مفهوم «بعض» برخلاف «جزء»- که بر بخشى معیّن و مستقل از دیگر اجزاى یک مرکب، اطلاق مىگردد - بر بخشى نامعیّن از چیزى- که چه بسا در برگیرنده ی چند جزء باشد- دلالت دارد.
بر عنوان «بعض» در ابواب مختلف فقهى،احکام فراوانى مترتّب است که به نمونههایى از آنها در باب هاى اجتهادوتقلید، طهارت، صلاة، زکات، خمسوتجارت اشاره مىکنیم.
اگر بخشى از آب کثیر به واسطه ی نجاست، تغییر کند و بخش دیگر به اندازه ی کر باشد، با زوال اثر نجاست، بدون سبب خارجى، همه ی آب، پاک مىشود. البتّه گروهى از فقها طهارت آن را مشروط به امتزاجو آمیخته شدن دو بخش آب با یکدیگر دانستهاند.
مکلّفى که در بخشى از وقت، قصرنماز، بر او واجب بوده و در بخشى دیگر، اتمام، در صورت فوت چنین نماز ى، در اینکه در قضا مخیّر میانقصرواتمام است و یا ملاک، وضعیت نماز گزار در آخر وقت مىباشد، اختلاف است. برخى، احتیاط را در جمعمیانقصرواتمام دانستهاند.
بنابر نظر کسانى که شرطوجوبزکات در چارپایان را چریدن (سوم) در طول سال مىدانند، معلوفه بودن در بخشى از سال، حیوان را از سائمه بودن خارج مى کند مگر آنکه آن زمان به قدرى کوتاه باشد که از نظر عرف، خللى در صدق عنوان سائمه در طول سال بر حیوان وارد نشود.