پاداش اطعام (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پاداش
اطعام مخلصانه، برخورداری از
نعمات بهشتی، عبور از
صراط،
لقای الهی و نجات از
شرور قیامت است.
۱. پذیرایی از
ابرار با
ظرفهای بلورین نقرهای در
بهشت،
پاداش اطعام مخلصانه آنان: «ان الابر ار یشر بون من کاس کان مزاجها کافور ا» «به
یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با
عطر خوشی آمیخته است، »
«ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیر ا» «و غذای (خود) را با اینکه به آن
علاقه (و نیاز) دارند، به «
مسکین» و «
یتیم» و «
اسیر» میدهند! »
«انما نطعمکم لوجه اللـه لا نر ید منکم جزاء ولا شکور ا» «(و میگویند: ) ما شما را بخاطر خدا
اطعام میکنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم! »
«ویطاف علیهم بآنیة من فضة واکواب کانت قوار یر ا» «و در گرداگرد آنها ظرفهایی سیمین و قدحهایی بلورین میگردانند (پر از بهترین غذاها و نوشیدنیها)، »
«قوار یر من فضة قدر وها تقدیر ا» «ظرفهای بلورینی از نقره، که آنها را به اندازه مناسب آماده کردهاند! »
۲. پذیرایی از ابرار اطعام کننده به نیازمندان، در
بهشت با نوجوانانی جاودانه و
زیبا، همچون
مرواریدهای پراکنده: «ان الابر ار یشر بون من کاس کان مزاجها کافور ا» «به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است، »
«ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیر ا» «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! »
«ویطوف علیهم ولدان مخلدون اذا ر ایتهم حسبتهم لؤلؤا منثور ا» «و بر گردشان (برای پذیرایی) نوجوانانی جاودانی میگردند که هرگاه آنها را ببینی گمان میکنی مروارید پراکندهاند! »
تکیه زدن بر
تختهای بهشتی در هوایی معتدل و دلنشین، پاداش اطعام ابرار به نیازمندان: «ان الابر ار یشر بون من کاس کان مزاجها کافور ا» «به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است، »
«ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیر ا» «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! »
«وجزاهم بما صبر وا جنة وحر یر ا» «و در برابر
صبرشان،
بهشت و
لباسهای حریر بهشتی را به آنها پاداش میدهد! »
«متکئین فیها علی الار ائک لا یر ون فیها شمسا ولا زمهر یر ا» «این در حالی است که در
بهشت بر تختهای زیبا تکیه کردهاند، نه
آفتاب را در آنجا میبینند و نه
سرما را! »
تزیین ابرار با
دستبندهای نقرهای در
بهشت، پاداش اطعام آنان به نیازمندان: «ان الابر ار یشر بون من کاس کان مزاجها کافور ا» «به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است، »
«ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیر ا» «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! »
«عالیهم ثیاب سندس خضر واستبر ق وحلوا اساور من فضة وسقاهم ر بهم شر ابا طهور ا» «بر اندام آنها (
بهشتیان) لباسهایی است از
حریر نازک سبزرنگ، و از دیبای ضخیم، و با دستبندهایی از
نقره آراستهاند، و پروردگارشان
شراب طهور به آنان مینوشاند! »
برخورداری از
سایههای بهشتی پاداش اطعام به نیازمندان: «ان الابر ار یشر بون من کاس کان مزاجها کافور ا» «به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است، »
«ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیر ا» «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! »
«ودانیة علیهم ظلالها وذللت قطوفها تذلیلا» «و در حالی است که سایههای
درختان بهشتی بر آنها فرو افتاده و چیدن میوه هایش بسیار آسان است! »
الف) سیراب شدن ابرار از جامهای لذیذ
شراب آمیخته با
زنجبیل، پاداش اطعام آنان به نیازمندان: «ان الابر ار یشر بون من کاس کان مزاجها کافور ا» «به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است، »
«ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیر ا» «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! »
«ویسقون فیها کاسا کان مزاجها زنجبیلا» «و در آنجا از جامهایی سیراب میشوند که لبریز از شراب طهوری آمیخته با زنجبیل است، »
ب) اطعام ابرار به نیازمندان از عوامل متنعم شدن آنان از
شراب طهور در
بهشت: «ان الابر ار یشر بون من کاس کان مزاجها کافور ا» «به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است، »
«ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیر ا» «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! ».
«عالیهم ثیاب سندس خضر واستبر ق وحلوا اساور من فضة وسقاهم ر بهم شر ابا طهور ا» «بر اندام آنها (
بهشتیان) لباسهایی است از حریر نازک سبزرنگ، و از دیبای ضخیم، و با دستبندهایی از نقره آراستهاند، و پروردگارشان شراب طهور به آنان مینوشاند! »
اطعام ابرار به نیازمندان از عوامل متنعم شدن آنان از
چشمه سلسبیل: «ان الابر ار یشر بون من کاس کان مزاجها کافور ا» «به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است، »
«ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیر ا» «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! »
«عینا فیها تسمی سلسبیلا» «از چشمهای در
بهشت که نامش
سلسبیل است! »
«سلسبیل» را به نوشیدنیای معنا کردهاند که کاملا گوارا است و به راحتی در
گلو جاری میشود.
گذر از
صراط در
قیامت، پاداش اطعام به یتیم
خویشاوند و مسکین خاک نشین در روز سختی و گرسنگی: «فلا اقتحم العقبة» «ولی او از آن گردنه مهمّ نگذشت!»
«وما ادر اک ما العقبة» «و تو نمیدانی آن گردنه چیست! »
«او اطعام فی یوم ذی مسغبة» «یا غذا دادن در روز گرسنگی...»
«یتیما ذا مقر بة» «یتیمی از خویشاوندان، »
«او مسکینا ذا متر بة» «یا مستمندی خاک نشین را، ».
در این که مقصود از «
عقبه» چیست، سه احتمال وجود دارد: ۱.
صراط؛ ۲. گردنهای سخت در
جهنم؛ ۳. مثلی برای
مجاهدت با
نفس و
شیطان. این برداشت، براساس
احتمال اول است.
اطعام خالصانه ابرار به نیازمندان از عوامل بهره مندی آنان از
لباس حریر سبز نازک و دیبای ضخیم: «ان الابر ار یشر بون من کاس کان مزاجها کافور ا» «به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است، »
«ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیر ا» «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! »
«عالیهم ثیاب سندس خضر واستبر ق وحلوا اساور من فضة وسقاهم ر بهم شر ابا طهور ا» «بر اندام آنها (
بهشتیان) لباسهایی است از حریر نازک سبزرنگ، و از دیبای ضخیم، و با دستبندهایی از
نقره آراستهاند، و پروردگارشان
شراب طهور به آنان مینوشاند! »
رسیدن
ابرار به
لقای الهی همراه با شادابی و خوشحالی،
پاداش اطعام خالصانه آنان به نیازمندان: «ان الابر ار یشر بون من کاس کان مزاجها کافور ا» «به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است، »
«ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیر ا» «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! »
«فوقاهم اللـه شر ذلک الیوم ولقاهم نضر ة وسر ور ا» «(بخاطر این عقیده و عمل) خداوند آنان را از شر آن روز نگه میدارد و آنها را میپذیرد در حالی که غرق شادی و سرورند! »
بهره مندی ابرار از
میوههای بهشتی قابل دسترس برای چیدن، به سبب اطعام آنان به نیازمندان: «ان الابر ار یشر بون من کاس کان مزاجها کافور ا» «به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است، »
«ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیر ا» «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! »
«ودانیة علیهم ظلالها وذللت قطوفها تذلیلا» «و در حالی است که سایههای
درختان بهشتی بر آنها فرو افتاده و چیدن میوه هایش بسیار آسان است! »
الف) حفظ ابرار از
شرور روز قیامت از سوی
خداوند، به جهت
اطعام خالصانه آنان به نیازمندان: «ان الابر ار یشر بون من کاس کان مزاجها کافور ا» «به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است، »
«ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیر ا» «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! »
«فوقاهم اللـه شر ذلک الیوم ولقاهم نضر ة وسر ور ا» «(بخاطر این
عقیده و عمل) خداوند آنان را از شر آن روز نگه میدارد و آنها را میپذیرد در حالی که غرق
شادی و سرورند! »
ب) اطعام به
یتیم و
مسکین خاک نشین در روز سختی و
گرسنگی، سبب گذر از گردنه سخت
قیامت : «فلا اقتحم العقبة» «ولی او از آن گردنه مهمّ نگذشت!»
«وما ادر اک ما العقبة» «و تو نمیدانی آن گردنه چیست! »
«او اطعام فی یوم ذی مسغبة» «یا غذا دادن در روز گرسنگی...»
«یتیما ذا مقر بة» «یتیمی از خویشاوندان، »
«او مسکینا ذا متر بة» «یا مستمندی خاک نشین را، ».
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۴۲، برگرفته از مقاله «پاداش اطعام». مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۱۱۷، برگرفته از مقاله «پاداش اطعام».