• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم اضطرار (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برخی احکامی که بر مکلف حرام است، گاه هنگام اضطرار تغییر کرده، حکم به جواز آن داده می‌شود. برخی از این احکام که در قرآن کریم به آنان اشاره شده است، عبارت‌اند از: استفاده از خوردنى‌هاى حرام در صورت اضطرار، تراشيدن سر در حال احرام پيش از قربانی ، برداشته شدن جهاد از نابينا، لنگ و بيمار، شکسته خواندن نماز هنگام ترس و اضطرار، سقوط وجوب روزه از مکلف هنگام بیماری، جواز تیمم به‌جاى وضو و غسل هنگام ضرر داشتن آب برای بیمار، جواز افطار كردن روزه ماه رمضان در صورت طاقت‌فرسا بودن آن.



شکسته خواندن نماز در سفر، هنگام اضطرار و ترس از دشمن، واجب است: «واذا ضربتم فی الارض فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلوة ان خفتم ان یفتنکم الذین کفروا...؛و هنگامی که سفر کنید گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید اگر از فتنه (و خطر) کافران بترسید، زیرا کافران برای شما دشمن آشکاری هستند.»
(استفاده وجوب قصر، به رغم وجود تعبیر «فلیس علیکم جناح» از این جهت است که «جناح» غالبا در مواردی به کار می‌رود که پندار جرم و گناه وجود داشته باشد، زیرا مسلمانان صدر اسلام کاستن از نماز را جرم می‌پنداشتند، لذا این تعبیر به کار رفته است. علاوه بر این روایت امام باقر (علیه‌السّلام) مؤید برداشت است. )


استفاده از خوردنیهای حرام، بیش از حد ضرورت، در حال اضطرار، حرام است: «انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل به لغیر الله فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه...؛خداوند تنها (گوشت) مردار و خون و گوشت خوک، و آنچه نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است (ولی) آن کس که مجبور شود (در موقع ضرورت برای حفظ جان خود از آن بخورد در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد گناهی بر او نیست...»
( عقل اقتضا می‌کند که در موارد اضطرار باید به قدر ضرورت اکتفا کرد، علاوه بر این قید «و لا عاد» مفید همین معنا است.)
«حرمت علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر الله به والمنخنقة والموقوذة والمتردیة والنطیحة وما اکل السبع الا ما ذکیتم وما ذبح علی النصب وان تستقسموا بالازلـم ذلکم فسق... فمن اضطر فی مخمصة غیر متجانف لاثم فان الله غفور رحیم؛ گوشت مردار و خون و گوشت خوک و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده، مگر آنکه (به موقع بر آن حیوان برسید و) آنرا سر ببرید و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح شوند (همگی) بر شما حرام است و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان بوسیله چوبه‌های تیر مخصوص بخت آزمائی ، تمام این اعمال فسق و گناه است...اما آنها که در حال گرسنگی دستشان بغذای دیگری نرسد و متمایل به گناه نباشند (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند) خداوند آمرزنده و مهربان است.»
«وما لکم الا تاکلوا مما ذکر اسم الله علیه وقد فصل لکم ما حرم علیکم الا ما اضطررتم الیه...؛چرا از چیزهائی نمیخورید که اسم خدا بر آنها برده شده در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده بیان کرده است، مگر اینکه ناچار باشید (که در این صورت خوردن از گوشت چنان حیواناتی جائز است) و بسیاری از مردم (دیگران را) به خاطر هوی و هوس و بیدانشی گمراه می‌سازند و پروردگار تو تجاوزکاران را بهتر می‌شناسد.»
«قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة او دمـا مسفوحـا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقـا اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان ربک غفور رحیم؛ بگو در آنچه بر من وحی شده، هیچ حرامی بر کسی که غذائی می‌خورد نمی‌یابم بجز اینکه مردار باشد یا خونی که (از بدن حیوان) بیرون ریخته یا گوشت خوک که اینها همه پلیدند، یا حیوانی که در طریق گناه به هنگام سر بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آنها برده شده است، اما کسانی که ناچار شوند بدون اینکه بخاطر لذت باشد و یا زیاده از حد بخورند (گناهی بر آنها نیست) پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
«انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان الله غفور رحیم؛ خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریده‌اند بر شما تحریم کرده، اما کسانی که مجبور شوند در حالی که تجاوز و تعدی از حد ننمایند (خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد) چرا که خدا غفور و رحیم است.»

۲.۱ - مضطر شدن عمدی

استفاده از خوردنیهای حرام بر مکلف، در صورت مضطر ساختن خود، از روی اختیار و عمد، حرام است: «انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل به لغیر الله فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم...؛خداوند تنها (گوشت) مردار و خون و گوشت خوک، و آنچه نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است (ولی) آن کس که مجبور شود (در موقع ضرورت برای حفظ جان خود از آن بخورد در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد گناهی بر او نیست، خداوند بخشنده و مهربان است.»
(فعل مجهول «اضطر» و نیز قید «غیر باغ و لا عاد» نشان می‌دهد که جواز استفاده از محرمات، در حال اضطرار مخصوص زمانی است که بدون اختیار عارض کسی شود، نه اینکه انسان خود را از روی عمد و اختیار مضطر سازد.)
«حرمت علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر الله به والمنخنقة والموقوذة والمتردیة والنطیحة وما اکل السبع الا ما ذکیتم وما ذبح علی النصب وان تستقسموا بالازلـم ذلکم فسق... فمن اضطر فی مخمصة غیر متجانف لاثم فان الله غفور رحیم؛ گوشت مردار و خون و گوشت خوک و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده، مگر آنکه (به موقع بر آن حیوان برسید و) آنرا سر ببرید و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح شوند (همگی) بر شما حرام است و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان بوسیله چوبه‌های تیر مخصوص بخت آزمائی، تمام این اعمال فسق و گناه است... اما آنها که در حال گرسنگی دستشان بغذای دیگری نرسد و متمایل به گناه نباشند (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند) خداوند آمرزنده و مهربان است.»
«وما لکم الا تاکلوا مما ذکر اسم الله علیه وقد فصل لکم ما حرم علیکم...؛چرا از چیزهائی نمیخورید که اسم خدا بر آنها برده شده در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده بیان کرده است...»
«قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة او دمـا مسفوحـا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقـا اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان ربک غفور رحیم؛ بگو در آنچه بر من وحی شده، هیچ حرامی بر کسی که غذائی می‌خورد نمی‌یابم بجز اینکه مردار باشد یا خونی که (از بدن حیوان) بیرون ریخته یا گوشت خوک که اینها همه پلیدند، یا حیوانی که در طریق گناه به هنگام سر بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آنها برده شده است، اما کسانی که ناچار شوند بدون اینکه بخاطر لذت باشد و یا زیاده از حد بخورند (گناهی بر آنها نیست) پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
«انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان الله غفور رحیم؛خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریده‌اند بر شما تحریم کرده، اما کسانی که مجبور شوند در حالی که تجاوز و تعدی از حد ننمایند (خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد) چرا که خدا غفور و رحیم است.»


پذیرش روابط دوستانه با کافران، در حالت اضطرار و تقیه، جایز است: «لا یتخذ المؤمنون الکـفرین اولیاء من دون المؤمنین ومن یفعل ذلک فلیس من الله فی شیء الا ان تتقوا منهم تقـة...؛افراد با ایمان نباید به جای مومنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند، و هر کس چنین کند، هیچ رابطه‌ای با خدا ندارد (و پیوند او بکلی از خدا گسسته می‌شود)، مگر اینکه از آنها به پرهیزید (و به خاطر هدفهای مهمتری تقیه کنید)...»


تراشیدن سر در حال احرام قبل از قربانی، در صورت ناچار شدن محرم به آن، جایز است: «واتموا الحج والعمرة لله فان احصرتم فما استیسر من الهدی ولا تحلقوا رءوسکم حتی یبلغ الهدی محله فمن کان منکم مریضـا او به اذی من راسه ففدیة من صیام او صدقة او نسک...؛و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری، اجازه نداد که پس از احرام بستن، وارد مکه شوید،) آنچه از قربانی فراهم شود (ذبح کنید، و از احرام خارج شوید)! و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود) و اگر کسی از شما بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و کفاره ای از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد! ...»


پذیرش ولایت و سرپرستی کافران، در حالت تقیه و اضطرار، جایز است: «لا یتخذ المؤمنون الکـفرین اولیاء من دون المؤمنین ومن یفعل ذلک فلیس من الله فی شیء الا ان تتقوا منهم تقـة...؛افراد با ایمان نباید به جای مومنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند، و هر کس چنین کند، هیچ رابطه‌ای با خدا ندارد (و پیوند او بکلی از خدا گسسته می‌شود)، مگر اینکه از آنها به پرهیزید (و به خاطر هدفهای مهمتری تقیه کنید)...»


افطار کردن روزه ماه رمضان ، در صورت طاقت فرسا بودن آن، جایز است: «یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم الصیام... • ایامـا معدودت فمن کان منکم مریضـا او علی سفر فعدة من ایام اخر وعلی الذین یطیقونه فد یة طعام...؛‌ای افرادی که ایمان آورده‌اید، روزه بر شما نوشته شد همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شده، تا پرهیزکار شوید• چند روز معدودی را (باید روزه بدارید) و کسانی که از شما بیمار یا مسافر باشند روزهای دیگری را (بجای آن روزه بگیرند) و بر کسانی که قدرت انجام آن را ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیره زنان) لازم است کفاره بدهند، مسکینی را اطعام کنند، و کسی که کار خیر را پذیرا شود برای او بهتر است، و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید.»


ترس و اضطرار، سبب جواز اقامه نماز، در حال حرکت و سواره است: «حـفظوا علی الصلوت... • فان خفتم فرجالا او رکبانـا...؛در انجام همه نمازها... کوشا باشید! ...• و اگر (به خاطر جنگ، یا خطر دیگری) بترسید، (نماز را) در حال پیاده یا سواره انجام دهید! ...»


حرمت از محرمات، در پی اضطرار به آنها، رفع می‌شود: «انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل به لغیر الله فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه ان الله غفور رحیم؛خداوند تنها (گوشت) مردار و خون و گوشت خوک، و آنچه نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است (ولی) آن کس که مجبور شود (در موقع ضرورت برای حفظ جان خود از آن بخورد در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد گناهی بر او نیست، خداوند بخشنده و مهربان است.»
«حرمت علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر الله به والمنخنقة والموقوذة والمتردیة والنطیحة وما اکل السبع الا ما ذکیتم وما ذبح علی النصب وان تستقسموا بالازلـم ذلکم فسق... فمن اضطر فی مخمصة غیر متجانف لاثم فان الله غفور رحیم؛ گوشت مردار و خون و گوشت خوک و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده، مگر آنکه (به موقع بر آن حیوان برسید و) آنرا سر ببرید و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح شوند (همگی) بر شما حرام است و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان بوسیله چوبه‌های تیر مخصوص بخت آزمائی، تمام این اعمال فسق و گناه است - امروز کافران از (زوال) آئین شما مایوس شدند، بنابراین از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین (جاودان) شما پذیرفتم - اما آنها که در حال گرسنگی دستشان به غذای دیگری نرسد و متمایل به گناه نباشند (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند) خداوند آمرزنده و مهربان است.»
«وما لکم الا تاکلوا مما ذکر اسم الله علیه وقد فصل لکم ما حرم علیکم الا ما اضطررتم الیه... • قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة او دمـا مسفوحـا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقـا اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان ربک غفور رحیم؛چرا از چیزهائی نمیخورید که اسم خدا بر آنها برده شده در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده بیان کرده است، مگر اینکه ناچار باشید (که در این صورت خوردن از گوشت چنان حیواناتی جائز است) و بسیاری از مردم (دیگران را) به خاطر هوی و هوس و بی دانشی گمراه می‌سازند و پروردگار تو تجاوزکاران را بهتر می‌شناسد•بگو در آنچه بر من وحی شده، هیچ حرامی بر کسی که غذائی می‌خورد نمی‌یابم بجز اینکه مردار باشد یا خونی که (از بدن حیوان) بیرون ریخته یا گوشت خوک که اینها همه پلیدند، یا حیوانی که در طریق گناه به هنگام سر بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آنها برده شده است، اما کسانی که ناچار شوند بدون اینکه بخاطر لذت باشد و یا زیاده از حد بخورند (گناهی بر آنها نیست) پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
«انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان الله غفور رحیم؛ خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریده‌اند بر شما تحریم کرده، اما کسانی که مجبور شوند در حالی که تجاوز و تعدی از حد ننمایند (خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد) چرا که خدا غفور و رحیم است.»


۱. نساء/سوره۴، آیه۱۰۱.    
۲. صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۳۴، ح ۱.    
۳. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۱، ص۵۴۱- ۴۵۲، ح ۵۲۷.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۹۴.    
۵. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص۹۷.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۱۷۳.    
۷. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۲۵۸.    
۹. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص۲۶۶.    
۱۰. انعام/سوره۶، آیه۱۱۹.    
۱۱. انعام/سوره۶، آیه۱۴۵.    
۱۲. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۵.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۷۳.    
۱۴. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۱۵. انعام/سوره۶، آیه۱۱۹.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۴۵۷.    
۱۷. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص۴۱۸- ۴۱۹.    
۱۸. انعام/سوره۶، آیه۱۴۵.    
۱۹. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۵.    
۲۰. آل عمران/سوره۳، آیه۲۸.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۹۸.    
۲۲. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۳۶.    
۲۳. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۱، ص۳۲۵.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۲۷۳.    
۲۵. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۱، ص۳۲۵.    
۲۶. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۲، ص۱۷۶.    
۲۷. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۲۸. آل عمران/سوره۳، آیه۲۸.    
۲۹. بقره/سوره۲، آیه۱۸۳.    
۳۰. بقره/سوره۲، آیه۱۸۴.    
۳۱. بقره/سوره۲، آیه۲۳۸.    
۳۲. بقره/سوره۲، آیه۲۳۹.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۲۰۷.    
۳۴. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۶۹.    
۳۵. بقره/سوره۲، آیه۱۷۳.    
۳۶. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۳۷. انعام/سوره۶، آیه۱۱۹.    
۳۸. انعام/سوره۶، آیه۱۴۵.    
۳۹. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۵.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم اضطرار».    



رده‌های این صفحه : اضطرار | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار