ابوجعفر احمدبنمحمدبن خالد برقی، معروف به ابوجعفر برقی، محدّث، مورّخ و مؤلف، امامی قرن سوم می باشد. او نامدارترین دانشمند خاندان برقی است. جدّ این خاندان در کوفه بوده و سپس به قم مهاجرت کرده است.
تاریخ دقیق ولادت احمد برقی معلوم نیست ولی با توجّه به ندرت یا قلّتِ روایاتِ بیواسطه او از ابن ابی عُمَیر (متوفی ۲۱۷) و بزنطی (متوفی ۲۲۱) و کثرتِ روایاتش از ابن فضّال و ابن محبوب (هر دو متوفی ۲۲۴) می توان ولادت وی را پس از ۲۰۰ دانست. ظاهراً روایات او از حَمّادبن عیسی و صَفوان بن یحیی، که در برخی احادیث بدون واسطه اند، با واسطه ای مانند پدرش بوده است
، ولی روایت او از این دو امام در اسناد موجود به چشم نمی خورد، تنها در روایتی آمده است که وی به عسکر (سامرّا) سفر کرده و در آنجا پیکی از جانب «رجل» نزدش آمده است. قرائن نشان می دهد که مراد از «رجل» امام هادی علیه السّلام است
روایت وی از ضعفا و اعتمادش بر احادیث مرسل موجب شد که علمای معاصرش در قم بر وی خرده گیرند. احمدبنمحمدبن عیسی، رئیس قمیان، به علت نامعلومی وی را از قم تبعید کرد، ولی پس از مدتی او را به قم بازگرداند و از وی پوزش خواست و حتی در تشییع جنازه برقی پابرهنه و بدون عمامه حاضر شد تا رفتار پیشین را جبران کند
[۲۳]رجال العلاّ مة الحِلّی، حسن بن یوسف علاّمه حلّی، ص۱۴.
از اجزای محاسن تنها یازده باب (کتاب) باقی مانده که رساله هایی است مشتمل بر احادیثی با مضامین کلامی، اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و مطالب دیگر. با توجّه به فقدان بیشتر اجزای کتاب، نمی توان دقیقاً از محتوای آن آگاه شد، ولی با توجه به نام و محتوای اجزای باقیمانده محاسن و گرایش غالبِ آن روزگار قم، می توان گفت که بیشتر آنها کتب حدیثی در موضوعاتِ گوناگون بوده است. وجود عناوین رجال شناسی چون «طبقات الرجال» و عناوین تاریخی مانند «اخبار الامم»، «تاریخ»، «انساب» و «مغازی النّبی» در این مجموعه و تنوّع موجود در اسامیِ دیگر بابهای آن از جمله : «الشّعر و الشّعرا»، «النّحو»، «النّجوم»، «البُلدان و المساحه»، «الازاهیر» (شکوفه ها)، «افانین» (هنرها)، «الحِیَل»، «الطِیَرة» و جز اینها، شکل دایره المعارف گونه آن را نمایان می سازد.
تعداد آن را هفتاد و چند کتاب، و به نقلی هشتاد کتاب، ذکر کرده و سپس نام ۴۲ کتاب را که نزد ابن هَمام بوده آورده است. مشابهتِ ترتیب این نامها با ترتیب موجود در رجال نجاشی ممکن است از ترتیب اصلی این مجموعه ناشی شده باشد. البته نام این آثار در کتاب ابن ندیم به اشتباه در ذیل ترجمهمحمدبن خالد برقی آمده است. با وجود تصریح شیخ طوسی و نجاشی به اینکه تألیفات برقی منحصر به محاسن نبوده است، نمی توان آثار برقی را، جز کتابهای محاسن، به یقین شناسایی کرد. بعلاوه، بدرستی معلوم نیست که آیا هیچیک از کتابهای نام برده شده در فهرستِ محاسن کتاب مستقلی نیز بوده است یا خیر.
جز اجزائی از محاسن، کتابی به نام رجال برقی نیز در دست است که برخی آن را به محمدبن خالد و بیشتر به احمدبن محمدبن خالد نسبت داده اند و به نام او نیز چاپ شده است. هر چند در اجزای محاسن نامهایی چون «الرّجال»، «الطّبقات» و «طبقات الرّجال» دیده می شود، قرائنی چند نشان می دهد که این کتاب بعدها تألیف شده و نوشته علی بناحمدبن عبدالله از نوادگان برقی یا، به احتمال بیشتر، نوشته پدر وی احمدبن عبدالله، نوه برقی، است که به سبب تشابه اسمی وی با نام جدش به برقی نسبت داده شده است
درباره رجال برقی (فیه ذکرُمَنْ رَوی عن امیرالمؤمنین علیه السّلام) درست باشد، ممکن است این باب از رجال موجود از برقی باشد و نوه او آن را تکمیل کرده باشد، همچنانکه علاّمه حلّی
[۴۰]رجال العلاّمة الحِلّی، حسن بن یوسف علاّمه حلّی، ص۱۹۱ـ۱۹۵.
فقط در باب اصحاب امیرالمؤمنین علیه السّلام از رجال برقی نقل می کند.