و «گوشکردن غیبت (از رادیو و مانند آن) درصورتیکه به طور مستقیم پخش شود حرام است وگرنه از حیث استماعغیبت حرام نیست، البته از جهات دیگر مانند کشف سرّ مؤمن مثلاً و اهانت به او، ممکن است حرام شود.»
به بیان دیگر به سخنپراکنی برخی از رادیوها که مشتمل بر هتاکی و فحاشی و افترائات نسبت به اسلام و مقدسات اسلامی و مسلمانان و مؤمنین است «بهتر است گوش ندهند و اگر موجب تاثیر در شنونده و یا مستلزم اشاعه فساد و اباطیل باشد جایز نیست.»
استماع صدای زن جز همسر در صورت خوف وقوع در فتنه و مفسده یا به قصد التذاذ حرام است. در حرمت استماع صدای زن نامحرم در غیر دو صورت فوق اختلاف است. حرمت آن به مشهور نسبت داده شده است.
در تحریرالوسیله آمده است: اقوی آن است که شنیدن صدای زن بیگانه مادامیکه تلذذ و ریبه نباشد جایز است. و همچنین برای زن جایز است که صدایش را به مردان بیگانه بشنوند، درصورتیکه ترس فتنه نباشد؛ اگرچه احتیاط (مستحب) در غیر مقام ضرورت، ترک آن است خصوصاً اگر زن جوان باشد. و عدهای، شنیدن و شنواندن را حرام دانستهاند و این قول ضعیف است، البته بر زن حرام است که با مردان با کیفیت مهیج صحبت کند؛ به اینکه به نازکی سخن بگوید و در کلام نرمی کند و صدایش را زیبا نماید؛ تا آنکه کسی که در قلبش مرض هست، طمع کند.
و به نظر امام خمینی «جواز طلاق بهواسطه رادیو و بلندگو درصورتیکه دو شاهدعادل بشنوند، بعید نیست. و حضور آنها در مجلس طلاق واجب نمیباشد. ولی احتیاط (مستحب) خلاف آن است. این در صورتی است که طلاق در رادیو مستقیماً اجراء شود - نه بهواسطه ضبط صوت - و حکم در ظهار مانند طلاق است.»