هویت اسلامی جامعه نبوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابتدای ظهور
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
حجاز جامعه در ورطه
جهالت خاصی بود تا اینکه حضرت به پیامبری مبعوث شدند که مردم زمان را از جهالت برهانند و دفینههای
عقول را بیدار و به سوی کمالات سوق دهند.
جامعهای که
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن ظهور کرد، جامعهای یکپارچه نبود، بلکه بر عکس از قبایل، گروهها و جماعات متفرق و پراکندهای شکل گرفته بود. این قبایل خود نیز در درون به زیرمجموعههای متخاصمی تقسیم میشدند. فقدان دولت مرکزی و نبود
دین واحد سبب شده بود که هیچگونه وجه
هویتی «
هویت یعنی آنچه موجب شناسایی شخص باشد. به نقل از:
معین، محمد،
فرهنگ فارسی»
«
هویت در معنای اجتماعی آن میتواند آن ساختار و یا شکل و قالبی باشد که موجب شناسایی جامعه گردد» مشترکی نداشته باشند و لذا بخش مهمی از حیات سیاسی – اجتماعی آنها در تخاصم و
جنگ با یکدیگر سپری میشد.
با تلاش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) این جامعه متفرق و پراکنده به جامعهای یکدست با
هویت اسلامی تبدیل شد که شاخصههای آن عبارتند از:
از شاخصهای
هویت جامعه نبوی (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) نفی نژادپرستی و قومیتگرایی و
تعصب ناروا و ناپسند بود. زیرا
اسلام از آن جهت مقبول همه ملتها بود که رنگ نژادی و قومی نداشت.
قرآن میفرماید: «یا اَیهَا النَّاسُ اِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَاُنثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنداللَّهِ اَتْقَاکُمْ اِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»
«ای مردم ما شما را از دو جنسِ
مرد و
زن آفریدیم و شما را به شکل ملتها و قبیلهها درآوردیم تا یکدیگر را بشناسید.»
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) هم با آن تبعیضها (نژادپرستی و قومیتگرایی و
تعصب ناروا) به مبارزه برخاستند و به تدریج ارزش
تقوا را ملاک منصبها و منزلتهای اجتماعی معرفی کردند: «مردم در
اسلام برابرند، به یکاندازه،
فرزند آدم و حوایند،
عرب را بر
عجم و عجم را بر عرب جز به پرهیزکاری و
ترس از
خداوند برتری نیست»،
«انسانها از روزگار آدم تاکنون همانند دندانههای شانه (برابر) هستند، عرب بر عجم و سرخ پوست بر سیاه پوست برتری ندارد، مگر به تقوا....»،
«هر کس اندکی در دلش
تعصب باشد خداوند
روز قیامت او را با اعراب
جاهلیت محشور میکند»
و «کسی که به عصبیّت فرا خواند، از ما نیست و کسی که بر اساس عصبیّت بجنگد، از ما نیست و کسی که بر اساس عصبیّت بمیرد، از ما نیست.»
در همین رابطه آن حضرت (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) افرادی مانند «
زید بن حارثه» را فرمانده سپاه
اسلام در سریههای متعددی از جمله سریههای
عیص،
طرف،
الجموم،
حسمی و
قرده،
وادی القری و
مدین قرار داده، «
بلال حبشی» را
مؤذن ویژه خود منصوب نمودند
ایشان از «
سلمان فارسی» تجلیل کردند و فرمودند: «
سلمان از ما
اهل بیت است.»
و به این ترتیب در جامعه نبوی (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم)، محور نبودن
نژاد و قوم به صورت یک
ارزش و
هویت اسلامی درآمده بود.
اسلام برای
سالمسازی جامعه و تعالی و رشد انسانها، توجه و اهتمام ویژهای به پرهیز از برخی اعمال ناپسند دوره
جاهلیت نشان داد به گونهای که نماد
هویت جامعه نبوی (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) شدند، همانند:
از عادتهای زشت عرب جاهلی شرابخواری و
قمار بود. این عادات، چنان در جامعه آنان نفوذ داشت که جزء سرشت آن قوم شده بود. علاقهی آنان به «
شراب» به حدی بود که برخی به خاطر
نهی اسلام از آن، از گرویدن به
اسلام خودداری میکردند.
گام بزرگ برای
سالمسازی جامعه، بیدار کردن افکار عمومی و توجه دادن جامعه به ضررها و مفاسد شراب و قمار بود. از این رو،
تحریم شراب و قمار از نمادهای جامعه نبوی (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) به شمار میرود.
قرآن کریم درباره
حرمت شراب و قمار بیان میفرماید:
«از تو در مورد شراب و قمار میپرسند، بگو: در آن دو گناهی بزرگ است و سودهایی برای مردم و گناهشان از سودشان بیشتر است.»
یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما.»
«تحقیقاً شراب و انواع قمار و بتپرستی و یا سنگهایی که برای قربانی نصب شده و چوبههای
قرعه (برای کشف امور غیبی)، پلیدی از کارهای
شیطان است، از آن دوری گزینید، شاید
رستگار شوید.»
یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا انّما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون.»
«شیطان میخواهد کینهتوزی و دشمنی را از طریق شراب و قمار در میان شما بیفکند و تضادهای داخلی را تشدید نماید و شما را از
یاد خدا و
نماز باز دارد، آیا باز هم دست از آن بر نمیدارید.»
انما یرید الشّیطان ان یوقع بینکم العداوة و البغضاء فی الخمر و المیسر...» رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) هم در این باره فرمودند: «قطعا خداوند شراب و قمار....را
حرام کرده است».
بدون
تردید حفظ «عفت عمومی» برای
سلامت و پایداری هر جامعهای ضرورتی انکار ناپذیر است. روابـط
نـاسـالم مـیـان
مرد و
زن و قوانین نادرست
ازدواج در دوران جاهلیت عرب، عـفـت عـمـومـی را کـمـرنـگ و
سـلامـت نسل را به خطر انداخته بود.
اسـلام در ایـن جنبه از زندگی جاهلی تحوّلی چشمگیر پدید آورد. مقام انسانی زن را زنده کرد و بـرای وی حـقـوق اجـتماعی ویژهای در نظر گرفت.
قوانین مربوط به ازدواج و
طلاق را معین و مـدوّن سـاخـت و انـواع ازدواجهـای عـرب جـاهـلی را کـه پـاکـی و
سـلامـت نسل را از میان میبرد ممنوع اعلام کرد.
قرآن در زمینه رعایت
عفت،
بانوان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) را مورد خطاب قرار داده میفرماید: «با نامحرمان (با ناز و کرشمه و هوسانگیز) سخن نگویید که بیماردلان در شما
طمع کنند».
فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض.» سپس چنین میفرماید: «و شما در خـانـههـای خـود بمانید و همچون
جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید (و اندام و وسـائل
زینت خـود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید).»
وقرن فی بیوتکن ولا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی.»
همچنین خداوند متعال برای اینکه حریم ناموس
مسلمانان حفظ شود، نگاههای هوسآلود را از طرف زن و مرد نامحرم، ممنوع اعلام کرده میفرماید: «ای رسول ما! به مردان
مومن بگو چشمهای خود را از نگاه به نامحرمان بپوشانند...و به
زنان با ایمان نیز اعلام کن تا دیدگان خود را از هر نامحرمی فروبندند.»
قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم....و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهم.»
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) درباره نگاههای هوسآلود فرمودند: «نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای شیطان است. هر کس آن را به خاطر
ترس از
خدا ترک کند، خداوند نیز به او ایمانی میبخشد که در دلش لذت شیرینی آن را احساس میکند.»
«النّظّر سهم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفاً من الله اعطاه الله ایماناً یجد حلاوته فی قلبه.»، «در مورد زنان مردم عفت بورزید تا دیگران نیز در مورد زنان شما عفت بورزند و زنان شما از تعرض نامحرمان در امان بمانند». «عفُّوا عَن نساء الناس تَعِفَّ نُساءَکم».
«در (مجامع عمومی) میان زنان و مردان نامحرم فاصله ایجاد کنید»
و «بر زنان سزاوار نیست که از وسط جاده عبور کنند، ولی آنان باید از کنار دیوار و جاده بروند».
هنگام طلوع
خورشید اسلام در
حجاز نشانی از رشد فکری و گسترش علمی نبود. شیوه سخنوری، فن شاعری،
و خرافهگویی،
از مظاهر علمی و فرهنگی عرب جاهلی بود. لذا شاخصه ویژه
هویت جامعه نبوی (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم)، توجه بنیادین به
علم و
دانش است. این اهمیت با توجه به نخستین آیات نازل شده بر
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که با «خواندن»، «علم» و «
قلم» آغاز میشود روشن میگردد.
در این جامعه صاحبان علم برتری داشتند.
و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) هم مسلمانان را به فراگیری دانش تشویق میکردند: دانش را بجویید، هر چند در
چین باشد، زیرا جستجوی دانش، بر هر
مسلمانی واجب است.
دانش پژوهان محبوب خدایند.
نگریستن به چهره دانشمند،
عبادت است.
آن حضرت (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) شرط آزادی اسیران باسواد را
تعلیم ده تن از
صحابه و فرزندان آنها قرار دادند. این عمل موجب شد که بسیاری از کودکان
مسلمان خواندن و نوشتن بیاموزند که
زید بن ثابت در زمره آنان خواندن و نوشتن آموخت.
طبق گزارشی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم)
عبدالله بن سعید را مامور کردند تا در
مدینه به مردم خواندن و نوشتن بیاموزد.
همین فراگیری علم و دانش مسلمانان پویایی و پیشرفت جامعه نبوی (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) را به دنبال داشت.
بیتردید اساسیترین شاخص
هویت جامعه نبوی (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) ایمان به خدا (
توحید) و به
رسالت رسولش (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) بود. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) با ندای قولوا لااله الا الله تفلحوا،
سعادت را برای همه
بشارت داد و پرچم اصالت الله را در مقابل همه انواع
شرک برافراشت. در جامعهای که لذات جسمانی و هواهای نفسانی اصل بود و
هدف از
خلقت را بهرهگیری از لذات دنیوی میدیدند، آن حضرت (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) جامعهای را بنیان گذاشت که ستون خیمه آن خدامحوری،
اطاعت از فرامین الهی و اطاعت از رسولش بود. اینجاست که خط تمایز
اسلام و
شرک و
کفر برجسته میشود و نزول
سوره کافرون در
مکه و نیز
آیه برائت در مدینه عملا تجلی بخش تمایز مسلمانان از
مشرکان میشود.
تلاش در ایجاد چنین
هویت واحدی در کلام آن حضرت (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) به خوبی آشکار میکند که فرمودند: «یا معشر قریش و یا معشر العرب، ادعوکم الی عبادة الله (وحده) وخلع الانداد والاصنام وادعوکم الی شهادة ان لااله الا الله وانی رسول الله»
این انقلاب فرهنگی که به منظور مبارزه با اندیشههای شرک آلود و غیر توحیدی صورت میپذیرفت، زمینهساز به وجود آمدن نوعی وحدت فرهنگی در محیط آن زمان شد و تشتت و تخالف اعتقادی جای خود را به پیدایش
هویت دینی واحد فکری داد که همراه نمادهایی بود مانند:
نماز که در لسان رسول الله (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم)
ستون دین شمرده شده
به عنوان مولفه اصلی
تربیت دینی نقش اصلی را در ایجاد
هویت دینی در
جامعه نبوی (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) ایفا کرد. به وِیژه
نماز جماعت و تشکیل صفوف بههم فشرده مسلمانان به خوبی بیانگر
هویت جامعه مسلمانان از دیگر جوامع بود. چه از اجتماع کوچک سه نفری رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) و
حضرت علی (علیهالسّلام) و
حضرت خدیجه (علیهالسّلام)، در هنگام نماز جماعت در کنار
کعبه،
که اولین تجلی
هویت اسلامی در مکه بود. و چه زمانی که در مدینه در
مساجد در صفوف نماز جماعت و
جمعه همه در کنار یکدیگر در برابر پروردگار یکتا روبه سوی یک
قبله لب به
حمد و ثنای آن یگانه میگشودند. و هماهنگ با یکدیگر سرود
توحید را زمزمه میکردند. سفارشات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) در مورد حضور در نماز جماعت و برخورد با کسانی که در نماز جمعه و جماعت شرکت نمیکردند در منابع آمده است مانند:
به هر روی نماز جماعت علاوه بر آثار عبادی و اخلاقی، فواید سیاسی و اجتماعی بسیاری دارد، از جمله
هویت یافتن جامعه
اسلامی بود.
اذان یکی از شعارهای مهم
اسلام است که ضمن اشاره به اهمیت نماز، وجه ممیز و فصل مشخص دین
اسلام و جامعه
اسلامی از سایر ادیان و جوامع بود، زیرا در آن روزگار مسیحیان برای فراخواندن همکیشان خود به
کلیسا ناقوس مینواختند و یهودیان بوق میزدند،
اما در
اسلام نیز برای این امر مهم، اذان
تشریع شد
تا نشانهای برای تجمع مسلمانان و آمادگی آنان برا ی
نماز باشد.
قبله به عنوان
شعار اسلام و عامل
هویت بخش مسلمانان از صدر
اسلام تاکنون مد نظر
قرآن کریم، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) و جامعه
مسلمان بوده است، و تغییر آن در سال دوم
هجرت به دنبال بهانهگیری
یهود و سرزنش ایشان نسبت به رسول
اسلام (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم)،
مرز تشخیص
هویت واقعی مسلمانان از غیر آنان شد و به منزله اتمام حجت بر مخالفین پیامبر و اتمام
نعمت بر مسلمانان همه اعصار تلقی شد.
قرآن کریم انتظار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) را به گونهای ترسیم میکند که چشم به
آسمان دوخته است تا مسئله تغییر قبله از
بیتالمقدس که قبله مشترک سه
دین اسلام، یهود و
مسیحیت بود به گونهای حل شود
، زیرا یهودیان و حتی مشرکان بخاطر عدم
هویت مستقل مسلمانان از یهودیان، مسلمانان را
تمسخر میکردند، تغییر قبله از بیت المقدس به
کعبه موجب شد تا استقلال فرهنگی امت
اسلامی تقویت شود و
هویت خاصی یابد.
امروزه با گذشت هزار و چهار صد واندی سال از تغییر و تحویل قبله به سمت
مکه، مسلمانان با داشتن ملیتها و قومیتها و وجوه تمایز متفاوت، همچنان در هنگام انجام اعمال عبادی به این مکان مقدس توجه میکنند. و
هویت اسلامی و حقانی بودن دین و
شریعت خود را برای همگان ثابت میکنند و گرچه بعد مسافت آنها را از هم جدا کرده، لکن قبله مشترک، دین،
خدا و
پیامبر واحد که همگی مظاهر و شعائر
اسلام است قلوب آنها رابه هم پیوند زده است.
مسجد در شکل گیری، انسجام تقویت فرهنگ و
هویت اسلامی جامعه
مسلمان حایز اهمیت بسیار است. مسجد مرکز عبادت و تجلی ایمان و عمل مسلمانان است و نیز نقطه تجمع و رجوع مناسک عبادی و معنوی مسمانان میباشد و مکانی است که انسان میتواند
هویت دینی خویش را که در هر سرزمینی باشد بشناسد و آن را در خود تجلی دهد. نخستین مسجدی که در
اسلام بر پایه
تقوا ساخته شد،
مسجد قبا بود.
پس از آن،
مسجد النبی (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) در
یثرب یا مدینة النبی ساخته شد.
به دنبال آن، طوایف عرب هر کدام در ناحیه خود مسجدی بنا کردند. آنان از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) میخواستند تا در مسجدشان نماز بگزارد و از باب
تبرک، محل نماز آن حضرت را به عنوان مسجد خود انتخاب میکردند. ابن شبه فهرستی از مساجدی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) در آنها نماز خوانده به دست داده است.
از ابتکارات بیسابقه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) جهت اتحاد، همبستگی و همدلی مسلمانان ایجاد
اخوت و برادری بود که نتیجه آن به وجود آمدن
هویت جدید
اسلامی بود.
پیمان برادری در ابتداء دو به دو میان نود نفر
و به قولی صد نفر از
مهاجر و
انصار ایجاد شد
و در طول ده سال اقامت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) در
مدینه، ادامه پیدا کرد.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) میفرماید: «المسلمون اخوة تتکافی دماؤهم» مسلمانان با هم برادرند و خونشان برابر است.
اصولاً رابطه معنوی و انفکاکناپذیر ملیّت در
اسلام، به شکل باشکوهتری جلوه میکند، زیرا این رابطه جنبه برادری به خود گرفته اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَةٌ
و طبق همین
قانون اسلامی وحدت خونی جای خود را به وحدت اساسیتر دیگری که از آن به «ایمان» تعبیر میکنیم، میدهد. از آنجا که این رابطه معنوی و برادری با پذیرش اختیاری ایمان صورت میگیرد، لذا همواره ریشه این پیوند که با دل و جان امت آمیخته شده است، همچون منبعی پایدار و استوار، محیط جامعه را حرارت و صفا میبخشد و جامعه بزرگ انسانی را به یک محیط امن و لذتبخش و با صفای خانوادگی تبدیل میکند.
یکی از اقدامات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) در جهت یک
هویت جدید امتسازی است که همه اعضای جامعه در قبال یکدیگر و جامعه احساس مسئولیت میکنند.
از این رو، قرآن کریم امت
اسلامی در عصر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) را بهترین امت و جامعهای دانسته است که تا آن زمان تشکیل شده بود.
از ویژگیهایی که قرآن برای امت نمونه و شاهد
یاد کرده، این است:
در کارهای یکدیگر نظارت میکنند و
امر به معروف و
نهی از منکر میکنند.
همکاری در کارهای پسندیده و نیک در میان آنها اصالت دارد،
ولی همکاری در اهداف باطل و اعمال نادرست و
ظلم و
ستم مطلقاً ممنوع است.
برادری ایمانی در میان آنان در آن
حد و اندازه است که از خود میگذرند و
ایثار میکنند.
در جستجوی وضعیت یکدیگر به
تجسس و جاسوسی اقدام نمیکنند.
غیبت و
تهمت و
افتراء در میانشان نیست.
اختلافات را با رجوع به
خدا و رسولش (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) حل و فصل میکنند.
در همه امور اصل بر
تقوا و
عدالت و قسط نهاده میشود و
عفو و گذشت را حتی نسبت به قاتل در نظر میگیرند و اصالت را به
قصاص و قتل نمیدهند هر چند که قصاص و امور دیگری از این دست
حق ایشان است.
به یک معنا از حق خویش برای تقویت همبستگی میگذرند و اصول همدلی و همراهی را در خود تقویت میکنند و از یکدیگر
انتقام نمیگیرند. بر دشمنان سختگیر و محکم اما نسبت به یکدیگر دلسوز و بخشنده و مهربان
و برادر
هستند.
مال و جان و عرض یکدیگر را محترم میشمارند
و امنیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی را برای جامعه فراهم میآورند و عوامل ایجاد
آرامش و آسایش در جامعه را
تقویت میکنند و...بسیاری دیگر از مسائلی که در
قرآن بدان پرداخته و به تفصیل توضیح داده شده است.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) در جهت یک همبستگی ایمانی مسلمانان و ایجاد یک امت واحده و روح وحدت در بین جامعه در راستای برپایی یک
هویت اسلامی سفارشاتی کردند که به گوشههایی از آن میپردازیم:
مسلمانان برادر یکدیگرند،
آنان همگی چون فردی هستند که هرگاه یکی از اعضای پیکرش به درد آید، دیگر اعضای او با آن همدردی میکنند،
امر به معروف و نهی از منکر میکنند،
دیگر مسلمانان را
آزار نمیدهند،
به امور مشکلات مسلمانان اهتمام دارند و فریادرس مظلومان هستند،
دنبال لغزش
عیب یکدیگر نیستند و
آبرو و شخصیت اجتماعی دیگر مسلمانان را حفظ میکنند،
به عهد و پیمان خود وفادارند،
فضائل اخلاقی در بین آنها رواج دارد. لذا با هم
حسن خُلق دارند و از
کینه و بدخواهی پرهیز میکنند،
از
تفرقه و دوری از جامعه گریزان هستند.
از این رو،
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای ساخت یک امت و
هویت جدید
اسلامی در جامعه جاهلی آن روز موفق شد با استفاده از شیوهها و ابزارهای فرهنگی،
نبوت و رهبری را به جای شیخ قبیله، ارزشهای
اسلامی را به جای ارزشهای جاهلی،
توحید و یکتاپرستی را به جای
شرک و چندخدایی، مسئولیتپذیری را به جای مسئولیتگریزی،
عقیده به
معاد را به جای آینده پوچ و
عبث، کار و تولید را به جای رخوت و سستی، فضایل اخلاقی را به جای
رذایل اخلاقی، کمک به نیازمندان و آزاد کردن بردگان را به جای به بیگاری کشاندن انسانهای مستضعف،
حکومت جهانی را به جای حکومت قبیلهای، منافع
اسلامی و انسانی را جایگزین منافع قبیلهای،
اعتماد را به جای بیاعتمادی مسابقه در
خیرات را به جای مسابقه در شرور،
ایثار و
عدل و انصاف را به جای
غارت و ظلم و تلاش برای دستیابی به آینده بهتر را به جای
رکود و تلاش برای حفظ وضع موجود قرار داد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «هویت اسلامی جامعه نبوی» ۹۵/۰۵/۱۲.