آل یعقوب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عنوان آلیعقوب ویژه
قرآن است و در کتابهای
عهدین چنین تعبیری نیست.این عنوان، دوبار در
قرآن آمده است.
«
آل»، برگرفته شده از اهل است، با این تفاوت که آل به نزدیکان افراد بزرگ و شریف، مانند «
آل الله» و «آل سلطان»؛ ولی اهل بر همه اطلاق میشود. از سوی دیگر، اهل به
زمان و
مکان و غیر آن نسبت داده میشود؛ مانند اهل فلان
شهر؛ ولی آل فلان شهر نمیگویند. و آل به کسانی گفته میشود که از نظر خویشاوندی یا معنوی با فرد خصوصیتی داشته باشند.
و
اهل کسانی را گویند که نسبی یا دینی یا چیزی همانند آن، آنها را با یکد یگر جمع و مربوط کند
و "آل" به شریف تر و با فضیلت تر ها اضافه می شود،
مثل آل
الله و آل النبی، اما اهل اضافه شدنش کلی و عمومی است.
آلیعقوب دو بار در قرآن آمده است:
۱. «وکذلِکَ یَجتَبیکَ ربُّکَ و یُعَلِّمُک مِن تَأویلِ الأحادیثِ و یُتِمَّ نِعمَتَه عَلیک و علی ءَالِ یَعقوبَ... ؛
و پروردگار تو، این چنین (یوسف)را برمیگزیند و از تعبیر خوابها به تو میآموزد و نعمتش را بر تو و خاندان یعقوب تمام میکند....»
۲. «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِن ءَالِیَعقوبَ واجْعَلْهُ ربِّ رضیّاً؛
زکریا گفت: خداوندا! پس از جانب خود، جانشینی به من ببخش که) از من ارث بَرَد و از خاندان یعقوب (نیز) ارث بَرَد و او را ای پروردگار من! پسندیده گردان».
در اینکه مقصود از
یعقوب در
آیه۶ سوره یوسف
، فرزند
اسحاق است، اختلافی نیست؛ ولی درباره آلیعقوب از سوی
مفسّران چند نظر بیان شده است:
۱. عدّهای بر آنند که آلیعقوب، برادران یوسفند.
و
میبدی نام آنها را چنین نقل کرده است:
روبین (روبیل)
شمعون،
لاوی،
یهودا،
بنیامین،
دان،
نفتولی یا
نفثالی (
نفتالی)
اوشیر، (
اَشر)
بشسوخور،
کوذ، و
زبولون.
طبرسی به جای سه نام آخر،
ریالون،
یشجر و
حاد را آورده است.
با توجّه به این که در
عهد عتیق نیز همین نامها با اندکی تغییر آمده است،
این احتمال که
منابع اسلامی نیز به نقل از آن منبع ایننامها را بیان کرده باشند، تقویت میشود.
۲.
علاّمه طباطبایی، افزون بر
برادران یوسف، آن را شامل یعقوب و همسرش نیز دانستهاست.
به نظر برخی، آلیعقوب، به تمام خانواده یعقوب، شامل فرزندان و غیر فرزندانش گفته میشود.
براساس این نظر، آلیعقوب،
یوسف را نیز در بر میگیرد.
۳.
الفرقان، با توجّه بهاینکه در
آیه، آلیعقوب در کنار
ابراهیم،
اسحاق، یعقوب و یوسف قرار گرفته،
اتمام نعمت را به
رسالت تفسیر کرده، ونتیجه میگیرد که مقصوداز آلیعقوب،
پیامبران بنیاسرائیل از یوسف تا
عیسی(علیهما السلام)است.
۴.
آلوسی نیز با بیان اینکه برخی، آلیعقوب را به شخص یعقوب و برخی دیگر به پیروان وی
تفسیر کردهاند، این دو رأی را بعید میشمارد.
۵. گفتۀ دیگر این است که مقصود از «یعقوب» در این عنوان، یعقوب پیامبر (اسرائیل) نیست، بلکه مقصود
یعقوب بن ماتان برادر
عمران بن ماتان پدر
مریم است.
برخلاف
آیه ۶
سوره یوسفکه درباره یعقوب است، در آیه ۶
سوره مریمدو نظر است.
سدّی، او را فرزند
اسحاق دانسته؛
ولی
کلبی، وی را فرزند
ماثان (
ماتان) و برادر
عمران (پدر
مریم) شمرده است؛
البتّه در
عهد عتیق برادران
عَمرام (پدر مریم) چنین ذکرشده است: «
یصهار،
صبرون و
عزیئیل»؛
بنابراین، با قول مذکور سازگاری ندارد.
طبرسی، همین نظر را ترجیح داده؛
ولی میبدی، نظر اوّل را به بیشتر مفسّران منسوب کرده است.
کلبی، فرزندان ماثان را سران و پادشاهان بنی اسرائیل دانسته که زکریا علیه السلام سرآمد
دانشمندان آنان بود.
طبق رأی نخست، آلیعقوب، همه نژاد یعقوب
و طبق رأی دوم، خویشاوندان مادری
یحیی است
که به نظر
المیزان، زکریا از
خداوند خواست تا فرزندش از وی و همسرش
ارث بَرَد.
برپایه نقل دیگری در کشّاف، یعقوب بن ماثان، برادر زکریا بوده است.
واژههای مرتبط با آلیعقوب:
واژههای بنیاسرائیل و
اَسباط که به ترتیب ۴۱ و دو بار در
قرآن بهکار رفته، از واژگان نزدیک و حتّی براساس برخی آرا، مساوی با آلیعقوب است؛ زیرا در عهد عتیق نیز لقب یعقوب بن
اسحاق، «
اسرائیل» است.
قرآن از بنییعقوب و ذرّیّه یعقوب نیز سخن گفته که با بعضی از نظرها در معنای آلیعقوب یکسان است: «وَ وَصّی بِها إبرهـیمُ بَنیهِ وَ یَعقُوبُ یَـبَنِیَّ إنَّ اللّهَ اصطَفی لَکُمُ الدِّینَ فَلاتَمُوتُنَّ إلاّ وَ أنتم مُسلِمُون أم کُنتُم شُهَداءَ إذ حَضَرَ یَعقُوبَ الموتُ إذ قال لِبَنِیهِ ما تَعبُدُونَ مِن بَعدِی قالُوا نَعبُد إلـهَکَ... ؛
و
ابراهیم و
یعقوب، پسران خود را به همان (آیین)سفارش کردند(و هر دو در
وصیّتشان چنین گفتند:)ای پسران من! خداوند، برای شما این
دین را برگزید؛ پس البته نباید جز
مسلمان بمیرید. آیا زمانیکه
یعقوب را
مرگ فرا رسید، حاضر بودید هنگامی که به پسران خود گفت: پس از من، چه را خواهید پرستید؟ گفتند:
معبود تو و معبود پدرانتابراهیم
واسماعیل»، «أُولئِکَ الَّذینَ أنعمَ اللّهُ عَلَیهِم مِن النَّبیّینَ مِن ذُرِّیَّةِ ءادَمَ وَ مِمَّن حَملنا مَعَ نُوح وَ مِن ذُرِّیّةِ إبرهیمَ وَ إسرءِیلَ ؛
آنان، کسانی از
پیامبران بودند که خداوند بر ایشان
نعمت ارزانی داشت. از
فرزندان آدم بودند و از کسانی که همراه
نوح (بر کشتی)سوار کردیم و از فرزندان ابراهیم و
اسرائیل.»
بُرسُوی، در ذیل
آیه ۸۷
سوره انعام«وَ مِن ءابائِهم وَ ذُرّیّتِهم وَ إخونِهم وَاجتَبَینهم و هَدینهم إلی صِرط مُستقیم ؛
و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخی را(بر جهانیان برتری دادیم)و آنان را برگزیدیم و به راه راست راهنمایی کردیم» فرزندان یعقوب و
برادران یوسف را از برجستهترین مصادیق ذرّیّه و برادران برگزیده پیامبران یاد کرده است.
توصیهها به آلیعقوب که در قرآن ذکر شده است عبارتند از:
پیروی از آیین
توحید، سفارش
یعقوب علیهالسلام به فرزندان خویش:
«و وصی بها ابرهیم بنیه ویعقوب یـبنی ان الله اصطفی لکم الدین فلاتموتن الا وانتم مسلمون؛
ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را (در بازپسين لحظات عمر) به اين آئين وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند) فرزندان من! خداوند اين آئين پاك را براي شما برگزيده است و شما جز به آئين اسلام (تسليم در برابر فرمان خدا) نميريد.»
گزینش
دین توحیدی از سوی
خدا ، منشا سفارش یعقوب علیهالسّلام به پذیرش آن:
«و وصی بها ابرهیم بنیه ویعقوب یـبنی ان الله اصطفی لکم الدین فلاتموتن الا وانتم مسلمون؛
ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را (در بازپسين لحظات عمر) به اين آئين وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند) فرزندان من! خداوند اين آئين پاك را براي شما برگزيده است و شما جز به آئين اسلام (تسليم در برابر فرمان خدا) نميريد.»
تسلیم همیشگی در برابر دین الهی ، سفارش یعقوب علیهالسّلام به فرزندان خویش:
«و وصی بها ابرهیم بنیه ویعقوب یـبنی ان الله اصطفی لکم الدین فلاتموتن الا وانتم مسلمون؛
ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را (در بازپسين لحظات عمر) به اين آئين وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند) فرزندان من! خداوند اين آئين پاك را براي شما برگزيده است و شما جز به آئين اسلام (تسليم در برابر فرمان خدا) نميريد.»
«مسلمون» در اینجا به معنای لغوی آن است.
آل یعقوب ، انسانهایی
یکتاپرست در
زمان حیات یعقوب علیهالسّلام :
۱. «و وصی بها ابرهیم بنیه ویعقوب یـبنی ان الله اصطفی لکم الدین فلاتموتن الا وانتم مسلمون؛
ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را (در بازپسين لحظات عمر) به اين آئين وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند) فرزندان من! خداوند اين آئين پاك را براي شما برگزيده است و شما جز به آئين اسلام (تسليم در برابر فرمان خدا) نميريد.»
۲. «م کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی قالوا نعبد الـهک والـه ءابائک ابرهیم واسمـعیل واسحـق الـها وحدا ونحن له مسلمون؛
آيا شما به هنگامي كه مرگ يعقوب فرا رسيد حاضر بوديد؟ در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت پس از من چه چيز را ميپرستيد؟ گفتند خداي تو و خداي پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا و ما در برابر او تسليم هستيم»
یعقوب علیهالسّلام نگران باورهای دینی
آل خویش پس از
مرگ خود:
۱. «و وصی بها ابرهیم بنیه ویعقوب یـبنی ان الله اصطفی لکم الدین فلاتموتن الا وانتم مسلمون؛
ابراهيم و يعقوب فرزندان خود را (در بازپسين لحظات عمر) به اين آئين وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند) فرزندان من! خداوند اين آئين پاك را براي شما برگزيده است و شما جز به آئين اسلام (تسليم در برابر فرمان خدا) نميريد.»
۲. «ام کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی قالوا نعبد الـهک والـه ءابائک ابرهیم واسمـعیل واسحـق الـها وحدا ونحن له مسلمون؛
آيا شما به هنگامي كه مرگ يعقوب فرا رسيد حاضر بوديد؟ در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت پس از من چه چيز را ميپرستيد؟ گفتند خداي تو و خداي پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا و ما در برابر او تسليم هستيم»
اطمینان بخشیدن آل یعقوب علیهالسّلام به
پدر خویش در
ملازمت بر آیین توحیدی:
«ام کنتم شهداء اذ حضر یعقوب الموت اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی قالوا نعبد الـهک والـه ءابائک ابرهیم واسمـعیل واسحـق الـها وحدا ونحن له مسلمون؛
آيا شما به هنگامي كه مرگ يعقوب فرا رسيد حاضر بوديد؟ در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت پس از من چه چيز را ميپرستيد؟ گفتند خداي تو و خداي پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا و ما در برابر او تسليم هستيم»
اتمام
نعمت از طرف
خداوند بر آل یعقوب علیهالسّلام :
«و کذلک یجتبیک ربک و یعلمک من تاویل الاحادیث و یتم نعمته علیک و علی ءال یعقوب...؛
و اينگونه پروردگارت تو را بر ميگزيند، و از تعبير خوابها به تو ميآموزد، و نعمتش را بر تو و بر آل يعقوب تمام و كامل ميكند....»
مفسّران، درباره اتمام
نعمت، یک نظر ندارند.
به نظر برخی، اتمام نعمت خداوند این بود که یوسف را از
پیامبران، وبرادرانش را پایدار بر
اسلام، و
نبوّت را در خاندان برادران قرار داد
یا خداوند، آلیعقوب را در
دنیا از پیامبران و پادشاهان قرار داده و به تنبُّه آلیعقوب اشاره شده است و در
آخرت، به
درجات بالای
بهشت خواهد رساند
یا خداوند، آنچه را موجب سعادت آلیعقوب میشود، به آنان داده است.
به یوسف،
حکومت، نبوّت و
حکمت عطا کرد و او را از
مخلصان قرار داد و برای آلیعقوب، یافتن یوسف و آمدن یعقوب به همراه خانوادهاش از بادیه به
مصر، وزندگی در کنار هم را فراهم ساخت.
فخر رازی، با استناد به دو دلیل، مقصود از اتمام نعمت را نبوّت دانسته است:
۱.
نعمت، در حقّ بشر جز با منصب نبوت تمام نمیشود؛ چون دیگر نعمتهای الهی، در مقایسه با نبوّت کوچک و ناچیز است؛ ۲. خداوند، در ادامه آیه میگوید: «همان گونه که پیشتر بر پدران تو،
ابراهیم و
اسحاق تمام کرد» و نعمت کاملی که ابراهیم و اسحاق به واسطه آن بر دیگر انسانها برتری داده شدند، نبوّت است.
وی، در ادامه نتیجه میگیرد که همه فرزندان یعقوب،
پیامبر بودهاند و یازده ستاره در خواب یوسف را به یازده انسان دارای
فضل و
کمال تأویل میکند و آن را دلیل دیگری بر پیامبری فرزندانیعقوب میداند؛ ولی
آلوسی، این
استدلال را رد کرده، میگوید: خواب
یوسف فقط بر این دلالت میکند که آنها سرانجام هادی مردم شدند و این، مستلزم
پیامبر بودن آنها نیست.
وی در پاسخ به این اشکال که
برادران یوسف به دلیل
گناهکار بودن نمیتوانند پیامبر باشند، میگوید: به نظر
اشاعره،
عصمت از گناه پیش از نبوّت شرط پیامبر شدن نیست.
برخی از مفسّران، نعمت اصلی را نبوّت، واتمام آن بر آلیعقوب را تداوم نبوّت در نسل وی دانستهاند؛ به این معنا که خداوند، کسان بسیاری از نسل او را به مقام نبوّت برانگیخته است.
یحیی علیهالسّلام ،
وارث آل یعقوب علیهالسّلام:
«ذکر رحمت ربک عبده زکریآمریم• و انی خفت المولی من وراءی و کانت امراتی عاقرا فهب لی من لدنک ولیا• یرثنی و یرث من ءال یعقوب...• یـزکریا انا نبشرک بغلم اسمه یحیی...؛
اين يادي است از رحمت پروردگار تو نسبت به بنده اش زكريا. و من از بستگانم بعد از خودم بيمناكم (كه حق پاسداري از آئين تو را نگاه ندارند) و همسرم نازا است، تو به قدرتت جانشيني به من ببخش. كه وارث من و آل يعقوب باشد... اي زكريا! ما تو را به فرزندي بشارت ميدهيم كه نامش يحيي است....»
طبق
آیه ۲ همین
سوره ،
زکریا علیهالسّلام از
خداوند تقاضای جانشینی کرد که وارث او و آل یعقوب علیهالسّلام بشود. بر اساس آیه ۷،
خداوند به او
بشارت یحیی علیهالسّلام را داده است که
اجابت دعای زکریا علیهالسّلام است.
از
امام صادق(علیه السلام)نقل شده که
یوسف هنگام
مرگ، آلیعقوب را که تعداد آنها هشتاد نفر بودند، دور خود جمع کرد و گفت: طولی نخواهد کشید که «
قبطیان» بر شما مسلّط شوند و شما را زیر شکنجه سخت قرار دهند تاوقتی که
خداوند شما را به وسیلهمردی از فرزندان
لاویبنیعقوب که نامش
موسی بن عمران است، برهاند.
در
عهد عتیق نیز آمده است:
یوسف هنگام
مرگ به برادران خود گفت: من بهزودی میمیرم؛ ولی بدون
شک، خداوند شما را از
مصر به
کنعان سرزمینی که وعده آن را به
نسل ابراهیم و
اسحاق و
یعقوب داده است، خواهد برد.
معروفترین افراد آل یعقوب که همۀ آنها به مقام
نبوت رسیدهاند و برخی مقام فرمانروایی نیز داشتهاند، اینانند:
یعقوب،
یوسف،
موسی،
هارون،
شعیب،
داوود،
سلیمان،
اسباط،
زکریا،
یحیی و
عیسی.
مریم بنت عمران، مادر عیسی نیز از آل یعقوب است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۳۹۳، برگرفته از مقاله «آل یعقوب». مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۲، ص۴۸۷، برگرفته از مقاله «آل یعقوب». دانشنامه موضوعی قرآن.