• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَضْغاث (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اَضْغاث: (اَضْغاثُ اَحْلامٍ)
«اَضْغاث» جمع‌ «ضِغث» (بر وزن حرص) به معنای یک بسته از هیزم یا گیاه خشکیده، یا سبزی یا چیز دیگر است.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با أَضْغاث:

۱.۱ - آیه ۴۴ سوره یوسف

(قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الأَحْلاَمِ بِعَالِمِينَ) (گفتند: «این‌ها خواب‌های پریشان و آشفته‌ای است؛ و ما از تعبیر این گونه خواب‌ها آگاه نیستیم»).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: راغب در باره معنای کلمه ضغث گفته که: به معنای یک دسته ریحان و یا علف و یا شاخه درخت است و جمع آن اضغاث می‌شود، که در قرآن هم آمده آنجا که فرموده، (خُذْ بِیَدِکَ ضِغْثاً) یک دسته شاخه (چوب) به دست بگیر و اگر در قرآن خواب‌های پریشان را که حقایقش روشن نیست به دسته‌هایی از چوب و یا ریحان تشبیه کرده و فرموده‌ (قالُوا اَضْغاثُ اَحْلامٍ) برای این بوده که خواب پادشاه مصر به نظر ایشان یک دسته خاطرات غیر مربوط به هم بوده. و اگر یک رؤیا را دسته‌هایی از احلام خوانده به این عنایت بوده که بفهماند ادعای ایشان این بوده که خواب پادشاه صورتی در هم و بر هم از رؤیاهای مختلفی است که هر کدام برای خود تعبیر جداگانه‌ای داشته و چون یک یک آنها مشخص نیست و با هم مخلوط شده لذا وقوف به تعبیر آنها برای معبر دشوار گشته.
آری چه بسا می‌شود که آدمی در یک خواب از یک رؤیا به رؤیای دیگر، و از آن به رؤیای سومی و همچنین به رؤیاهای دیگر منتقل می‌شود، و خصوصیات هر یک از آنها با خصوصیات آن دیگری مخلوط می‌گردد، و در نتیجه اضغاث احلامی می‌شود که وقوف بر حقیقت یک یک آنها مشکل و بلکه ممتنع می‌گردد، شاهد این مطلب هم این است که خواب مذکور را به عبارت اضغاث (دسته‌هایی) احلام (خواب‌هایی) تعبیر کرده، و هر دو کلمه را نکره یعنی بدون الف و لام آورده، و گواهی آن بر گفتار ما مخفی نیست. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۵ سوره انبیاء

(بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ) (آنها گفتند: «[آنچه محمد آورده وحی نیست؛ . ] بلکه خواب‌هایی آشفته است؛ اصلًا آن را به دروغ به خدا بسته؛ بلکه او یک شاعر است؛ اگر راست می‌گوید باید معجزه‌ای برای ما بیاورد؛ همان گونه که پیامبران پیشین با معجزات فرستاده شدند»).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: حکایت سخنان کفار است که چگونه افترا و تکذیب به آن جناب را درجه به درجه شدت می‌دادند، اول گفتند: سخنان وی خواب‌های پریشان است که دیده و آن را نبوت خود پنداشته و کتاب آسمانیش گمان کرده، پس کار او و معلوماتش حتی از سحر هم بی‌ارزش‌تر است، (برای اینکه سحر هر چه باشد علمی است و قواعدی دارد). سپس افترای خود را ترقی داده، گفتند: بلکه خواب پریشان هم نیست، چون در خواب پریشان صاحبش عمدا دروغ نگفته، بلکه چند رقم رؤیا دیده وقتی بیدار شده از هر یک چیزی به یادش مانده، و با گوشه‌های دیگر هم رؤیایش مخلوط شده، ولی این افترا می‌بندد، و معلوم است که افترا مستلزم تعمد است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۴۴.    
۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۰۹.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۲۵۷.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۹، ص۴۹۸.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۳۹۰.    
۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۴۴.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۱.    
۹. ص/سوره۳۸، آیه۴۴.    
۱۰. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۰۹.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۵۵.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۸۷.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۲۹.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۶۴.    
۱۵. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۲.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۵۳.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۵۲.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۹۸.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶۳.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «أَضْغاث»، ص۵۱.    






جعبه ابزار