حَلْی (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَلْی (به فتح حاء و سکون لام) یا
حِلْیَة (به کسر حاء و سکون لام و فتح یاء) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای
زیور است.
جمع آن «
حلىّ» (به ضم اوّل و كسر دوم و يا به كسر هر دو) است.
نه مورد از این مادّه در
نهجالبلاغه آمده است.
حَلْی و
حِلْیَة به معنای
زیور است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است به شرح ذیل میباشد:
امام علی (صلواتاللهعلیه) درباره
ناکثین،
قاسطین و
مارقین فرموده:
«وَ لَكن حَلِیَتِ الدُّنْیا فی أَعْیُنِهِمْ وَ راقَهُمْ زِبْرِجُها.» «ليكن
دنیا در
چشم آنها آراسته شده و زينتش آنها را به اعجاب وا داشته است.»
آنگاه كه از
عمر خواستند
زيورهاى کعبه را فروخته و در تجهيز
مسلمین مصرف كند، عمر از حضرت علی (علیهالسلام) نظر خواهى كرد، حضرت فرمود:
زيورهاى كعبه قبلا بود،
خداوند در مصرف آنها به رسولش دستورى نداد او هم آنها را به حال خود گذاشت تو هم، همانطور عمل كن، عمر گفت: ياعلى اگر تو نبودى رسوا مىشديم لذا
زيورهاى كعبه را دست نزد:
«وَ كانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فيها يَوْمَئِذ، فَتَرَكَهُ اللهُ عَلَى حالِهِ وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْياناً، وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكاناً، فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللهُ وَ رَسولُهُ.» «و در آن هنگام
زيورهاى «
كعبه» بر آن بود و خداوند آن را بر همان حال گذاشت، نه اين كه از روى فراموشى آن را گذاشته باشد و وجودش بر او مخفى باشد. بنابراين تو هم آن را بر همان حال كه خدا و پيامبرش آن را قرار دادهاند باقى گذار.»
حضرت در رابطه با
خداوند فرموده:
«كَذَبَ الْعادِلونَ بِكَ، إِذْ شَبَّهوكَ بِأَصْنامِهِمْ وَ نَحَلوكَ حِلْيَةَ الْـمَخْلوقينَ بِأَوْهامِهمْ.» «
دروغ گفتند آنهایی كه تو را معادل مخلوق قرار دادند، آنگاه كه تو را به اصنام خود تشبيه كرده و صفات و
زيور مخلوقات را با خيالات خويش، به تو دادند.»
نه مورد از اين ماده در نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حلی»، ج۱، ص۳۰۰.