• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سِرّ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: سر (ابهام‌زدایی).


سِرّ (به کسر سین و تشدید راء) از واژگان قرآن کریم به معنای نهان و امر پوشیده است.
مشتقات واژه سرّ که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
إِسرار که به معنای نهان کردن؛
سَريره به معناى امر پوشيده؛
سَرائِر جمع سَریره است؛
سُرور به معنای شادى مكتوم در قلب؛
سُرُر جمع سَرير است به معنای تخت که صاحبان نعمت از روى سرور در آن مى‌نشينند.
سَرّاء به معناى مسرّت و وسعت زندگى است.

فهرست مندرجات

۱ - معنای سِرّ
۲ - کاربردها
       ۲.۱ - السِّرَّ (آیه ۶ سوره فرقان)
       ۲.۲ - سِرّاً (آیه ۷۵ سوره نحل)
       ۲.۳ - سِرَّهُمْ‌ (آیه ۸۰ سوره زخرف)
       ۲.۴ - السِّرَّ (آیه ۷ سوره طه)
       ۲.۵ - إِسرار
              ۲.۵.۱ - أَسَرَّ (آیه ۱۰ سوره رعد)
              ۲.۵.۲ - أَسْرَرْتُ‌ (آیه ۹ سوره نوح)
              ۲.۵.۳ - إِسْرارَهُمْ‌ (آیه ۲۶ سوره محمد)
              ۲.۵.۴ - أَسَرَّ (آیه ۳ سوره تحریم)
              ۲.۵.۵ - أَسَرُّوا (آیه ۳ سوره انبیاء)
       ۲.۶ - سَریره
              ۲.۶.۱ - السَّرائِرُ (آیه ۹ سوره طارق)
       ۲.۷ - سرور
              ۲.۷.۱ - تَسُرُّ (آیه ۶۹ سوره بقره)
              ۲.۷.۲ - سُرُوراً (آیه ۱۱ سوره انسان)
              ۲.۷.۳ - مَسْرُوراً (آیه ۹ سوره ۸۴)
       ۲.۸ - سریر
              ۲.۸.۱ - سُرُرٍ (آیه ۴۷ سوره حجر)
              ۲.۸.۲ - سُرُرٍ (آیه ۴۴ سوره صافات)
              ۲.۸.۳ - سُرُرٍ (آیه ۲۰ سوره طور)
              ۲.۸.۴ - سُرُرٍ (آیه ۱۵ سوره واقعه)
              ۲.۸.۵ - سُرُرٌ (آیه ۱۳ سوره غاشیه)
              ۲.۸.۶ - سُرُراً (آیه ۳۴ سوره زخرف)
       ۲.۹ - سرّاء
              ۲.۹.۱ - السَّرَّاءِ (آیه ۱۳۴ سوره آل عمران)
              ۲.۹.۲ - السَّرَّاءُ (آیه ۹۵ سوره اعراف)
۳ - پانویس
۴ - منبع


سِرّ به معنای نهان و امر پوشیده است.
در صحاح گويد «السِّرُّ: الَّذِي يَكْتُمُ»
راغب گويد: حديثى كه در نفس مكتوم است‌.


به مواردی از سِرّ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - السِّرَّ (آیه ۶ سوره فرقان)

(قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ‌ السِّرَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...)
(بگو: كسى آن را نازل كرده كه اسرار آسمان‌ها و زمین را مى‌داند....)


۲.۲ - سِرّاً (آیه ۷۵ سوره نحل)

(فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ‌ سِرّاً وَ جَهْراً ...)
(و او پنهان و آشكار از آن، انفاق مى‌كند....)


۲.۳ - سِرَّهُمْ‌ (آیه ۸۰ سوره زخرف)

(أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ‌ سِرَّهُمْ‌ وَ نَجْواهُمْ ...)
(آيا آنان مى‌پندارند كه ما اسرار نهانى و سخنان درگوشى آنان را نمى‌شنويم؟!....)
نجوی راز گفتن و سرّ حديث مكتوم در نفس است آيه صريح است در اينكه خدا هم حديث نفس و سخن باطنى و هم راز گفتن را مى‌شنود چنانكه گفته‌ (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ...) (ما انسان را آفريديم و وسوسه‌هاى نفس او را مى‌دانيم....)


۲.۴ - السِّرَّ (آیه ۷ سوره طه)

(وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ‌ السِّرَّ وَ أَخْفى‌)
(اگر آشكارا سخن بگويى (يا پنهان)، او اسرار پنهانى و پنهان‌تر از آن را نيز مى‌داند.)
معنى آيه در «خفى» گذشت.


۲.۵ - إِسرار

إِسرار به معنای نهان كردن است‌.
اسرار را به فتح همزه و كسر آن هر دو خوانده‌اند و در قرآن‌ها به كسر همزه است.

۲.۵.۱ - أَسَرَّ (آیه ۱۰ سوره رعد)

(سَواءٌ مِنْكُمْ مَنْ‌ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ ...)
(كسانى از شما كه به طور پنهان سخن بگويند، يا آشكار، براى او يكسان است....)


۲.۵.۲ - أَسْرَرْتُ‌ (آیه ۹ سوره نوح)

(ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ‌ لَهُمْ‌ إِسْراراً)
يعنى «دعوت خود را هم آشكار و هم نهان بر ايشان رساندم.»


۲.۵.۳ - إِسْرارَهُمْ‌ (آیه ۲۶ سوره محمد)

(وَ اللَّهُ يَعْلَمُ‌ إِسْرارَهُمْ‌)
يعنى «خدا رازهاى آنها و يا پنهان داشتنشان را می‌داند.»


۲.۵.۴ - أَسَرَّ (آیه ۳ سوره تحریم)

(وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى‌ بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً ...)
«آنگاه كه پيامبر به بعضى زنانش حديثى در پنهانى گفت....»


۲.۵.۵ - أَسَرُّوا (آیه ۳ سوره انبیاء)

(وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا ...)
يعنى «ظالمان راز را پنهان كردند.»
در المیزان آمده: اين جمله براى مبالغه است زيرا كه‌ «أَسَرُّوا» نجوى بودن را مى‌فهماند.
راغب گويد: اين تعبير براى آن است كه اصلا راز را اظهار نكردند كه نجوى گاهى بعدا آشكار می‌شود.


۲.۶ - سَریره

سَريره مثل سرّ به معنى امر پوشيده است جمع آن سَرائر می‌باشد.

۲.۶.۱ - السَّرائِرُ (آیه ۹ سوره طارق)

(يَوْمَ تُبْلَى‌ السَّرائِرُ • فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ)
(در آن روز كه اسرار نهان انسان آشكار مى‌شود، و براى او هيچ نيرو و ياورى نيست.)
معنى اين دو آيه در «بلى» گذشت.
امتحان شدن سرائر توأم با ظاهر شدن آنهاست على هذا هر خیر و شرّ روز قيامت ظاهر می‌شود انسان را بر پوشاندن آنها نه نيروئى هست و نه يارى. اين آيه‌ نظير (هُنالِكَ تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ ...) (در آن جا، هر كس عملى را كه قبلًا انجام داده است، مى‌آزمايد....) است
.
در نهج البلاغه نامه ۱۰ آمده‌ : «مُخْتَلِفَ الْعَلَانِيَةِ وَ السَّرِيرَةِ.» (آشكار و نهانت يكسان نباشد.)


۲.۷ - سرور

سرور به معنای شادى است.
راغب آن را شادى مكتوم در قلب گفته است. در اين صورت معناى سرّ در آن ملحوظ است.
طبرسی ذيل آیه ۱۱ سوره انسان و ۹ انشقاق گويد: سرور اعتقاد به وصول منافع است در آينده و قومى گفته‌اند كه آن فقط لذت قلب است.
شرتونى در اقرب الموارد گفته: سرور و فرح و حبور در معنى نزديک بهم‌اند ليكن سرور عبارت است از شادى خالص پوشيده در دل. و حبور آن است كه اثر آن در بشره صورت ظاهر شود و اين هر دو در شادى پسنديده بكار می‌روند. اما فرح آنست كه تكبّر و خود بينى آورد و لذا مذموم است. سرور و حبور ناشى از قوّه تفكر و فرح ناشى از قوّه شهوت است. اقرب اين سخن را از كليّات ابو البقاء نقل كرده.
ولى آنچه درباره فرح گفته مورد تصديق قرآن نيست كه قرآن آن را در شادى مذموم و غيره هر دو به كار برده است مثل‌ (فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ ...) (تخلف‌كنندگان از جنگ تبوک، از مخالفت با پیامبر خدا و كناره‌گيرى از جهاد، خوشحال شدند....) (وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ • بِنَصْرِ اللَّهِ‌) (و در آن روز، مؤمنان به خاطر پيروزى ديگرى خوشحال خواهند شد ... به سبب يارى خداوند.)


۲.۷.۱ - تَسُرُّ (آیه ۶۹ سوره بقره)

(بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِينَ‌)
«گاوی است زرد پررنگ بينندگان را شادمان كند.»


۲.۷.۲ - سُرُوراً (آیه ۱۱ سوره انسان)

(وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً)
يعنى «در آنها طراوت ظاهر و شادى دل قرار داد.»
نضرة طراوت ظاهر و سرور شادى قلب است.


۲.۷.۳ - مَسْرُوراً (آیه ۹ سوره ۸۴)

(وَ يَنْقَلِبُ إِلى‌ أَهْلِهِ‌ مَسْرُوراً)
«و به سوى كسانش شادمان بر گردد.»


۲.۸ - سریر

سَرير به معنای تخت است.
سرور و شادى در آن ملحوظ است لذا راغب گويد: سرير آن است كه از روى سرور در آن مى‌نشينند زيرا كه آن از براى صاحبان نعمت است.
طبرسى گويد: سرير مجلس بلندى است آماده براى شادى جمع آن اسرّه و سرر است.
در اقرب گويد: سرير تخت است و بيشتر به تخت پادشاه گفته می‌شود علت اين تسميه آن است كه هر كه روى آن بنشيند شاد می‌شود.
سرير به صورت مفرد در قرآن مجيد نيامده است ولى سُرُر كه جمع آن است پنج بار درباره بهشت و يكبار درباره تخت‌هاى دنیا آمده است بدين ترتيب:


۲.۸.۱ - سُرُرٍ (آیه ۴۷ سوره حجر)

(إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ)
(در حالى كه همه برادرند، و بر تخت‌ها رو به روى يكديگر قرار دارند.)


۲.۸.۲ - سُرُرٍ (آیه ۴۴ سوره صافات)

(فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ • عَلى‌ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ‌)
(در باغ‌هاى پرنعمت بهشتى؛ در حالى كه بر تخت‌ها رو به روى يكديگرند.)


۲.۸.۳ - سُرُرٍ (آیه ۲۰ سوره طور)

(مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَّصْفُوفَةٍ ...)
(اين در حالى است كه بر تخت‌هايى كه در كنار هم چيده شده تكيه مى‌زنند....)


۲.۸.۴ - سُرُرٍ (آیه ۱۵ سوره واقعه)

(لَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ)
(مقرّبان بر تخت‌هايى كه در صفوف مختلف در كنار هم چيده شده قرار دارند.)


۲.۸.۵ - سُرُرٌ (آیه ۱۳ سوره غاشیه)

(فِيهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ)
(در آن تخت‌هاى زيباى بلندى است.)


۲.۸.۶ - سُرُراً (آیه ۳۴ سوره زخرف)

(وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَيْها يَتَّكِؤُنَ‌)
(و براى خانه‌هايشان درها و تخت‌هايى زيبا و نقره‌اى قرار مى‌داديم كه بر آن تكيه كنند.)


۲.۹ - سرّاء

سرّاء كه فقط در دو آيه زیر آمده به معنى مسرّت و وسعت زندگى است چنانكه ضرّاء خلاف آن است.
طبرسى در ذيل آيه اول فرموده: درباره سرّاء و ضرّاء دو قول است يكى توانگرى و تنگدستى است كه از ابن عباس است. ديگرى سرور و غم است يعنى در هر حال انفاق می‌كنند.
ظاهرا مراد از آن دو در آيه اوّل توانگرى و تنگدستى و در آيه دوم اندوه و شادى است.


۲.۹.۱ - السَّرَّاءِ (آیه ۱۳۴ سوره آل عمران)

(الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي‌ السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ ...)
(همان كسانى كه در توانگرى و تنگدستى، انفاق مى‌كنند؛ و خشم خود را فرو مى‌برند....)


۲.۹.۲ - السَّرَّاءُ (آیه ۹۵ سوره اعراف)

(قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ ...)
(به پدران ما نيز ناراحتى و شادمانى رسيد....)


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۲۵۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۰۴.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۳۲۸.    
۴. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۶۸۱.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۰۴.    
۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۶.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۰.    
۸. نحل/سوره۱۶، آیه۷۵.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۵.    
۱۰. زخرف/سوره۴۳، آیه۸۰.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۵.    
۱۲. ق/سوره۵۰، آیه۱۶.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۹.    
۱۴. طه/سوره۲۰، آیه۷.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۹.    
۱۶. رعد/سوره۱۳، آیه۱۰.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۰.    
۱۸. نوح/سوره۷۱، آیه۹.    
۱۹. محمد/سوره۴۷، آیه۲۶.    
۲۰. تحریم/سوره۶۶، آیه۳.    
۲۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳.    
۲۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۲۵۱.    
۲۳. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۵۱.    
۲۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۰۴.    
۲۵. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۶۸۱.    
۲۶. طارق/سوره۸۶، آیات۹ - ۱۰.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۱.    
۲۸. یونس/سوره۱۰، آیه۳۰.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱۲.    
۳۰. نهج البلاغه، تحقیق الحسون، نامه۱۰، ص۵۹۳.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۹۳.    
۳۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۰۴.    
۳۳. انسان/۷۶، آیه۱۱.    
۳۴. انشقاق/سوره۸۴، آیه۹.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۶۲۰.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۶۹۹.    
۳۷. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۶۵۶.    
۳۸. ابوالبقاء، ایوب بن موسی، الکلیات، ص۵۰۸.    
۳۹. توبه/سوره۹، آیه۸۱.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۰۰.    
۴۱. روم/سوره۳۰، آیات۴-۵.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۰۴.    
۴۳. بقره/سوره۲، آیه۶۹.    
۴۴. انسان/۷۶، آیه۱۱.    
۴۵. انشقاق/سوره۸۴، آیه۹.    
۴۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۰۵.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۵۲۰.    
۴۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۶۵۶.    
۴۹. حجر/سوره۱۵، آیه۴۷.    
۵۰. صافات/سوره۳۷، آیه۴۴.    
۵۱. طور/سوره۵۲، آیه۲۰.    
۵۲. واقعة/سوره۵۶، آیه۱۵.    
۵۳. غاشیه/سوره۸۸، آیه۱۳.    
۵۴. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۴.    
۵۵. حجر/سوره۱۵، آیه۴۷.    
۵۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۴.    
۵۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۵۴.    
۵۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۷۳.    
۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۹۴.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۲۱.    
۶۱. صافات/سوره۳۷، آیات۴۳-۴۴.    
۶۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۷.    
۶۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۰۶.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۶.    
۶۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۸۰.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۲.    
۶۷. طور/سوره۵۲، آیه۲۰.    
۶۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۴.    
۶۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۶.    
۷۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۴۹.    
۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۵۰.    
۷۳. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۵.    
۷۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۴.    
۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۰۸.    
۷۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۱.    
۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۳۹.    
۷۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۲۵.    
۷۹. غاشیه/سوره۸۸، آیه۱۳.    
۸۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۲.    
۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۵۸.    
۸۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۷۴.    
۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۴۳.    
۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۲۷.    
۸۵. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۴.    
۸۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۲.    
۸۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۴۹.    
۸۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۰۱.    
۸۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۱۹.    
۹۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۷۲.    
۹۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۴.    
۹۲. اعراف/سوره۷، آیه۹۵.    
۹۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۴.    
۹۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۸۳۷.    
۹۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۴.    
۹۶. اعراف/سوره۷، آیه۹۵.    
۹۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۴.    
۹۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۷.    
۹۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۲۸.    
۱۰۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۲۰.    
۱۰۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۲۵۴.    
۱۰۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۳۷.    
۱۰۳. اعراف/سوره۷، آیه۹۵.    
۱۰۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۲.    
۱۰۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۲۵۲.    
۱۰۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۹۹.    
۱۰۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۸۷.    
۱۰۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۹۵.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سِرّ»، ج۳، ص۲۵۲.    






جعبه ابزار