إِنفَلَق (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انفلق: (فَانْفَلَقَ فَکانَ کُلُّ فِرْقٍ) «انفلق» از مادّه
«فَلْق» (بر وزن فرق) به معنای شکافته شدن است؛ و
«فِرق» (بر وزن رزق) از مادّه
«فَرْق» (بر وزن حلق) به معنای جدا شدن است. به تعبیر دیگر (به گونهای که
«راغب» در «
مفردات» میگوید) فرقِ
«فلق» و
«فرق» این است که اولی اشاره به شکافتن میکند و دومی جدا شدن؛
و لذا
«فرقه» و
«فرق» به قطعه یا جماعتی گفته میشود که از بقیه جدا گردد.
(فَأَوْحَيْنا إِلَى مُوسى أَنِ اضْرِب بِّعَصاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظيمِ) (و به دنبال آن به
موسی وحی كرديم: «عصايت را به دريا بزن.» او چنين كرد و دريا از هم شكافته شد، و هر بخشى همچون كوه عظيمى شد!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه انفلاق به معناى پاره شدن چيزى و جدا شدن اجزاى آن از يكديگر است،
(فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ) يعنى هر قطعه جدا شده از آن، كالطود مانند پاره كوهى العظيم بزرگ بود، پس موسى داخل دريا شد و
بنی اسرائیل هم با وى روانه شدند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «إِنفَلَق»، ص۸۲.