• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نماز جماعت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌نماز جماعت تجلی وحدت مسلمانان و تشكل آنان در هر صبح و شام است. در روایات اسلامی برای شركت در نماز جماعت، ثواب بسياری شمرده شده است. تا جايی كه اگر تعداد نمازگزاران بيش از ده نفر باشند، ثواب هر رکعت از نماز هر يك از آنان قابل شمارش نيست.



با استناد به‌ آیات ‌قرآن‌ کریم، احادیث ‌متواتر و سنت ‌عملی ‌پیامبر اکرم ‌و صحابه ‌و اهل ‌بیت ‌علیهم‌ السلام‌،
[۳] الجامع ‌الصحیح‌، ج‌۲، ص‌۱۲۲.
[۴] سنن‌ ابی‌داود، ج‌۱، ص‌۱۳۴.
[۵] سنن ‌الترمذی‌، ج‌۱، ص‌۱۳۸ـ۱۳۹.
مشروعیت ‌نماز جماعت‌ در نمازهای ‌واجب ‌روزانه ‌اثبات ‌شده ‌است ‌و حتی ‌برخی ‌مشروعیت ‌آن ‌را از ضروریات دین ‌دانسته‌اند.
[۷] بحوث ‌فی‌ الفقه‌، ص‌۲۴.
[۸] الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۱۶۵.

امام خمینی در این باره در تحریرالوسیله می‌فرماید: نماز جماعت از مستحبات مؤکّد در تمام نمازهای واجب، مخصوصاً در نمازهای یومیه است و در نماز صبح و مغرب و عشا تاکید بیشتری شده است. و نماز جماعت دارای ثواب عظیمی است، ولی اصالتاً واجب نیست نه به وجوب شرعی (که واجب مستقل باشد) و نه وجوب شرطی (که به‌عنوان شرط چیز دیگری واجب شود)، مگر در نماز جمعه با وجود شرایطی که در محل آن ذکر شده است. و در هیچ یک از نافله‌های اصلی - جز نماز استسقاء - مشروع نیست، اگرچه که این نافله‌ها به‌واسطه نذر و مانند آن واجب شود و قبلاً گذشت که احتیاط آن است که نماز دو عید (فطر و قربان) فرادا خوانده شود و جماعت در آن‌ها رجاءً بدون اشکال است.


به ‌نظر برخی ‌فقها، از پاره‌ای احادیث ‌بر می‌آید که ‌آغاز تشریعنماز به ‌صورت‌ جماعت‌ بوده ‌است‌.
[۱۰] تقریر بحث‌ السید البروجردی‌، ج‌۲، ص‌۸۴.


۲.۱ - نخستین نماز جماعت

در برخی ‌احادیث ‌درباره‌ نخستین ‌نماز جماعت ‌آمده ‌است‌ که ‌پیامبر اکرم ‌صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم ‌و حضرت‌ علی ‌علیه‌السلام‌، با هم ‌در حال ‌نماز خواندن ‌بودند که‌ ابوطالب‌ و فرزندش‌، جعفر، از آنجا گذشتند. ابوطالب ‌به‌ جعفر گفت ‌که‌ در کنار پسرعمویت ‌نماز بگزار. در این‌ هنگام‌ پیامبر پیش رفتند و امامت‌ نماز را بر عهده‌ گرفتند.


مستحب است که نمازهای واجب خصوصاً نمازهای شبانه روزی به جماعت خوانده شود و در نماز صبح و مغرب و عشاء، خصوصا برای همسایه مسجد و کسی که صدای اذان مسجد را می‌شنود بیشتر سفارش شده است.
مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادی، یعنی تنها خوانده شود بهتر است، و نیز نماز جماعتی را که مختصر بخوانند، از نماز فرادی که آن را طول بدهند بهتر می‌باشد.
وقتی که جماعت برپا می‌شود، مستحب است کسی که نمازش را فرادی خوانده، دوباره با جماعت بخواند و اگر بعد بفهمد که نماز اول باطل بوده، نماز دوم او کافی است.


نماز جماعت‌ علاوه ‌بر آثار عبادی ‌و اخلاقی‌، یعنی ‌اظهار اخلاص ‌بیشتر، بروز و ظهور همگانی ‌عبادتخدا، همیاری ‌برای ‌انجام ‌دادن ‌کارهای ‌نیک ‌و دوری ‌از گناهان‌، فواید سیاسی ‌و اجتماعی ‌بسیاری ‌دارد؛ از جمله ‌هویت ‌یافتن ‌جامعه اسلامی‌، آگاهی ‌بیشتر مردم‌ از یکدیگر، ایجاد الفت ‌و ارتباط‌ بین‌ مسلمانان‌ و تحقق ‌برادری دینی ‌در پرتو انضباط ‌خاص.
[۱۸] الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۱۶۷.


۴.۱ - ثواب نماز جماعت

بنا بر روایات‌ متعدد از شیعه ‌و اهل‌ سنّت‌، فضیلتنماز جماعت‌ چند برابر نماز فُرادی‌ است‌. محدّثان ‌اهل ‌سنّت‌ و شیعه ‌از پیامبر اکرم‌ نقل ‌کرده‌اند که‌ هر رکعت ‌نماز جماعت‌، بیست‌ و پنج ‌برابر نماز فرادی‌' پاداش ‌دارد.
[۱۹] صحیح ‌البخاری‌، ج‌۱، ص‌۱۵۸.

در برخی ‌احادیثِ اهل ‌سنّت ‌این ‌فضیلت ‌بیست‌ و هفت ‌برابر و در برخی ‌دیگر ثوابهای دیگری نقل‌ شده ‌است‌.
[۲۲] الموطّأ، ج‌۱، ص‌۱۲۹.
[۲۳] الاّم‌، ج‌۱، ص‌۱۸۰.
[۲۴] جامع ‌المدارک ‌فی ‌شرح‌ المختصر النافع‌، ج‌۱، ص‌۴۷۰.

درباره چگونگی ‌سازگار بودن ‌این ‌احادیث ‌با یکدیگر
[۲۵] المجموع‌، ج‌۴، ص‌۱۸۳.
[۲۶] فتح‌ الباری‌، ج‌۲، ص‌۱۱۰ـ۱۱۳.
برخی ‌احادیث‌، حضور نیافتن‌ در نماز جماعت ‌را، جز در موارد خاص‌، مکروه ‌دانسته‌اند،و شماری ‌دیگر بر حضور در نماز جماعت‌ صبح ‌و عشاء تأکید بیشتری کرده‌اند.
[۲۸] صحیح ‌البخاری‌، ج‌۱، ص‌۱۶۰.

در روایتی وارد شده است که اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند هر رکعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز دارد، و اگر دو نفر اقتدا کنند، هر رکعتی ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بیشتر شوند ثواب نمازشان بیشتر می‌شود تا به ده نفر برسند و عده آنان که از ده گذشت، اگر تمام آسمان‌ها کاغذ و دریا‌ها مرکب و درخت‌ها قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند، نمی‌توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند».
و در حدیث آمده: «هر که نماز جماعت را دوست بدارد، خداوند و فرشتگان او را دوست می‌دارند».
[۳۱] نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۴۸۷.

در زمان پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) هر‌گاه افراد نماز جماعت کم می‌شدند آن حضرت به جستجوی افراد می‌پرداخت و می‌فرمود: «شرکت در نماز صبح و عشاء بر منافقان از هر چیز سنگین‌تر است».
امام‌ خمینی نماز جماعت را مناسب‌ترین میدان تشکل و بیان مصالح مسلمین می‌داند. از نگاه ایشان، نماز بالاترین فریضه و ذکر خداست که مردم باید آن را در مسجد و به جماعت به‌جای آورند و از فرادا خواندن آن خودداری کنند. امام‌ خمینی با اشاره به کسانی که مردم را به فرادا خواندن نماز در خانه دعوت می‌کنند، هشدار داده این افراد درصدد شکستن اصل نمازند تا پس‌ از درهم شکستن این سنگر و دژ استوار به مسلمانان هجوم‌آورند. ایشان، نماز جماعت شکسته اول وقت را با جماعت از نماز کامل بدون جماعت بهتر می‌داند. به اعتقاد امام‌ خمینی ازآنجا که اهمیت و جایگاه نماز جماعت زیاد است، لذا امامت جماعت باید از فضل و مرتبه زیادتری برخوردار باشد چرا که شیطان در صدد رخنه در این عبادت به‌ویژه امام ‌جماعت آن است. به اعتقاد امام‌ خمینی امام‌ جماعت باید متدین و عامل به گفتار خود باشد تا پند و موعظه او در مردم اثر کند و اگر امام‌ جماعت منحرف باشد، می‌تواند جمعی بزرگ یا طایفه‌ای را منحرف کند.
امام‌ خمینی نماز جماعت را در پیشبرد انقلاب اسلامی بسیار مؤثر می‌دانست، ازاین‌رو از آغاز انقلاب اسلامی به مردم سفارش می‌کرد افزون بر مسجدسازی و تبلیغات مذهبی، نمازها را به جماعت و آشکارا برپا کنند و وحدت مذهبی خود را حفظ کنند. ایشان، با اشاره به سیره پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یادآور شده اصل تشریع نمازهای شبانه‌روز به جماعت بوده‌ است. از این ‌روی حاضر نشدن در نماز جماعت از روی بی‌اعتنایی جایز نمی‌باشد. امام‌ خمینی نماز جماعت به‌ویژه نمازهای واجب پنج‌گانه به‌ویژه نماز صبح و مغرب و عشا را مستحب مؤکد می‌داند.
[۳۸] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۰۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.


۴.۲ - سنت رسول اکرم

در روایات ‌اهل‌ سنّت‌ و شیعه‌، نماز جماعت سنّت ‌پیامبر اکرم‌ خوانده‌ شده‌ است‌ و گفته‌اند اگر کسی‌ بدون‌ عذر آن ‌را ترک ‌کند، به ‌نماز واقعی ‌دست ‌نمی‌یابد.
[۳۹] سنن‌ ابن‌ ماجه‌، ج‌۱، ص‌۲۵۵.
[۴۰] سنن‌ ابن‌ ماجه‌، ج‌۱، ص‌۲۶۰.


۴.۳ - تهدید به مجازات

همچنین ‌احادیثی ‌از پیامبر اکرم‌ نقل ‌شده ‌است‌ که‌ در آنها کسانی ‌که ‌در نماز جماعت ‌حاضر نشوند، به ‌مجازاتتهدید شده‌اند.
[۴۲] صحیح ‌البخاری‌، ج‌۱، ص‌۱۵۸.
[۴۳] المحلّی‌، ج‌۵، ص‌۵۷.

البته‌ به ‌نظر خوئی‌
[۴۸] المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص‌۱۶.
تهدید در این ‌قبیل‌ احادیث ‌متوجه‌ منافقان ‌صدر اسلام‌ بوده ‌است ‌که‌ از دستورهای‌ آن‌ حضرت ‌سرپیچی ‌می‌کردند. به‌ گفته‌ برخی ‌دیگر
[۴۹] الفقه ‌علی‌ المذاهب ‌الاربعة‌، ج‌۱، ص‌۳۶۸.

این ‌احادیث‌ در ابتدای‌ ظهور اسلام‌، که ‌مسلمانان ‌به ‌سبب ‌تعداد اندکشان ‌نیاز به ‌وحدت ‌و همبستگی‌ داشتند، صادر شده‌ و حکم‌ آنها بعدها منسوخ‌ گردیده ‌است‌.
[۵۰] فتح ‌الباری‌، ج‌۲، ص‌۱۰۵ـ۱۰۶.



هر چند مذاهب ‌اسلامی‌ درباره ‌مشروعیت ‌نماز جماعت ‌اتفاق‌ نظر دارند، درباره ‌واجب ‌یا مستحب ‌بودن ‌آن ‌و نیز چگونگی ‌وجوب ‌آن ‌اختلاف ‌دارند.
حنبلیان ‌و برخی‌ از حنفیاننماز جماعت‌ را واجب‌ عینی‌ دانسته‌اند و از جمله ‌به‌ آیه ۴۳ سوره ‌بقره و ۱۰۲ سوره ‌نساءو نیز احادیث ‌بسیاری ‌که ‌به ‌نماز جماعت ‌فرمان‌ داده ‌یا برای ‌ترک‌ کنندگان ‌آن‌ مجازاتی‌ مقرر کرده ‌است‌، استناد کرده‌اند. به ‌اعتقاد حنبلیان‌، در آیه ۱۰۲ سوره‌ نساء، به ‌اقامهنماز جماعت ‌در حالت ‌اضطرار و حرج‌، تکلیف ‌و بر آن ‌تأکید شده‌است. ‌پس‌، از راه ‌اولویت‌، می‌توان‌ وجوب‌ آن‌ را در حالت ‌عادی ‌اثبات ‌کرد.
[۵۳] جامع ‌الاصول ‌فی‌ احادیث‌ الرسول‌، ج‌۵، ص‌۵۶۴.
[۵۴] جامع ‌الاصول ‌فی‌ احادیث‌ الرسول‌، ج‌۵، ص‌۵۶۶.
[۵۵] المغنی‌، ج‌۲، ص‌۲ـ۳.
[۵۶] بدائع ‌الصنائع‌ فی‌ ترتیب الشرائع‌، ج‌۱، ص‌۳۸۴.
[۵۷] کشاف ‌القناع ‌عن‌ متن ‌الاقناع‌، ج‌۱، ص‌۵۵۱.
[۵۸] حاشیه‌ ردّ المحتار علی ‌الدّر المختار، ج‌۲، ص‌۵۰.
[۵۹] حاشیه‌ ردّ المحتار علی ‌الدّر المختار، ج‌۲، ص‌۵۳.


۵.۱ - نظر احمد بن حنبل در وجوب

به‌ گفته ‌احمد بن ‌حنبل‌، اقامه ‌نماز به‌ جماعت‌، شرطصحت ‌آن‌ نیست‌.
[۶۰] المغنی، ج۲، ص۲-۳.
[۶۱] الفقه‌الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۱۶۹.


۵.۲ - نظر فقای مذاهب دیگر در وجوب

به‌ نظر فقهای‌ مذاهب ‌دیگر، آیه‌۱۰۲ سوره‌ نساء تنها مشروعیت‌ نماز جماعت‌ را اثبات ‌می‌کند، نه‌ وجوب ‌عینی ‌آن‌ را.
[۶۲] کتاب‌ الفقه ‌علی‌ المذاهب ‌الاربعة‌، ج‌۱، ص‌۳۶۸.
گروهی‌ از شافعیان ‌نماز جماعت ‌را برای ‌مردان غیر برده ‌که‌ در حال‌ سفر نباشند، واجب ‌کفایی‌ دانسته‌ و برپا داشتن ‌آن ‌را در هر شهری‌، چه ‌کوچک‌ چه‌ بزرگ‌، لازم ‌شمرده‌اند.
[۶۳] الاّم‌، ج‌۱، ص‌۱۹۰.
[۶۴] مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، ج‌۱، ص‌۲۲۹ـ۲۳۰.

به‌ عقیده‌ آنان‌، در صورت ‌خودداری ‌همه ‌اهالی ‌شهر از برپا داشتن ‌نماز جماعت‌، حاکم‌ اسلامی ‌باید با آنان‌ نبرد کند.
[۶۵] المجموع‌، ج‌۴، ص‌۱۸۶ـ۱۸۷.
[۶۶] مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰.

مشابه ‌این ‌رأی ‌به ‌حنفیان‌ نیز نسبت‌ داده‌ شده ‌است‌.
[۶۷] الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۶۹.

بیشتر حنفیان ‌و مالکیان ‌و برخی ‌از شافعیان ‌معتقدند که‌ خواندن ‌نماز به ‌جماعت‌، در تمامی ‌نمازهای ‌واجب‌، به‌ جز نماز جمعه‌، از مستحباتِ مؤکد برای‌ همه‌ کسانی ‌است ‌که‌ بدون‌ مشقت‌، توان‌ حاضر شدن ‌در آن ‌را دارند و در این ‌باره ‌به ‌احادیث‌ راجع‌ به ‌فضیلت‌ و سنّت ‌بودن ‌نماز جماعت‌ استناد می‌کنند.
[۶۸] المجموع‌، ج‌۴، ص‌۱۸۸.
[۶۹] مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰.
[۷۰] الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۱۶۷ـ۱۱۶۸.

نظر فقیهان‌ امامی ‌نیز استحباب مؤکد نماز جماعت‌ است‌.

۵.۳ - نظرات در نماز جماعت عیدین

به‌ نظر مشهور فقهای ‌امامی‌، نماز عید فطر و نماز عید قربان‌، در صورت ‌وجود همه‌ شرایط‌ وجوب ‌(از جمله‌ حضور امام‌ معصوم‌)، باید به‌ جماعت‌ خوانده ‌شوند.
رأی‌ حنفیان‌
[۷۶] بدائع‌ الصنائع‌ فی‌ ترتیب الشرائع‌، ج‌۱، ص‌۶۱۶.
و حنبلیان ‌نیز همین ‌است‌، ولی‌ مالکیان ‌و شافعیان ‌به ‌جماعت‌ خواندنِ نمازهای‌ عید را مستحب‌ دانسته‌اند.
[۷۷] مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، ج‌۱، ص‌۲۲۵.
[۷۸] كشاف‌ القناع ‌عن ‌متن ‌الاقناع‌، ج‌۱، ص‌۵۵۳.



به ‌نظر همه‌ مذاهب‌ اسلامی‌، در نماز جمعهجماعت‌ بودن ‌شرطصحتنماز است‌.
[۷۹] الاختیار لتعلیل‌ المختار، ج‌۱، ص‌۸۳.
[۸۰] تحریر الاحكام‌، ج‌۱، ص‌۵۱.
[۸۱] كشاف‌ القناع‌ عن‌ متن ‌الاقناع‌، ج‌۱، ص‌۵۵۲-۵۵۳.



بیشتر فقهای ‌اهل‌ سنّت‌ به‌ جماعت ‌خواندنِ تمامی‌ نمازهای ‌مستحب ‌را مجاز می‌دانند.
[۸۲] المغنی‌، ج‌۱، ص‌۷۷۵ـ۷۷۶.
[۸۳] الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۷۰ـ۳۷۱.

مالکیان ‌و حنفیان ‌به‌ جماعت ‌خواندن ‌برخی‌ نوافل ‌در غیر نمازهای ‌مستحبی ‌ماه ‌رمضان ‌و نیز نماز آیات ‌را مکروه‌ دانسته‌اند.
[۸۴] کتاب المبسوط‌، ج‌۲، ص‌۳۷.
[۸۵] الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۷۰.



فقیهان ‌امامی ‌به ‌جماعت‌ خواندن‌ نمازهای ‌مستحب‌، جز نماز باران‌، را مشروع ‌ندانسته‌ و همه ‌اقسام ‌نمازهای ‌جماعت ‌مستحب‌، از جمله ‌نماز تراویح‌ ، را بدعت ‌شمرده‌اند.
البته ‌به ‌نظر برخی‌ از آنان ‌برگزاری ‌نماز عید فطر و عید قربان‌ به‌ جماعت‌، در عصر غیبتجایز و مستحب ‌است‌.
[۸۸] تحریر الاحكام‌، ج‌۱، ص‌۵۱.



فقیهان ‌اهل ‌سنّت ‌به ‌جماعت‌ خواندن ‌نماز را در موارد وجوب‌، برای ‌زنان‌ و بردگان‌ و افراد معذور واجب‌ و حتی ‌مستحب ‌نمی‌دانند، هر چند نماز جماعت ‌آنان ‌را صحیح‌ می‌شمارند. برخی ‌فقهای ‌اهل ‌سنّت ‌شرکت ‌در نماز جماعت ‌را برای ‌زنانی ‌که‌ خروج ‌آنان‌ از خانه ‌ممکن‌ است ‌مفسده‌ای‌ در پی ‌داشته ‌باشد، از جمله ‌زنان‌ جوان‌، مکروه‌ یا ممنوع ‌دانسته‌اند.
[۸۹] مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، ج‌۱، ص‌۲۳۰.
[۹۰] كشاف‌ القناع ‌عن‌ متن ‌الاقناع‌، ج‌۱، ص‌۵۵۴.
[۹۱] الدّر المختار‌، ج‌۱، ص‌۵۶۵ ۵۶۶.
[۹۲] حاشیه ‌ردّ المحتار علی ‌الدّر المختار، ج‌۱، ص‌۵۶۵ ۵۶۶.
[۹۳] الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۱۷۲ـ۱۱۷۳.



شیوه‌ برگزاری ‌نماز جماعت ‌در نمازهای ‌واجب‌، در همه ‌مذاهب‌ اسلامی‌ تقریباً یکسان ‌است‌. در این ‌نماز، امام‌ جماعت‌، به ‌نمایندگی ‌از نمازگزاران‌، در رکعتهای ‌اول ‌و دوم‌حمد و سوره‌ را می‌خواند و نمازگزاران‌، ضمن ‌پیروی ‌از امام ‌در حرکات‌ و اعمال ‌نماز، بقیه ‌ذکرهای‌ نماز را در این ‌دو رکعت‌ و همه ‌رکعتهای ‌بعد با صدای‌ آهسته‌ می‌خوانند.

۱۰.۱ - تبعیت از امام جماعت در افعال نماز

نمازگزار (مأموم‌) نباید در افعال ‌نماز به‌ عمد از امام ‌جماعت ‌پیشی ‌بگیرد.
[۹۵] سبل‌ السلام‌، ج‌۲، ص‌۲۲.
[۹۶] الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۸۱.

به‌ نظر مشهور فقهای ‌امامی ‌و برخی ‌مذاهب ‌اهل ‌سنّت‌، پیروی‌ نمازگزاران‌ از امام‌ جماعت‌ در افعال‌ نماز شرط ‌صحت‌ آن ‌نیست‌، هرچند برخی ‌فقها این ‌امر را شرط‌ صحت ‌و شماری ‌دیگر آن ‌را شرط ‌جماعت ‌بودن ‌نماز می‌دانند.
[۹۷] الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۸۱ـ۳۸۵.
[۹۸] المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص‌۲۲۹ـ۲۳۲.



اگر نمازگزاران‌ صدای ‌قرائت‌(خواندن‌ حمد و سوره‌) امام‌ را نشنوند، می‌توانند خودشان ‌ذکر رکعتهای‌ اول‌ و دوم ‌را بگویند.
[۱۰۰] كشاف ‌القناع‌ عن‌ متن‌ الاقناع‌، ج‌۱، ص‌۵۶۳.
[۱۰۱] توضیح‌ المسائل ‌مراجع‌، ج‌۱، ص‌۸۲۲.



به‌ نظر فقهای ‌شیعه ‌و اهل ‌سنّت‌، در نماز جماعت‌ لازم‌ نیست ‌امام‌ قصد جماعت ‌نماید، ولی ‌مأموم ‌باید قصد پیروی ‌از امام‌ جماعت (اقتداء) را داشته‌ باشد و نماز خود را تابع ‌نماز امام ‌قرار دهد.
[۱۰۲] تقریر بحث‌ السید البروجردی‌، ج‌۲، ص‌۷۴ـ۷۵.
[۱۰۳] الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۷۸ـ۳۷۹.



در صحیح بودن جماعت لازم نیست نوع و کیفیت نماز امام و ماموم یکی باشد. بنابراین، کسی که می‌خواهد یکی از نمازهای یومیه را بخواند، می‌تواند به کسی که یکی از نمازهای یومیه را می‌خواند اقتدا کند، اگرچه یکی تمام می‌خواند و دیگری شکسته، یا نماز یکی ادا است و نماز دیگری قضا. و همچنین کسی که می‌خواهد نماز آیات بخواند، می‌تواند به کسی که او هم نماز آیات می‌خواند اقتدا کند، اگرچه چیزی که برای آن نماز می‌خوانند مختلف باشد (و مثلاً یکی برای زلزله و دیگری برای کسوف نماز می‌خواند). ولی کسی که می‌خواهد نماز یومیه بخواند، نمی‌تواند به کسی که نماز عید و آیات و نماز میّت، بلکه نماز احتیاط و طواف می‌خواند یا بالعکس اقتدا کند همچنین در خواندن یکی از پنج نمازی که گفته شد، نمی‌توان به کسی که یکی دیگر از آن پنج نماز را می‌خواند اقتدا کرد، بلکه مشروع بودن خواندن نماز طواف و نماز احتیاط به جماعت محل اشکال است. به‌هرحال و علاوه بر این نکته فقهای‌ شیعه‌ و اهل ‌سنّت‌، برای ‌اقامه ‌صحیح نماز جماعت‌، رعایت ‌شرایطی ‌را لازم‌ دانسته‌اند، از جمله‌:
۱) حضور حداقل ‌دو نفر در نماز جماعت‌، که ‌یک ‌نفر از آنان ‌امامت ‌را بر عهده‌ بگیرد. این‌ شرط ‌در مورد نمازهای‌ جمعه‌ و عید به‌ گونه ‌دیگری ‌مطرح ‌می‌شود.
۲) یکسان‌ بودن‌ نماز امام‌ جماعت ‌با نمازگزاران ‌از نظر وجوب ‌یا استحباب ‌(در نمازهای ‌مستحبی ‌که‌ می‌توان ‌به ‌جماعت ‌خواند)، به‌ نظر مشهور در فقه ‌امامی‌؛ اما، به‌ نظر بیشتر مذاهب‌ اهل ‌سنّت ‌اقتدای ‌نمازگزار در نماز واجب ‌به ‌امام ‌جماعتی‌ که ‌نافله ‌می‌خواند، مجاز نیست‌. همچنین ‌برخی ‌مذاهب ‌اهل ‌سنّت‌ اتحاد در جنس ‌و نوع ‌نماز را نیز شرط ‌دانسته‌اند؛ از این‌ رو، مأموم‌ مثلاً نمی‌تواند نماز عصر خود را با نماز ظهر امام یا نماز قضای‌ خود را با نماز ادای امام‌ یا بالعکس ‌ادا کند.
۳) تقدم نداشتنِ جایگاه ‌نمازگزاران‌ بر محل ‌امام‌ جماعت‌.
۴) نبودن‌ مانع ‌میان ‌صف ‌اول ‌و امام‌ جماعت‌، به‌ گونه‌ای ‌که‌ نمازگزاران ‌بتوانند امام‌ را ببینند.
۵) اتصال‌ صفوف ‌نماز جماعت‌ به یکدیگر.
۶) بلندتر نبودن ‌جایگاه ‌امام‌ جماعت ‌از دیگر نمازگزاران‌؛ از این ‌رو، معمولاً در مساجد سطح‌ محراب ‌پایین‌تر از سطح‌ مسجد ساخته‌ می‌شود.
[۱۰۶] كشاف‌ القناع‌ عن ‌متن ‌الاقناع‌، ج‌۱، ص‌۵۶۱-۵۶۲.
[۱۰۷] الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۷۷.
[۱۰۸] الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج۱‌، ص‌۳۸۰.
[۱۰۹] الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج۱‌، ص‌۳۸۶ـ۳۸۷.
[۱۱۰] المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص‌۴۷ـ۴۹.
[۱۱۱] المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص‌۱۳۷.
[۱۱۲] المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص۱۵۱.
[۱۱۳] المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص۱۵۷.
[۱۱۴] المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص‌۱۶۲.
[۱۱۵] الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۲۴۴.
[۱۱۶] الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۲۴۷ـ۱۲۵۲.



به‌ نظر مشهور فقهای‌ حنفی
[۱۱۷] الدّر المختار، ج‌۱، ص‌۵۵۴-۵۵۵.
[۱۱۸] الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۲۰۱ـ۱۲۰۲.
و امامی‌، هر مرد بالغ‌، عاقل ‌و حلال ‌زاده‌ای ‌که‌ نماز را به‌ شکل‌ درست ‌و با قرائت ‌صحیح ‌ادا کند و واجد صفتتقوا و دوری ‌از گناهان‌ کبیره‌(به‌اصطلاح‌ فقهی‌، شرط‌«عدالت‌») باشد، دارای ‌شرایط‌ امامت‌ نماز است‌.
در مواردی ‌که‌ افراد متعددی ‌حائز این‌ شروط ‌باشند، ملاکهایی ‌مانند میزان ‌تقوا، علم‌، سن ‌و داشتن ‌روی ‌نکو، برای ‌گزینش ‌فرد برتر مطرح ‌شده ‌است‌.
[۱۲۲] الدّر المختار‌، ج‌۱، ص‌۵۵۷ ۵۵۸.
[۱۲۳] الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۲۰۱ـ۱۲۰۲.

همچنین ‌این ‌شرط ‌مطرح‌ شده ‌که ‌امام‌ جماعت ‌نباید برای‌ امامت ‌خود مزدی ‌دریافت ‌کند، و این‌ شرط‌ نشان ‌دهنده‌ اهمیت‌ مقام‌ معنوی‌ امام‌ جماعت ‌در اسلام ‌است‌.

۱۴.۱ - اختلاف نظر مذاهب در شرط عدالت امام جماعت

نکته‌ مهم ‌درباره‌ شروط‌ مذکور، اختلاف ‌نظر مذاهب ‌اسلامی ‌درباره ‌شرطعدالتامام ‌جماعت ‌است‌. فقهای ‌حنفی ‌و شیعه‌ و برخی‌ شافعیان ‌بر این ‌شرط‌ بسیار تأکید کرده ‌و صریحاً نماز جماعت‌ با امام ‌فاسق ‌را باطل ‌دانسته‌اند، اما فقهای ‌دیگر مذاهب ‌اهل ‌سنّت ‌بیشتر بر اصل‌ اقامه‌ نماز جماعت ‌تأکید کرده‌اند.
[۱۲۵] المغنی‌، ج‌۲، ص‌۲۲.

حنبلیان‌
[۱۲۶] المغنی، ج‌۲، ص‌۲۵ـ۲۶.
[۱۲۷] الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۲۰۰.
و شافعی‌
[۱۲۸] الاّم‌، ج‌۱، ص‌۱۹۳.
امامت ‌شخص ‌فاسق ‌را، به‌ ویژه ‌در نماز جمعه ‌و نماز عید، جایز می‌دانند؛ حتی ‌به ‌گفته ‌شافعی‌ جایز است‌ که‌ مسافر به ‌فردی ‌اقتدا کند که ‌در اصلِ مسلمان ‌بودنِ او تردید دارد.
[۱۲۹] الاّم‌، ج‌۱، ص‌۱۹۰.

البته ‌اگر مسافر بعداً از مسلمان ‌نبودن ‌او اطمینان ‌یابد، باید دوباره ‌نمازش ‌را به جای آورد.
[۱۳۰] مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، ج‌۱، ص‌۲۴۱.

مالکیان ‌معتقدند امام‌ نباید مرتکب ‌فسقی‌ شود که ‌به صحت ‌نماز خلل ‌وارد کند، مثلاً نباید نمازش‌ را بدون‌ وضو یا بدون ‌قرائتسوره‌ حمد به‌ جای‌ آورد، اما ارتکاب ‌فسقهای ‌خارج ‌نماز، مانند شرابخواری ‌یا زنا، موجب ‌بطلان ‌امامت ‌او نمی‌شود، هر چند اقتدا کردن‌ به ‌چنین‌ شخصی ‌مکروه ‌است‌.
[۱۳۱] الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۲۰۰.



به‌ نظر همه‌ مذاهب ‌فقهی‌، زن ‌نمی‌تواند برای نمازگزارانی ‌که‌ در میان ‌آنان ‌مرد وجود دارد، امام ‌جماعت ‌باشد، اما بر پایه ‌فقه ‌شافعی ‌و حنبلی‌ و نظر برخی ‌فقهای ‌شیعه‌، امامت ‌او برای ‌جماعت‌ زنان ‌مجاز است‌.
[۱۳۲] الاّم‌، ج‌۱، ص‌۱۹۱.
[۱۳۴] المغنی‌، ج‌۲، ص‌۳۳.
[۱۳۵] المجموع‌، ج‌۴، ص‌ ۲۵۵.

حنفیان‌ و مالکیان‌، مرد بودن ‌امام‌ جماعت‌ را همواره ‌شرط‌ می‌دانند.
[۱۳۶] حاشیه ‌ردّ المحتار علی ‌الدّر المختار، ج‌۱، ص‌۵۶۶.
[۱۳۷] الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۱۹۴.
[۱۳۸] الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۷۲.



مباحث‌ دیگری ‌نیز درباره‌ نماز جماعت‌ در منابع فقهی ‌مطرح‌ شده‌ است‌، مانند امامت ‌کودکممیز، استخلاف ‌(جانشینی‌ شخصی ‌به جای‌ امام‌ جماعتی‌ که ‌از ادامه‌ نماز ناتوان ‌و معذور است‌)، وجوب‌ یا استحباب‌ اذان ‌و اقامه ‌در نماز جماعت‌، جایز بودن ‌یا نبودن ‌تبدیل ‌نماز جماعت ‌به ‌نماز فرادی‌' و موارد دیگر .
[۱۴۰] الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۷۱ـ۳۷۲.
[۱۴۱] الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۴۰۲ـ۴۰۷.
[۱۴۲] تقریر بحث‌ السید البروجردی‌، ج‌۲، ص‌۷۴ـ۹۰.




قرآن.
ابن‌ اثیر، جامع ‌الاصول ‌فی ‌احادیث‌ الرسول‌، چاپ‌ عبدالقادر ارناؤوط‌، بیروت‌۱۴۰۳/۱۹۸۳.
ابن‌ ادریس‌ حلّی‌، کتاب‌ السرائر الحاوی ‌لتحریر الفتاوی‌، قم‌۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
ابن ‌بابویه‌، علل ‌الشرایع‌، نجف‌۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ ‌افست‌ قم‌.
• ابن ‌بابویه، المقنع‌، قم‌۱۴۱۵.
ابن ‌حجر عسقلانی، فتح‌ الباری‌، شرح ‌صحیح ‌البخاری‌، بیروت‌، دارالمعرفه‌.
ابن ‌حزم‌، المحلّی، چاپ‌ احمد محمد شاکر، بیروت‌، دارالجیل‌.
ابن‌ عابدین‌، حاشیه ‌ردّ المحتار علی ‌الدّر المختار، شرح‌ تنویر الابصار، چاپ ‌افست‌ بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
ابن ‌قدامه‌، المغنی‌، بیروت‌، دارالکتاب ‌العربی‌.
ابن‌ ماجه‌، سنن‌ ابن‌ ماجه‌، چاپ‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ‌افست‌، بیروت‌.
عبداللّه‌ بن‌ محمود ابوالفضل‌ موصلی‌، الاختیار لتعلیل ‌المختار، تعلیقات ‌محمود ابودقیقه‌، استانبول ۱۹۸۴.
سلیمان‌ بن ‌اشعث‌ ابوداوود، سنن‌ ابی‌داود ، چاپ‌ سعید محمد لحام‌، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
علی ‌پناه ‌اشتهاردی‌، تقریر بحث‌ السید البروجردی‌، قم‌۱۴۱۶.
محمد حسین ‌اصفهانی‌، بحوث ‌فی‌ الفقه‌، قم‌۱۴۱۸.
محمد بن ‌اسماعیل ‌بخاری‌، صحیح ‌البخاری‌، چاپ‌ محمد ذهنی‌افندی‌، استانبول‌ ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
مرتضی ‌بروجردی‌، المستند فی ‌شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، تقریرات‌ درس ‌آیه‌اللّه‌ خوئی‌، ج‌۱۷، قم‌۱۴۲۱/۲۰۰۰.
منصور بن ‌یونس‌ بهوتی ‌حنبلی‌، کشاف‌ القناع‌ عن‌ متن ‌الاقناع‌، چاپ‌ محمد حسن ‌شافعی‌، بیروت‌۱۴۱۸/۱۹۹۷.
محمد بن عیسی‌ ترمذی‌، سنن‌ الترمذی‌، ج‌۱، چاپ ‌عبدالوهاب‌ عبداللطیف‌، بیروت‌۱۴۰۳.
توضیح ‌المسائل ‌مراجع‌، مطابق ‌با فتاوای ‌دوازده‌ نفر از مراجع معظّم ‌تقلید، گردآوری‌ محمدحسن بنی‌هاشمی ‌خمینی‌، قم‌، دفتر انتشارات ‌اسلامی‌، ۱۳۷۸ش‌.
• ع بدالرحمان ‌جزیری‌، کتاب‌ الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، بیروت‌۱۴۱۰/۱۹۹۰.
حرّ عاملی‌، وسائل الشیعه.
محمد بن‌ علی‌ حصکفی‌، الدّر المختار.
محمد بن ‌احمد خطیب‌ شربینی‌، مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، مع ‌تعالیق ‌جوبلی ‌بن ‌ابراهیم‌ شافعی‌، بیروت‌، دارالفکر.
احمد خوانساری‌، جامع ‌المدارک ‌فی ‌شرح‌ المختصر النافع‌، علق ‌علیه‌ علی‌اکبر غفاری‌، ج‌۱، تهران‌۱۳۵۵ ش‌.
ابوالقاسم‌ خوئی ‌و جواد تبریزی‌، صراط ‌النجاة‌، استفتاءات ‌لآیة ‌اللّه ‌العظمی ‌الخوئی ‌مع ‌تعلیقه ‌و ملحق‌ لآیة ‌اللّه ‌العظمی‌ التبریزی‌، قم‌۱۴۱۶ـ۱۴۱۸.
وهبه ‌مصطفی‌ زحیلی‌، الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
محمد بن ‌ادریس ‌شافعی‌، الاّم‌، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
محمد بن ‌احمد شمس ‌الائمه ‌سرخسی‌،‌ کتاب المبسوط‌، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
محمد بن ‌مکی ‌شهید اول‌، الدروس ‌الشرعیة ‌فی‌ فقه ‌الامامیة‌، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
محمد بن ‌اسماعیل ‌صنعانی‌، سبل‌ السلام‌، شرح ‌بلوغ ‌المرام‌، من ‌جمع ‌ادلة ‌الاحکام ‌لابن‌ حجر عسقلانی‌، بیروت‌ ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
محمد بن‌ حسن‌ طوسی‌، تهذیب‌ الاحکام‌، چاپ ‌حسن ‌موسوی ‌خرسان‌، بیروت‌۱۴۰۱/۱۹۸۱.
• محمد بن‌ حسن‌ طوسی‌، کتاب‌ الخلاف‌، قم‌۱۴۰۷ـ۱۴۱۷.
• محمد بن‌ حسن‌ طوسی‌، المبسوط‌ فی ‌فقه ‌الامامیة‌، ج‌۱، چاپ‌ محمد تقی ‌کشفی‌، تهران‌۱۳۸۷.
حسن ‌بن ‌یوسف ‌علامه ‌حلّی‌، تحریر الاحکام‌، قم، مؤسسه‌ آل‌ البیت‌.
علی ‌بن‌ حسین ‌علم‌ الهدی‌، رسائل‌ الشریف ‌المرتضی‌، چاپ مهدی ‌رجائی‌، قم‌۱۴۰۵ـ۱۴۱۰.
• علی ‌بن‌ حسین ‌علم‌ الهدی، مسائل ‌الناصریات‌، تهران‌ ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
ابوبکر بن ‌مسعود کاسانی‌، بدائع‌ الصنائع‌ فی‌ ترتیب الشرائع‌، چاپ‌ محمد عدنان‌ بن ‌یاسین ‌درویش‌، بیروت‌۱۴۱۹/۱۹۹۸.
کلینی‌، اصول کافی.
مالک‌ بن‌ انس‌، الموطّأ، چاپ ‌محمد فؤاد عبدالباقی‌، بیروت ‌۱۴۰۶.
جعفر بن ‌حسن ‌محقق ‌حلّی‌، شرائع ‌الاسلام‌ فی ‌مسائل‌ الحلال ‌و الحرام‌، چاپ ‌صادق ‌شیرازی‌، تهران‌ ۱۴۰۹.
مسلم‌ بن‌ حجاج‌، الجامع ‌الصحیح‌، بیروت‌، دارالفکر.
احمد بن‌ محمد مهدی‌ نراقی‌، مستند الشیعة فی‌ احکام‌ الشریعة، قم‌، ج‌۶، ۱۴۱۵، ج‌۸، ۱۴۱۶.
یحیی‌ بن‌ شرف ‌نووی‌، المجموع‌، شرح ‌المهذّب‌، بیروت‌، دارالفکر.



۱. نساء/سوره۴، آیه۱۰۲.    
۲. بقره‌/سوره۲،آیه۴۳.    
۳. الجامع ‌الصحیح‌، ج‌۲، ص‌۱۲۲.
۴. سنن‌ ابی‌داود، ج‌۱، ص‌۱۳۴.
۵. سنن ‌الترمذی‌، ج‌۱، ص‌۱۳۸ـ۱۳۹.
۶. اصول کافی‌، ج‌۳، ص‌۳۷۱۳۷۳.    
۷. بحوث ‌فی‌ الفقه‌، ص‌۲۴.
۸. الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۱۶۵.
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۷۸، کتاب الصلاة، فصل فی صلاة الجماعة.    
۱۰. تقریر بحث‌ السید البروجردی‌، ج‌۲، ص‌۸۴.
۱۱. وسائل الشیعة‌، ج‌۸، ص‌۲۸۸.    
۱۲. موسوی خمینی، روح‌الله، توضیح المسائل، ص۱۸۹، م ۱۳۹۹.    
۱۳. موسوی خمینی، روح‌الله، توضیح المسائل، ص۱۹۰، م ۱۴۰۲.    
۱۴. موسوی خمینی، روح‌الله، توضیح المسائل، ص۱۹۰، م ۱۴۰۳.    
۱۵. علل ‌الشرایع‌، ج‌۱، ص‌۲۶۲.    
۱۶. علل ‌الشرایع‌، ج‌۲، ص‌۳۲۵.    
۱۷. صراط ‌النجاة‌، ج‌۳، ص‌۷۴.    
۱۸. الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۱۶۷.
۱۹. صحیح ‌البخاری‌، ج‌۱، ص‌۱۵۸.
۲۰. المبسوط ‌فی ‌فقه ‌الامامیة‌، ج‌۱، ص‌۱۵۲.    
۲۱. وسائل الشیعة‌، ج‌۸، ص‌۲۸۵۲۸۶.    
۲۲. الموطّأ، ج‌۱، ص‌۱۲۹.
۲۳. الاّم‌، ج‌۱، ص‌۱۸۰.
۲۴. جامع ‌المدارک ‌فی ‌شرح‌ المختصر النافع‌، ج‌۱، ص‌۴۷۰.
۲۵. المجموع‌، ج‌۴، ص‌۱۸۳.
۲۶. فتح‌ الباری‌، ج‌۲، ص‌۱۱۰ـ۱۱۳.
۲۷. وسائل الشیعة، ج‌۸، ص‌۲۹۱.    
۲۸. صحیح ‌البخاری‌، ج‌۱، ص‌۱۶۰.
۲۹. وسائل الشیعة‌، ج‌۸، ص‌۲۹۴.    
۳۰. موسوی خمینی، روح‌الله، توضیح المسائل، ص۱۸۹، م ۱۴۰۰.    
۳۱. نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۴۸۷.
۳۲. متقی هند، علی بن حسام، کنز العمال، کنز العمال، ج۸، ص۲۵۶.    
۳۳. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۳۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۳۴. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۱۲، ص۳۹۳-۳۹۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۳۵. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۴۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۳۶. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۲، ص۱۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۳۷. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۱، ص۲۶۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۳۸. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۱۰۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۳۹. سنن‌ ابن‌ ماجه‌، ج‌۱، ص‌۲۵۵.
۴۰. سنن‌ ابن‌ ماجه‌، ج‌۱، ص‌۲۶۰.
۴۱. اصول کافی‌، ج‌۳، ص‌۳۷۲.    
۴۲. صحیح ‌البخاری‌، ج‌۱، ص‌۱۵۸.
۴۳. المحلّی‌، ج‌۵، ص‌۵۷.
۴۴. تهذیب‌ الاحکام‌، ج‌۳، ص‌۲۶۶.    
۴۵. وسائل الشیعة‌، ج‌۸، ص‌۲۹۱.    
۴۶. وسائل الشیعة‌، ج‌۸، ص‌۲۹۲.    
۴۷. وسائل الشیعة‌، ج‌۸، ص‌۲۹۳.    
۴۸. المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص‌۱۶.
۴۹. الفقه ‌علی‌ المذاهب ‌الاربعة‌، ج‌۱، ص‌۳۶۸.
۵۰. فتح ‌الباری‌، ج‌۲، ص‌۱۰۵ـ۱۰۶.
۵۱. بقره‌/سوره۲،آیه۴۳.    
۵۲. نساء/سوره۴، آیه۱۰۲.    
۵۳. جامع ‌الاصول ‌فی‌ احادیث‌ الرسول‌، ج‌۵، ص‌۵۶۴.
۵۴. جامع ‌الاصول ‌فی‌ احادیث‌ الرسول‌، ج‌۵، ص‌۵۶۶.
۵۵. المغنی‌، ج‌۲، ص‌۲ـ۳.
۵۶. بدائع ‌الصنائع‌ فی‌ ترتیب الشرائع‌، ج‌۱، ص‌۳۸۴.
۵۷. کشاف ‌القناع ‌عن‌ متن ‌الاقناع‌، ج‌۱، ص‌۵۵۱.
۵۸. حاشیه‌ ردّ المحتار علی ‌الدّر المختار، ج‌۲، ص‌۵۰.
۵۹. حاشیه‌ ردّ المحتار علی ‌الدّر المختار، ج‌۲، ص‌۵۳.
۶۰. المغنی، ج۲، ص۲-۳.
۶۱. الفقه‌الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۱۶۹.
۶۲. کتاب‌ الفقه ‌علی‌ المذاهب ‌الاربعة‌، ج‌۱، ص‌۳۶۸.
۶۳. الاّم‌، ج‌۱، ص‌۱۹۰.
۶۴. مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، ج‌۱، ص‌۲۲۹ـ۲۳۰.
۶۵. المجموع‌، ج‌۴، ص‌۱۸۶ـ۱۸۷.
۶۶. مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰.
۶۷. الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۶۹.
۶۸. المجموع‌، ج‌۴، ص‌۱۸۸.
۶۹. مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰.
۷۰. الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۱۶۷ـ۱۱۶۸.
۷۱. المبسوط‌ فی ‌فقه ‌الامامیة‌، ج‌۱، ص‌۱۵۲.    
۷۲. مستند الشیعة فی‌ احکام‌ الشریعة، ج‌۸، ص‌۱۱۱۲.    
۷۳. المقنع، ص‌۱۴۹.    
۷۴. شرائع ‌الاسلام‌ فی ‌مسائل‌ الحلال ‌و الحرام‌، ج‌۱، ص‌۷۸.    
۷۵. مستند الشیعة فی‌ احکام‌ الشریعة، ج‌۶، ص‌۱۱.    
۷۶. بدائع‌ الصنائع‌ فی‌ ترتیب الشرائع‌، ج‌۱، ص‌۶۱۶.
۷۷. مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، ج‌۱، ص‌۲۲۵.
۷۸. كشاف‌ القناع ‌عن ‌متن ‌الاقناع‌، ج‌۱، ص‌۵۵۳.
۷۹. الاختیار لتعلیل‌ المختار، ج‌۱، ص‌۸۳.
۸۰. تحریر الاحكام‌، ج‌۱، ص‌۵۱.
۸۱. كشاف‌ القناع‌ عن‌ متن ‌الاقناع‌، ج‌۱، ص‌۵۵۲-۵۵۳.
۸۲. المغنی‌، ج‌۱، ص‌۷۷۵ـ۷۷۶.
۸۳. الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۷۰ـ۳۷۱.
۸۴. کتاب المبسوط‌، ج‌۲، ص‌۳۷.
۸۵. الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۷۰.
۸۶. الخلاف، ج‌۱، ص‌۵۳۰.    
۸۷. السرائر الحاوی ‌لتحریر الفتاوی، ج‌۱، ص‌۳۱۵۳۱۶.    
۸۸. تحریر الاحكام‌، ج‌۱، ص‌۵۱.
۸۹. مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، ج‌۱، ص‌۲۳۰.
۹۰. كشاف‌ القناع ‌عن‌ متن ‌الاقناع‌، ج‌۱، ص‌۵۵۴.
۹۱. الدّر المختار‌، ج‌۱، ص‌۵۶۵ ۵۶۶.
۹۲. حاشیه ‌ردّ المحتار علی ‌الدّر المختار، ج‌۱، ص‌۵۶۵ ۵۶۶.
۹۳. الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۱۷۲ـ۱۱۷۳.
۹۴. الدروس ‌الشرعیة ‌فی‌ فقه ‌الامامیة‌، ج‌۱، ص‌۲۲۱۲۲۲.    
۹۵. سبل‌ السلام‌، ج‌۲، ص‌۲۲.
۹۶. الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۸۱.
۹۷. الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۸۱ـ۳۸۵.
۹۸. المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص‌۲۲۹ـ۲۳۲.
۹۹. المقنع، ص‌۱۲۰.    
۱۰۰. كشاف ‌القناع‌ عن‌ متن‌ الاقناع‌، ج‌۱، ص‌۵۶۳.
۱۰۱. توضیح‌ المسائل ‌مراجع‌، ج‌۱، ص‌۸۲۲.
۱۰۲. تقریر بحث‌ السید البروجردی‌، ج‌۲، ص‌۷۴ـ۷۵.
۱۰۳. الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۷۸ـ۳۷۹.
۱۰۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۷۸، کتاب الصلاة، فصل فی صلاة الجماعة، مسالة۱.    
۱۰۵. الدروس ‌الشرعیة ‌فی‌ فقه ‌الامامیة‌، ج‌۱، ص‌۲۲۰-۲۲۱.    
۱۰۶. كشاف‌ القناع‌ عن ‌متن ‌الاقناع‌، ج‌۱، ص‌۵۶۱-۵۶۲.
۱۰۷. الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۷۷.
۱۰۸. الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج۱‌، ص‌۳۸۰.
۱۰۹. الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج۱‌، ص‌۳۸۶ـ۳۸۷.
۱۱۰. المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص‌۴۷ـ۴۹.
۱۱۱. المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص‌۱۳۷.
۱۱۲. المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص۱۵۱.
۱۱۳. المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص۱۵۷.
۱۱۴. المستند فی‌ شرح ‌العروة ‌الوثقی‌، ج‌۱۷، ص‌۱۶۲.
۱۱۵. الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۲۴۴.
۱۱۶. الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۲۴۷ـ۱۲۵۲.
۱۱۷. الدّر المختار، ج‌۱، ص‌۵۵۴-۵۵۵.
۱۱۸. الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۲۰۱ـ۱۲۰۲.
۱۱۹. رسائل‌ الشریف ‌المرتضی‌، ج‌۱، ص‌۲۷۱۲۷۲.    
۱۲۰. الدروس ‌الشرعیة ‌فی‌ فقه ‌الامامیة‌، ج‌۱، ص‌۲۱۸.    
۱۲۱. المقنع، ص‌۱۱۲.    
۱۲۲. الدّر المختار‌، ج‌۱، ص‌۵۵۷ ۵۵۸.
۱۲۳. الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۲۰۱ـ۱۲۰۲.
۱۲۴. شرائع‌ الاسلام‌ فی ‌مسائل‌ الحلال ‌و الحرام‌، ج‌۲، ص‌۲۶۵.    
۱۲۵. المغنی‌، ج‌۲، ص‌۲۲.
۱۲۶. المغنی، ج‌۲، ص‌۲۵ـ۲۶.
۱۲۷. الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۲۰۰.
۱۲۸. الاّم‌، ج‌۱، ص‌۱۹۳.
۱۲۹. الاّم‌، ج‌۱، ص‌۱۹۰.
۱۳۰. مغنی‌ المحتاج ‌الی ‌معرفة ‌معانی‌ الفاظ ‌المنهاج‌، ج‌۱، ص‌۲۴۱.
۱۳۱. الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۲۰۰.
۱۳۲. الاّم‌، ج‌۱، ص‌۱۹۱.
۱۳۳. المبسوط‌ فی ‌فقه ‌الامامیة‌، ج‌۱، ص‌۱۵۷.    
۱۳۴. المغنی‌، ج‌۲، ص‌۳۳.
۱۳۵. المجموع‌، ج‌۴، ص‌ ۲۵۵.
۱۳۶. حاشیه ‌ردّ المحتار علی ‌الدّر المختار، ج‌۱، ص‌۵۶۶.
۱۳۷. الفقه‌ الاسلامی ‌و ادلّته‌، ج‌۲، ص‌۱۱۹۴.
۱۳۸. الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۷۲.
۱۳۹. مسائل الناصریات، ص‌۱۷۸.    
۱۴۰. الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۳۷۱ـ۳۷۲.
۱۴۱. الفقه ‌علی ‌المذاهب ‌الاربعة، ج‌۱، ص‌۴۰۲ـ۴۰۷.
۱۴۲. تقریر بحث‌ السید البروجردی‌، ج‌۲، ص‌۷۴ـ۹۰.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مقاله «نماز جماعت»، ص۴۸۱۱.    
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله«نماز جماعت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۹/۲۵.    
• راز و نیاز، ص۸۱-۸۴.
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار