• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فضیلت گریستن بر امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: گریستن بر امام حسین.


فضیلت گریستن بر امام حسین، یکی از مباحث مرتبط به فلسفه عزاداری برای امام حسین (علیه‌السّلام) است. در روایات اسلامی، گریه و گریاندن برای امام حسین (علیه‌السّلام) و شهدای کربلا مورد تأکید و توصیه قرار گرفته و فضائل متعددی برای گریستن و گریاندن در عزای امام حسین ذکر شده است که برای نمونه، برخی از آنها را بیان می‌کنیم:



«عن ابی عمارة المنشد عن ابی عبد اللّ قالَ لی: یا ابا عُمارَةَ، انشِدنی فِی الحُسَینِ علیه السلام، قالَ: فَاَنشَدتُهُ فَبَکی، قالَ: ثُمَّ انشَدتُهُ فَبَکی. قالَ: فَوَاللّه ِ، ما زِلتُ اُنشِدُهُ ویَبکی حَتّی سَمِعتُ البُکاءَ مِنَ الدّارِ. فَقالَ لی: یا ابا عُمارَةَ، مَن انشَدَ فِی الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیهماالسلام شِعرا فَاَبکی خَمسینَ فَلَهُ الجَنَّةُ، ومَن انشَدَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) شِعرا فَاَبکی اربَعینَ فَلَهُ الجَنَّةُ، ومَن انشَدَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) شِعرا فَاَبکی ثَلاثینَ فَلَهُ الجَنَّةُ، ومَن انشَدَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) شِعرا فَاَبکی عِشرینَ فَلَهُ الجَنَّةُ، ومَن انشَدَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) شِعرا فَاَبکی عَشَرَةً فَلَهُ الجَنَّةُ، ومَن انشَدَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) شِعرا فَاَبکی واحِدا فَلَهُ الجَنَّةُ، ومَن انشَدَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) شِعرا فَبَکی فَلَهُ الجَنَّةُ، ومَن انشَدَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) شِعرا فَتَباکی فَلَهُ الجَنَّةُ.»
«به نقل از ابو عُماره شعرخوان: امام صادق (علیه‌السّلام) به من فرمود: «ای ابو عُماره! در باره حسین (علیه‌السّلام) برایم شعر بخوان». من هم برای ایشان شعر خواندم و ایشان گریست. باز هم شعر خواندم و ایشان گریست. به خدا سوگند، من همین طور شعرخوانی را ادامه دادم و ایشان گریه می‌کرد تا این که صدای گریه را از خانه شنیدم. آن گاه به من فرمود: «ای ابو عُماره! هر کس در باره حسین بن علی (علیه‌السّلام) شعری بخواند و پنجاه نفر را بگریاند، بهشت برایش حتمی می‌شود، و هر کس در باره حسین (علیه‌السّلام) شعری بخواند و چهل نفر را بگریاند، بهشت برایش حتمی می‌شود، و هر کس در باره حسین (علیه‌السّلام) شعری بخواند و سی نفر را بگریاند، بهشت برایش حتمی می‌شود، و هر کس در باره حسین (علیه‌السّلام) شعری بخواند و بیست نفر را بگریاند، بهشت برایش حتمی می‌شود، و هر کس در باره حسین (علیه‌السّلام) شعری بخواند و ده نفر را بگریاند، بهشت برایش حتمی می‌شود، و هر کس در باره حسین (علیه‌السّلام) شعری بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت برایش حتمی می‌شود، و هر کس در باره حسین (علیه‌السّلام) شعری بخواند و بگرید، بهشت برایش حتمی می‌شود، و هر کس در باره حسین (علیه‌السّلام) شعری بخواند و تظاهر به گریه کند، بهشت برایش حتمی می‌شود».»


«عن ابی هارون المکفوف دَخَلتُ عَلی ابی عَبدِ اللّه ِ (علیه‌السّلام) فَقالَ لی: انشِدنی، فَاَنشَدتُهُ، فَقالَ: لا، کَما تُنشِدونَ، وکَما تَرثیهِ عِندَ قَبرِهِ، فَاَنشَدتُهُ: اُمرُر عَلی جَدَثِ الحُسَینِ فَقُل لِاَعظُمِهِ الزَّکِیَّةِ قالَ: فَلَمّا بَکی امسَکتُ انَا، فَقالَ: مُرَّ، فَمَرَرتُ، قالَ: ثُمَّ قالَ: زِدنی زِدنی، قالَ: فَاَنشَدتُهُ: یا مَریَمُ قومی فَاندُبی مَولاکِ وعَلَی الحُسَینِ فَاَسعِدی بِبُکاکِ ۰ قالَ: فَبَکی وتَهایَجَ النِّساءُ، قالَ: فَلَمّا ان سَکَتنَ، قالَ لی: یا ابا‌هارونَ! مَن انشَدَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) فَاَبکی عَشَرَةً فَلَهُ الجَنَّةُ، ثُمَّ جَعَلَ یَنقُصُ واحِدا واحِدا حَتّی بَلَغَ الواحِدَ، فَقالَ: مَن انشَدَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) فَاَبکی واحِدا فَلَهُ الجَنَّةُ، ثُمَّ قالَ: مَن ذَکَرَهُ فَبَکی فَلَهُ الجَنَّة.»
«خدمت امام صادق (علیه‌السّلام) رسیدم. به من فرمود: «برایم شعر بخوان». من هم خواندم. فرمود: «نه! آن گونه که خود می‌خوانید و همان گونه که در کنار قبرش مرثیه‌سرایی می‌کنی». من هم خواندم: «از کنار قبر حسین، عبور کن و به استخوان‌های پاکش بگو» به این جا که رسیدم، امام (علیه‌السّلام) گریست و من خواندن را متوقّف کردم. فرمود: «ادامه بده». ادامه دادم. آن گاه فرمود: «بیشتر، بیشتر» بخوان. من این شعر را خواندم: «ای مریم! برخیز و بر مولایت، مویه کن و با گریه ات به حسین یاری برسان.» امام (علیه‌السّلام)، گریه کرد و زنان، به فغان آمدند. وقتی آنان آرام گرفتند، امام (علیه‌السّلام) به من فرمود: «ای ابوهارون! هر کس در باره حسین (علیه‌السّلام) مرثیه بخواند و ده نفر را بگریانَد، بهشت برای او حتمی است». سپس شروع کرد و یکی یکی، از عدد ده کم نمود و وقتی به عدد یک رسید، فرمود: «هر کس برای حسین (علیه‌السّلام) مرثیه بخواند و یک نفر را بگریانَد، بهشت برایش حتمی است». آن گاه فرمود: «هر کس یاد حسین (علیه‌السّلام) کند و بگِرید، بهشت، برایش حتمی است».»


«عن زید الشحّام: کُنّا عِندَ ابی عَبدِ اللّه ِ (علیه‌السّلام) ونَحنُ جَماعَةٌ مِنَ الکوفِیّینَ، فَدَخَلَ جَعفَرُ بنُ عَفّانَ عَلی ابی عَبدِ اللّه ِ (علیه‌السّلام) فَقَرَّبَهُ وادناهُ، ثُمَّ قالَ: یا جَعفَرُ! قالَ: لَبَّیکَ جَعَلَنِیَ اللّه ُ فِداکَ، قالَ: بَلَغَنی انَّکَ تَقولُ الشِّعرَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) وتُجیدُ، فَقالَ لَهُ: نَعَم، جَعَلَنِیَ اللّه ُ فِداکَ! فَقالَ: قُل، فَاَنشَدَهُ [۹]    [۱۰]     (علیه‌السّلام) ومَن حَولَهُ حَتّی صارَت لَهُ الدُّموعُ عَلی وَجهِهِ ولِحیَتِهِ. ثُمَّ قالَ: یا جَعفَرُ! وَاللّه ِ، لَقَد شَهِدَکَ مَلائِکَةُ اللّه ِ المُقَرَّبونَ،‌هاهُنا یَسمَعونَ قَولَکَ فِی الحُسَینِ علیه السلام، ولَقَد بَکَوا کَما بَکَینا او اکثَرَ، ولَقَد اوجَبَ اللّه ُ تَعالی لَکَ ـ یا جَعفَرُ ـ فی ساعَتِهِ الجَنَّةَ بِاَسرِها، وغَفَرَ اللّه ُ لَکَ. فَقالَ: یا جَعفَرُ! الا ازیدُکَ؟ قالَ: نَعَم یا سَیِّدی. قالَ: ما مِن احَدٍ قالَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) شِعرا فَبَکی وابکی بِهِ، الّا اوجَبَ اللّه ُ لَهُ الجَنَّةَ وغَفَرَ لَهُ.»
«به نقل از زید شحّام: تعدادی کوفی در خدمت امام صادق (علیه‌السّلام) بودیم که جعفر بن عَفّان به محضر امام صادق (علیه‌السّلام) وارد شد. امام (علیه‌السّلام) او را به خود نزدیک کرد و در کنار خود جا داد و آن گاه فرمود: «ای جعفر!». جعفر گفت: گوش به فرمانم. خدا، مرا فدایت کند! فرمود: «به من خبر رسیده که تو در باره حسین (علیه‌السّلام) شعر می‌گویی و خوب هم می‌گویی». او گفت: آری، خدا مرا فدایت گرداند! فرمود: «بگو». جعفر هم شعری خواند و امام (علیه‌السّلام) گریست و کسانی که در خدمت ایشان بودند، گریستند، تا این که اشک بر گونه و محاسن امام (علیه‌السّلام) جاری شد. آن گاه فرمود: «ای جعفر! به خدا سوگند، فرشتگان مقرّب خدا، پیش تو حاضر بودند و سخن تو را در باره حسین (علیه‌السّلام) در این جا شنیدند و گریستند، همان گونه که ما گریستیم، و آنها بیشتر گریستند. خداوند متعال در این ساعت ـ‌ای جعفر ـ تمام بهشت را برایت واجب کرد و گناهت را آمرزید». آن گاه فرمود: «ای جعفر! آیا بیشتر نگویم؟». گفت: چرا، ‌ای سَرورم! فرمود: «کسی نیست که در باره حسین (علیه‌السّلام) شعری بگوید و بگرید و با آن بگریاند، مگر این که خداوند، بهشت را برایش واجب می‌کند و گناهش را می‌آمرزد».»


• در حدیث دیگری راوی می‌گوید: محضر امام صادق (علیه‌السّلام) بودیم؛ یادی از امام حسین بن علی کردیم، حضرت گریه کرد ما هم گریه کردیم، سپس حضرت سرش را بلند کرد و فرمود: امام حسین (علیه‌السّلام) فرمود: «من کشته اشک هایم؛ هیچ مؤمنی مرا یاد نمی‌کند مگر آنکه می‌گرید».
• در روایتی از امالی شیخ صدوق امام رضا (علیه‌السلام) به ریان بن شبیب می‌فرمایند: «ای پسر شبیب؛ بر حسین (علیه‌السلام) گریه کن که او را مثل گوسفند سر بریدند و هجده نفر از مردان خاندانش با او کشته شدند که در روی زمین مانند ندارند و آسمانهای هفتگانه و زمین‌ها در قتل او گریستند.... ‌ای پسر شبیب؛ اگر بر حسین (علیه‌السلام) گریه کنی چندان که اشک تو بر گونه هایت روان گردد، خداوند هر گناهی که کرده باشی، کوچک یا بزرگ، اندک یا بسیار می‌آمرزد... ‌ای پسر شبیب؛ اگر دوست داری در درجات بالای بهشت با ما باشی، به سبب حزن ما محزون، و برای شادمانی ما شاد باش.»
امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در حدیثی می‌فرمایند: «هر دیده‌ای روز قیامت، گریان و هر چشمی بیدار است، مگر چشم کسی که خداوند او را بر کرامت خود اختصاص داده باشد و بر هتک حرمتی که از حسین (علیه‌السلام) و خاندان پیامبر می‌شود، گریسته باشد.»
امام باقر (علیه‌السلام) از پدر گرام‌شان روایت می‌کند که امام سجاد (علیه‌السلام) فرمودند: «هر مؤمنی که برای کشته شدن امام حسین (علیه‌السلام) گریان شود به طوری که اشک بر صورتش جاری شود، خداوند متعال غرفه‌هایی در بهشت برای او آماده می‌کند که مدتی طولانی در آنها ساکن باشد، و هر مؤمنی که به دلیل آزار و اذیتی که از دشمنان در دنیا به ما رسیده، گریان شود، به گونه‌ای که اشک بر صورتش جاری شود، خدای متعالی در بهشت، او را در جایگاه صدق ساکن می‌گرداند.»


از روایاتی که پیشتر به نقل از ائمه اطهار (علیهم‌السلام) آوردیم، روشن شد که در سوگ امام حسین (علیه‌السلام) گریستن، گریاندن و خود را به گریه واداشتن، پاداش‌هایی عظیم دارد و مایه دستیابی به رحمت الهی، سعادتمندی، و دخول در بهشت جاویدان می‌شود. در برخی از روایات، تصریح شده است که پاداش‌های مذکور در برابر گریه‌ای اندک، به فرد گریه کننده عطا می‌شود. بی گمان این روایات در برپایی عزاداری امام حسین (علیه‌السلام)، بقا و تداوم آن نقشی فراوان داشته، همواره مایه تشویق سوگواران حسینی بوده است.
آن چه نباید از نظر دور داشت این است که هر گریه‌ای برای امام حسین (علیه‌السّلام) بدون تحقق شرایط و انگیزه معقول و مناسب آن نمی‌تواند موجب آن همه پاداش و ثواب‌هایی شود که در‌ روایات به آن اشاره شده است، اگر چه همه این گریه‌ها بدون ثواب و اجر نخواهد بود. لذا نباید از مساله عزاداری و گریه کردن بر امام حسین (علیه‌السّلام) سوء استفاده و به تعبیر بهتر برداشت بد و ناصواب شود، به گونه‌ای که متاسفانه گاهی اینگونه تصور می‌شود که هر گناهی مرتکب شویم و با گریه برای اهل‌بیت (علیهم‌السلام) آن را پاک نماییم.
و به بیان شهید آیت‌الله مطهری (رحمة‌الله‌علیه): «... آن حضرت را به صورت سنگر گناهکاران در‌ می‌آورد، قیام او را کفّاره عمل به دیگران قرار می‌دهد. امام حسین کشته شد که گناهکاران از عذاب الهی بیمه شوند! جواب گوی گناه گناهکاران باشد. (به گونه‌ای که) به شخصی گفتند تو چرا نماز نمی‌خوانی، روزه نمی‌گیری، مشروب می‌خوری؟ گفت من؟! شب جمعه در‌ هیئت، سینه زنی سه ضربه مرا ندیدی؟! (این همان فکر مسیحی است که حضرت عیسی (علیه‌السّلام) را فدیه و کفاره گناهان مسیحیان می‌دانند) ... و مکتب امام حسین (علیه‌السّلام) به جای اینکه مکتب احیاء احکام دین باشد ... مکتب ابن زیاد سازی و (گناهکار پروری) می‌شود.» بنابراین گریه و اشک بر مصائب امام حسین (علیه‌السّلام) در‌ صورتی موجب بهشتی شدن و هم‌نشینی با آن حضرت خواهد شد که:
اولاً: گریه اش آمیخته با اعتقاد صحیح و شناخت درست و عمل صالح باشد و اشکی که می‌ریزد به منزله آه حسرتی در‌ برابر کوتاهی‌ها و بی توجهی‌هایی باشد که ممکن است در‌ زندگی در‌ برابر خدا و اولیای الهی نموده باشد.
و ثانیاً: گریه کردن و گریاندن، به انگیزه زنده نگهداشتن و تجلیل از خاطره بزرگ و درد آور عاشورا باشد. «تا هدف کلّی این نهضت برای همیشه زنده بماند و امام حسین (علیه‌السّلام) هر سال در‌ میان مردم به این‌ صورت ظهور کند و (در‌ واقع) مردم از زبان مبارک آن حضرت بشنوند که: «الا ترون انّ الحق لا یعمل به و انّ الباطل لایتناهی عنه» (آیا نمی‌بینید که حق به آن عمل نمی‌شود و از باطل (و انحراف) نهی نمی‌شود.) و مردم همیشه (و در‌ هر محرم) بشنوند: «لا اری الموت الا سعادة و الحیاة مع الظالمین الا برما» (آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمیگردد و از باطل باز داشته نمی‌شود. مرگ را به جز سعادت چیز دیگری نمیدانم، و زندگی با ستمگران را جز ننگ و عار نمی‌دانم.) مردم بشنوند این ندائی را که با حماسه سروده شده است و ببینند این تاریخی را که با خون نوشته شده است.»
بنابراین واقعیت است که گریه کردن بر مصائب اهل‌بیت خصوصا امام حسین (علیه‌السلام) با وجود شرایط و تحقق انگیزه مقدس آن، اگر از ته دل و عمق جان که بیانگر حقیقت باور انسان گریه کننده است باشد و این گریه خالصانه گواه بر صداقت کردار و اعمال صحیح بوده و با انجام واجبات الهی و ترک محرمات همراه گردد، در‌ این صورت بهشت و رضوان خداوند شامل حال چنین شخصی گشته و موجب تقرب انسان و رسیدن به درجات والای معنوی و برآورده شدن حاجات دنیا و آخرت می‌گردد آنگونه که روایات معصومین (علیهم‌السلام) معرفت به امام حسین (علیه‌السّلام) را شرط قبولی گریه و ورود به بهشت می‌دانند که لازمه این معرفت، داشتن ایمان حقیقی و عمل صالح می‌باشد.
افزون بر مطالب فوق، باید بر این نکته نیز پای فشرد که در پیشگاه خداوند، همه اعمال محاسبه می‌شوند، و این همه فضیلت که برای گریه بر امام حسین (علیه‌السلام) بیان شده و اینکه اشک چشم، آتش دوزخ را فرو می‌نشاند و غمگین شدن در سوگ شهیدان کربلا ایمنی از عذاب است، در صورتی است که گناه، فسق و آلودگی انسان به قدری نباشد که مانع رسیدن این فیض‌های الهی شود.
[۲۱] محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۴۱۳-۴۱۴.



۱. قمی، ابن قولویة، کامل الزیارات، باب ۳۳، ص۱۱۲، ح۲.    
۲. صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۸۴.    
۳. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۴۸.    
۴. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۴۹.    
۵. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۱۱، ح۱.    
۶. صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۸۳.    
۷. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۹، ص۴۴۰.    
۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۹، ص۴۴۱.    
۹. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفته الرجال (رجال الکشی)، ص۲۸۹.    
۱۰. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۶۴، ح۱.    
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۲.    
۱۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۵۰.    
۱۳. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۵۱.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۴.    
۱۵. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۱۹۲، ح۵.    
۱۶. صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۶۲۵.    
۱۷. قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۱۱۱، ح۱.    
۱۸. صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۸۳.    
۱۹. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۳، ص۲۵۷.    
۲۰. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۳، ص۲۶۰    
۲۱. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۴۱۳-۴۱۴.



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۳۱۷-۳۲۴.






جعبه ابزار