ازدواج با زناکار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مسئله مورد پرسش یکی از احکام الهی است که در
قرآن کریم آمده است، و حاصل آن این است که
زناکار وقتی در جامعه مشهور به این
کار شد، و
حد زنا بر وی جاری شد، در عین حال
توبه نکرد، دیگر
حرام است که با
زن پاک و
مسلمان ازدواج کند، او باید یا با زن زناکار یا
مشرک ازدواج نماید. همچنین زن زناکار، اگر زنایش شهرت یافت، و
حد هم بر او جاری شد، ولی توبهاش
آشکار نگشت، دیگر حرام میشود بر او ازدواج با مرد
مسلمان و پاک، او نیز باید با مردی مشرک، یا زناکار ازدواج کند؛ اما کسانی که در گذشته به جهت
غفلت یا نادانی فریب
شیطان را خورده و دست به این
کار زدهاند، و از کرده خود پشیماناند و توبه نمودند و هرگز به سراغ این
کار نمیروند، به
یقین حکم این آیه شامل حال آنان نخواهد شد؛ چراکه انسان
گناهکار با توبه واقعی پاک شده، در زمره
مؤمنان قرار میگیرد، و این (ازدواج با زن زناکار) به شهادت قرآن کریم از مؤمنان به دور است؛ و نصیب آنان به
فضل و وعده الهی، زنان مؤمنه پاک و
عفیف خواهند شد.
قرآن مجید میفرماید:
«
الزَّانِي لَا يَنكِحُ إلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ»؛ «مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمیکند و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود درنمیآورد و این
کار بر
مؤمنان حرام شده است»!
برای دریافت درست معنای این سخن
خداوند در قرآن کریم، این مسئله باید از جنبههای مختلف تحلیل و بررسی قرار گیرد تا مشخص شود که این یک قاعدۀ کلی استثناناپذیر است، یا تابع شرایط خاصی است؟
برای هرچه روشنتر شدن مسئله، نخست به بیان
شأن نزول آیه میپردازیم.
آنچه را که مفسران در شأن نزول این آیه میگویند، این است که وقتی
مهاجران به
مدینه آمده بودند،
فقیر و تنگدست بودند. در مدینه
زنان فاحشه وجود داشتند که از کرایه دادن خود توانگرترین مردم
مدینه شده بودند. عدهای از مهاجران بیبضاعت به
طمع مال، خواستار ازدواج با آنان شدند و گفتند: با اینها ازدواج میکنیم و
زندگی میکنیم تا خداوند بینیازمان سازد. آنان در این مورد از
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اجازه خواستند که این آیه، در تحریم ازدواج مردان
مسلمان با زنان
زنادهنده نازل شد.
بعضی مفسران نیز در شأن نزول آیه چنین نوشتهاند: مردی از
مسلمانان از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اجازه خواست که با «
ام مهزول» ـ زنی که در عصر جاهلیت به آلودگی معروف بود و حتی پرچمی برای شناسایی بر در خانه خود نصب کرده بود! - ازدواج کند، آیۀ فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
در اینکه آیا این
آیه در بیان یک
حکم کلی الهی است، یا
خبر از یک واقعه خارجی و طبیعی میدهد، میان مفسران بحث و گفتوگو است.
برخی مفسران معتقدند آیه تنها یک واقعیت عینی را بیان میکند که افراد آلوده همواره دنبال آلودگان میروند؛ اما افراد پاک و با
ایمان هرگز تن به چنین آلودگیها و انتخاب همسران آلوده نمیدهند، و آن را بر خویشتن تحریم میکنند، شاهد این
تفسیر همان ظاهر آیه است که به صورت «
جمله خبریه» بیان شده است.
(البته لازم به یادآوری است که بسیاری از
احکام به صورت "جمله خبریه" بیان شده است، و لازم نیست همیشه احکام الهی به صورت "امر" و "نهی" باشد).
(البته برخی میگویند، آیه در مقام
اخبار از مقدار لیاقت مرتکبان این عمل زشت است، و میخواهد بگوید افراد پلید همان پلیدیها را دوست میدارند، و لیاقت بیش از آن را ندارند. آدم زناکار به جهت خباثت و پلیدی ذاتش، جز به همسری مانند خود تمایل ندارد. او از زنی خوشش میآید که چون خودش زناکار و پلید، و یا بدتر از خودش زنی مشرک و بیدین باشد. همچنین زن زناکار جز به مردی مثل خود، و یا بدتر از خود (f>
پس آیه شریفه در مقام بیان اکثری است.
همچنان که در آیه دیگر از همین
سوره فرموده است:
«
الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ»؛
«زنان ناپاک از آن مردان ناپاکاند، و مردان ناپاک نیز به
زنان ناپاک تعلق دارند و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکاند».
اما گروه دیگر بر آناند که این جمله بیان یک حکم شرعی و الهی است، به ویژه میخواهد مسلمانان را از ازدواج با افراد زناکار باز دارد. شاهد این تفسیر جمله «و حُرِّمَ ذلِک عَلَى الْمُؤْمِنِینَ» است که در آن تعبیر به تحریم شده است.
علامه طباطبایی در تفسیر
المیزان میگوید؛ حاصل معنای آیه با کمک
روایات وارده از سوی
اهل بیت (علیهمالسلام) این است که مرد زناکار وقتی در جامعه مشهور به این
کار شد، و
حد زنا بر وی جاری شد، در عین حال
توبه نکرد، دیگر حرام است که با زن پاک و مسلمان ازدواج کند، او باید یا با زن زناکار و یا مشرک ازدواج نماید. همچنین زن زناکار اگر زنایش شهرت یافت، و
حد هم بر او جاری شد، ولی توبهاش
آشکار نگشت، دیگر حرام میشود بر او ازدواج با مرد
مسلمان و پاک، او نیز باید با مردی مشرک، یا زناکار
ازدواج کند.
بنابراین این آیه، آیهای است محکم و باقی بر احکام خود که نسخ نشده (برخی مفسران معتقدند این آیه
نسخ شده است).
و احتیاج به
تأویل هم ندارد، و اگر در روایات
حکم را مقید کردهاند به صورت اقامه
حد و ظهور
توبه، ممکن است این قید را از
سیاق آیه نیز استفاده کرد؛ برای این که حکم به تحریم
نکاح، در آیه شریفه بعد از امر به اجرای
حد است، و همین بعد واقع شدن، ظهور در این دارد که مراد از زانی و زانیه، زانی و زانیۀ
حد خورده است. همچنین
اطلاق زانی و زانیه، ظهور در کسانی دارد که هنوز به این
عمل زشت خود ادامه میدهند، و شمول این اطلاق به کسانی که
توبه نصوح کردهاند، از دأب و ادب قرآن کریم بعید است.
حکم ازدواج مردان زناکار با زنان
فاحشه یا مشرک و یا برعکس، ناظر به کسانی است که:
۱. به این
کار زشت شهرت دارند؛ ۲. حکم الهی
حد بر آنها جاری شده باشد؛ ۳. از این
کار خود توبه نکرده باشند.
البته شایان توجه است که این بدان معنا نیست که این حکم لزوماً شامل کسانی میشود که این سه ویژگی را داشته باشند، و اگر یکی از اینها نباشد، همسر پاک نصیبشان میشود؛ بلکه ممکن است کسی
حد بر او جاری نشده، یا اشتهار به
زنا نداشته باشد؛ اما به طور قطع نمیتوان گفت همسر پاک و عفیف قسمت وی میگردد.
اما کسانی که در گذشته به جهت
غفلت یا نادانی فریب
شیطان را خورده و دست به این
کار زدهاند، و از کرده خود پشیماناند، توبه کرده و هرگز به سراغ این
کار نمیروند، به
یقین حکم این آیه شامل حال آنان نخواهد شد؛ چراکه
انسان گناه
کار با توبه واقعی در زمرۀ
مؤمنان قرار میگیرد، و این (ازدواج با زن زناکار) به
شهادت قرآن کریم از مؤمنان به دور است.
امید است به فضل الهی، زنان مؤمنه پاک و عفیف نصیب آنان شود.
در ذیل این آیۀ شریفه، روایاتی در
منابع حدیثی آمده است که
زناشویی با زن یا مرد زناکار حرام است؛ ازاینرو بر مؤمنان
واجب است که از مجموعههای زناکاران دوری گزینند. بلی، اگر مرد یا زن
زناکار توبه کرده باشند، زناشویی با آنها جایز است.
مانند این که
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:
«
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الزَّانِی لا یَنْکِحُ إِلَّا زانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً، قَالَ هُنَّ نِسَاءٌ مَشْهُورَاتٌ بِالزِّنَا وَ رِجَالٌ مَشْهُورُونَ بِالزِّنَا شُهِرُوا وَ عُرِفُوا بِهِ وَ النَّاسُ الْیَوْمَ بِذَلِکَ الْمَنْزِلِ فَمَنْ أُقِیمَ عَلَیْهِ حَدُّ الزِّنَا أَوْ مُتَّهَمٌ بِالزِّنَا لَمْ یَنْبَغِ لِأَحَدٍ أَنْ یُنَاکِحَهُ حَتَّى یَعْرِفَ مِنْهُ التَّوْبَةَ»؛
«این آیه در مورد
مردان و
زنانی است که در عصر
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آلوده به
زنا بودند،
خداوند مسلمانان را از ازدواج با آنها نهی کرد، و اکنون نیز مردم مشمول این حکماند، هر کس مشهور به این
عمل شود، و
حد الهی به او جاری گردد، با او
ازدواج نکنید تا توبهاش ثابت شود».
البته
طبیعت زندگی اجتماعی این است که مردان و زنان شریف جز همانند خود را نمیجویند؛ در حالی که برعکس میبینیم مردمی که از لحاظ اخلاقی فرو غلتیدهاند، غیر همگونان خود را میجویند؛ ازاینرو و برای خطرناک بودن درهمآمیختگی، خداوند میخواهد که مجموعه مردان و
زنان زنا
کار را از جامعه جدا سازد تا اجتماع را با دیواری بلند و مستحکم از پاکدامنی و شرف حفظ و حراست کند.
حرمت ابدی زن و مرد اسباب متعددی دارد که
زنا با زن در حالی که شوهر دارد یکی از آنها است. پس ازدواج با زن زناکار صور مختلف دارد.
ازدواج با زن زناکار و زنی که از
زنا تولد یافته و ازدواج شخص، با قابله خود یا دختر قابلهاش مکروه است.
پس حتی اگر زنی از
زنا حامله شده و شخصی با آن زن به همین حال ازدواج کند، عقد او «صحیح است.»
زیرا نفس ازدواج با زناکار مکروه است نه حرام؛ و
زنا عده ندارد تا حامله بودن زناکار مانع صحت آن گردد.
ازدواج با زنی که خود انسان با او زناکار کرده است دو صورت دارد. پس «کسی که با زن شوهرداری - دائم باشد یا منقطع -
زنا نماید برای همیشه بر او
حرام میشود؛ چه مسلمان باشد یا نه؛ مورد دخول شوهرش باشد یا نه، پس ازدواج با او بعد از مردن شوهرش یا بعد از زائل شدن عقدش - با
طلاق و مانند آن - جایز نیست؛ و بین اینکه زانی بداند که شوهردار است یا نه فرقی نیست. و اگر بر
زنا مجبور شده باشد، در الحاق حکم به آن، اشکال است.»
همچنین «اگر با زنی که در عده طلاق رجعی است
زنا نماید برای همیشه بر او حرام است مانند زن شوهردار، به خلاف آنکه در
طلاق بائن یا در
عده وفات باشد. و اگر بداند که در عده بوده و نداند که رجعی یا بائن است، حرام نمیشود. البته اگر بداند که در عده رجعیه است و در انقضای آن شک نماید ظاهراً حرام میشود.»
اما اگر چنین نباشد و
زنا موجب
حرمت ابدی نشده باشد ازدواج محکوم به صحت است همانگونه که در استفتاء ذیل آمده است: من زنی هستم که پس از طلاق از شوهر اولم پس از چندین سال با آقایی آشنا شدم و از روی ناآگاهی و نادانی با مرد مزبور عمل
زنا انجام دادم وپس از مدتی به عقد همین مرد در آمدم و صاحب سه فرزند میباشم. خواهش میکنم مرا از نظر شرعی راهنمایی فرمایید تا از این عذاب الهی که مرا عذاب میدهد نجات پیدا کنم. و ضمناً جواب بدهید که آیا عقد بههم میخورد و ما برای یکدیگر حرام میشویم یا نه؟
بسمه تعالی، درفرض سؤال، شما بر آن مرد حرام نشدید و ازدواج مذکور محکوم به صحت است.
بنابراین ازدواج با زن بعد از زنای با او حرام نیست مشروط بر اینکه در حال
زنا شوهر نداشته و یا در عده طلاق رجعی نبوده باشد. به عبارت دیگر ازدواج انسان با زنی که قبلاً مرتکب
زنا با او شده در حالی که شوهر نداشته، نه تنها جایز و صحیح است بلکه چه بسا از جهت اخلاقی و انسانی عملی جوانمردانه و نوعی مسئولیتپذیری است. هرچند که این ازدواج سبب پاک شدن گناه زنای قبل از ازدواج و بینیازی از توبه نمیشود که خدای سبحان فرموده است:
(قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ اَسْرَفُوا عَلَی اَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ.) با این حال درباره آن با کسی هم سخن نباید گفت که این خود گناه دیگری است، حتی بهتر آن است که در دوران زندگی و پیشآمدهای آن نیز به روی همدیگر نیاورند که این مشی کریمان است.
•
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ازدواج با زناکار»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۱۹. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی