• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زَوْج (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





زَوْج (به فتح زاء و سکون واو) یکی از مفردات به کار رفته در قرآن کریم و به معنای جفت و صنف است.



زَوْج به معنای جفت و صنف است. به هر دو قرين از مذكّر و مؤنّث در حیوانات كه ازدواج يافته‌اند گفته می‌شود: زوج. به هر دو قرين در غير حيوانات نيز زوج اطلاق می‌شود مثل يک زوج کفش (يک جفت).
زوجه به معنى زن است جمع آن زوجات می‌باشد. راغب گويد آن لغت ردى‌ء است. نگارنده گويد لذا زوجه و زوجات در قرآن نيامده بلكه زوج و ازواج به كار رفته است.


زوج هم به زن اطلاق شده مثل‌ (وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ‌ زَوْجٍ‌ مَكانَ‌ زَوْجٍ‌ ...) (و اگر تصميم گرفتيد كه همسر ديگرى به جاى همسر خود انتخاب كنيد. ...) و مثل‌ (يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ‌ الْجَنَّةَ) (اى آدم! تو با همسرت در بهشت سكونت كن.)
و هم به مرد نحو (فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ‌ زَوْجاً غَيْرَهُ ...) (بعد از آن، زن بر او حلال نخواهد بود؛ مگراين كه همسر ديگرى انتخاب كند. ...)
(و ايضا قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجادِلُكَ فِي‌ زَوْجِها ...) (خداوند سخن آن زن را كه درباره همسرش با تو گفتگو مى‌كرد شنيد. ...)

ازواج‌ نيز هم در زنان به كار رفته مثل‌ (وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ‌ أَزْواجاً ...) (و كسانى كه از شما در آستانه مرگ قرار مى‌گيرند و همسرانى از خود به جا مى‌گذارند. ...)
و هم در مردان نحو (فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ‌ أَزْواجَهُنَ‌ إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ...) (و هنگامى‌كه زنان راطلاق داديد و به پايان عدّه خود رسيدند، مانع آنها نشويد كه با همسران سابق خويش، ازدواج كنند؛ اگر رضايت در ميان آنان، به طرز پسنديده‌اى برقرار گردد. ...) ظاهرا استعمال شدن ازواج در مردان فقط اين آيه است.

زوج و ازواج در گیاهان نيز به كار رفته مثل‌ (وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِ‌ زَوْجٍ‌ بَهِيجٍ) (و از هر نوع گياهان بهجت‌انگيز مى‌روياند.) (سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ‌ الْأَزْواجَ‌ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ ...) (منزّه است كسى كه تمام زوج‌ها را آفريد، از آنچه زمين مى‌روياند. ...)
درباره حيوانات نيز آمده‌ (قُلْنَا احْمِلْ فِيها مِنْ كُلٍ‌ زَوْجَيْنِ‌ اثْنَيْنِ ...) (به نوح گفتيم: از هر يک از انواع حيوانات، يك جفت نر و ماده در آن كشتى حمل كن. ...) (ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ‌ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ ...) (هشت زوج از چهارپایان؛ از میش دو زوج (نر و ماده)، و از بز دو زوج (نر و ماده) ...) در زبان عرب‌ زَوْجَيْنِ‌ به معنى يک جفت است و لفظ «اثْنَيْنِ» براى بيان آن است.


نر و مادگی؛ در ماده ذكر وعده كرديم درباره نر و مادگى كه قرآن آن را در بسيارى از آيات مطرح كرده، سخن گویيم.
يكى از اسرار عجيب خلقت نر و مادگى موجودات است. اگر در حيوان و گياه اين واقعيت وجود نداشت هيچ يک چيز دو چيز نمی‌شد و جاى از بين رفته‌ها پر نمی‌گرديد و توليد و تكثير مطلقاً معنایى نداشت؛ ولى خداوند با اين وسيله نقص عالم را جبران و آن را پيوسته به سوى كمال می‌راند.
بشر با فكر ساده خود ابتداء آن را فقط در انسان و حيوان می‌دانست و در اثر پيشرفت علم احساس كرد كه اين واقعيت در عالم گياه نيز حكم‌فرماست و اگر نباتات به وسيله حشرات و بادها تلقيح نگردند ميوه به دست نخواهد آمد. از قديم به وجود نر و مادگى در بعضى درختان مثل خرما پى‌پرده بودند ولى بعدها عموميت آن روشن گرديد.

۳.۱ - کاربردها

قرآن كريم پا را از همه فراتر گذاشته و مسئله نر و مادگى را در تمام موجودات اعلان می‌كند اعم از زنده و غير زنده. درباره حيوان و انسان كه روشن است و بعضى از آيات آن گذشت. درباره نباتات آمده‌ (سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ‌ الْأَزْواجَ‌ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ) يعنى «پاک و منزه است خدایی كه از روئيدنی‌هاى زمين و از شما مردمان جفت‌ها (نر و ماده‌ها) قرار داد و از چيزهایی كه نمی‌دانيد نيز جفت‌ها قرار داد.»
در گذشته كه اين واقعيت به ثبوت‌ نرسيده بود بزرگان ازواج را در آيه اصناف معنى می‌كردند ولى علم نشان داد كه قرآن چه مسئله عجيبى را مطرح می‌كند.
در آيه‌ (وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ‌ اثْنَيْنِ ...) (و در آن از انواع ميوه‌ها يک جفت آفريد. ...) گرچه نسبت زوجيت به خود ثمره داده شده ولى ظاهراً منظور توليد شدن آن‌ها در اثر زوجيت است. بعضى از بزرگان آن را دو صنف گفته يكى مال زمستان و ديگرى مال تابستان مثل بعضى ميوه‌ها ولى اين خيلى بعيد است و با كليّت آيه كه فرموده‌ «مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ» جور در نمی‌آيد كه همه آن‌ها صيفى و شتوى ندارند.
بالاتر از همه اين آيه است كه می‌گويد (وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ‌ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ) (و از هر چيز يک جفت آفريديم و اين‌ها همه براى آن است كه شايد متذكّر شويد.)
اين آيه روشن می‌كند كه قانون نر و مادگى در تمام موجودات بدون استثناء جارى است. امروز بشر پس از فرو رفتن در درون اشياء و شكافتن ذرّات و رسيدن به اتم دانسته است كه اتم‌ها از الكترون و پروتون تشكيل يافته‌اند. الكترون‌ها بار منفى دارند و پروتون‌ها بار مثبت؛ آن دو نيز نر و ماده‌اند و موجودات همه از آن ذرّات تشكيل يافته‌اند. (سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ) (منزّه است پروردگار تو، پروردگار صاحب قدرت، از آنچه آنان توصيف مى‌كنند.)


(اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِ‌ زَوْجٍ‌ بَهِيجٍ) (به جنبش در مى‌آيد و رويش مى‌كند؛ و از هر نوع گياهان بهجت انگيز مى‌روياند.)
ظاهرا مراد از زوج در اين آيه و نظائر آن، نوع و صنف است يعنى «زمين حركت كرد بالا آمد و هر صنف و هر جور روئيدنى نشاط آور را رويانيد.»
نوع و صنف يكى از معانى زوج است چنانكه راغب و اقرب و بیضاوی و ابن اثیر و طبرسی گفته است.
[۵۴] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
همچنين است آیه ۷ شعراء ، آیه ۱۰ لقمان ، آیه ۷ ق و غيره.


(وَ إِذَا النُّفُوسُ‌ زُوِّجَتْ‌) (و هر كس با همسان خود قرين گردد.)
ظاهرا مراد از آن جفت شدن انسان‌ها با اعمالشان است. درباره آن گفته‌اند: مراد ملكه‌هاى اعمال است كه شخص با آن‌ها مزدوج می‌گردد يا هر انسان به هم شكل خود از اهل آتش و بهشت قرين شود يا ارواح به اجساد بر گردد يا هر فريفته به فريبنده ملحق‌ شود يا مؤمنین با حورالعین و کفّار با شیاطین هم قرين گردند.
قول اخير عبارت اخراى كلام ماست و بنا بر تجسّم عمل مراد قرين شدن انسان با عمل خويش است.


(هذا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ • وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ‌ أَزْواجٌ‌) (اين مايع سوزان و مايع بدبويى است كه بايد از آن بچشند! و كيفرهاى ديگرى همانند آن دارند.) حمیم آب جوشان، غسّاق چنان‌كه مجمع گفته چرک بسيار بد بو، شكل، مشابه و نظير است. ازواج چنانكه گفته‌اند به معنى انواع و اقسام است يعنى: «اين آب جوشان و چرک بد بوست آن‌را بچشند. و ديگرى مثل حميم و غساق كه هم نوع‌اند آنرا هم بچشند.»
(ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ‌ تُحْبَرُونَ) (به آنها خطاب مى‌شود: شما و همسرانتان در نهايت شادمانى وارد بهشت شويد!) (هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ‌ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ) (آن‌ها و همسرانشان در سايه‌هايى از قصرها و درختان بهشتى بر تخت‌ها تكيه زده‌اند.) می‌شود گفت مراد از اين ازواج زنان دنيوى انسان هستند كه اهل بهشت شده‌اند به قرينه آيه‌ای كه می‌گويد (جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ‌ ...) (همان باغ‌هاى جاويدان بهشتى كه همراه پدران و همسرانشان، وارد آن مى‌شوند. ...) و شايد مراد ازواج بهشتى و حور العين باشند.
همچنين آيه‌ (احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ‌ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ • مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى‌ صِراطِ الْجَحِيمِ) (در اين هنگام به فرشتگان دستور داده مى‌شود: ستمكاران و همرديفانشان و آنچه را مى‌پرستيدند، گرد آوريد. آرى آنچه را غير از خدا مى‌پرستيدند جمع كنيد و به سوى راه دوزخ هدايتشان نماييد.) ممكن است مراد زنان دنيائى باشد كه با شوهران شريک ظلم بوده‌اند و اين وضع به خصوصى است كه زن و شوهر در دنيا با هم ظالم باشند و در آخرت نيز از هم جدا نشوند چنان‌كه درباره ابولهب و زن او آمده‌ (سَيَصْلى‌ ناراً ذاتَ لَهَبٍ • وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ) (و به زودى وارد آتشى شعله‌ور و پرلهيب مى‌شود؛ و نيز همسرش، در حالى كه هيزم‌كش دوزخ است.)
و احتمال دارد ازواجى باشند كه از اعمال بد تجسّم يافته‌اند و يا همشكلانى در عذاب باشند كه خدا فرموده‌ (وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ • وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ • حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ • وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ ...) (و هر كس از ياد خداوند رحمان، روى‌گردان شود شيطانى را بر او مسلط مى‌سازيم كه همواره همنشين او خواهد بود. و آن‌ها (شياطين‌) اين گروه را از راه خدا باز مى‌دارند، در حالى كه گمان مى‌كنند هدايت‌يافتگان حقيقى آنها هستند. تا زمانى كه در قيامت نزد ما حاضر شود مى‌گويد: اى كاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود؛ چه بد همنشينى بودى! ولى به آنها مى‌گوييم: اين گفتگوها امروز به حال شما سودى ندارد، چرا كه ظلم كرديد؛ و همه در عذاب شركت داديد.) در اين آيات شيطان با گناهكار قرين است‌ و او را پيوسته گمراه ميكند و روز قيامت نيز او را قرين خود مى‌بيند و اعتذار سودى نمی‌دهد و هر دو مشتركا وارد عذاب می‌شوند آيا مراد از ازواج و هم شكل‌ها اين شياطين‌اند كه فرموده‌ (احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ‌ ...) (در اين هنگام به فرشتگان دستور داده مى‌شود: ستمكاران و همرديفانشان و آنچه را مى‌پرستيدند، گرد آوريد. ...) ؟! و اللّه العالم.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زوج»، ج۳، ص۱۸۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۴.    
۳. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۳۶۰.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۳۰۵.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۴.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۴.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۲۰.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸۱.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۳۵.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۲۳۰.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶.    
۱۳. مجادله/سوره۵۸، آیه۱.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۲.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۲۴۰.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۹.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷.    
۱۹. حج/سوره۲۲، آیه۵.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۳۲.    
۲۱. یس/سوره۳۶، آیه۳۶.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۲.    
۲۳. هود/سوره۱۱، آیه۴۰.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۶.    
۲۵. انعام/سوره۶، آیه۱۴۳.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۴۷.    
۲۷. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۸۶.    
۲۸. یس/سوره۳۶، آیه۳۶.    
۲۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۸۷-۸۸.    
۳۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۲۹-۱۳۰.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۲۷۴.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۰۲.    
۳۳. رعد/سوره۱۳، آیه۳.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۹.    
۳۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۹۱-۲۹۲.    
۳۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۹۷-۳۹۸.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۱۰.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۲-۱۳.    
۳۹. ذاریات/سوره۵۱، آیه۴۹.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۲.    
۴۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۸۲.    
۴۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۷۳.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۶۷-۲۶۸.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۲۹.    
۴۵. صافات/سوره۳۷، آیه۱۸۰.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۲.    
۴۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۷۹.    
۴۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۷۲.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۳۹.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۶۳.    
۵۱. حج/سوره۲۲، آیه۵.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۳۲.    
۵۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۵.    
۵۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۵۵. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، ج۴، ص۱۱۵.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۱۴.    
۵۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۷.    
۵۸. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۰.    
۵۹. ق/سوره۵۰، آیه۷.    
۶۰. تکویر/سوره۸۱، آیه۷.    
۶۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۶.    
۶۲. ص/سوره۳۸، آیات۵۷ - ۵۸.    
۶۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۶.    
۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۷۵۲.    
۶۵. زخرف/سوره۴۳، آیه۷۰.    
۶۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۴.    
۶۷. یس/سوره۳۶، آیه۵۶.    
۶۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۴.    
۶۹. رعد/سوره۱۳، آیه۲۳.    
۷۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۲.    
۷۱. صافات/سوره۳۷، آیات۲۲ - ۲۳.    
۷۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۶.    
۷۳. لهب/سوره۱۱۱، آیات۳- ۴.    
۷۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۳.    
۷۵. زخرف/سوره۴۳، آیات۳۶- ۳۹.    
۷۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۲.    
۷۷. صافات/سوره۳۷، آیه۲۲.    
۷۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۶.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زوج»، ج۳، ص۱۸۵.    






جعبه ابزار