• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بت‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





بُت‌، تمثال‌ یا پیکره‌ای‌ (از ایزد، شخص‌ و یا جانوری‌) که‌ به‌ اعتقاد برخی‌ از ادیان‌ از جهاتی‌ تقدس‌ و جنبه الوهیت‌ یافته‌ است‌ و واجد قدرتهای‌ فوق‌ طبیعی‌ شناخته‌ می‌شود.



بت به تنديسى اطلاق مى‌گردد كه از سنگ، چوب، عاج يا فلز به شكل انسان يا حيوان و يا تركيبى از آن دو- همچون سر فیل يا خوک با تنۀ انسان- و يا شكلهاى ديگر ساخته شده و در معابد (بتکده‌ها) و در خانه‌ها در جایگاه‌ معین‌ قرار می‌دهند و از سوى مشركان با آداب‌ و اعمال‌ خاص‌ پرستش مى‌شود.
[۱] دانشنامه جهان اسلام ج ۲، ص ۲۱۵



واژه «بت‌» صورت‌ فارسی‌ شده نام‌ بودا است‌،
[۲] آرتور کریستن‌ سن‌، نمونه‌های‌ نخستین‌ انسان‌ و نخستین‌ شهریار در تاریخ‌ افسانه‌ای‌ ایرانیان‌، ج۱، ص۲۵۴، ترجمه احمد تفضلی‌ و ژاله‌ آموزگار، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.
و چون‌ در سرزمینهای‌ شرقی‌ ایران‌ بتکده‌ها محل‌ پرستش‌ پیکره بودا بوده‌، به‌ این‌ مناسبت‌ نام‌ او بر همه پیکره‌های‌ او، و سپس‌ بر هر نوع‌ پیکره‌ای‌ که‌ پرستیده‌ شود، اطلاق‌ می‌شده‌ است‌. این‌ کلمه‌ در نوشته‌های‌ تازی‌ به‌ صورت‌ «بدّ» (جمع‌ آن‌: بدَده‌) به‌ کار رفته‌ است‌ که‌ هم‌ به‌ معنی‌ «صنم‌» است‌،
[۴] محمد ازهری‌، تهذیب‌ اللغة، ج۱۴، ص۷۷، به‌ کوشش‌ یعقوب‌ عبدالنبی‌، قاهره‌، ۱۹۶۶-۱۹۷۶م‌.
[۵] موهوب‌ جوالیقی‌، المعرّب‌، به‌ کوشش‌ احمد محمد شاکر، قاهره‌، ۱۳۸۹ق‌/ ۱۹۶۹م‌.
[۶] قاموس‌، ماده بد.
هم‌ به‌ معنی‌ بتکده‌
[۸] محمد ازهری‌، تهذیب‌ اللغة، ج۱۴، ص۷۷، به‌ کوشش‌ یعقوب‌ عبدالنبی‌، قاهره‌، ۱۹۶۶-۱۹۷۶م‌.
[۹] قاموس‌، ماده بد.
و هم‌ خود بودا.
[۱۰] ابوریحان‌ بیرونی‌، الاثار الباقیة، ج۱، ص۲۵۲، به‌ کوشش‌ پرویز اذکایی‌، تهران‌، ۱۳۸۰ش‌.
[۱۱] محمد شهرستانی‌، الملل‌ و النحل‌، ج۱، ص۲۴۷، بیروت‌، ۱۹۸۱م‌.



عقایدی‌ که‌ عامه مردم‌ درباره بتها داشته‌اند، موجب‌ شده‌ است‌ که‌ آنها را زنده‌ و دارای‌ خصوصیات‌ انسانی‌ تصور کرده‌، در مواردی‌ برای‌ آنها خوراک‌ و لباس‌ تهیه‌ کنند، آنها را بشویند و تدهین‌ و تزیین‌ نمایند و حتی‌ زن‌ و فرزند برای‌ آنها قرار دهند. هر بت‌ جایگاه‌ و آیینهای‌ خاص‌ خود را دارد و مناسک‌ عبادی‌ و قربانی‌ گزاریهای‌ مرسوم‌ در اطراف‌ بتها صورت‌ می‌گیرد. تصوراتی‌ که‌ پرستندگان‌ این‌ پیکره‌ها از موضوع‌ پرستش‌ خود دارند، یکسان‌ نیست‌. توده‌های‌ عوام‌ مردم‌ غالباً فراتر از ظواهر این‌ اشیاء چیزی‌ نمی‌بینند و عین‌ شی‌ء را پرستش‌ می‌کنند. برخی‌ دیگر بتها را مظاهر ذوات‌ خدایان‌ و واسطه ارتباط با آنان‌ می‌دانند و برای‌ برخی‌ دیگر حضور و ظهور الوهیت‌ در این‌ پیکره‌ها تنها تا زمانی‌ است‌ که‌ آیینهای‌ پرستش‌ ادامه‌ دارد؛ و پس‌ از آن‌ تا آغاز برگذاری‌ آیینهای‌ بعدی‌ ظهور و حضوری‌ نیست‌. آداب‌ پرستش‌ با زمزمه سرودها و اوراد و ادعیه‌ای‌ که‌ روحانیان‌ و کارگزاران‌ مراسم‌ می‌خوانند و با اعمالی‌ که‌ برای‌ ایجاد فضای‌ مساعد انجام‌ می‌دهند، برگذار می‌شود و مستلزم‌ شرایط و ترتیبات‌ خاصی‌ است‌ که‌ در جوامع‌ مختلف‌ متفاوت‌ است‌.


در اسلام‌، همانند ادیان‌ یهود و مسیحیت‌ پرستش‌ اصنام‌ منع‌ شده‌ است‌. در ایران‌ باستان‌ نیز در [مزداپرست [|مزداپرستی‌]] زرتشتی‌ بت‌پرستی‌ مرسوم‌ نبوده‌ است‌. هرودت‌ به‌ این‌ نکته‌ تصریح‌ دارد و برخی‌ دیگر از تاریخ‌نگاران‌ و مؤلفان‌ یونانی‌ نیز گفته او را تکرار کرده‌اند. ولی‌ از قرائن‌ موجود چنین‌ برمی‌آید که‌ در دوران‌ سلطنت‌ اردشیر دوم‌ (۴۰۴-۳۶۰ق‌م‌) و ظاهراً از تأثیر عقاید بابلیان‌، در شهرهای‌ بزرگ‌ ایران‌ نیز بتخانه‌هایی‌ برای‌ پرستش‌ اَناهیتا (الهه آبها و باروری‌) و بعضی‌ دیگر از ایزدان‌ تأسیس‌ شده‌ بود. در دوره اشکانی‌ و ساسانی‌ نیز نقوش‌ برجسته بعضی‌ از ایزدان‌ و شاهان‌ بر سنگها دیده‌ می‌شود، ولی‌ اینگونه‌ آثار بیش‌تر یادمانهای‌ تاریخیند و یا جنبه تزیینی‌ و نمادین‌ دارند، چنانکه‌ نظایر آن‌ها در تخت‌ جمشید و جاهای‌ دیگر هم‌ دیده‌ می‌شود. بت‌ و بتکده‌ از لحاظ تاریخی‌ و دینی‌ تعریف‌ دیگری‌ دارد و در جوامع‌ مربوط به‌ خود دارای‌ محل‌ و کاربرد خاص‌ است‌. به‌ طور کلی‌، در ادبیات‌ دینی‌ زرتشتی‌ مخالفت‌ با این‌ رسم‌ دیده‌ می‌شود و در اسطوره‌های‌ دینی‌ ایرانی‌ آمده‌ است‌ که‌ تهمورث‌ رسم‌ بت‌پرستی‌ را برانداخت‌؛ ضحاک‌ بت‌پرستی‌ را رواج‌ داده‌ بود، ولی‌ زرتشت‌ بدان‌ پایان‌ داد و کیخسرو بتکده‌هایی‌ را که‌ افراسیاب‌ بنا کرده‌ بود، ویران‌ کرد.


از سوی‌ دیگر، در دوران‌ پیش‌ از اسلام‌ سرزمینهای‌ شرقی‌ ایران‌ و خراسان‌ بزرگ‌ از مراکز مهم‌ تجمع‌ و تبلیغات‌ بوداییان‌ و هندوان‌ بوده‌، و طبعاً پرستش‌ بتها و بنای‌ بتخانه‌ ها و برگذاری‌ آیینهای‌ مربوط بدان‌ در آن‌ نواحی‌ معمول‌ و مرسوم‌ بوده‌ است‌. نام‌ یکی‌ از بزرگ‌ترین‌ شهرهای‌ این‌ ناحیه‌، بخارا، در اصل‌ «ویهاره‌» بوده‌ که‌ به‌ معنی‌ معبد بوداییان‌ است‌، و بتکده آن‌ به‌ قدری‌ بزرگ‌ و مشهور و معتبر بوده‌ که‌ نام‌ خود را به‌ این‌ شهر داده‌ است‌. بتهایی‌ که‌ در معابد شهرهایی‌ چون‌ فرخار، طراز و چگل‌ پرستیده‌ می‌شدند، به‌ زیبایی‌ و آراستگی‌ شهرت‌ تمام‌ داشتند، و معمولاً چون‌ بتها را به‌ زیباترین‌ صورت‌ می‌تراشیدند و غالباً آنها را آرایش‌ و رنگ‌آمیزی‌ نیز می‌کردند، از دیرباز در شعر عاشقانه‌ و ادبیات‌ عرفانی‌ مظاهر کمال‌ِ حسن‌ و غایت‌ِ جمال‌ را بت‌ و صنم‌ و نگار می‌گفته‌اند و معشوق‌ (به‌ معنای‌ حقیقی‌ یا مجازی‌) را بدین‌ نامها می‌خوانده‌اند و یا در نسبت‌ به‌ محل‌، در ترکیباتی‌ چون‌ «بت‌ طراز»، «بت‌ ختن‌»، «بت‌ فرخار» و... از آن‌ها یاد می‌کرده‌اند. «خنگ‌ بت‌» و «سرخ‌ بت‌»، دو بت‌ِ بامیان‌ - که‌ تا چند سال‌ پیش‌ در آن‌ ناحیه‌ در سینه کوه‌ جای‌ داشتند و در دوران‌ حکومت‌ طالبان‌ نابود شدند - در عظمت‌ و شکوهمندی‌ بی‌همتا بودند و داستانهایی‌ درباره آن‌ها ساخته‌ شده‌ بود، از جمله‌ منظومه‌ای‌ که‌ عنصری‌ با عنوان‌ «خنگ‌ بت‌ و سرخ‌ بت‌» سروده‌، و کتابی‌ که‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ به‌ نام‌ حدیث‌ صنمی‌ البامیان‌ تصنیف‌ کرده‌ بود.
[۱۲] فتح‌الله‌ مجتبائی‌، «بیرونی‌ و هند»، ج۱، ص۲۵۰، بررسیهایی‌ درباره ابوریحان‌ بیرونی‌، تهران‌، ۱۳۵۲ش‌.



از آن به مناسبت در باب تجارت و ضمان سخن رفته است.


پرستش بت، حرام و از مصاديق بارز شرک و پرستندۀ آن مشرک است. بت به جهت حرمت منافع آن در شرع مقدّس حرام شده است؛ ازاين‌رو ساختن، نگهدارى، عاریه دادن و نيز هر نوع كسب با آن به اجاره دادن، فروختن و مانند آن، حرام و معامله با آن باطل است.


فروختن چوب و مانند آن به كسى كه از آن بت مى‌سازد بنابر مشهور مکروه است و اگر در معامله، ساختن بت شرط شود، حرام و معامله باطل خواهد بود. نابود كردن هيئت (شكل ظاهرى) بت با قدرت بر آن، واجب است و ضمان آور نيست؛ ليكن از بين بردن مادّۀ آن موجب ضمان است مگر آنكه اتلاف هيئت متوقّف بر آن باشد. برخى- حتّى در صورت عدم توقّف اتلاف هيئت بر آن- قائل به عدم ضمان شده‌اند. سوگند خوردن به بت حرام است و قسم منعقد نمى‌شود.


۱- فروش انگور و خرما برای آنکه شراب بسازد، و (فروش) چوب مثلاً، برای اینکه بت‌ یا آلت لهو یا قمار و مانند آن درست کند حرام است؛ به اینکه بگویند که در حرام به کار رود، و در عقد هم ملتزم به آن گردند؛ و یا هر دو بر آن توافق نمایند ولو به اینکه مشتری به صاحب انگور مثلاً بگوید: «یک من انگور به من بفروش تا شراب بسازم» و او هم بفروشد. و همچنین اجاره دادن مسکن‌ها به‌منظور آنکه شراب در آن فروخته و نگهداری شود، یا بعضی از چیزهای حرام در آن ساخته شود، حرام است. و اجاره کشتی‌ها یا حیوانات باربر جهت حمل شراب و مانند آن - به یکی از دو صورت گذشته - حرام است. و همان‌طور که بیع و اجاره در مواردی که ذکر شد حرام می‌باشد، فاسد هم می‌باشد، پس ثمن و اجرت برایش حلال نمی‌باشد. و همچنین است فروختن چوب به کسی که می‌داند او از آن صلیب یا بت‌ درست می‌کند، بلکه چنین است فروختن انگور و خرما و چوب به کسی که می‌داند او آن‌ها را شراب و آلت قمار و بربط می‌کند و (همچنین) اجاره دادن مسکن به کسی که می‌داند او در آنجا، آنچه را که ذکر شد درست می‌کند یا می‌فروشد و امثال این‌ها بنابر وجهی قوی و مساله از ناحیه نصوص جداً مشکل است و ظاهر آن است که این نصوص معلّل است.
۲- جزیه از غیر آن‌ها (یهود و نصاری و مجوس) از اصناف کفار و مشرکین مانند بت‌پرستان‌ و ستاره‌پرستان و غیر آن‌ها - عرب باشند یا عجم - قبول نمی‌شود. و بین کسانی که انتساب داشته باشند به کسی که دارای کتاب است مانند ابراهیم و داوود و غیر آن‌ها (علیهم‌السّلام) و بین غیر آن‌ها، فرقی نیست. بنابراین، از غیر سه طایفه، چیزی قبول نمی‌شود مگر اسلام یا قتل.
۳- ازآنجاکه اجباراً جهت تحصیل علوم روز در سرزمین کفر و در بین هندو‌ها و دیگر بت‌پرستان‌ زندگی می‌کنیم، اگر صید ماهی و غیره به‌وسیله صیاد غیرمسلمان انجام گیرد حلال است؟
بسمه‌تعالی، حلال است و لازم نیست صیاد ماهی مسلم باشد، ولی باید زنده از آب بیرون آمده باشد.
۴- در سرزمین کفر و نفاق و شرک و بت‌پرستی‌ که ایمان انسان در خطر است و برای حفظ ایمان دچار مشکلات زیادی می‌شود، آیا هجرت واجب است یا خیر؟ و اگر شرایط هجرت به یک سرزمین اسلامی میسّر نشد، تکلیف چیست؟
بسمه‌تعالی، چنانچه حفظ ایمان، موقوف به رفتن به محلی دیگر است، باید برود.
۵- آیا جایز است عکس‌هایی که توسط اشخاص کشیده می‌شود و نام امامان معصوم به آن‌ها گذاشته می‌شود و مانند بت پرستش می‌شوند، درحالی‌که توسط خود انسان کشیده شده در اتاق منازل نصب شود؟
بسمه‌تعالی، به‌منظور تجلیل از مقام امامت یا تبرّک مانع ندارد و بت‌پرستی‌ نیست.


(۱) محمد ابن‌ درید، جمهرة اللغة، به‌ کوشش‌ رمزی‌ منیر بعلبکی‌، بیروت‌، ۱۹۸۷م‌.
(۲) محمد ازهری‌، تهذیب‌ اللغة، به‌ کوشش‌ یعقوب‌ عبدالنبی‌، قاهره‌، ۱۹۶۶-۱۹۷۶م‌.
(۳) ابوریحان‌ بیرونی‌، الاثار الباقیة، به‌ کوشش‌ پرویز اذکایی‌، تهران‌، ۱۳۸۰ش‌.
(۴) موهوب‌ جوالیقی‌، المعرّب‌، به‌ کوشش‌ احمد محمد شاکر، قاهره‌، ۱۳۸۹ق‌/ ۱۹۶۹م‌.
(۵) خلیل‌ بن‌ احمد فراهیدی‌، العین‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ مخزومی‌ و ابراهیم‌ سامرایی‌، قم‌، ۱۴۰۵ق‌.
(۶) محمد شهرستانی‌، الملل‌ و النحل‌، بیروت‌، ۱۹۸۱م‌.
(۷) قاموس‌.
(۸) آرتور کریستن‌ سن‌، نمونه‌های‌ نخستین‌ انسان‌ و نخستین‌ شهریار در تاریخ‌ افسانه‌ای‌ ایرانیان‌، ترجمه احمد تفضلی‌ و ژاله‌ آموزگار، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.
(۹) فتح‌الله‌ مجتبائی‌، «بیرونی‌ و هند»، بررسیهایی‌ درباره ابوریحان‌ بیرونی‌، تهران‌، ۱۳۵۲ش‌.


۱. دانشنامه جهان اسلام ج ۲، ص ۲۱۵
۲. آرتور کریستن‌ سن‌، نمونه‌های‌ نخستین‌ انسان‌ و نخستین‌ شهریار در تاریخ‌ افسانه‌ای‌ ایرانیان‌، ج۱، ص۲۵۴، ترجمه احمد تفضلی‌ و ژاله‌ آموزگار، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.
۳. محمد ابن‌ درید، جمهرة اللغة، ج۱، ص۶۵، به‌ کوشش‌ رمزی‌ منیر بعلبکی‌، بیروت‌، ۱۹۸۷م‌.    
۴. محمد ازهری‌، تهذیب‌ اللغة، ج۱۴، ص۷۷، به‌ کوشش‌ یعقوب‌ عبدالنبی‌، قاهره‌، ۱۹۶۶-۱۹۷۶م‌.
۵. موهوب‌ جوالیقی‌، المعرّب‌، به‌ کوشش‌ احمد محمد شاکر، قاهره‌، ۱۳۸۹ق‌/ ۱۹۶۹م‌.
۶. قاموس‌، ماده بد.
۷. خلیل‌ بن‌ احمد فراهیدی‌، العین‌، ج۸، ص۱۳، به‌ کوشش‌ مهدی‌ مخزومی‌ و ابراهیم‌ سامرایی‌، قم‌، ۱۴۰۵ق‌.    
۸. محمد ازهری‌، تهذیب‌ اللغة، ج۱۴، ص۷۷، به‌ کوشش‌ یعقوب‌ عبدالنبی‌، قاهره‌، ۱۹۶۶-۱۹۷۶م‌.
۹. قاموس‌، ماده بد.
۱۰. ابوریحان‌ بیرونی‌، الاثار الباقیة، ج۱، ص۲۵۲، به‌ کوشش‌ پرویز اذکایی‌، تهران‌، ۱۳۸۰ش‌.
۱۱. محمد شهرستانی‌، الملل‌ و النحل‌، ج۱، ص۲۴۷، بیروت‌، ۱۹۸۱م‌.
۱۲. فتح‌الله‌ مجتبائی‌، «بیرونی‌ و هند»، ج۱، ص۲۵۰، بررسیهایی‌ درباره ابوریحان‌ بیرونی‌، تهران‌، ۱۳۵۲ش‌.
۱۳. جواهر الکلام، ج ۲۲، ص ۲۵.    
۱۴. جواهر الکلام، ج ۲۲، ص ۳۰- ۳۱.    
۱۵. جواهر الکلام، ج ۲۲، ص ۲۶- ۲۷.    
۱۶. الدروس الشرعیة، ج۲، ص ۱۶۱.    
۱۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۵۲۷، کتاب المکاسب و المتاجر، مسالة۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۳۲، کتاب الحدود، تتمة فیها احکام اهل الذمة، القول فیمن تؤخذ منه الجزیة، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۹، استفتائات امام خمینی، ج۸، ص۷، سؤال۸۹۷۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۶، استفتائات امام خمینی، ج۵، ص۲۲۳، سؤال۶۰۰۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۴۱، استفتائات امام خمینی، ج۱۰، ص۷۴۴، سؤال۱۲۷۷۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    



دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بت»، ج۱۱، ۴۴۷۰.    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج‌۲، ص ۶۴.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار