استعلام (فقه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تحقیق و
پرس و جو را استعلام گویند. از آن به مناسبت در بابهای
طهارت،
صلات،
تجارت،
ضمان،
نکاح و
قضاء سخن رفته است.
حکم استعلام به اعتبار آنچه مورد استعلام قرار میگیرد، متفاوت است. به طور کلّی استعلام از حکم چیزی که از جنبۀ
پاکی و
نجاست یا
حلیّت و
حرمت مشکوک است، در صورت
امکان،
واجب است- مانند آن که ندانیم
خون نجس است یا
پاک،
آهو حلالگوشت است یا
حرامگوشت- امّا اگر موضوع حکم
مشکوک باشد، استعلام واجب نیست.
اگر ندانیم فلان
مایع نجس شده است یا خیر،
گوشت گوسفندی که از
مسلمان گرفته شده،
تذکیه شده است که خوردنش
حلال باشد یا خیر. در این دو صورت حکم به پاکی و حلیّت میشود و نیازی به استعلام نمیباشد.
استعلام گاه
مستحب است مانند این که برای
قاضیای که تازه وارد
شهر شده است، مستحب است امور داخلی شهر را از اهالی آن استعلام نماید تا
عالمان و افراد
عادل و مورد
اطمینان را بشناسد و بداند با چه کسانی
معاشرت و از چه کسانی
دوری کند.
شخص
اجیر اگر
شک کند
نمازی را که برای خواندن آن اجیر شده است،
نماز مسافر است یا
نماز حاضر و استعلام از آن نیز ممکن نباشد، باید
احتیاط کند و هر دو را بخواند.
از شرایط
بیع سلف آن است که
مال را با الفاظی که برای دو طرف
معامله معلوم است و از نظر
عرف یا
لغت نیز ظهور در مقصود دارد، وصف کند تا هنگام اختلاف، استعلام از آن ممکن باشد و گرنه،
بیع باطل است.
مهر مجهولی که استعلام از آن ممکن نیست- مانند عنوان
حیوان یا
شیئ- باطل است و
مهر المثل واجب میشود.
امام خمینی در
تحریرالوسیله مینویسد: از جمله
احکام حائض این است که: اگر شوهر
غایب و یا در
حکم غایب باشد به اینکه با حضورش هم نتواند از حال زن اطلاع پیدا کند، طلاقش صحیح است.
بهعبارتدیگر «شرط خالی بودن
مطلقه از
حیض در جایی است که شوهر
حاضر است به معنای اینکه هر دو در
وقت طلاق در یک
شهر باشند، و اگر شوهر غایب باشد
طلاق او صحیح است اگرچه در حال حیض واقع شود، لیکن درصورتیکه حال زن را از حیث
طهر و
حیض نداند و بر او
متعذر یا سخت باشد که از حال او
استعلام کند؛ پس اگر بداند که او در حال حیض است - ولو از جهت اینکه
عادت وقتیه او را میداند بنابر اظهر - یا از خبر گرفتن او
متمکن باشد و او را طلاق دهد سپس
معلوم شود که در حال حیض بوده، طلاق
باطل است.
همچنین «اگر شوهر غایب باشد و به کسی که حاضر است و میتواند از حال زن استعلام کند
وکالت (در طلاق) دهد، برای وکیل، طلاق زن در حال حیض جایز نیست.»
و به قولی
شوهر غایبی که بتواند از حال
همسرش هر چند به وسیلۀ
وکیل استعلام کند، حاضر محسوب میشود. از این رو، طلاق همسرش در حال حیض باطل است.
همچنین
شوهر حاضری که نتواند از حال همسرش استعلام کند،
غایب محسوب میشود. بنابراین، طلاق همسرش هر چند در واقع با دوران حیض او مصادف گردد
صحیح است.
ضمانت دین مجهولی که استعلام از آن ممکن نیست، باطل است و در جواز آن، در صورتی که پس از
ضمانت امکان استعلام باشد، اختلاف است.
اگر برای شخصی روی یک
سینه دو
سر یا روی یک
کمر دو
بدن باشد راه استعلام آن این است که یکی از آنها
بیدار شود، پس اگر فقط او بیدار شد، نه دیگری، آنها دو نفر میباشند و سهم دو نفر را
ارث میبرند و اگر هر دو بیدار شدند ارث یک نفر را میبرند. البته این موضوع جداً
فروع زیادی دارد که در ابواب فقه جریان دارد و بعضی از آنها در مفصلات ذکر شده است.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۶۵-۴۶۶. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی