أَحزاب (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احزاب: (مَهْزُومٌ مِّنَ الاَحْزاب)تعبیر به
«احزاب» از مادّه
«حزب» ظاهراً اشاره به تمام گروههایی است که بر ضد
پیامبران قیام کردند، و
خداوند آنها را در هم کوبید. این جمعیت
مشرکان، گروهک کوچکی از آن گروهها هستند که به
سرنوشت آنان گرفتار خواهند شد.
(جُندٌ مَّا هُنَالِكَ مَهْزُومٌ مِّنَ الْأَحْزَابِ) (اينها لشكر كوچك شكست خوردهاى از گروههاى مختلفند).
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه «مهزوم» از هزيمت است كه به معناى خذلان و بيچارگى است و جمله «من الاحزاب» بيانى است براى «جُندٌ مَّا» و كلمه «ما» در جمله مزبور براى افاده قلت و
تحقیر است و كلام در آيه در مقام تحقير امر
کفار است و مىخواهد على رغم آن
غرور و اعتزاز و اعجابى كه از كلامشان استفاده مىشد، ايشان را
خوار و ناچيز معرفى كند.
دليل اين معنا،
نکره آمدنِ كلمه «جند» و تتميم آن با لفظ «ما» است و نيز اشاره به موقعيت ايشان با لفظ «هنالك» است كه مخصوص اشاره به دور است و نيز دليل ديگرش اين است كه: ايشان را جزو احزابى معرفى كرده كه همواره عليه
انبیا صفآرايى نموده و
حزب تشكيل مىدادند و
خداوند هم همواره ايشان را هلاك مىكرده، و به همين منظور آنان را لشكرى شكست خورده معرفى كرد، با اينكه هنوز جنگى نكرده بودند و شكست نخورده بودند و معناى آيه اين است كه: اين كفار لشكرى ناچيز و اندك و بىمقدار و شكست خوردهاند و از آن احزابى هستند كه همواره عليه فرستادگان خدا حزب تشكيل مىدادند و ايشان را
تکذیب مىكردند و
عذاب من بر آنان حتمى شد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «أحزاب»، ص۲۶.