الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کتاب الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة نوشته
شیخ یوسف بن احمد بن ابراهیم درازی بحرانی (م ۱۱۸۶ ق) در موضوع
فقه استدلالی و به
زبان عربی میباشد.
مولف در مورد علت نگارش مباحث اصولی در ابتدای کتاب مینویسد: و قد رایت ان ابدا اولا بتمهید جملة من المقدمات التی یتوقف علیها الاستدلال، و یرجع الیها فی تحقیق الحال، لیکون کتابنا هذا کافلا بتحقیق ما یحتاج الیه من اصول و فروع مغنیا عن الافتقار الی غیره
اگر چه مؤلف در این عبارتها توجه به
اصول فقه را خاطر نشان کرده است اما معمولا از
استدلال به دلایل اصولی خودداری کرده و بیشتر به مباحث روایی پرداخته است.
در بین آثار
صاحب حدائق این کتاب ارزشمند از جایگاه خاصی برخوردار است و
شهرت این کتاب گرانقدر بیش از آن است که در مورد آن مطلبی نوشته شود. این کتاب اولین مجموعه مدون فقهی در
واجبات و
سنن است که اکثر فروع فقهی را همراه با ذکر
روایات و
احادیث اهل بیت علیهمالسّلام در بردارد. توان فقهی مؤلف، تسلط بر صناعت
فقه ، احاطه به فنون
احادیث و روایات و آراء و فتاوای فقهی و تسلط بر
اجماعها و موارد
شهرت ، استدلالهای متقن و محکم و افکار عمیق و آراء محکم همراه با سبک جذاب بیان رسا و شیوا و تکیه اساسی بر
روایات این کتاب را در نوع خود کم نظیر ساخته است. مؤلف علاوه بر اختلافات سایر کتب فقهی تمام روایات مربوط به مسائل فقهی را مطرح نموده و حتی روایاتی که در
وسائل الشیعة و
کتب اربعة ذکر شدهاند در این
کتاب دیده میشوند. در بین فتاوای
فقهاء و کتب فقهی وی عنایت خاصی به
مدارک الاحکام سید محمد عاملی (م ۱۰۰۹ ق) داشته است.نکته سنجیهای دقیق و ماهرانه مؤلف در مورد روایات و راویان نمایانگر وسعت اطلاعات و تسلط وی به رموز
علم رجال است. وی به اسانید
من لا یحضره الفقیه ،
کافی کلینی ،
تهذیب و
استبصار شیخ طوسی را در موارد زیادی به دقت بررسی نموده است.
۱. مولف در کتاب
لؤلؤة البحرین در معرفی کتابش مینویسد: کتابنا هذا بحمد الله سبحانه لم یعمل مثله فی کتب الاصحاب، و لم یسبق الیه سابق فی هذا الباب لاشتماله علی جمیع النصوص المتعلقة بکل مسالة و جمیع الاقوال و جمیع الفروع التی مرتبط بکل مسالة الا ما زاغ عند البصر و حسر عند النظر.
۲. اعتبار و ارزش علمی قسمتهایی از کتاب که در
عراق نوشته شده پیش از قسمتهایی است که در
ایران نوشته شده است. مؤلف در لؤلؤة البحرین در مورد
التزام به
استقراء تام احادیث مینویسد: و هذا الالتزام انما حصل فیما صنفته فی هذا المکان و الا فالاول الذی صنف فی العجم و ان کان مستوفیا لتحقیق المسائل و ربطها بالدلائل، الا انه لم یستوف جملة الاخبار تفصیلا و ان اشیر الیها اجمالا و کذلک الاقوال
وی کتاب
جهاد را مطرح ننموده است و علت آن را در لؤلؤة البحرین اینگونه مینویسد: و اعرضت عن ذکر کتاب الجهاد و ما یتبعه لقلة النفع المتعلق به الآن تبعا لبعض علمائنا الاعیان و ایثارا لصرف الوقت فیما هو احوج و احق لابناء الزمان.
اگرچه صاحب حدائق در ابتدا از کسانی بوده که سبک فقهی
اخباریها را قبول داشته است و حتی در کتاب
مسائل شیرازیه اش مقالهای در
دفاع آنان نوشته است. اما بعدها از این سبک فقهی تا حد زیادی رو برگردانده است، اگر چه استناد صرف به روایات و دوری از
اصول فقه در حدائق گاهی دیده میشود وی در مقدمه دوازدهم در مورد مباحثات بین
مجتهدین و اخباریها مینویسد:
و قد کنت فی اول الامر من ینتصر لمذهب الاخباریین و قد کثرت البحث فیه مع بعض المجتهدین ترجمه آن: در آغاز شیوه اخباری گری را تایید میکردم و با برخی از مجتهدان که از استادان معاصر من بودند نیز گفت من مشایخنا المعاصرین، و اودعت کتابی الموسوم بالمسائل الشیرازیه مقالة مبسوطة مشتملة علی و گفتگوهای درازی در این باره داشتم در کتاب مسائل شیرازیه نیز مقالهای گنجانیدهام که در برگیرنده بحثهای کافی جملة من الابحاث الشافیة، و الاخبار الکافیة تدل علی ذلک و یؤید ما هنالک الا ان الذی و روایات رسا در این باره است با این همه پس از درنگ شایسته و دقت نظر در سخنان دانشوران بزرگ ما برایم ظهر لی بعد اعطاء التامل حقه فی المقام، و امعال النظر فی کلام علمائنا الاعلام هو اغماض النظر روشن شد که باید از این بحثها چشم پوشید و به آن پرده کشید، گر چه گروهی باب این بحث را گشوده عن هذا البحث و ارخاء الستر دونه و الحجاب ورود اثبات در آن را گسترش دادهاند.
وی به دلیل
اهانت نمودن طرفین به هم و اینکه اختلافات آنان اساس صحیحی ندارد، از نظریات اخباریهای اعراض نموده است. اگر چه وی در مورد
محدث استرآبادی در صفحه ۱۶۹ مینویسد: هو المجدد لمذهب الاخباریین فی الزمان الاخیر اما از اهانتهایی که بین مجتهدین و اخباری پیش آمده است انتقاد نموده است و آن را از
زمان محدث استرآبادی صاحب
الفوائد المدنیة دانسته است مینویسد:
فانه قد جرد لسان التشنیع علی الاصحاب و اسهب فی ذلکای اسهاب، و اکثر من التعصبات التی لا یلیق بمثله من العلماء الاطباء.
در مقدمه ناشر جلد اول آمده است که بحث
اغسال از کتاب الطهارة در سال ۱۱۶۳ ق پایان یافته است. در پایان کتاب الطهارة در جلد پنجم سال ۱۱۷۸ و در پایان کتاب الصلاة در جلد یازدهم سال ۱۱۸۱ ذکر شده است. در پایان کتاب النکاح جلد ۲۵،
سال پایان آن ۱۱۸۵ ق در
کربلای معلی ذکر شده است. بنابر این
کتاب در حدود سالهای ۱۱۶۲ تا ۱۱۸۵ یعنی حدود ۲۳ سال نوشته شده است.
در کتاب
مقدمهای بر فقه شیعه ، به نسخههای منتخبی از دانشگاه
تهران ،
مجلس شورای اسلامی ، آستان قدس رضوی،
گوهرشاد ، و نواب اشاره شده است.در مقدمه کتاب، ناشرین به نسخههای مورد استفاده اشاره نکردهاند و فقط
ذکر شده که گروه تحقیق با مقابله نسخههای خطی متعدد، استخراج
آیات کریمه و
روایات شریفه، عنوانبندی و تنظیم فهارست جامع این کتاب را آماده انتشار کردهاند.
این کتاب ابتدا در سالهای ۱۳۱۵ ق تا ۱۳۱۸ ق در تبریز و در ۶ جلد چاپ شده است. بعدها در سال ۱۳۷۷ توسط شیخ علی آخوندی چاپ شده است. کتاب موجود توسط مؤسسه نشر اسلامی تابع
جامعه مدرسین در سال ۱۴۰۵ ق تجدید چاپ شده است و در همین
زمان نیز در دار الاضواء چاپ شده است. جلدهای بیست و یکم و بیست و دوم آن توسط مؤسسه نشر اسلامی بعدها به آن اضافه شده است.
این کتاب از همان زمان نگارش مورد توجه فقهای بزرگ واقع شده و حواشی و شروح ارزشمندی بر آن زده شده که عبارتند از:
۱. حاشیه مؤلف که به صورت تعلیقه با رمز منه در چاپ دار الاضواء موجود است.
۲. حاشیه شاگرد مؤلف مشهور به
سید علی طباطبائی صاحب
الریاض (م ۱۲۳۱ ق).
۳. حاشیه سید میرزا ابراهیم فسائی شیرازی که در کتابخانه
کاشف الغطاء موجود است.
۴. حاشیه سید ابراهیم بن محمد موسوی دزفولی کرمانشاهی در نزد علامه رازی (م قبل از ۱۳۰۰ ق).
۵. حاشیه علامه ابن یوسف حدائقی شیرازی از نوادگان مؤلف.
۶. حاشیه علامه محقق
شیخ محمد تقی ایروانی.
۷. شرح
سید محسن اعرجی کاظمی (م ۱۲۲۷ ق).
۸. الجنة الوافیة از علامه آقا محمود بن محمد علی کرمانشاهی (م ۱۲۶۹ ق).
۹. الرد علی مقدمات الحدائق لبعض الاعلام که حدود ۲۳ سؤال میباشد.
از آنجائیکه صاحب حدائق موفق به تکمیل مباحث فقهی نشده و فقط توانسته تا مبحث ظهار را تالیف نماید، برادرزاده و شاگردش شیخ فاضل موفق شیخ حسین بن محمد عصفوری (م ۱۲۱۶ ق) به تکمیل این مباحث پرداخته و توانسته است ۹ کتاب
ظهار،
ایلاء،
لعان،
عتق،
اقرار،
جعاله،
ایمان ،
نذر ،
کفارات را تالیف کند. اگر چه این کتاب از نظر علمی با الحدائق قابل مقایسه نیست اما از آنجا که به سبک آن نوشته و وی از شاگردان صاحب حدائق بوده است دارای ارزش علمی زیادی است.
۱.
الذریعة : هو فقه استدلالی کبیر فی مجلدات کثیرة مع انه لم یتجاوزه کتاب الوصیة و ما خرج منه طبع فی ست مجلدات ضخام ۱- الطهارة ۲- الصلاة ۳- الزکاة ۴- الحج ۵- المتاجر ۶- النکاح
۲.
روضات الجنات : هو کتاب جلیل لم یعمل مثله حدا فیه جمیع الاقوال و الاخبار الواردة عن الائمة الاطهار، الا انه طاب ثراه لمیله الی الاخباریة کان قلیل العتق بالاستدلال بالادلة الاصولیة التی هی امهات الادلة الفقهیة و عمدة الادلة الشرعیة
۳.
فوائد رضویة : صاحب تصانیف رائعه نافعه جامعه که احسن آنها است حدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة و آن کتابی است بسیار جلیل و کثیر النفع جمع کرده در آن جمیع اقوال و اخبار واردة از
ائمه طاهرین علیهمالسلام را و بیرون آمده از آن جمیع عبادات الا کتاب جهاد و اکثر معاملات تا اواخر کتاب طلاق
۴.
اعیان الشیعه : له مؤلفات نافعة منها و هو احسنها الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة خرج منه جمیع العبادات الا الجهاد و اکثر المعاملات الی الطلاق
کتاب از یک مقدمه در
اصول فقه و یک دوره
فقه استدلالی از کتاب
الطهارة تا کتاب
وصیت است. مباحث کتاب شامل مقدمه و کتابهای
طهارت ،
صلاة ،
زکاة ،
خمس ،
صوم ،
حج ،
بیع ، و
تجارت ،
ضمان ،
کفالة ،
صلح ،
مضاربة ،
مساقات ،
ودیعة ،
وکالت ،
وقف ،
سبق و رمایة ،
وصیت ،
نکاح و قسمتی از کتاب
طلاق تا
خلع و مبارات و
ظهار است که در ۲۵ جلد ذکر شدهاند. مقدمات دوازده گانه کتاب شامل مباحثی در
تقیه ، صحت جمیع اخبار و روایات، مدارک احکام شرعی
وجوب احتیاط و
استحباب آن، معذور بودن
جاهل به حکم،
تعارض و ترجیح بین
دلائل شرعی ،
امر و
نهی ، حقیقت شرعی،
مشتق ،
حجیت دلیل عقلی ، بعضی از قواعد شرعی مثل
قاعدة طهارت ،
استصحاب ، و در آخر بعضی از اختلافات بین
مجتهدین و اخباریها ذکر شده است.
در این کتاب نظریات فقهی جدیدی فراوانی وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره میشود.
۱-
نماز جمعه را
واجب عینی میداند.
۲-
معاملات فضولی را باطل میداند.
۳-
معاطات را
بیع لازم حقیقی میداند.
۴-
منکران امامت را
کافر و
نجس میداند.
۵-
قاعده طهارت و
اصالة الطهارة را دلیل
طهارت واقعی میداند.
۶.
اوامر قرآن دلالت بر
وجوب دارد.
۷.
نهی مطلقا دلالت بر
تحریم دارد.
۸. رد دلایل
تسامح در ادلة سنن ،
اجماع را قبول ندارد اما
شهرت را میپذیرد وی رجوع بسیار به کتابهای
اهل تسنن را موجب دوری از روش
اهل بیت علیهالسلام و
شیعیان میداند که گاهی مثل
حجت اجماع ناخواسته موجب لغزش و اشتباه علمای امامیه شده است.
۱. در آغاز کتاب مطالب و قواعدی از
اصول فقه که در
استنباط احکام نقش مؤثری دارند مطرح شدهاند.
۲. این مجموعه یک دوره اصول فقه فشرده و ضروری مورد نیاز در
فقه میباشد و در آن مباحثی همچون
حقیقت شرعی ،
مشتق ،
اوامر و
نواهی ،
استصحاب ،
برائت ، و غیر آن مطرح شده است.
۳. تاثیر سبک وی و تحقیقات ارزنده وی بعدها در آثار
سید علی طباطبائی (م ۱۲۳۱ ق) صاحب
ریاض المسائل ، و
محقق قمی (م ۱۲۳۱ ق)
صاحب قوانین ،
مولی مهدی نراقی (م ۱۲۰۹ ق)،
سید مهدی بحر العلوم (م ۱۲۱۲ ق) و مجتهدان بزرگ دیگری بخوبی
آشکار است و از طرف دیگر مباحثات علمی بین وی و استاد اکبر
وحید بهبهانی (م ۱۲۰۵ ق) تاثیر واضحی در سبک فقهی وحید بهبهانی گذاشته است.
۴. از زمان نگارش آن فقهای بعد از وی به آن توجه خاصی داشته و کتب فقهی شان به آن استناد نمودهاند. کمتر کتب فقهی است که در مباحث فقهی و
استنباط احکام از آن بی نیاز باشد. همانطور که گذشت اگر چه صاحب حدائق در ابتدا تمایل به سبک فقهی اخباریها داشته است اما بعدها از این سبک تا حد زیادی رو برگردانده است ولی با این حال توجه زیاد به
روایات و دوری از استفاده از مباحث اصول فقه در کتاب دیده میشود.
۵. وی همچنین از
اعتماد به
ادله عقلی خودداری نموده است و معمولا به دلایل نقلی استناد مینماید و مینویسد: الاحکام الشرعیة توفیقیة و بنابر این باید این احکام از
روایات و
سنت گرفته شود
به همین دلیل به
سید مرتضی برای استفاده از
اجماع و دلیل عقلی خرده گرفته مینویسد: انما یعتمد علی ادلة واهیة لا تقبلها البصائر و الافکار، من تعلیل عقلی او دعوی اجماع مع انه لا قائل به سواه کما لا یخفی علی من راجع مصنفاته
۶. از دیگر خصوصیات کتاب طرح نظریات اصول فقه به صورت مختصر است وی در مباحث اوامر، نواهی، اجماع نظریات خاصی را ارائه کرده است.
وی در مورد اجماع مینویسد: ان عد اصحابنا رضوان الله علیهم الاجماع مدرکا انما اقتفوا العامة العمیاء ان اصل الاجماع من مخترعات العامة و بدعهم
۷. وی همینطور به مباحث رجالی و روایی و
علم درایه پرداخته است ، وی اصطلاح متاخران در تقسیم روایات را نمیپذیرد و مینویسد :
علی انا لا نری اعتمادا فی صحة الاخبار علی هذا الاصطلاح، بل عملنا علی اصطلاح متقدمی علمائنا، رضوان الله علیهم، کما قدمنا ایضاحه باتم ایضاح
۸. نکته سنجیهای دقیق وی در رجال و اسانید روایات نشانگر تسلط وی به
علم رجال است به عنوان نمونه در مورد
روایات عمار مینویسد: فلا یخفی علی المتتبع الروایات عمار ما فی کثیر منها من الغرائب و الاضطراب کما نبهنا علیه فی غیر موضع مما تقدم.
یوسف بن احمد درازی بحرانی.
نرم افزار جامع فقه اهل البيت۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
الحدائق الناضرة