گزارشهای رسیده درباره قرائت حمزه در برخی موارد ناسازگار است. از سویی نقل شده است که گروهی از بزرگان، نظیر احمدبن حنبل و ابوبکر شعبةبن عیاش، به دلایلی چون وجود مدّمفرط و سَکت فراوان و تلفظهمزه در قرائت وی، به او خرده گرفتهاند، تاجایی که برخی آن را بدعت شمرده و نماز برطبق آن را صحیح ندانستهاند و از سوی دیگر نقل شده که حمزه خود چنین قرائتی را خوش نمیداشته و دیگران را از آن نهی میکرده و ترک همزه در نماز را از استادیقاری میدانسته است.
ابنجزری، بهمنظور رفع تعارض این گزارشها، گفته است که کراهت ابنحنبل و دیگران از قرائت حمزه، مربوط به قرائت شاگردان و راویان او و بهسبب دخل و تصرفهای ایجاد شده در قرائت اوست.
[۴۰]ابنجزری، غایةالنهایةفیطبقاتالقرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره، ج۱، ص۲۶۳.
ذهبی نیز معتقد است تنها جمعی از علمای سدههای نخست از قرائت حمزه انتقاد کردهاند، اما اجماع عالمان علم قرائات در دورههای بعدی بر قبول و اعتبار این قرائت و انکارمخالفان آن بوده است.
[۴۱]محمدبن احمد ذهبی، میزانالاعتدال فی نقد الرجال، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت، ج۱، ص۶۰۵.
[۴۲]محمدبن احمد ذهبی، سیراعلامالنبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج۷، ص۹۱.
در میان تمامی راویانِ بیواسطه و با واسطه قرائت حمزه، دو تن که قرائت او را از طریق ابوعیسی سلیمبن عیسی حنفی، ضابطترین شاگرد وی