افشای منافقان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حرکتهای مرموزانه
منافقان برای
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم از سوی
خداوند افشا گردید.
ومنهم من یستمع الیک حتی اذا خرجوا من عندک قالوا للذین اوتوا العلم ماذا قال ءانفا اولـئک الذین طبع الله علی قلوبهم واتبعوا اهواءهم.(گروهی از آنان به سخنانت گوش فرامیدهند، امّا هنگامی که از نزد تو خارج میشوند به کسانی که
علم و
دانش به آنان بخشیده شده (از روی
استهزا) میگویند: «(این مرد) الان چه گفت؟!» آنها کسانی هستند که خداوند بر دلهایشان مُهر نهاده و از هوای نفسشان پیروی
کردهاند (از این رو چیزی نمیفهمند)!)
خط
نفاق در مدینه برای
مسلمانان، از سوی خداوند افشا شد.
... ومن اهل المدینة مردوا علی
النفاق لاتعلمهم نحن نعلمهم...(و از (میان)
اعراب بادیهنشین که اطراف شما هستند، جمعی منافقند؛ و از اهل مدینه (نیز)، گروهی سخت به
نفاق پای بندند. تو آنها را نمیشناسی، ولی ما آنها را می شناسیم. بزودی آنها را دو بار
مجازات میکنیم (: مجازاتی با رسوایی
در دنیا، و مجازاتی به هنگام
مرگ)؛ سپس بسوی مجازات بزرگی (
در قیامت) فرستاده میشوند.)
نیات بانیان
مسجد ضرار از سوی خداوند، مبنی بر زیان رساندن به مسلمانان و ایجاد
تفرقه میان آنان و پدید آوردن کمین گاهی برای
جنگ با
خدا و
رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلّم افشا گردید.
والذین اتخذوا مسجدا ضرارا وکفرا وتفریقا بین المؤمنین وارصادا لمن حارب الله ورسوله من قبل ولیحلفن ان اردنآ الا الحسنی والله یشهد انهم لکـذبون.((گروهی دیگر از آنها) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان (به مسلمانان)، و (تقوّیت)
کفر، و تفرقهافکنی میان
مؤمنان، و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش
مبارزه کرده بود؛ آنها
سوگند یاد میکنند که: «جز نیکی (و خدمت)، نظری نداشتهایم!» امّا خداوند گواهی میدهد که آنها دروغگو هستند!)
خداوند از
دروغ بودن سوگندهای بانیان مسجد ضرار پرده برداشت.
والذین اتخذوا مسجدا ضرارا... ولیحلفن ان اردنآ الا الحسنی والله یشهد انهم لکـذبون.
خصومت پنهانی
منافقان از سوی خداوند، به رغم موافقت ظاهری آنان افشا گردید.
ومن الناس من یعجبک قوله فی الحیوة الدنیا ویشهد الله علی ما فی قلبه وهو الد الخصام.(و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان،
در زندگی دنیا مایه اعجاب تو میشود؛ (
در ظاهر، اظهار
محبت شدید میکنند) و خدا را بر آنچه
در دل دارند گواه میگیرند. (این
در حالی است که) آنان، سرسختترین دشمنانند.)
در شان نزول آیه آوردهاند: اشخاصی (برخی
منافقان)
در برخورد با
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به او اظهار علاقه مندی میکردند؛
در حالی که قلبا با او دشمن بودند.
افشاگری خداوند از
دروغ و بهانه بودن رخصت خواهی
منافقان برای عدم
شرکت در جهاد از آیات زیر استفاده می شود.
انما یستـذنک الذین لایؤمنون بالله والیوم الاخر وارتابت قلوبهم فهم فی ریبهم یترددون•(تنها کسانی از تو اجازه (این کار را) میگیرند که به خدا و
روز جزا ایمان ندارند، و دلهایشان با
شک و تردید آمیخته است؛ آنها
در تردید خود سرگردانند.)
ولو ارادوا الخروج لاعدوا له عدة...(اگر آنها (راست میگفتند، و)
اراده داشتند که (بسوی میدان جهاد) خارج شوند، وسیلهای برای آن فراهم میساختند! ولی خدا از حرکت آنها
کراهت داشت؛ از این رو (توفیقش را از آنان
سلب کرد؛ و) آنها را (از جهاد) باز داشت؛ و به آنان گفته شد: «با «قاعدین»(کودکان و پیران و بیماران] بنشینید!»)
خداوند از سرگردانی
منافقان ترک کننده جهاد پرده برداشته است.
انما یستـذنک الذین لایؤمنون بالله والیوم الاخر وارتابت قلوبهم فهم فی ریبهم یترددون.
افشای تلاش مرموزانه
منافقان برای ترک جلسه استماع آیات خدا، با اشاره به یک دیگر از آیه زیر استفاده می شود.
واذا مآ انزلت سورة نظر بعضهم الی بعض هل یریکم من
احد ثم انصرفوا صرف الله قلوبهم...(و هنگامی که سورهای نازل میشود، بعضی از آنها (
منافقان) به یکدیگر نگاه میکنند و میگویند: «آیا کسی شما را میبیند؟ (اگر از حضور پیامبر بیرون رویم، کسی متوجّه ما نمیشود!)» سپس منصرف میشوند (و بیرون میروند)؛ خداوند دلهایشان را (از
حق) منصرف ساخته؛ چرا که آنها، گروهی هستند که نمیفهمند (و بیدانشند)!)
خداوند دروغ بودن
سوگند منافقان را درباره دشنام ندادن به
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم آشکار ساخت.
یحلفون بالله ما قالوا ولقد قالوا کلمة الکفر وکفروا بعد اسلـمهم وهموا بما لم ینالوا...(به خدا سوگند میخورند که (
در غیاب پیامبر، سخنان نادرست) نگفتهاند؛
در حالی که قطعاً سخنان کفرآمیز گفتهاند؛ و پس از اسلامآوردنشان،
کافر شدهاند؛ و تصمیم (به کار خطرناکی) گرفتند، که به آن نرسیدند. آنها فقط از این انتقام میگیرند که خداوند و رسولش، آنان را به
فضل (و کرم) خود، بینیاز ساختند! (با این حال،) اگر
توبه کنند، برای آنها بهتر است؛ و اگر روی گردانند، خداوند آنها را
در دنیا و
آخرت، به مجازات دردناکی
کیفر خواهد داد؛ و
در سراسر
زمین، نه ولیّ و حامی دارند، و نه یاوری!)
(درباره «ما قالوا» گفتهاند:
در غزوه تبوک،
منافقان، پیامبر خدا را دشنام میدادند که خبر آن به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم رسید و به آنان اعتراض
کرد و آنان سوگند یاد کردند که دشنام ندادهاند.)
فاش شدن تصمیم
منافقان از سوی
خداوند، درباره آواره
کردن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و مسلمانان از مدینه، پس از بازگشت از
جهاد از
آیات زیر استفاده می شود.
یحلفون بالله ما قالوا ولقد قالوا کلمة الکفر...
(گفتهاند: مقصود از «ما قالوا»، تصمیم
عبدالله بن ابی و همدستانش مبنی بر اخراج پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و مسلمانان از مدینه بوده که
در سوره منافقان (آیه ۸) به آن اشاره شده است.)
یقولون لـئن رجعنا الی المدینة لیخرجن الاعز منها الاذل...(آنها میگویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون میکنند!»
در حالی که
عزت مخصوص خدا و رسول او و
مؤمنان است؛ ولی
منافقان نمیدانند!)
پرده برداری
خداوند از فتنه گری
منافقان در صورت
شرکت در غزوه تبوک از
آیات زیر استفاده می شود.
لو خرجوا فیکم ما زادوکم الاخبالا ولاوضعوا خلــلکم یبغونکم الفتنة وفیکم سمـعون لهم... •
لقد ابتغوا الفتنة من قبل وقلبوا لک الامور حتی جآء الحق وظهر امر الله وهم کـرهون.
خداوند از توطئه ترور پیامبر به وسیله
منافقان پرده برداشت.
یحذر المنـفقون ان تنزل علیهم سورة تنبئهم بما فی قلوبهم... • ... وهموا بما لم ینالوا...
(
در شان نزول آیه آوردهاند: گروهی از
منافقان در عقبه کمین کردند تا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را هنگام بازگشت از
غزوه تبوک
ترور کنند.
جبرئیل نازل شد و حضرت را آگاه
کرد و آیه نازل شد.)
دروغ بودن سوگندهای
منافقان درباره همراهی شان با مسلمانان از سوی خداوند افشا شد.
ویحلفون بالله انهم لمنکم وما هم منکم...
خداوند، آشکارکننده گفتار تمسخرآمیز
منافقان درباره پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بود.
ولـئن سالتهم لیقولن انما کنا نخوض ونلعب قل ابالله وءایـته ورسوله کنتم تستهزءون•
لاتعتذروا قد کفرتم بعدایمـنکم ان نعف عن طـآئفة منکم نعذب طـآئفة بانهم کانوا مجرمین.
(
در شان نزول آیه نقل شده است که
منافقان در غزوه تبوک اظهار داشتند: این مرد، گمان میکند کاخهای
شام را
فتح میکند. این سخن به گوش پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم رسید و از آنان بازخواست
کرد. آنان پاسخ دادند:
شوخی میکردیم.)
خداوند، آشکارکننده بیماردلی
منافقان است.
ومن الناس من یقول ءامنا بالله وبالیوم الاخر وما هم بمؤمنین... •
فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا ولهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون.
خداوند از نبود
ایمان قلبی
منافقان به رغم اظهار زبانی آن پرده برداشت.
واذا لقوا الذین ءامنوا قالوا ءامنا واذا خلوا الی شیـطینهم قالوا انا معکم...(و هنگامی که افراد باایمان را ملاقات میکنند، و میگویند: «ما
ایمان آوردهایم!» (ولی) هنگامی که با شیطانهای خود خلوت میکنند، میگویند: «ما با شمائیم! ما فقط (آنها را)
مسخره میکنیم!»)
ولیعلم الذین نافقوا وقیل لهم تعالوا قـتلوا فی سبیل الله او ادفعوا قالوا لو نعلم قتالا لاتبعنـکم هم للکفر یومـئذ اقرب منهم للایمـن یقولون بافوههم ما لیس فی قلوبهم...(و نیز برای این بود که
منافقان شناخته شوند؛ آنهایی که به ایشان گفته شد: «بیایید
در راه خدا نبرد کنید! یا (حداقل) از حریم خود،
دفاع نمایید!» گفتند: «اگر میدانستیم جنگی روی خواهد داد، از شما پیروی میکردیم. (اما میدانیم جنگی نمیشود.)» آنها
در آن هنگام، به
کفر نزدیکتر بودند تا به
ایمان؛ به
زبان خود چیزی میگویند که
در دلهایشان نیست! و خداوند از آنچه
کتمان میکنند، آگاهتر است.)
یـایها الرسول لایحزنک الذین یسـرعون فی الکفر من الذین قالوا ءامنا بافوههم ولم تؤمن قلوبهم...
خداوند از
ریاکاری منافقان در ادای نمازشان پرده برداشت.
ان المنـفقین یخـدعون الله وهو خـدعهم واذا قاموا الی الصلوة قاموا کسالی یراءون الناس...
خدا از عذرخواهی بی مورد
منافقان برای
شرکت نکردن در غزوه احد پرده برداشت.
ولیعلم الذین نافقوا وقیل لهم تعالوا قـتلوا فی سبیل الله او ادفعوا قالوا لو نعلم قتالا لاتبعنـکم هم للکفر یومـئذ اقرب منهم للایمـن یقولون بافوههم ما لیس فی قلوبهم...
افشا شدن
اعتذار بی جای
منافقان در عدم
شرکت در غزوه تبوک از
آیات زیر قابل استفاده
کرده است.
لو کان عرضا قریبا وسفرا قاصدا لاتبعوک ولـکن بعدت علیهم الشقة وسیحلفون بالله لو استطعنا لخرجنا معکم یهلکون انفسهم والله یعلم انهم لکـذبون• ومنهم من یقول ائذن لی ولاتفتنی الا فی الفتنة سقطوا...
یعتذرون الیکم اذا رجعتم الیهم قل لاتعتذروا لن نؤمن لکم قد نبانا الله من اخبارکم...
خداوند از بهانه بودن عذر
منافقان برای
شرکت نکردن در غزوه احزاب پرده برداشت.
واذ یقول المنـفقون والذین فی قلوبهم مرض ما وعدنا الله ورسوله الا غرورا• ... ویستـذن فریق منهم النبی یقولون ان بیوتنا عورة وما هی بعورة ان یریدون الا فرارا.
توطئههای
منافقان در نشستهای شبانه شان بر ضد
مسلمانان از سوی
خداوند افشا شد.
ویقولون طاعة فاذا برزوا من عندک بیت طـآئفة منهم غیر الذی تقول والله یکتب ما یبیتون...
خداوند از خلاف واقع بودن
اجازه منافقان برای
شرکت در جهاد پرده برداشت.
فان رجعک الله الی طـآئفة منهم فاستـذنوک للخروج فقل لن تخرجوا معی ابدا ولن تقـتلوا معی عدوا انکم رضیتم بالقعود اول مرة...
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۱۱۶، برگرفته از مقاله «افشای منافقان» .