لباس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لباس،
جامه،
تن پوش یا
پوشاک، پوششی است که انسانها بدن خود را با آن میپوشانند و برای حفظ گرما و سرما و دیگر خطرهای موجود در طبیعت از آن استفاده میکنند. پوشش لباس ممکن است برای دلایل و انگیزههای مختلف باشد، و دارای کارکردهای مختلفی است. کارکردهای اصلی آن برای محافظت، راحتی،
بهداشت و ایمنی بوده و کارکردهای اجتماعی و فرهنگی آن میتواند برای هویت فردی، هویت اجتماعی، ارتباطات کلامی، زیبایی و آراستگی و مناسبتها و مراسمات باشد.
از آن به مناسبت در بابهای
طهارت،
صلات،
صوم،
خمس،
حج،
جهاد،
تفلیس،
نکاح،
طلاق،
کفارات،
ارث،
قضاء،
حدود و
دیات سخن گفتهاند.
پوشیدن لباس به جهات مختلف متعلق هر یک از احکام تکلیفیِ
وجوب،
حرمت،
استحباب و
کراهت میباشد.
پوشیدن لباس به جهت وجوب پوشاندن
مرد عورت خود را از نگاه کنندهای که قوه تمییز و تشخیص دارد، واجب است.
چنانکه پوشیدن آن بر
زن نیز به جهت وجوب پوشاندن همه اندام خود از
نامحرم، جز مواضعی که استثنا شده، واجب میباشد.
پوشیدن لباسهای
حریر، زربفت، شهرت و جنس مخالف فی الجمله حرام است، با این تفصیل:
پوشیدن لباس ابریشم خالص و یا لباسی که آستر آن از ابریشم خالص باشد، بر مرد در غیر حال ضرورت، حرام و
نماز با آن باطل است؛
چنانکه پوشیدن لباسی که از
طلا بافته شده بر مرد حرام و به
قول مشهور موجب بطلان نماز است.
پوشیدن لباس شهرت در صورتی که موجب هتک حرمت و خوار و سبک شدن انسان نزد مردم گردد، حرام است؛ لیکن اگر به این حد نرسد و تنها موجب انگشتنما شدن -و نه هتک حرمت- باشد، در حرمت یا کراهت آن اختلاف است.
بنابر قول به حرمت و یا در فرض حرمت، صحت نماز با آن نیز محل اختلاف است. بسیاری حکم به صحت نماز کردهاند.
مقصود از
لباس شهرت، لباسی است که جنس، رنگ و دوخت آن به گونهای باشد که مناسب با زیّ و شان فرد نباشد و موجب انگشتنما شدن وی در میان مردم گردد. آراستن مردان، خود را با لباس ویژه زنان و بالعکس، بنابر قول منسوب به مشهور حرام است. لباس ویژه هر یک از مرد و زن بر حسب
عرف، زمان و مکان متفاوت است.
برخی متاخران در حرمت حکم یاد شده اشکال کردهاند؛
لیکن بسیاری از معاصران بنابر احتیاط حکم به عدم جواز کردهاند. برخی از آنان احتیاط را مقید به فرضی دانستهاند که شخص آن را زیّ و هیئت خود قرار دهد. بعضی نیز در صورتی که مصداق لباس شهرت به شمار نرود، در حرمت آن اشکال کردهاند.
پوشیدن این لباسها مکروه است:
لباس سیاه جز
کفش،
عمامه و
کسا (روپوش بلند رویین، همچون
عبا و
چادر)؛ لباس قرمز سیر، زعفرانی و ارغوانی، جز برای
داماد و نیز در منزل؛ لباس شهرت بنابر قول به عدم حرمت آن؛ لباس دشمنان دین؛ لباس منافی با جمال و آراستگی؛ لباسی که بر حسب نوع، رنگ و یا هیئت موجب شبیه شدن فرد مسن بـه جـوان میشود؛ لباس مجلسی و میهمانی در خانه و محل کار؛ لباس تهیه شده از پوست حیوان حرام گوشت در غیر نماز، در صورت دباغی نشدن پوست، بنابر قولی. قول به عدم جواز پوشیدن آن در فرض دباغی نشدن به اشهر نسبت داده شده است؛ لباسی که موجب شباهت پیدا کردن مرد به زن یا بالعکس میشود، بنابر قول به عدم حرمت آن؛ لباس نازکی که زیر آن پیدا باشد؛ لباس مویین و پشمینه، مگر در صورت عذر، مانند
بیماری یا سردی هوا؛ لباس رنگارنگ و
بُرطلّه.
پوشیدن این لباسها مستحب است:
لباس سفید؛ لباس از جنس
پنبه و
کتان؛ لباس نیکو و آراسته در بیرون خانه؛
شلوار؛ لباس ضخیم؛ لباس پاک و پاکیزه؛ لباسی که زی اهل زمان است؛ لباس فاخر؛ لباس زبر و کهنه در خانه و در مواردی عمامه برای مرد.
تهیه لباس زیـاد بـرای خـود جایز است و
اسراف به شمار نمیرود.
شستن لباس و زدودن چرک و کثافات از آن
مستحب است. مستحب است لباس مرد در طول، از
کعب (استخوان برآمده روی پا) نگذرد و در
پیراهن، آستین آن روی انگشتان را نپوشاند. کشیده شدن لباس -بر اثر بلند بودن- بر روی
زمین و نیز گذشتن آن از کعب برای مرد مکروه است.
گشاد بودن یقه پیراهن،
پوشیدن لباس از سمت راست، بردن
نام خدا هنگام پوشیدن لباس و خواندن دعای وارد شده و نیز هنگام درآوردن و تا کردن لباس پس از در آوردن، پوشیدن شلوار در حالت نشسته و بر سر نهادن عمامه در حالت ایستاده و پوشیدن پیراهن قبل از شلوار، مستحب است. همچنین گفتن ذکرهای
الحمد الله،
لا اله الا الله،
استغفر الله،
لاحول ولاقوة الا بالله و دعاهای وارد شده هنگام پوشیدن لباس نو مستحب میباشد؛ چنانکه هنگام پوشیدن لباس نو،
وضو گرفتن و خواندن دو رکعت نماز؛ در هر رکعت بعد از
حمد، خواندن
آیة الکرسی،
سوره توحید و
قدر، مستحب است.
لباس نمازگزار مرد باید عورت او را بپوشاند و نماز با عورت مکشوف باطل است. بنابراین، مرد میتواند با یک لباسِ پوشاننده عورت نماز بگزارد؛ لیکن زنِ آزاد جز
صورت و دستها تا مچ و بنابر مشهور، قدم؛ اعم از ظاهر و باطن، باید همه بدن را در نماز بپوشاند؛ خواه نامحرمی او را ببیند یا نبیند.
نماز گزاردن
کنیز و دختر بچه، بدون
روسری صحیح است و پوشاندن
سر و
گردن بر آنان واجب نیست.
در لزوم پوشاندن حجم عورت در نماز اختلاف است.
پوشیده نبودن عورت از طرف پایین برای کسی که روی زمین ایستاده است موجب بطلان نماز نیست؛ لیکن وجوب پوشاندن آن برای کسی کـه بـر لبـه بـام ایستاده و عورت او از پایین در معرض دید دیگران است، و بطلان نماز در صورت ترک آن اختلافی است.
مکشوف بودن عورت از سمت بالا موجب بطلان نماز خواهد شد. بنابراین، چنانچه بر اثر گشاد بودن یقه لباس هنگام
رکوع، عورت در معرض دید دیگران باشد، نماز باطل است. مقصود از بطلان، بطلان از زمان رکوع است نه از اول؛ از اینرو، اگر قبل از رکوع رفتن کاری کند که عورتش در حال رکوع نمایان نگردد، نمازش صحیح است.
البته اگر تنها برای خود نمازگزار -و نه دیگران - نمایان باشد، صحت نماز محل اختلاف است.
برای لباس نمازگزار شرایطی ذکر شده است.
لباس نمازگزار باید پاک باشد، جز آنچه نمازگزاردن در آن به جهت ساتر عورت نبودن، به تنهایی صحیح نیست، مانند
کلاه و
جوراب. بنابراین، نماز خواندن با لباس نجس صحیح نیست؛ اما در مثل کلاه و جوراب نجس اشکال ندارد.
از بطلان نماز در لباس و بدن نجس،
خون جراحت و زخم و خون کمتر از یک
درهم بغلی، جز خون
حیض،
نفاس و
استحاضه، استثنا شده و نماز با آنها بدون اشکال است.
همچنین زن پرستارِ پسر بچه، چنانچه تنها یک لباس داشته باشد و آن نیز در اوقات متعدد با
ادرار کودک نجس شود و زن نتواند هر بار آن را بشوید، بنابر
قول مشهور، اگر در هر روز یک بار آن را بشوید، کفایت میکند و نمازهایش صحیح است، هرچند پس از شستن، دوباره نجس شود. در تسری حکم یاد شده نسبت به مرد
پرستار و نیز پرستار دختر بچه، اختلاف است.
هرگاه نمازگزار تنها دو لباس داشته و از آن دو یکی نجس باشد که نمیداند کدام است، در صورت عدم امکان
تطهیر& هر دو بنا بر قول مشهور، باید یک نماز را در هر دو لباس تکرار کند.
حکم بیش از دو لباس نیز همین است.
قول مقابل مشهور، برهنه نماز گزاردن است.
در صورت تنگ بودن وقت نماز و عدم امکان تکرار آن در وقت، آیا باید برهنه نماز بخواند یا در یکی از لباسها؟ مسئله محل اختلاف است.
چنانچه نمازگزار جز لباس نجس، لباسی نداشته باشد، در صورت عدم امکان شستن و عدم وجود نگاه کنندهای، آیا باید برهنه نماز بگزارد یا مخیر میان آن و نماز گزاردن در لباس نجس است؟ مسئله اختلافی است. قول نخست به مشهور نسبت داده شده است.
جمعی نیز قــول دوم را برگزیده؛ بلکه برخی، نماز خواندن در لباس نجس را افضل دانستهاند.
چنانچه بر اثر سردی هوا و مانند آن امکان برهنه نماز گزاردن نباشد، نماز با لباس نجس به جا آورده میشود و به قول مشهور، اعاده آن واجب نیست.
نماز خواندن در لباس غصبی با علم به غصبی بودن آن
حرام و به قول مشهور نماز نیز مطلقا باطل است. بر حکم یاد شده، نسبت به لباسی که پوشاننده عورت است، ادعای
اجماع شده است؛
اما در لباسی که پوشاننده عورت نیست، مسئله محل اختلاف است.
اگر نمازگزار به غصبی بودن لباس جاهل باشد، نمازش صحیح است؛
اما اگر به غصبی بودن عالم باشد، لیکن جاهل به حکم باشد؛ یعنی نداند که نماز با آن باطل است، مشهور نمازش را باطل دانستهاند.
اگر به موضوع و حکم؛ هر دو عالم باشد؛ لیکن از روی
فراموشی در لباس غصبی نماز بخواند، آیا نمازش صحیح است یا باطل؟ مسئله محل اختلاف است.
برخی گفتهاند: اگر قبل از سپری شدن وقت نماز یادش بیاید که در لباس غصبی نماز گزارده، باید نماز را اعاده کند. در غیر این صورت اعاده لازم نیست.
چنانچه فرد، با عین مالی که
خمس یا
زکات به آن تعلق گرفته قبل از پرداخت آن، لباسی بخرد آیا بر چنین مالی حکم غصب جاری است یا نه؟ مسئله محل اختلاف است.
نماز خواندن در پوست و دیگر اجزای
مردار؛ اعم از حلال گوشت و حرام گوشت؛
دباغی شده و دباغی نشده باطل است،
مگر اجزای بیروح از مردار حیوان حلال گوشت، مانند
پشم و
کرک و
مو که نماز در آن صحیح است.
در بطلان نماز در اجزای مردار، میان لباس پوشاننده عورت و غیر پوشاننده از چیزهایی که نماز با آن به تنهایی صحیح نیست، همچون جوراب، تفاوتی نیست.
بطلان نماز در اجزای مردار حیوانی که
خون جهنده ندارد، محل اختلاف است.
نماز گزاردن در پوست، مو، کرک، پشم و
استخوان حیوان حرام گوشت باطل است.
در این حکم، تفاوتی بین لباسی که نماز در آن به تنهایی صحیح است و ساتر عورت میباشد و بین غیر آن، همچون جوراب نیست. این قول به اکثر، بلکه مشهور نسبت داده شده است.
برخی در فرض دوم (لباس غیر ساتر) نماز را باطل ندانستهاند.
و نیز در بطلان نماز در اشیای یاد شده، بنابر قول منسوب به مشهور، تفاوت نمیکند آن شیء لباس پوشیده در نماز باشد یا نمازگزار آن را حمل کند، حتی در حد یک مو بر لباس نمازگزار.
از حکم یاد شده (بطلان نماز در لباس تهیه شده از پشم یا پوست حیوان حرام گوشت) این موارد استثنا شدهاند:
الف. نماز گزاردن در لباس تهیه شده از کرک
خزّ، در صورتی که آمیخته با کرک
خرگوش،
روباه و دیگر حرام گوشتها نباشد، صحیح است؛
لیکن صحت نماز در لباس تهیه شده از پوست خزّ محل اختلاف است. قول به جواز، مشهور میان متاخران است.
ب. صحت نماز در لباس تهیه شده از پوست و کرک
سنجاب پس از تذکیه به مشهور متاخران نسبت داده شده است.
ج. برخی قدما نماز خواندن در لباس تهیه شده از کرک و پوست
سمور و
فنک را پس از تذکیه صحیح دانستهاند؛
لیکن دیدگاه مشهور، عدم صحت آن است.
پوشیدن لباس زربافت و نیز استفاده از زیور
طلا، همچون
انگشتر بر مرد جایز نیست و به قول مشهور، موجب بطلان نماز است؛
لیکن در بطلان نماز با لباسی که حاشیه آن از طلا میباشد یا طلا در آن به کار رفته است، اختلاف میباشد.
همراه داشتن طلا در نماز، مانند گذاشتن انگشتر طلا در جیب بدون اشکال است؛
چنانکه به تصریح برخی، نماز گزاردن در لباسی که زربافت بودن آن مشکوک میباشد، اشکال ندارد. همچنین اگر نمازگزار جاهل به موضوع (زربافت بودن لباس) باشد و یا از روی فراموشی در آن نماز بگزارد، نمازش صحیح است؛ اما اگر جاهل به حکم (بطلان نماز در لباس زربافت) باشد، در صحت نماز اختلاف است. برخی میان جهل قصوری و تقصیری تفصیل داده و در فرض دوم، نماز را باطل دانستهاند. برخی نیز صحت نماز را مطلقا محل اشکال دانستهاند.
پوشیدن لباس ابریشمی خالص و یا لباسی که آستر آن ابریشم خالص باشد، بر
مرد حرام و نماز با آن باطل است، مگر در حال ضرورت که پوشیدن آن جایز و نماز با آن صحیح است. پوشیدن لباس
حریر در حال
جنگ جایز، اما صحت نماز با آن در صورت امکانِ از تن در آوردن آن برای نماز، اختلاف است؛
چنانکه جواز پوشیدن چیز ابریشمی که نماز با آن به تنهایی صحیح نیست، مانند بند شلوار و عرق چین، در نماز و غیر نماز، اختلافی است.
پوشیدن لباس آمیخته از
ابریشم و غیر ابریشم جایز است و چنانچه غیر ابریشم از چیزهایی باشد که نماز در آنها صحیح است، مانند پنبه و کتان، نماز گزاردن با آن نیز صحیح خواهد بود.
چنانچه لباس منحصر در ابریشمی یا زربافت یا غصبی یا از مردار و یا از حیوان حرام گوشت باشد، در صورتی که بر اثر
بیماری، سردی هوا و مانند آن مضطر به پوشیدن آن باشد، نماز گزاردن در آن جایز است. در صورت مضطر نبودن، برهنه نماز میخواند.
آیا نماز خواندن با کفشی که تمامی روی پا را میپوشاند و ساق ندارد، در صورتی که مانع رسیدن سر انگشتان پا به
زمین نباشد، جایز است یا نه؟ مسئله محل اختلاف است؛ لیکن با کفشی که بخشی از پا را میپوشاند یا همه پا را میپوشاند؛ لیکن ساق دارد و مانع رسیدن سر انگشتان پا به زمین نیست، جایز، بلکه در مثل
نعل عربی مستحب است.
تحصیل لباس برای نماز، هرچند با
خرید و
اجاره آن -گرچه با قیمت بیشتر از حد متعارف در صورتی که موجب ضرر و اجحاف نباشد- واجب است؛ چنانکه قبول
هبه و
عاریه در صورت حرجی نبودن، واجب میباشد.
چنانچه نمازگزار پوششی، حـتی اضطراری، همچون برگ درخت، برای
عورت خود نداشته باشد، نماز از او ساقط نمیشود؛ لیکن در کیفیت نماز چنین شخصی اختلاف است. بنابر
قول مشهور، در صورت مصون بودن از نگاه کسی که
نگاه او به وی حرام است، جز
همسر و
کنیز، ایستاده و در صورت مصون نبودن، نشسته نماز میخواند و در هر دو حالت،
رکوع و
سجود را با اشاره
سر، انجام میدهد.
نماز گزاردن در لباس سیاه، جز
عمامه،
کفش و
کسا،
مکروه است. از برخی، اختصاص کراهت لباس سیاه به مرد نقل شده است. همچنین نماز خواندن در لباس به رنگ زعفران و عصفر کراهت دارد. از برخی کراهت هر لباس رنگی نقل شده است.
به قول مشهور، نماز خواندن با لباس و انگشترِ دارای تصویر مکروه است. کراهت با پوشیده بودن تصویر یا تغییر صورت، کم و یا رفع میشود.
آیا کراهت تصویر اختصاص به صورت جاندار؛ اعم از
انسان و
حیوان دارد یا غیر جاندار، از
درخت،
گل و مانند آن را نیز در بر میگیرد؟ مسئله محل اختلاف است. قول دوم به ظاهر کلمات اکثر فقها، بلکه مشهور نسبت داده شده است؛
لیکن جمعی کراهت را به تصویر جاندار اختصاص دادهاند.
نماز خواندن در لباس نازک برای مردان مکروه است؛ مگر آنکه رنگ یا حجم عورت بنابر قول بـه وجـوب پوشاندن حجم آن پیدا باشد، که در این صورت جایز نیست.
نمازگزاردن در
شلوار به تنهایی و برای زنان در یک لباس، هرچند نازک نباشد، مکروه است.
امور زیر در لباس نمازگزار مکروه است:
بستن لنگ روی
پیراهن، بنابر قول مشهور؛
توشح که بنابر معروف عبارت است از گذراندن یک طرف جامه از زیر بغل راست و افکندن آن بر دوش چپ یا بالعکس؛
همچنین اشتمال صماء که بنابر مشهور عبارت است از افکندن لباس، همچون
عبا و
چادر بر دو شانه و گرفتن دو طرف آن از جلو و گذراندن از زیر بغل و نهادن بر یک شانه؛
نماز گزاردن با عمامه بدون
حنک و
اسدال؛
لثام؛ یعنی روبند یا چیزی که صورت را بپوشاند، برای مرد، و نقاب برای
زن و چنانچه مانع
قرائت باشد، جایز نیست؛
نماز گزاردن با قبای مشدود (بسته شده با دکمه یا کمربند) به قول مشهور، جز در حال جنگ؛
نماز خواندن در لباس کسی که متهم به عدم پرهیز از نجاسات است، بنابر قول مشهور، از برخی، تعمیم حکم کراهت برای متهم به سایر محرمات، همچون
غصب نیز نقل شده است؛
نپوشیدن ردا (عبا) برای
امام جماعت، به قول مشهور؛
نماز خواندن زن در
خلخال صدادار، بنابر قول مشهور؛
همچنین نماز در
لباس شهرت بنابر قول به عدم حرمت آن و یا نرسیدن به حد حرمت؛ نماز گزاردن با دکمههای باز؛ با جامه آمیخته با ابریشم؛ لباس کفار و دشمنان دین؛ لباس چرکین؛ لباس جلف چسبیده به بدن؛ لباس تهیه شده از پوست سنجاب، بنابر قول به جواز نماز خواندن در آن و نماز با کفش تهیه شده از پوست
الاغ؛ لباس تکبر؛ داخل کردن دست زیر لباس به گونهای که به بدن بچسبد و نماز گزاردن با چیزهایی که نماز در آنها تمام نیست، مانند کلاه و
کمربند، اگر
نجس باشند.
مستحبات لباس نمازگزار عبارت است از:
نماز در عمامه با حنک؛ نماز با ردا، بویژه برای امام بنابر قول مشهور، متعدد بودن لباس؛ پوشیدن شلوار؛ از پنبه پاکتان بودن؛ سفید بودن؛
انگشتر عقیق به دست کردن؛ پوشیدن نعل عربی؛ پوشاندن قدم برای زن؛ پوشیدن تمیزترین لباس؛ پوشاندن بین
ناف تا
زانو برای مرد؛ گردنبند بستن برای زن و پوشاندن سر برای کنیز و دختر نابالغ.
احکام لباس در بابهایی از
فقه بیان شده است.
در
تشییع جنازه مستحب است صاحبان عزا بدون ردا باشند تا از دیگران شناخته شوند. به تصریح برخی، مستحب است لباس آنان با دیگران متفاوت باشد، بویژه در جایی که پوشیدن ردا متعارف نیست.
شهید نیاز به
کفن ندارد و بدون
غسل و کفن با همان لباسهای تنش
دفن میشود و اگر بدون لباس باشد، کفن کردن او مستحب است.
تیمم با غبار موجود در لباس در حال اضطرار صحیح است.
چنانچه برای غسل میت، غسل دهنده مماثل پیدا نشود،
محارم از جنس مخالف میتوانند از زیر لباس میت را غسل دهند و در صورت نبودن محارم، بنابر قول مشهور، بدون غسل دفن میشود. از برخی قدما در این فرض، وجوب غسل از زیر لباس نقل شده است.
بنابر قول مشهور، در شست و شوی لباس نجس با
آب قلیل، فشردن لباس لازم است. در نجاساتی که لباس باید دو بار شسته شود، آیا دو بار فشردن نیز لازم است یا نه؟ مسئله اختلافی است.
چنانچه لباس کسی با
سگ،
خوک و یا
کافر ملاقات کند؛ به گونهای که نجاست منتقل شود، موضع ملاقات شسته میشود و اگر خشک باشد، به قول مشهور، مستحب است بر موضع ملاقات آب بپاشد. برخی، آن را واجب دانستهاند.
همچنین آب پاشیدن بر محل تماس لباس با
موش خیس بنابر مشهور و با مذی و ادرار
شتر و
گوسفند نیز مستحب است؛ چنانکه بر موضعی از لباس که شک در نجس بودن آن دارد، مستحب میباشد.
چنانچه مکلف در لباس اختصاصی خود منی ببیند، واجب است
غسل جنابت کند.
مستحب است کفن میت از جامهای باشد که در آن
احرام بسته یا نماز گزارده است.
سجده بر زمین و
گیاه روییده از زمین که خوردنی و پوشیدنی نیست صحیح است؛ از اینرو، سجده بر لباس صحیح نیست؛ هر چند در جواز سجده بر پنبه و کتان اختلاف است. البته در صورتی که فرد بر اثر شدت
گرما و مانند آن نتواند بر زمین سجده نماید، بر لباسش سجده میکند.
پوشیدن بهترین و تمیزترین لباس هنگام رفتن برای
نماز عید فطر و قربان،
در روز عید غدیر،
روز جمعه و هنگام نماز
و برای خطیب جمعه
مستحب است.
به تصریح برخی، مستحب است کسانی که برای
نماز باران میروند، جامه کهنه و کم قیمت بپوشند.
لباس در خور شان فرد و خانوادهاش از
مئونه به شمار میرود که پس از کسر آن، به درآمدِ حاصل از کسب خمس تعلق میگیرد.
خیس کردن لباس بدن بر روزهدار مکروه است.
از چیزهایی که برای تهیه اسباب و لوازم
حج واجب نیست فروخته شود، لباس تن میباشد؛ خواه لباس کار و مهمانی و مجلسی باشد یا غیر آن.
از
واجبات احرام برای مرد، پوشیدن دو جامه است؛ یکی
ازار (لنگ) که از ناف تا زانو را میپوشاند و دیگری ردا که بر دوش افکنده میشود.
لباس احرام دارای شرایطی است که علاوه بر شرایط لباس نمازگزار باید دوخته نباشد، مگر در حال ضرورت.
پوشاندن صورت در حال احرام با روبند برای زن حرام است؛ لیکن بنا بر مشهور، اسدال جایز است.
احرام بستن در لباس سیاه،
چرکین
و راه راه
مکروه است.
پوشیدن تمیز و آراستهترین لباسها هنگام زیارت
معصومان (علیهمالسّلام) از
آداب زیارت است.
سزاوار است
حاکم اسلامی با ذمیان شرط کند لباسی متفاوت از لباس مسلمانان بپوشند؛ به گونهای که از
مسلمانان بازشناخته شوند.
لباس و ادوات جنگی کشته دشمن به دست مسلمان، جزء
سَلَب است که با شرایطی از آنِ کشنده مسلمان او خواهد بود.
کسی که از سوی حاکم، ورشکسته اعلام میشود، لباسهای درخور شانش برای او گذاشته میشود و این لباسها از اموالِ متعلق حق طلبکاران مستثنا است و برای پرداخت بدهی او فروخته نمیشود.
لباس جزء
نفقه زوجه به شمار میرود که لازم است
شوهر آن را تامین کند. مرجع در جنس و مقدار آن،
عرف و عادت است. بنابراین، اگر زن از خانواده سطح بالا است، تهیه لباس مجلسی مناسب با شانش جزء نفقه او خواهد بود.
مستحب است زن برای شوهر بهترین لباس را بپوشد.
بر زنِ شوهر مرده، در ایام
عده وفات، ترک
زینت لازم است. از مصادیق آن، ترک پوشیدن لباسهای زینتی و شاد است.
از موارد
کفاره ارتکاب بعضی
گناهان، دادن لباس به
فقیر است، مانند کفاره شکستن
قسم که فرد میان آزاد کردن
برده،
اطعام ده فقیر و دادن لباس به ده فقیر مخیر است.
کفّاره دریدن مرد پیراهن خود را در
مرگ فرزند یا همسر، کفّاره شکستن قسم است.
مقصود از لباس چیزی است که مصداق جامه باشد، مانند پیراهن، شلوار، چادر و
مقنعه. بنابراین، دادن مثل کلاه و کفش که جامه بر آن صدق نمیکند، کافی نیست؛ لیکن در اینکه واجب، دادن دو لباس است، مانند پیراهن و شلوار یا پیراهن و مقنعه و یا یک لباس کفایت میکند، مسئله محل اختلاف است. به تصریح برخی، در کفاره لازم نیست لباس نو باشد؛ بلکه لباس شسته شده تمیز نیز کفایت میکند؛ لیکن لباس پاره و کهنه کافی نیست.
لباسهای میت که آنها را پوشیده و یا برای پوشیدن آماده کرده، جزء
حبوه است که از آنِ پسر بزرگ او است. به قول مشهور، اختصاص حبوه به پسر بزرگ میت از باب وجوب و استحقاق است. قول مقابل مشهور، از باب استحباب میباشد.
مستحب است
قاضی هنگام
قضاوت بهترین و تمیزترین لباس خود را بپوشد.
به قول مشهور، بر مرد زناکاری که هنگام
زنا بدون لباس بوده است، لخت
حد جاری میشود؛ اما اگر لباس بر تن داشته است، حد از روی لباس جاری میشود؛ لیکن بر زن زناکار در هر دو صورت با لباس حد اجرا میگردد.
زن
مرتد کشته نمیشود و در صورت عدم
توبه، زندانی و در خوراک و پوشاک بر او سخت گرفته و لباس خشن و زبر بر او پوشانده میشود تا توبه کند.
سرقت از آستین و جیب داخلی لباس زیرین، سرقت از حرز به شمار میرود و با شرایطی موجب ثبوت حد سرقت است؛ لیکن سرقت از جیب و آستین لباس رویین سرقت از حرز به شمار نمیرود.
به تصریح برخی، جیب درونی لباس رویین
و جیب بیرونی زیبدار نیز حرز محسوب میگردد.
از جمله
دیه مقرر برای
قتل نفس دویست حله است که هر حله دو جامه از بردهای
یمن میباشد.
• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۷، ص۳۲۴.