• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

توبه نصوح

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




توبه نصوح به معنای پشیمانی قلبی و عذرخواهی با زبان و تصمیم جدی و مداوم بر ترک گناه است.



در لغت، دیدگاه‌های مختلفی در مورد کلمه‌ی «توب» وجود دارد، اکثراً توبه را به معنای رجوع کردن از گناه گرفته‌اند. اما با تامل در کلام ابن فارس، به دست می‌آید که در اصل، معنای «توب»، مطلق رجوع کردن است.
[۴] معجم مقاییس اللغة، احمد ابن فارس، ج۱، ص۳۵۷.
کلام مصطفوی نیز دلالت دارد بر اینکه معنای اولیه‌ توبه، رجوع کردن است و این رجوع کردن، هم درباره‌ خداست و هم درباره‌ انسان؛
[۵] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، ج۱، ص۳۹۹.
البته منشا رجوع، متفاوت است. منشأ رجوع خدا به بنده، رحمت و مهربانی و منشأ رجوع بنده به خدا، گناه و غفلت می‌باشد.


در اصطلاح، توبه، عبارت است از پشیمانی بر معصیتی که از آدمی سرزده و عزم بر ترک آن در آینده دارد.
[۶] معراج السعادة‌، احمد ملانراقی، ص۶۸۷.



در مورد توبه نصوح گفته شده است: «پشیمانی قلبی و عذرخواهی با زبان و تصمیم جدی و مداوم بر ترک گناه.»


در قرآن کریم بیش از ۸۰ بار سخن از توبه و بازگشت به سوی خدا و قبولی توبه به میان آمده است. توبه در قرآن هم به بنده نسبت داده شده و هم به خدا و هم به هر دو معنا بسیار آمده است. از آن جمله آیات شریفه‌ ذیل است:
الف) آیاتی که در آن‌ها توبه، به بنده، نسبت داده شده است:
۱) «و هرگاه آنانکه به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند بگو سلام بر شما! پروردگار، رحمت را بر خود فرض کرده؛ هر کس از شما کار بدی از روی نادانی کند، سپس توبه و اصلاحجبران) نماید، (مشمول رحمت خدا می‌شود؛ چرا که) او آمرزنده‌ مهربان است.»
۲) «و من هرکه را توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، می‌آمرزم».
۳) «آیا به سوی خدا بازنمی‌گردند و از او طلب آمرزش نمی‌کنند؟ (درحالی که) خداوند آمرزنده مهربان است». در این آیه با استفهام انکاری که بیانگر تاکید است، خداوند انسان‌ها را به سوی توبه و استغفار دعوت می‌نماید و با ذکر دو صفت غفور و رحیم بودنش، عواطف آن‌ها را تحریک می‌نماید، تا شاید به سوی توبه و استغفار، دعوت و با آب استغفار، گناهانشان را بشویند و در پرتو توبه بر کمالات و فضائل انسانی خود بیفزاید.
[۱۱] گناه‌شناسی، محمد محمدی اشتهاردی، ص۳۰۰.

۴) آیه‌ «ای کسانیکه ایمان آورده‌اید به سوی خدا توبه کنید، تو برای خالص...» مفسران، توبه‌ نصوح را توبه‌ای که صاحبش را از برگشت به طرف گناه باز دارد و یا توبه‌ای که بنده را برای رجوع از گناه، خالص سازد و در نتیجه،‌ دیگر به آن عملی که از آن توبه کرده، برنگردد، تفسیر کرده‌اند.
بنا براین در تمام آیات فوق، توبه (تاب) به بنده نسبت داده شده است که به معنای بازگشت بنده از گناهانش به طرف خدای متعال می‌باشد.
[۱۴] توبه، حمیده گلوردی یزدی، ص۱۷.

ب) آیاتی که در آن‌ها توبه به خدا نسبت داده شده است:
۱) در آیه دیگری می‌فرماید: «پذیرش توبه از سوی خدا، تنها برای کسانی است که کار بد را از روی جهالت انجام می‌دهند، سپس به زودی توبه می‌کنند و...»
۲) آیه‌ «و گروهی دیگر به گناهان خود اعتراف کرده‌اند، و کار خوب و بد را به هم آمیخته‌اند، امید می‌رود که خداوند توبه‌ آن‌ها را بپذیرد، به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است.»
در آیات فوق، توبه به خداوند نسبت داده شده است؛ یعنی رحمت خداوند که در اثر گناه بنده از او سلب شده بود بار دیگر شامل او خواهد شد.


با بررسی روایات معصومین(علیهم السلام) با مطالب مختلفی در مورد توبه نصوح، مواجه می‌شویم که در اینجا به چند نمونه اشاره می‌شود:
۱) امام صادق علیه السلام فرمود: زمانیکه بنده‌ای توبه‌ نصوحانه کند، خداوند دوستش می‌دارد، سپس برایش می‌پوشاند. مردی پرسید: چگونه می‌پوشاند؟ فرمود: آن را، بر دو فرشته که می‌نویسند می‌پوشاند، و به اعضایش، و زمینی که در آن گناه کرده، وحی می‌فرستد: گناهان او را بپوشانید، پس خدای -عز و جل- را در حالی ملاقات می‌کند که چیزی نیست که برایش شهادت گناه دهد.
[۱۷] جامع السعادات، مهدی علامه نراقی، ترجمه‌ کریم فیضی، ج۲، ص۳۵۴.

۲) امام صادق علیه السلام در تفسیر واژه‌ «نصوح» فرمود: آن گناهی است که هرگز به آن باز نگردد.
۳) امام هادی علیه السلام در معنی نصوح فرمود: توبه‌ نصوح، آن است که باطن انسان مانند ظاهر، و بهتر از ظاهر باشد.
۴) امام علی علیه السلام در معنی نصوح فرمود: پشیمانی قلبی و عذرخواهی با زبان، و تصمیم جدی و مداوم بر ترک گناه.


در هر توبه‌ای ابتدا لطف شامل بنده‌ گنهکار شده و او را متنبه می‌کند و به زشتی کارهایش آگاه می‌سازد. آنگاه بنده بر اثر این تنبیه و بیداری به سوی خدای سبحان بازگشته و از تقصیر خویش توبه می‌کند. سپس دوباره خداوند سبحان عنایتش را شامل بنده‌ تائب قرار می‌دهد و توبه‌اش را می‌پذیرد. پس هر توبه انسان، همراه با دو توبه خداوند سبحان به سوی بنده‌اش می‌باشد.
بر این اساس، حقیقت توبه که به معنای بازگشت در رجوع است دارای سه مرحله است:
الف) توبه‌ای از خداوند بر بنده، که سبب بیداری بنده از زشتی و گناه می‌گردد.
ب) توبه‌ای از بنده به سوی خدا، که در اظهار ندامت و پشیمانی او از گناه، تجلی می‌یابد.
ج) توبه‌ای از خدای سبحان به سوی بنده، که او را به درگاه خویش راه داده و توبه‌اش را می‌پذیرد.
[۲۱] تسنیم، عبدالله جوادی آملی، ج۷، ص۷۵.



شخصی برای خودنمایی در محضر حضرت علی علیه السلام گفت: استغفرالله. حضرت به او فرمود: مادرت به عزایت بنشیند. آیا می‌دانی استغفار از چه درجه‌ بالایی برخوردار است؟ سپس فرمود: استغفار و توبه دارای شش پایه است:
۱- پشیمانی از گناهان قبل.
۲- تصمیم بر ترک گناه.
۳- ادای حق مردم.
۴- ادای حق‌الله.
۵- ذوب شدن گوشت بدن که از غذای حرام روئیده شده با حزن و اندوه.
۶- بدن انسان، درد اطاعت خدا را بچشد همانگونه که شیرینی نگاه را می‌چشد.
در این هنگام بگو: استغفرالله.


از آیه‌ ۸ سوره تحریم که در آن امر شده توبه‌ نصوح کنید، به پنج ثمره و نتیجه‌ توبه‌ حقیقی اشاره شده که عبارتند از:
۱- بخشودگی گناهان
۲- ورود در بهشت پر نعمت الهی
۳- عدم رسوائی در قیامت
۴- نور ایمان و عمل، در قیامت به سراغ توبه کنندگان آمده و پیشاپیش آن‌ها حرکت نموده و ایشان را به سوی بهشت، هدایت می‌کند.
۵- توجه آن‌ها به خدا بیشتر می‌گردد و تقاضای تکمیل نور و آمرزش کامل گناه خود می‌کنند.


توبه و قبولی آن از نعمت‌ها و مواهب کم‌نظیر الهی است و دارای آثار نتایج درخشانی است.
۱)توبه‌ی خالص و حقیقی آنچنان انسان گنهکار را دگرگون می‌کند که گویی اصلاً گناه نکرده است. چنانکه امام باقر علیه السلام فرمود: «توبه کننده از گناه مانند آن است که گناهی نکرده است.»
۲)توبه‌ حقیقی موجب پرده پوشی و نابودی آثار گناه می‌گردد، امام صادق علیه السلام فرمود: « بطوری‌که وقتی توبه کننده با خدا ملاقات کند، هیچ چیزی نیست که در پیشگاه خدا گواهی دهد که او چیزی از گناه را انجام داده است. »
۳) توبه‌ حقیقی آنچنان انسان را محبوب خدا می‌کند که خداوند بسیار نسبت به او شادمان است و او را به عنوان دوست خود، برمی‌گزیند. چنانچه امام کاظم علیه السلام فرمود: «دوست‌ترین بندگان نزد خدا، آن‌هایی هستند که در فتنه (گناه) واقع شوند و بسیار توبه کنند.»
۴)در روایت دیگری از امام معصوم علیهم السلام نقل شده که خداوند به توبه‌کنندگان، سه موهبت، عطا کرده که اگر یکی از آن‌ها را به اهل آسمان‌ها و زمین می‌داد، همه‌ آن‌ها نجات می‌یافتند:
الف) بشارت به آن‌ها که خداوند آن‌ها را دوست دارد و کسی را که خدا او را دوست بدارد، او را عذاب نمی‌کند.
ب) حاملین عرش خدا و راه یافتگان در جوار عرش کبریائی، برای توبه کنندگان طلب آمرزش می‌کنند و ملاقات عالی را برای آن‌ها آرزو می‌نمایند.
ج) گناهان توبه کنندگان به حسنات و پاداش‌ها، تبدیل می‌گردد و خداوند به آن‌ها نوید رحمت و امن داده است.


گنهکار در صورتی‌که فرصت توبه داشته باشد و توبه را همراه با شرایط آن به جا آورد، بدون تردید توبه‌اش مورد پذیرش حق است، ولی اگر فرصت توبه را از دست دهد تا مرگش فرا رسد، آنگاه از گذشته توبه کند یا توبه‌ای منهای شرایط معین شده انجام دهد یا پس از ایمان، کافر گردد، البته توبه‌اش مورد پذیرش نخواهد بود.
[۳۰] توبه آغوش رحمت، حسین انصاریان، ص۱۰۵.

خداوند در سوره نساء می‌فرماید: «ولی توبه‌ کسانیکه کارهای بد را انجام می‌دهند، تا هنگامیکه مرگ یکی از آن‌ها فرا می‌رسد می‌گوید: الان توبه کردم، پذیرفته نیست و نه کسانی‌که در حال کفر از دنیا می‌روند؛ اینها کسانی هستند که عذاب دردناکی برایشان فراهم کرده‌ایم».
و در سوره آل‌عمران همین مطلب را بیان می‌فرماید: «کسانیکه پس از ایمان آوردن، کافر شدند و سپس بر کفر خود افزودند، هیچگاه توبه‌ آنان، (که از روی ناچاری یا در آستانه‌ مرگ صورت می‌گیرد) پذیرفته نمی‌شود و آن‌ها گمراهان (واقعی‌)اند.»


امام‌ خمینی حقیقت توبه را بازگشت از طبیعت و تاریکی‌های عالم ماده به سوی فطرت و روحانیت نفس می‌داند؛ زیرا نفس و قلب، با گناهان و نافرمانی‌ها کدورت پیدا می‌کند و نور فطرتشان پوشیده می‌شود، اما با تفکر در آثار شوم گناهان، شعله‌های درون آن‌ها برافروخته می‌شود، پشیمانی واقعی رخ می‌دهد و تمام آثار گناهان را می‌سوزاند و این پشیمانی موجب می‌شود بنده به فطرت اصلی خود بازگردد.
به باور ایشان پشیمانی و ندامت از گناه و عزم برای ترک گناه، دو رکن توبه محسوب می‌شوند. ندامت و پشیمانی باید عزم بر ترک گناه را به‌ دنبال داشته باشد و اگر نداشته باشد حقیقت توبه محقق نمی‌شود.
امام‌ خمینی در بیان حقیقت توبه نصوح به بیان برخی احتمالات می‌پردازد و بر این باور است که در تفسیر توبه‌ نصوح اختلاف است برخی معتقدند مراد از توبه نصوح، توبه‌ای است که مردم را نصیحت و دعوت کند و صاحبش را از جای برکند و رجوع و عود نکند به گناهان در هیچ‌وقتی. احتمال دیگر آنکه نصوح توبه‌ای است که خالص باشد برای خداوند، چنان‌که عسل خالص از شمع را عسل نصوح گویند؛ یعنی شخص توبه کننده خالص شود از گناهان. همچنین احتمال دارد توبه نصوح از «نصاحه» به‌معنای خیاطت باشد؛ زیرا توبه می‌دوزد از دین آنچه را گناهان پاره کرده‌ است.


۱. العین، أبی عبدالرحمن الخلیل بن احمد الفراهیدی، ج۸، ص۱۳۸.    
۲. مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص۷۶.    
۳. لسان العرب، ابن منظور، ج۱، ص۲۳۳.    
۴. معجم مقاییس اللغة، احمد ابن فارس، ج۱، ص۳۵۷.
۵. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، ج۱، ص۳۹۹.
۶. معراج السعادة‌، احمد ملانراقی، ص۶۸۷.
۷. تحف العقول، حسن بن علی ابن شعبه، ج۱، ص۲۱۰.    
۸. انعام/سوره۶، آیه۵۴.    
۹. طه/سوره۲۰، آیه۸۲.    
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۷۴.    
۱۱. گناه‌شناسی، محمد محمدی اشتهاردی، ص۳۰۰.
۱۲. تحریم/سوره۶۶، آیه۸.    
۱۳. تفسیرالمیزان، محمدحسین علامه طباطبایی، ج۱۹، ص۳۳۵.    
۱۴. توبه، حمیده گلوردی یزدی، ص۱۷.
۱۵. نساء/سوره۴، آیه۱۷.    
۱۶. توبه/سوره۹، آیه۱۰۲.    
۱۷. جامع السعادات، مهدی علامه نراقی، ترجمه‌ کریم فیضی، ج۲، ص۳۵۴.
۱۸. اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج۲، ص۴۳۲.    
۱۹. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۶، ص۲۲.    
۲۰. تحف العقول، حسن بن علی ابن شعبه، ص۱۴۹.    
۲۱. تسنیم، عبدالله جوادی آملی، ج۷، ص۷۵.
۲۲. شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۵۶.    
۲۳. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۲۴، ص۲۹۲.    
۲۴. اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج۲، ص۴۳۵.    
۲۵. اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج۲، ص۴۳۱.    
۲۶. اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج۲، ص۴۳۲.    
۲۷. بقره/سوره۲، آیه۲۲۲.    
۲۸. مومنون/سوره۲۳، آیه۷-۹.    
۲۹. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۸-۷۰.    
۳۰. توبه آغوش رحمت، حسین انصاریان، ص۱۰۵.
۳۱. نساء/سوره۴، آیه۱۸.    
۳۲. آل عمران/سوره۳، آیه۹۰.    
۳۳. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۲۷۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۳۴. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۲۷۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۳۵. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۲۸۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    



سایت پژوهه    
دانشنامه امام خمینی، تهران، ۱۴۰۰ شمسی.    
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.    






جعبه ابزار