• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فَلْق (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فَلْق (به فتح فاء و سکون لام) از واژگان قرآن کریم به معنای شکافتن است.
مشتقات فَلْق که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
فَانْفَلَقَ (به فتح فاء و سکون نون) به معنای بشكافت؛
فالِقُ (به کسر لام) به معنای شكافنده؛
الْفَلَقِ (به فتح فاء و لام) به معنای سپيده صبح است.


فَلْق (بر وزن فَلْس) شكافتن است.
«فَلَقَ‌ الشّى‌ء فَلْقاً: شقّه.»
اِنْفِلاقبه معنای شكافته شدن‌ است.
فالِق به معنای شكافنده است.
فَلَق (بر وزن فَرَس) اسم مصدر، به معناى شكافته شده است.


به مواردی از فَلْق که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - فَانْفَلَقَ (آیه ۶۳ سوره شعراء)

(فَانْفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ‌)
«دریا بشكافت و هر قسمتش مانند كوه بزرگى گرديد.»


۲.۲ - فالِقُ (آیه ۹۵ سوره انعام)

(إِنَّ اللَّهَ‌ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى‌.)
«خدا شكافنده دانه و هسته است.»


۲.۳ - فالِقُ (آیه ۹۶ سوره انعام)

(فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً)
«شكافنده صبح است و شب را وقت آرامش قرار داده است.»


۲.۴ - الْفَلَقِ (آیه ۱ سوره فلق)

(قُلْ أَعُوذُ بِرَبِ‌ الْفَلَقِ • مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ • وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ • وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ)
(بگو: «پناه مى‌برم به پروردگار سپيده صبح، از شرّ آن‌چه آفريده است و از شرّ هر موجود شرور هنگامى كه شبانه وارد مى‌شود و از شرّ آن‌ها كه با افسون و سحر در گره‌ها مى‌دمند.)
طبرسی آن را شكاف وسيع گفته، در قاموس و اقرب چند معنى از قبيل صبح، دره، شكاف گفته و نيز گفته‌اند: «الخلق كلّه.»
مخلوق را از آن فَلَق گويند كه خداوند آن‌ها را همان طور كه در «فطر» گفته شد با شكافتن و شكفتن به وجود آورده است.



به نظر نگارنده مراد از «فلق» در آیه، همه خلق است، نه صبح؛ گر چه آن نيز از مصاديق فلق است، يعنى: «بگو پناه مى‌برم به پروردگار خلق از شرّ آن‌چه خلق كرده.»
دو آيه از حيث عموم با هم مساوى‌اند؛ ناگفته نماند همه مخلوق داراى جنبه خیر و شرّاند، اتومبيل داراى خير است، كه شخص را به مقصد می‌رساند و داراى شرّ است كه در اثر سقوط، هم خودش از بين می‌رود و هم شخص را از بين می‌برد. پول داراى خير است كه شخص را به هدف می‌رساند و داراى شرّ است كه شايد براى گرفتن و بردن آن شخص را بكشند، نفت داراى خير است كه منزل را گرم می‌كند و داراى شرّ است كه شايد منزل را در اثر غفلت به آتش‌ بكشد و بسوزاند.
بدين حساب همه اشياء داراى دو جنبه خير و شرّاند و آيه مبيّن آنست كه بايد از شرّ همه مخلوقات به خدا پناه برد و خير آن‌ها را از خدا خواست و چون جز خدا كسى نمی‌تواند شرور مخلوقات را از انسان برگرداند و منافع آن‌ها را به وى روى‌آور كند، لذا بايد به خدا پناه برد، كه آفریننده آن‌ها است و زمام همه به‌دست اوست، «ازمّة الامور طرّا بيده.»
(غاسِقٍ‌) كه به معنى هجوم كننده در پنهانى است، ظاهرا از حيث عموم مساوى با (ما خَلَقَ) است، زيرا شرور مخلوقات پنهانى و بى‌خبر و ناگهان به انسان هجوم می‌كنند. چنان كه در «غسق» گذشت.
و اگر مراد از (النَّفَّاثاتِ) نيروهاى دمنده و از (الْعُقَدِ) مواد اوليه باشد، اين آيه نيز در رديف آيات ما قبل است، مثلا خاک، آب، املاح، كربن هوا هر يک بسته و گره خورده مخصوصى‌اند، نيروهاى مخصوص به آن‌ها دميده و قسمتى از آن‌ها را كنده و در اثر تخليط شيميائى، يک سيب يا ميوه ديگر يا انسان و غيره به وجود می‌آيد؛ پس مواد اوليه كه خزائن خدايند در اثر دميدن آن نيروها به چيزهاى ديگر مبدّل می‌شوند و چون اين دميدن و دميده شدن شرّى نيز در بر دارند، لذا از شرّ آن‌ها به خدا پناه می‌بريم. و اللّه العالم.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۲۰۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۴۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۲۲۹.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۱۹۸.    
۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۶۳.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۸۷.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۷۷.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۵.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۰۰.    
۱۰. انعام/سوره۶، آیه۹۵.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۳۹۷.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۲۸۷.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۹۶.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۲۳.    
۱۵. انعام/سوره۶، آیه۹۶.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۳۹۸.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۲۸۷.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۹۶.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۲۴.    
۲۰. فلق/سوره۱۱۳، آیه۱- ۴.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۴.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۶۸۰.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۹۲.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۳۸۲.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۶۵.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۲۳.    
۲۷. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۳، ص۲۷۷.    
۲۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۱۹۸.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۶۸۰.    
۳۰. علامه طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۹۲.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۴۶۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فَلْق»، ج۵، ص۲۰۲-۲۰۳.    






جعبه ابزار