که در موضوعات مربوط به حج اختلافی میان فرق اسلامی نیست) ثابت می‌کند که در قرون پیشین یا ستونی در محل جمرات نبوده و یا اگر بوده به عنوان علامت بوده است.


۱. فیومی المقری، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۱، ص۶۰.    
۲. طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۹۳.    
۳. ابن منظور، محمد بن ‌مکرم، لسان العرب، ج۴، ص۱۴۵.    
۴. ابن اثیر، ابو سعادات، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۱، ص۲۹۲.    
۵. حسینی زبیدی واسطی، سید مرتضی، تاج العروس، ج۱۰، ص۴۵۸.    
۶. فتح الله، دکتور احمد، معجم الفاظ فقه الجعفری، ص۱۴۳.
۷. ابوحبیب، دکتور سعدی، القاموس الفقهی، ص۶۵.    
۸. موسوی بجنوردی، سید محمدکاظم، دائرة المعارف اسلامی، ج۷، ص۱۰۲.



پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی، برگرفته از مقاله «تاریخچه جمره».    


رده‌های این صفحه : اماکن مذهبی | تاریخ حج | حج | رمی جمرات | فقه




جعبه ابزار