افعال الهی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بر اساس
جهانبینی توحیدی ، همه
موجودات و
پدیدههای هستی به صورت بیواسطه یا با واسطه
افعال خداوند هستند.
بحث درباره
افعال خداوند، هم در
فلسفه اسلامی و هم در
کلام اسلامی مطرح شده است.
متکلمان اسلامی پس از مباحث مربوط به
ذات و
صفات خداوند ، به بحث درباره
افعال الهی پرداختهاند، آنان در این باره مسائل مهم و گستردهای را بررسی کردهاند که در حقیقت به
عدالت و
حکمت خداوند باز میگردد،
حسن و قبح عقلی ، تعلق
اراده خدا به
طاعات و عدم تعلّق آن به
معاصی ،
فاعلیت انسان نسبت به
افعال اختیاری و
رد نظریه جبرگرایان ،
افعال تولیدیه ،
خلق افعال ،
کسب ،
استطاعت ،
قضا و قدر الهی ،
تکلیف مالایطاق ،
هدایت و
ضلالت ،
عذاب نشدن
کودکان ،
غایت و
غرض در
افعال الهی،
حسن و
وجوب تکلیف ،
لطف و
اصلح ،
آلام و
اعواض ،
آجال ،
ارزاق ،
اسعار ، از مهمترین مسائلی است که در مبحث مربوط به
افعال خداوند مطرح شده است.
متکلمان اسلامی «
افعال» را به
مخترع ،
مباشر و
متولد تقسیم نمودهاند،
فعل اگر نیازمند
محل نباشد به آن «مخترع» گفته میشود، و اگر
احتیاج به محل داشته باشد دو حالت دارد: یا بدون
وساطت فعل دیگر تحقق میپذیرد مانند
تفکر و
فعل عضلات ، که در این صورت به آن «مباشر» میگویند، و یا به سبب
فعل دیگر
حادث میشود مانند
حرکت کلید با حرکت
دست که اصطلاحاً به آن «متولد» میگویند.
افعال مخترع اختصاص به
خداوند دارد،
افعال مباشر مخصوص غیر خداوند است،
افعال متولد مشترک بین خداوند و غیر خداوند است.
متکلمان اسلامی
افعال الهی را به اعتبار دیگر به
تکوینی و
تکلیفی تقسیم نمودهاند، مراد از تکوینی
ایجاد اشیا توسط
خداوند تعالی است و
افعال تکلیفی همان
اوامر و
نواهی متعلق به
افعال مکلفین میباشد.
دانشمندان علم کلام در بحث از
افعال الهی، از
افعال انسان نیز بحث نمودهاند زیرا از یک سو بر اساس
توحید در
خالقیت همه
افعال و
پدیدهها به خداوند مستند میشود، و از سوی دیگر در
افعال بشر کارهای
ناروایی وجود دارد، بدین جهت باید درباره
افعال بشر بحث شود تا چگونگی استناد آنها به خداوند با توجه به
اصل تنزیه ، روشن شود.
چنانکه بیان شد بحث
افعال الهی در میان
حکمای اسلامی نیز مطرح شده است.
حکما تقسیمات متعددی برای آن ذکر نمودهاند.
نخستین تقسیم این است که
افعال الهی یا «مبدع» است یا «مخترع» و یا «مکوّن».
ملاک این تقسیم مسبوق بودن و مسبوق نبودن
موجود به
ماده و
مدّت (
زمان ) است.
مبدعات موجوداتی هستند که نه مسبوق به مادهاند، و نه زمان؛
عالم عقول ،
هیولای اولی و صورت نخستین از مبدعات میباشند.
مخترعات موجوداتی هستند که مسبوق به مادهاند ولی مسبوق به زمان نیستند.
اصل زمان (نه
اجزاء آن) اینگونه است.
و
مکوّنات موجوداتیاند که هم مسبوق به مادهاند و هم مسبوق به زمان، همه حوادث زمانی و مرکبات
عالم طبیعت این گونهاند.
تقسیم دیگر عبارت است از تقسیم موجودات به
تام و
ناقص ، و تقسیم ناقص به
مکتفی و
غیر مکتفی ،
ملاک این تقسیم چگونگی تحقق
کمالات ممکن برای
موجودات است.
موجود تام آن است که کمالاتی که برای او ممکن است، به صورت
بالفعل برای آن تحقق دارد.
این موجودات همان
مجرّدات تامّهاند که در
ذات و
فعل خود از مادّه و آثار آن
مجرد میباشند.
ناقص آن است که کمالاتی که برای او ممکن است، به تدریج برایش حاصل میشود و امکان ذاتی او در
فعلیّت یافتن کمالاتش کافی است.
ناقص خود دو گونه است: مکتفی و غیر مکتفی:
مکتفی آن است که جز به
افاضه الهی ، به سبب و
علت امکانی نیاز ندارد؛
نفوس کلّی این گونهاند،
نفوس انبیا و
اولیاء الهی نیز در آغاز پیدایش از این دستهاند، ولی سرانجام به موجودات تامّه ملحق میشوند.
ناقص غیر مکتفی موجودی است که در مسیر
تکامل قرار دارد و
فعلیت یافتن استعدادهای آنها به
اسباب و
علل خارجی نیاز دارد.
موجودات عالم طبیعت این گونهاند.
علاوه بر تقسیمات فوق تقسیمات دیگری نیز مطرح شده که عمدتاً به تقسیمات یاد شده برمیگردد.
فرق اساسی میان بحثهای فلسفی و کلامی درباره
افعال الهی آن است که
فلاسفه از منظر
عقل نظری ،
اقسام و
احکام افعال الهی را بررسی کردهاند، ولی
متکلمان از نگاه
عقل عملی در این باره سخن گفتهاند.
بدین جهت که متکلمان قبل از هر چیز به
اثبات حسن و قبح عقلی در
باب افعال پرداختهاند، یعنی اثبات کردهاند که
عقل به صورت مستقل
حسن و قبح پارهای از
افعال را درک میکند، آنگاه بر اساس این
حکم عقلی ، صدور
افعال حسن و عدم صدور
افعال قبیح از
خداوند را بررسی کردهاند.
البته این، نگرش
متکلمان عدلیه (
امامیه و
معتزله ) به مسئله است و نگرش
متکلمان اشعریه ،
انکار حسن و قبح عقلی است.
آنان نیز بر اساس این نگرش کلامی خود، درباره
روایی و ناروایی در
افعال خداوند بحث کردهاند.
از
باب مثال ، عدلیه غایتمند نبودن
افعال خداوند را
قبیح و در نتیجه
محال میدانند، ولی
اشاعره آن را قبیح و محال ندانسته، بلکه غایتمندی را
ناممکن شمردهاند.
عرفا نیز به گونهای دیگر درباره
افعال الهی بحث کردهاند.
امام خمینی در بیان انحصار تاثیر و
فاعلیت حقتعالی معتقد است حقتعالی
فاعلی است که در مبدا بودن برای همه اشیاء مستقل است و در ایجاد و علیتش قائم به ذات است و هیچ وابستگی به غیر ندارد پس مؤثری در عالم هستی جز او نیست.
امام خمینی با استناد به آیه «و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی» بر این باور است که
افعال انسان بدون هیچ واسطهای هم به حقتعالی و هم به انسان انتساب دارند، یعنی ازآنجهت که انسان و
افعال تحت سیطره قدرت و علم و مشیت حقتعالی است، به حقتعالی انتساب دارد و از این انتساب هیچ جبری لازم نمیآید.
به باور امام خمینی حقتعالی تمام حقیقت وجود است و هیچ شیئی از حیطه وجودی او خارج نیست و مخلوقات رشحه و ظل اویند، بنابراین هر جا اثری از وجود باشد، متعلق به خداوند است و ممکنات جزء تعلقات و روابط و ظهورات او نیستند و خود و افعالشان مظاهر
فاعلیت حقاند.
امام خمینی تنها علت حقیقی را حقتعالی میداند و غیر حقتعالی همه معلول او هستند. ازآنجاکه معلول از خود هیچ استقلال و هویتی ندارد و ظهور و شئون
علت است، در نتیجه عالم هویتی جز حقتعالی ندارد
پس
فاعلیت منحصر در ذات حق و موجودات تنها به منزله واسطهها و معدات¬اند، امام خمینی با استناد به آیات الهی، تمام
افعال را منسوب خداوند متعال میداند و انسان و دیگر امور را صرفاً علت معدّ میداند.
پس هر کس این حقیقت را بشناسد که ممکن
ربط محض است، میداند
فعل هر ممکن با آنکه
فعل اوست،
فعل خداوند است.
آنان
هرم هستی را دارای شش
مرتبه دانستهاند:
اوّل،
مرتبه ذات «
حضرت وجود صرف » است که مرتبه «
احدیت » میباشد.
دوم، مرتبه «
حضرت اسماعی » است که
مقام واحدیت است.
سوم، مرتبه
ارواح مجرده و «
حضرت جبروت » یعنی
عقول کلیه است.
چهارم: مرتبه
نفوس عمّاله سماویه است که مظاهر
عالم مثالاند و «
حضرت ملکوت » نام دارد.
پنجم: مرتبه
عالم ناسوت و «
حضرت ملک » است.
ششم: مرتبه
کون جامع کل و «
حضرت خلیفه » و «
آیینه حضرت الهیت » و «
مجلای مرتبه واحدیت » یعنی
انسان کامل است که مظهر ذات و جمیع
اسمای حسنای الهی است.
• اسرار الحکم، سبزواری، هادی، کتابفروشی اسلامیه.
• التعلیقات، ابن سینا، حسین بن عبداللّه.
• الذخیرة فی علم الکلام، شریف المرتضی علم الهدی، علی، مؤسسة النشر الاسلامی.
• شرح الاصول الخمسة، معتزلی، عبدالجبار بن احمد، داراحیاءالتراث العربی، بیروت، ۱۴۲۲هـ.
• شرح المقاصد، تفتازانی، سعد الدین، منشورات الشریف الرضی.
• شرح المنظومه، سبزواری، هادی، انتشارات لقمان، پاییز ۷۲.
• شرح المواقف، الجرجانی، سید شریف علی بن محمد (م/۸۱۶هـ)، دارالجیل، بیروت.
• کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، حلی، حسن بن یوسف، مؤسسة النشر الإسلامی.
• گوهر مراد، فیاض، عبد الرزاق، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
• اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیة، السیوری الحلی، مقداد، مطبعة شفق، تبریز ایران.
• المنقذ من التقلید، حمصی، الرازی، محمود، مؤسسة النشر الإسلامی؛
•
دانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق علیهالسلام، برگرفته از مقاله «افعال الهی»، شماره ۶۰ • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.