• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

الانساب (سمعانی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: الانساب (ابهام‌زدایی).

یکی از کتاب‌های مهم و ارزنده در زمین انساب و رجال، «الانساب» تألیف عبدالکریم سمعانی (متوفی: ۵۶۲هـ.) است. این کتاب در مهر و موم‌های اخیر به شکل منقّحی از سوی دارالکتب علمیه بیروت با تصحیح و تحقیق استاد عبدالله عُمر بارودی چاپ و منتشر شده است. پیش از این نیز در ده جلد در حیدرآباد هند به طبع رسیده بود.



نَسَب‌شناسی و به‌اصطلاح شجره‌نگاری یا «التشجیر» در میان اعراب، دارای سابقه‌ای دیرین است. در زمان رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سه تن در میان اعراب به نسب‌شناسی مشهور بودند: ابوعدّی جبیر بن مطعم (متوفی: ۵۹ه‌.)؛ مخرمة‌ بن نوفل بن اُهیب (متوفی: ۵۴ هـ.) و عقیل بن ابی‌طالب (متوفی: ۶۵ق.)
پس از آن‌ها دَغفل بن حَنظلة بن زید شیبانی (متوفی: ۶۵ هـ.) در معرفة الانساب ضرب‌المثل عرب بود. چنانکه وقتی می‌خواستند کسی را به تبحر در نسب‌شناسی یاد کنند، می‌گفتند: «أنسَب مِن دَغفل». دغفل کتاب «التشجیر» را در انساب اعراب جاهَلی تا زمان خود سامان داد. لو فجرن تحقیقات ارزشمندی دربار دغفل منتشر کرده است. این راه همچنان به وسیل تبارشناسان و نسب‌نگاران بعدی ادامه یافت. خالد بن طلیق (متوفی حدود: ۱۶۶هـ.) ضحاک‌ بن عثمان (متوفی: ۱۸۰ هـ.)، تعیط بن بُکیر مُحاربی (متوفی: ۱۹۰هـ.)، أبوالبختری (متوفی: ۲۰۰ هـ.) ابراهیم بن موسی بن صُدَیق (متوفی حدود: ۲۰۰ هـ.) عُمارة بن قدّاح، و هشام ‌بن محمّد بن سائب کلبی (متوفی: ۲۰۴هـ.) از این جمله بودند. بخصوص این سائب کلبی به نگارش کتاب‌های «النسب الکبیر» یا الجمهره» و کتاب «انساب البُلدان» و نیز «کتاب الالقاب» تحولی در این زمینه به وجود آورد. محمّد بن جریر طبری در آثار خود از کتاب‌های ابن کلبی استفاده فراوان برده است.


برخی کتاب‌های مهم دراین‌باره که پس‌ازاین کلبی نگاشته شدند عبارت‌اند از:
ـ انساب حمیر و ملوک‌ها: عبدالملک‌ بن هشام (متوفی: ۲۱۳ هـ.)
- انساب الشعرا: ابی‌جعفر محمّد بن حبیب بغدادی نحوی (متوفی:۲۴۵ هـ.)
ـ انساب الاشراف بلاذری (متوفی: علی بن أبی طالب ۲۷۹هـ.)
ـ الانساب: ابیمحمّد قاسم بن اصبغ نحوی (متوفی: ۳۴۰هـ.)
ـ انساب الطالبیین و العلویین القادمین الی المغرب: امیر مستنصر بالله اموی (متوفی: ۳۶۶ هـ.)
ـ نسب عدنان و قحطان: ابی‌العباس محمّد بن یزید المبرّد نحوی (متوفی: ۲۸۵هـ.)
ـ انساب قریش: ابی‌عبدالله زبیر بن بکار قرشی (۲۵۶هـ.)، همین کتاب را ابی‌فید مورج بصری نحوی (متوفی: ۳۷۴ هـ.) تلخیص کرده است.
ـ نسب عبدالشمس: ابوالفرج‌ بن علی بن حسین اصفهانی.
ـ نهایة الارب فی معرفة انساب العرب: ابی‌الجود بقر بن راشد.
ـ الاکلیل فی انساب حمیر و أیام ملوکها: ابیمحمّد حسن بن احمد بن یعقوب همدانی یمنی (متوفی: ۳۳۴ هـ.)
ـ اللباب الی معرفة الانساب: ابوالحسن احمد بن محمّد بن ابراهیم اشعری؛
ـ القصد و الامم الی انساب العرب و العجم: ابن عبدالبر یوسف بن عبدالله حافظ قرطبی (متوفی: ۴۶۳هـ.)
ـ دیوان العرب و جوهرة الادب فی ایضاح النسب: محمّد بن احمد بن عبدالله اسدی سنّابه؛
ـ الانساب: ابیمحمّد عبدالله‌ بن علی لغمی رشاطی (متوفی: ۴۴۲ هـ.)
ـ الانساب: ابیمحمّد عبدالله‌ بن محمّد معروف بابن سیّد بطلیوسی (متوفی: ۵۲۱ هـ.)
ـ الانساب: ابیمحمّد حسن‌ بن علی معروف به قاضی مهذّب (متوفی: ۵۶۲هـ.) این کتاب در حدود بیست جلد است.
ـ عجالة المبتدی در انساب، از زین‌الدین أبی‌بکر محمّد بن موسی حازمی همدانی (متوفی: ۵۸۴ه‌.)
ـ تاج الانساب از محمّد بن أسعد حسینی (متوفی: ۵۸۸ق)
ـ الجوهره فی نسب النبی و اصحابه العشره: کمال‌الدین عبدالرحمن‌ بن محمّد انباری (متوفی: ۵۷۷هـ.)
ـ الشجرة فی الانساب: محمّد بن رضوان (متوفی: ۶۵۷ هـ.)
ـ الانساب: ابن مهمندار یوسف بن ابی‌المعالی (متوفی: ۷۰۰ هـ.)
- نسب القطب النبوی و شریف علوی: شهاب‌الدین ابی‌العباس احمد بن علی بن ابراهیم بدوی (متوفی: ۶۷۵ هـ)
- الانساب: جمال‌الدین محمّد بن علی مُدَهجن قرشی (متوفی: ۸۸۹ ه‌.)
- بغیة ذوی الهمم فی معرفة الانساب العرب والعجم: ملک افضل عباس بن الملک المجاهد (متوفی: ۷۷۸ هـ)
در میان این همه آثار «الانساب» تألیف عبدالکریم سمعانی از جایگاهی بلند برخوردار است. به طوری که پس از تألیف، مورد توجّه و اقبال مورّخان و مؤلفان بعدی قرار گرفت و عدّه‌ای بر آن تقریظ و شرح نوشته، یا آن را تلخیص کردند. از جمله عزالدین ابوالحسن علی‌ بن محمّد بن اثیر جوزی (متوفی: ۶۳۰ق.) با تلخیص «الانساب» سمعانی و افزودن برخی استدراکات، کتاب جدیدی در سه جلد سامان داد و آن را «اللباب» نامید. همچنین جلال‌الدین عبدالرحمن سیوطی «الانساب» را تلخیص کرد و با برخی از اضافات که از کتاب‌هایی چون «معجم البُلدان» یاقوت حموی استخراج کرده بود در سال ۸۷۳ هجری کتاب جدیدی را با عنوان «لبّ الباب» پدید آورد. نیز قاضی قطب‌الدین محمّد بن محمّد خیضری شافعی (متوفی: ۸۹۴ هـ.) انساب سمعانی را تلخیص کرد و اضافات و تعلیقات ابن اثیر، رشاطی و دیگران را هم بر آن افزود و کتاب خود را «الاکتساب» نامید.


عبدالکریم سمعانی در شعبان سال ۵۰۶ در سمعان متولد شده است. سمعان نام محلی در تمیم بوده و نیاکان سمعانی بدانجا منسوبند. پدر سمعانی او را در سه سالگی به نیشابور برد. یک سال پس از آن، درگذشت
[۱] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۲۹۸.
و تربیت و تعلیم سمعانی به دست عموهایش افتاد. سمعانیان جملگی اهل علم و فضل بودند. عموی بزرگ او ابومحمّد حسن‌ بن ابی‌المظفر سمعانی، عالمی زاهد بود و سمعانی جوان کتاب‌هایی چون «الجامع» معمّر بن راشد، «تاریخ» احمد بن سیّار، «امالی» ابی‌زکریا مزکّی، را نزد او آموخت. همچنین نزد عموی کوچک خود ابوالقاسم احمد بن منصور سمعانی (متوفی: ۵۳۴ هـ.) فقه و حدیث را فرا گرفت. خواهر سمعانی «امة الله حرة» نیز زنی عالم و فاضل بود، و ابی‌غالب محمّد بن حسن باقلانی بغدادی به او اجاز نقل حدیث داده بود. سمعانی نزد او نیز احادیث و حکایات فراوان آموخت.
[۲] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۳۰۱.

از دیگر استادان وی که خود از او یاد کرده است، ابی‌شجاع عمر بن ابی‌الحسن بسطامی است، و او همان کسی است که سمعانی را به تحقیق و نگارش «الانساب» تشویق کرده است.
غیر از اینها، سمعانی محضر استادان بسیاری را درک کرده است. او به خاطر تحقیق و استماع حدیث، رنج سفرهای فراوان را بر خود هموار کرده و به شهرهای اصفهان، خراسان، همدان، ماوراء‌النهر، عراق، حجاز، شام، طبرستان و بیت‌المقدس بارها سفر کرده است. ابن نجّار نوشته است که وی از هفت هزار شیخ، حدیث شنیده است. سمعانی جز «الانساب» کتاب‌های دیگری نیز نوشته است. اسامی برخی از کتاب‌های او اینهاست: الاسفار عن الاسفار النزوع عن الاوطان و النزاع الی الاخوان، ادب الاملاء و الستملاء الذیل علی تاریخ بغداد خطیب؛ تاریخ مرو؛ ادب الطلب؛ معجم البُلدان؛ معجم الشیوخ؛ تحفة المسافر؛ الهدایه؛ عز العزله؛ الادب و استعمال الحسب؛ المناسک؛ الدعوات؛ الدعوات النبویه؛ غسل الیدین؛ افانین البساتین؛ دخول الحمام؛ صلاة التسبیح؛ التحایا؛ تحفة العید؛ فضل الدیک؛ الرسائل و الوسائل؛، صوم البیض؛ سلوة الاحباب؛ ا لتحبیر فی المعجم الکبیر؛ فرط الغرام الی ساکنی الشام؛ مقام العلماء بین یدی الامراء؛ و بسیاری دیگر.
امّا مشهورترین کتاب سمعانی همین «الانساب» اوست که به تشویق استادش ابی‌شجاع عمر بن ابی‌الحسن بسطامی در روز جمعه سال ۵۰۵ قمری در سمرقند شروع به تألیف آن کرده است.


سمعانی در مقدم «الانساب» روش خود را در نگارش آن چنین گفته است: «کتاب من بر اساس ترتیب الفبایی نام شهرها، قبیله‌ها یا قریه‌ها تنظیم شده است. آنگاه در زیر نام هر شهر یا قریه یا قبیله‌، سعی کرده‌ام نام رجال و علمای آن‌ها را همراه با مختصری از شرح‌حال و سیر او بنگارم. به دنبال نام رجال، اطلاعات دیگری از این دست داده شده است:
تاریخ و محلّ تولد و وفات، استادان او، کسانی که از ایشان روایت شنیده است، نام تألیفات، نوع تخصص و برخی موارد دیگر. در بیان برخی حکایات که از راویان شنیده‌ام اختصار را رعایت کرده و اسناد آن‌ها را حذف کردم. در ترتیب الفبایی نام شهرها، علاوه بر حرف اوّل، حرف دوم و سوم تا آخر نیز لحاظ شده است. به این ترتیب از الف ممدوده آغاز کردم. مثلاً مدخل «الآبری» (منسوب به قریه‌ای از سجستان) را در «باب الالفین» پس از مدخل «الآبجی» آوردم. در باب «الالف و الباء»
[۹] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۶۹.
مدخل‌های اباحتی، ابّار، اباضی، اباوردی، الابح، ابذوی، ابردی، ابرص و تا آخر به همین ترتیب فهرست شده‌اند.»
[۱۰] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۹.

سمعانی در ابتدای جلد اول به ذکر روایاتی از رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در فضیلت علم انساب پرداخته است و در فصلی با عنوان «فی الحث علی تعلّم الانساب و معرفتها» روایت مشهور «تعلموا من أنسابکم ما تعلمون به ارحاکم» را با عبارات و اسناد مختلف و مفصل نقل کرده است. سپس برای تیمن و تبرّک، فصلی را با عنوان «فی نسب رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)» در آغاز کتاب آورده است. تیمناً عبارتی از این فصل نقل می‌شود: «عن ابن عباس رضی الله عنه قال: سمعتُ رسول الله یقول: اَنا محمّد بن عبدالله‌ بن عبدالمطلب‌ بن هاشم‌ بن عبد مناف‌ بن قصی‌ بن کلاب بن مرّة‌ بن کعب‌ بن لؤی‌ بن غالب‌ بن فهر بن مالک‌ بن النضر بن کنانة‌ بن خزیمة‌ بن مدرکة‌ بن الیاس‌ بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان‌ بن آدبن أدد بن الهمیسع‌ بن عابر بن صلح‌ بن نبت‌ بن اسماعیل‌ بن ابراهیم‌ بن ازر و هو تارح‌ بن ناحور بن شاروغ‌ بن فالغ‌ بن عابر و هو هود النبی (ص) ابن شالخ‌ بن ارفخشذ بن سام‌ بن نوح‌ بن لمک‌ بن متوشلخ‌ بن اخنوخ و هو ادریس‌ بن برد بن قینان‌ بن انوش‌ بن شیث بن آدم صلوات الله علی الانبیاء اجمعین.»
سمعانی پس از بیان نسب رسول‌الله، به ذکر نسب بنی‌هاشم و بعد از آن به ذکر نسب قریش سپس به ذکر نسب عرب و قبایل مضر، قحطان، کهلان، سباء، قضاعه و برخی قبایل دیگر پردخته و سپس «باب الالفین» را آغاز کرده است.


همان‌طور که پیشتر گفته شد، سمعانی مسافرت‌های فراوانی به شهرها، روستاها و سرزمین‌های مختلف کرده و با عالمان و محدثان بسیاری دیدار و گفتگو کرده است و سپس با تنظیم دیده‌ها و شنیده‌های خود، قسمت اعظم کتاب «الانساب» را سامان داده است. مثلاً در جایی نوشته «کَتَبتُ عنه من حفظه» به سخن دیگر، بیشتر منابع الانساب به صورت شفاهی بوده است. به علاوه این‌که سمعانی از منابع کتبی فراوان دیگری هم که در دست داشته سود جسته است. برخی از این منابع عبارتند از:
ـ تاریخ نیشابور: حاکم ابوعبدالله حافظ نیشابوری،
[۲۰] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص ۳۳۷.
[۲۱] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۵۲۵.
سمعانی از این اثر بیش از منابع دیگر بهره برده و در سراسر فصل‌های مختلف الانساب، بارها به آن ارجاع داده یا از آن روایت کرده است.
ـ الاکمال: ابوالحسن‌ بن ماکولا.
ـ تاریخ بغداد: خطیب بغدادی.
ـ تاریخ اصفهان: حافظ ابوزکریا یحیی‌ بن ابی‌عمرو بن مُنده، معروف به ابن مُنده.
[۲۵] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۳۲۲.

ـ تاریخ بخارا: از ابوبکر منصور برسخی.
ـ تاریخ جرجان: حمزة بن یوسف سهمی.
ـ تاریخ اصفهان: حافظ ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی.
ـ تاریخ احمد بن سیار.
ـ تاریخ بخارا: ابوعبدالله محمّد بن احمد بن سلیمان غنجار بخاری.
ـ تاریخ فارس: ابوعبدالله بن محمّد بن عبدالعزیز شیرازی.
ـ تاریخ مدینه سمرقند: از ابوسعد الادریسی (متوفی قبل از ۳۴۰ق.)
ـ طبقات الهمذانیین: حافظ صالح‌ بن احمد.
ـ مفاخر خراسان: ابوالقاسم عبدالله‌ بن احمد بن محمود بلخی.
ـ کتاب الثقات: ابوحاتم محمّد بن حبّان بُستی.
ـ معجم الشیوخ: عبدالعزیز نَخشَبی.
ـ معجم الصغیر: طبرانی.
ـ کتاب العلم: حافظ ابونعیم اصفهانی.
ـ سنن: ابی‌داوود سجستانی
[۴۳] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۶.

ـ تاریخ المصریین: ابوسعید بن یونس
ـ الالقاب: ابی کلبی
[۴۶] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۷.

ـ الصحیح: ابوالفتح بن ابی الفوارس
ـ تاریخ بغداد: احمد بن علی‌ بن ثابت
ـ المضافات: ابوکامل بصیری،
ـ صحیح بخاری:
ـ صحیح مسلم:
[۵۳] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۴۸.
[۵۴] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۶۷.

ـ کتاب ابی‌زرعه سنجی
ـ معجم الشیوخ: ابوالقاسم هبة‌الله بن عبدالوارث شیرازی
ـ الجرح و التعدیل: ابن ابی حاتم رازی
- کتاب الالقاب: ابوالفضل فلکی
ـ کتاب ابوالحسن علی بن عُمر دارقطنی
ـ الاغانی: ابوالفرج اصفهانی
ـ کتاب الانساب: ابوالفضل محمّد بن طاهر مقدسی
ـ کتاب الکُنی: مسلم بن حجّاج
ـ تاریخ نَسَف: ابوالعباس مستغفری


سمعانی به مذهب اهل سنّت اعتقاد دارد و از میان ائمه چهارگان اهل سنّت بیش‌تر به شافعی
[۶۴] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۳۷۸ـ ۳۸۰.
و احمد بن حنبل
[۶۵] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۷۷ـ ۲۷۹.
گرایش دارد. وی در لابه‌لای نوشته‌های الانساب گاه‌به‌گاه عقاید خود را آشکار کرده و بر مبنای آن‌ها دربار محدثان و راویان شیعه اظهار نظر کرده است. مثلاً در جایی، هم‌عقیده با ابوحاتم‌ بن حبان بُستی مؤلف «الثقات» گفته است: «جعفر بن سلیمان ضبعی یکی از ثُقات و راویان معتبر است. تنها عیب او میل و ارادتش به اهل بیت (علیهم‌السلام) است. «کان جعفر بن سلیمان (ضَبعی) من الثقات المتقنین فی الروایات غیر انّه کان ینتحل المیل الی اهل البیت» سمعانی در ادامه افزوده: «ائمه حدیث ما اجماع دارند اگر راوی صادق و متقنی اهل «بدعت» ! بود لکن عقاید خود را تبلیغ و اظهار نمی‌کرد شنیدن و حجّت گرفتن اخبار او جایز است، در غیر این صورت و حتی در صورت «ثقه» بودن، احتجاج به اخبار و احادیثی که نقل کرده پایه‌ای ندارد و درست نیست. به همین خاطر ما حدیث اهل بدعت را یکسره طرد می‌کنیم» در جایی دیگر ضمن ذکر ابوعبدالرحمن محمّد بن فضیل‌ بن غزوان‌ بن جریر ضبّی کوفی (متوفی: ۱۹۵ هـ.) با این‌که نوشته احمد بن حنبل از او حدیث و روایت نقل کرده است امّا با کنایه افزوده: «کان یغلو فی التّشیّع» یعنی در تشیع غلوّ می‌کرد!

۶.۱ - تکفیر اهل تشیع

سمعانی گاهی به جای نقد علمی اندیشه‌های اهل تشیع، یکسره آن‌ها را تکفیر می‌کند و این روش از هرکه باشد ـ خواه شیعه خواه سنّی ـ ناپسند و غیر علمی است. درباره جارودیه نوشته است: «و أما الجارودیه ففرقة من الزیدیة من الشیعة وَ هم اصحاب أبی الجارود نسبوا الیه، زعموا انّ النبیّ (ص) نََصَّ علی امامت علیّ بالوصف دون التسمیه و «أن الناس کفروا بترکهم اَلاقتداء به بعد النبی ـ صلی الله علیه و سلّم ـ) ثم بعده الحسن، ثم الحسین، ثم إنّ الامامة شوری فی ولدهما فَمَن خرج منهم داعیاً الی سبیل ربّه و کان عالماً فاضلاً فهو الإمام. و هؤلاء انّما اکفرناهم بقولهم بتکفیر الصحابة». یعنی: «جارودیه فرقه‌ای از زیدیه (شعبه‌ای از تشیّع) و منسوب به ابی‌الجارود هستند. آنها معتقدند پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از راه توصیف به امامت علی (علیه‌السلام) تصریح کرده با این‌که نام او را نبرده است. و مردمی که پس از پیامبر اقتدا به علی را ترک گفتند کافر شدند. (و معتقدند پس از علی حسن و حسین امام هستند و امامت پس از آن‌ها در میان فرزندان آن‌ها شورایی است. و بعد از آن‌ها از میان مردم کسی که مردم را به خدا بخواند و عالم فاضل باشد می‌تواند امام باشد. امّا ما آن‌ها را تکفیر می‌کنیم به خاطر این‌که صحابه را تکفیر کردند.»
در جای دیگر نوشته است: «ابوزکریا یحیی بن ابی عمر بن مُنده در تاریخ اصفهان از عبدالرحمن‌ بن عبدالله‌ بن مُنده نقل کرده که داشتم از عبدالله بن محمّد بن عقیل باوَردی دو جزء از حدیثی را از احمد بن سلمان می‌نوشتم که به من گفت: مَن لَم یکن علی مذهب الاعتزال فلیس بمسلم» وقتی این سخن را از او شنیدم نوشتن جزء دوم حدیث را ترک کردم». در مدخل بَدائی نوشته است: «هذه النسبة الی البدائیة وَ هُم جماعة من غلاة الروافض و هم الذین اجازوا البداء علی الله عزّوجل و زَعمَوُا انه یرید الشیء ثم یبدوله، و اوّل ظهور هذا القول من جهة المختار بن أبی عبیدالثقفی الذی غلب علی الکوفة و اعمالها و قتل قَتَلة الحسین رضی الله عنه، و قیل ان المختار أخذ هذا القول عن مولی علی رضی الله عنه یقال له کیسان، و فی اجاز البدء علی الله تعالی اجازة النّدم علیه و هذا کفر.» یعنی: «بدائی منسوب به بدائیه است. آنها گروهی از رافضیان (شیعیان) بودند که معتقد به «بداء» بر خدای تعالی بودند. اینها می‌پندارند که خداوند، نخست چیزی را اراده کرده سپس انجام آن را آغاز می‌کند. و اولین کسی که این عقیده را اظهار کرد مختار بن ابی‌عبید ثقفی بود و او همان است که کوفه را فتح کرد و قاتلان حسین (رضی‌الله‌عنه) را کشت. هم‌چنین گفته شده که مختار ثقفی این قول را از مولی علی (رضی‌الله‌عنه) اقتباس کرده است!! و جواز بداء بر خدای تعالی ملازم با پشیمانی بر آن است، که کفر می‌باشد!!»
امثال این موارد در جاهای مختلف «الانساب» به چشم می‌خورد و نقد و بررسی آن‌ها در حوصل این مقاله نیست.


یکی از فواید «الانساب» ذکر نام کتاب‌هایی است که غالباً در منابع دیگر ذکر نشده است. زیرا همان‌طور که گفته شد، سمعانی برای نگارش این کتاب سفرهای فراوانی به نقاط مختلف دنیا کرده و کتاب‌های بسیاری را دیده یا شنیده که ذکر نام آن‌ها در تألیفات دیگرـ از این دست ـ کم سابقه یا بی‌سابقه بوده است. این کتاب‌ها اعم از تفاسیر، کتاب‌های علوم قرآنی، ادبی، عرفانی تاریخی، سفرنامه‌ها ودو اوین شعر است. اکثر این کتاب‌ها امروز در دست نیستند و در منابع کتاب‌شناختی دیگر هم ذکری از آن‌ها نیست. برای نمونه، نام برخی کتاب‌ها را که از «الانساب» استخراج شده است ذکر می‌کنیم:

۷.۱ - علوم قرآنی

ـ التفسیر للقرآن: ابوزکریا یحیی‌ بن جعفر بن اعین ازدی بیکندی بکبرنی
ـ تفسیر قرآن: ابوعلی حسین‌ بن فضل بجلی بغدادی، ساکن نیشابور
ـ کتاب عدد آی القرآن و اختلاف فیه: ابوبکر محمد بن خلف‌ بن جَیّان‌ بن صدقه‌ بن زیاد صبّی (متوفی: ۳۰۶ هـ.)
ـ کتاب کبیر فی القراآت: ابوجعفر محمّد بن سعدان نحوی ضریر (متوفی: ۲۳۱هـ.)
ـ تفسیر قرآن: عبدالرزاق‌ بن همام
[۷۶] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۴۵.

ـ تفسیر: ابن عینیه
- تفسیر: ابومسعود بجلی
ـ تفسیر: محمّد بن ابی‌بکر مقدمی
- تفسیر ثعالبی
[۸۰] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۳۱.

ـ تفسیر: ابوالعباس ولید بن ابان‌ بن بونه اصفهانی (متوفی: ۳۱۰ هـ.)
ـ احکام القرآن: از ابی‌الحسن عبّاد بن عباس طالقانی پدر صاحب‌ بن عباد وزیر. سمعانی درباره این کتاب نوشته: «ینصر فیه مذهب الاعتزال»
ـ تفسیر: ابومحمد مکیّ‌ بن عبدالرزاق کشیهنی
[۸۳] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۲۷۰.

ـ تفسیر: ابومسعود سهل‌ بن عثمان‌ بن فارس عسگری (متوفی: ۲۳۰ق.)
ـ قراآت القرآن: ابونصر منصور بن محمّد مقرئ عراقی (متوفی: ۴۵۰ ق.)،
ـ غریب القرآن: محمّد بن عزیز سجستانی معروف به عُزَیری
ـ تفسیر: عبد بن حمید کَشّی
ـ اخبار القرآن: به روایت ابی‌عبدالرحمن بن ابیلیث از عبد بن عابد
ـ احکام القرآن: محمّد بن الازهر
ـ تفسیر: ابواسحاق ابراهیم‌ بن معقل بن حجّاج‌ بن خدّاش سانجَنی نَسَفی (متوفی: ۲۹۵ق.)
ـ تفسیر: ابا محمّد اسماعیل بن عبدالرحمن سُدّی
ـ المدخل فی التفسیر: ابو الحسن‌ بن ابی‌الحسین قطّان شاماتی

۷.۲ - کلام

ـ مقالات المعتزله: ابوعلی محمّد بن عبدالوهاب جبایی (متوفی: ۳۰۳ق.)
[۹۳] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۷.

ـ رد علی اهل السنه: ابوعلی محمّد بن عبدالوهاب جبایی
[۹۴] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۷.

ـ کتاب العقل: ابوسلیمان داوود بن محبّر بن قحذم بن سلیمان‌ بن ذکوان طالبی بصری (متوفی: ۲۰۶ق.)
ـ کتاب بدء الخلق و کتاب مبدأ: وهب بن منبه
ـ کتاب المعرفه: ابیمحمّد عبدالله بن عیسی مروزی معروف به عبدان (متوفی: ۲۹۳ق.)،

۷.۳ - اخلاق

ـ کتاب الزهد: ابوالسّری هناد بن سری (متوفی: ۲۴۳ق.)،
ـ کلام فی الزهد و المعرفه: ابوسلمه بَدیانوی
ـ نحو القلوب: ابوجعفر محمّد بن اسحاق بن علی بحاثی زوزنی
ـ کتاب المروّه: ابومحمّد حسن‌ بن اسماعیل ضرّاب
ـ الآداب و المواعظ: قاضی امام ابی‌سعید خلیل‌ بن احمد بن محمّد سنجری
[۱۰۳] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۶۰.

ـ الزواجر و المواعظ: ابواحمد حسن‌ بن عبدالله‌ بن سعید عسگری
ـ کتاب المناجاه: کعب‌الاحبار
ـ حلیة الاولیاء: حافظ ابو نعیم اصفهانی

۷.۴ - ادبیات و عرفان و تصوف

ـ دیوان ابوعبدالله محمّد بن احمد بن یوسف‌ بن اسماعیل‌ بن شاه خوارزمی برقی (متوفی: ۳۷۶ق.) به خط شاگرد او ابن سینای فیلسوف
ـ حکایات الصوفیه: ابوعبدالله محمّد بن عبدالله‌ بن باکویه شیرازی باکویی (متوفی: ۴۲۰ق.)،
ـ السلوة (فی علوم الصوفیه) : ابوالحسن علی‌ بن یوسف جوینی
ـ تاریخ الصوفیه: عبدالرحمن سُلَمی
ـ التعرف لِمذهب التصوف: ابی‌بکر بن ابی‌اسحاق
ـ کتاب فی الحروف: ابوالفضل خزاعی (متوفی: قبل از ۴۰۰ق.)
ـ دیوان الادب: ابوابراهیم اسحاق‌ بن ابراهیم فارابی
ـ کتاب الاشتقاق: ابوبکر بن دُرید
ـ الاربعین الصوفیه: ابوالقاسم هبة‌الله بن عبدالوارث شیرازی
ـ تنبیه الغافلین: ابیلیث سمرقندی
ـ دیوان شعر ابوالحسن علی‌بن سلیمان‌ بن ابان بن اصفروخ فارسی سکری نفری

۷.۵ - تاریخ و سفرنامه

ـ تاریخ استرآباد: ابوسعد عبدالرحمن بن محمّد بن محمّد ادریسی
ـ تاریخ همدان: ابوالفضل صالح‌ بن احمد بن محمّد حافظ همدانی
ـ تاریخ شیراز: ابوالقاسم شیرازی
ـ تاریخ فارس: ابوالوفاء اخسیکتی
ـ تاریخ مراوزه (مروزیان) : ابورجاء محمّد بن حمدویه‌ بن احمد هورقانی
ـ تاریخ حمصیین: احمد بن محمّد بن عیسی
[۱۲۴] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۱۲۵.

ـ التاریخ: اسماعیل‌ بن علی خطبی
ـ القند فی معرفة علماء سمرقند: ابوالمظفر محمّد بن محمّد بن احمد بن ابی‌القاسم صابری
ـ تاریخ نَسَف: ابوالعباس مستغفری
ـ سفرنام عراق: ابوالفرج محمّد بن ابراهیم‌ بن حسن طبرانی (رحلة الی العراق)
- سفرنامه: ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب بن مطیر لخمی طبرانی
ـ سفرنامه: ابوحاتم رازی
[۱۳۰] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۵.

- تاریخ مراوزه: ابی‌العباس مَعدانی فقیه

۷.۶ - رجال و حدیث

«مَن لَم یکتبُ لَم یَجد حلاوة الاسلام» این جمله زیبا را سمعانی از صاحب ‌بن عبّاد وزیر، نقل کرده است.


برخی از کتاب‌های رجال و حدیث ذکر شده در «الانساب» عبارتند از:
ـ الصناع من الفقهاء و المحدّثین: از ابوعبدالله محمّد بن اسحاق‌ بن سعید بن اسماعیل سعدی تمیمی هروی
ـ طبقات العلماء من اهل موصل: ابوزکریا یزید بن محمّد بن ایاس ازدی
ـ غریب الحدیث: ابی‌عبید قاسم‌ بن سلّام بغدادی
ـ مأة حدیث مخرجة من الاصول: ابواحمد عبدالله‌ بن یوسف جرجانی
ـ کتاب المصباح (فی الحدیث) : ابوکرم مبارک‌ بن حسن‌ بن شهرزوری
ـ معجم الشیوخ: ابی‌بکر بن مقرئ
ـ معرفة الصحابه: ابی‌عبدالله محمّد بن اسحاق‌ بن منده
ـ اخبار القضاة و المحدثین بالاندلس: محمّد بن حارث خشنی اندلسی قرطبی
ـ کتاب النتف و الطرف: ابوسعد آوی
ـ اعلام الحدیث و غریب الحدیث هر دو از: ابوسلیمان حَمد بن محمّد بن ابراهیم‌ بن خطاب بُستی خطابی (متوفی: ۳۸۸ ق.)
ـ طبقات علماء بلخ: ابوعبدالله محمّد بن جعفر بن غالب‌ بن ورّاق
یکی دیگر از فواید و امتیازات «الانساب» ذکر نام برخی شهرها، روستاها، محله‌ها، مساجد و آثار تاریخی کهن همراه با اطلاعاتی دربار آن‌هاست. این اطلاعات برای کسانی که درباره این بلاد تحقیق می‌کنند، سودمند خواهد بود. برخی از این شهرها، روستاها یا محله‌ها و مسجدها عبارتند از:
ترشیز بوزجان از روستاهای نیشابور بوزَنجرد از توابع همدان با مئین و باذغیس بلاساغون نزدیک کاشمر طخارستان قلع ریاح در اندلس
[۱۵۰] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۳۹.
رزامی نام محلّه‌ای در مرو غنادوست از قرای سرخس خانقاه باغ رازین نَیشابور
[۱۵۳] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۴۹.
ساوه
[۱۵۴] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴۱۲.
ایبورد، باورد شهرزور، بین موصل و زنجان طالقان شارک، شهری در نواحی بلخ محله عتّابین در جانب غربی بغداد بسا (=فسا)، بُست (شهری از بلاد کابل بین هرات و غزنه)، قری کاسکان از قرای کازرون فارس اسفراین
[۱۶۳] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۲۶.
خوارزم کرمان رازان محله‌ای بزرگ در بروجرد ری
[۱۶۷] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۲۲.
قومس، بذش، بسطام، سمنان مغکان، بذیخون، بخارا و برازجان شاذیاخ بَزده، قلعه‌ای در شش فرسخی نسف در راه بخارا سانجن، قریه‌ای در نَسَف کش، سمرقند، فرغانه بایان، بالا دینور، قرمیسیس، دینار آباذ، استرآباذ دلیجان
[۱۷۷] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۴۹۰.
خانقاه حسن‌ بن یعقوب حدّاد در نیشابور حصن کیبا شهری در دیار بکر جیرفت کازرون کرج ابودلف عجلی طاسبندی قریه‌ای از قرای همدان ترمذ، آمل، دامغان.


نکته‌های ظریف و خواندنی نیز در الانساب فراوان است:
مثلاً بحث‌های خواندنی درباره مزدکیان
[۱۸۵] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۲۷۳.
دربار شهید
[۱۸۶] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۴۷۶.
وجه تسمیه برخی از شهرها، مثل بغداد (= بغ داد یا بغستان)،
[۱۸۷] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۳۷۲.
عقاید فرق سبعیه
[۱۸۸] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۲۱۶.
جملاتی از فارسی کهن: (فقال له بالفارسیه: خدایکان تازیان ذمار گرفت؛ قال باذرن، و هو فی السوق: اسب زین و استر پالان و اسباب بی‌درنگ)، و بسیاری دیگر از این جمله است.


الانساب به تصحیح عبدالله عمر بارودی کتابی پاک و مهذب است، و مصححِ سختکوش در ارائ هرچه بهتر آن تلاش فراوان کرده، تعلیقات و توضیحات سودمند بسیاری بر آن افزوده، اختلاف نسخه‌های خطی را در پاورقی‌ها باز گفته و در مجموع، تصحیح مفید و کارآمدی ارائه کرده است. امّا متأسفانه جای فهرست‌های فنی در آخر کتاب خالی است. چنانچه فهرست نام کسان، جای‌ها، قبایل، کتاب‌ها و. به کتاب افزوده می‌گشت، بر ارزش و بهره‌وری آن چندین برابر اضافه می‌شد. بجز از اینها، برخی غلط‌های چاپی یا نگارشی نیز در «الانساب» راه یافته که در مقایسه با کل اثر، جزیی است و از ارزش تصحیح نمی‌کاهد، و یاد کرد آن، صرفاً به خاطر اصلاح آن‌ها در چاپ‌های بعدی است؛ از جمله:
کتاب «المضافات» ابوکامل بصیری را در بعضی مواضع به غلط «المضاهات» نوشته است. در جای دیگر، «کتاب الشیوخ» از یونس بن عبدالاعلی را «کتاب الشویخ» نوشته است.
[۱۹۲] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۳۰۳.
در جایی نوشته است: «قال ابو حاتم‌ بن حبّان: اَی أنا کتبنا عنه لقرب إسناده» که ظاهراً «کَتَبتُُ» درست است. در جای دیگر، «سَمَع بنیسابور الحسن‌ بن احمد سمرقندی» نوشته شده است که بایستی «حسن‌ بن احمد» یا «ابوالحسن‌ بن احمد» درست باشد. در جای دیگر «المنتیب الیها» به جای «المنتسب الیها» نوشته شده است.
نیز در جایی به جای اباجعفر الابهری، الانهری نوشته شده است
[۱۹۵] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۳۱۴.
و در جای دیگر ابومحمد حسن‌ بن عبدالله تیمی چاپ شده که درست آن تمیمی است.
[۱۹۶] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۳۲۰.

در جای دیگر «کان صاحب لؤلؤ و جوهر» نوشته شده
[۱۹۷] عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۷۰۶.
که جواهر درست است.
در جای دیگر هم «مولی لعلی رضی‌الله‌عنه» چاپ شده که مولی علی درست است.
در جای دیگر، «کان صدوقاً فهیماً» به غلط «صدوقاً فهماً» چاپ شده است.. در جای دیگر «أبوسهل البرسانی الخرسانی» چاپ شده است که خراسانی درست است.
صرف نظر از این موارد جزیی، «الانساب» تألیف عبدالکریم سمعانی با تصحیح و تحقیق عبدالله عمر بارودی، کتابی است سودمند، زیبا، مهذب که برای اهل تحقیق جالب و خواندنی است. توفیق او و والیان محترم انتشارات «دارالکتب العلمیه» بیروت را در ارائ چنین خدمات ارزشمند علمی، از خداوند بزرگ خواهانیم؛ بمنّه و کرمه، و الحمدلله اولاً و آخراً.


(۱) فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی (چاپ دوم: قم، کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۱۲ هـ ق) ج۱، جزء۲، ص۲۹
(۲) فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی (چاپ دوم: قم، کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۱۲ هـ ق) ج۱، جزء۲، ص۲۹ـ ۳۱
(۳) احمد بن محمّد بن احمد میدانی، مجمع الامثال (چاپ سوم: قم، انتشارات دارالفکر، ۱۳۹۳ هـ / ۱۹۷۲م) ج۲، ص۲۷۳.
(۴) OLofgren.
(۵) Dagfal und Dibibls Gewahrsm anner der Sudarabischen Sage in: Studi or in onore di g L Dellacida ۱۱، ۹۴-۹۹.
(۶) فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی (چاپ دوم: قم، کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۱۲ هـ ق)، ج۱، جزء۲، ص۴۵ـ ۵۴
(۷) بلاذری، انساب الاشراف، به تصحیح محمّد حمیدالله (قاهره: ۱۹۵۹م)، ص۶
(۸) عبدالله عُمر البارودی، «مقدمه» الانساب سمعانی (بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ هـ) ج۱، ص۹.


۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۲۹۸.
۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۳۰۱.
۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴.    
۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۵۳.    
۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۵۳.    
۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۳۱۷.    
۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴.    
۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴.    
۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۶۹.
۱۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۹.
۱۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۵.    
۱۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۲.    
۱۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۳.    
۱۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۵.    
۱۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۷.    
۱۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۹.    
۱۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۲۱.    
۱۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۶، ص۳.    
۱۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۲۲.    
۲۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص ۳۳۷.
۲۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۵۲۵.
۲۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۲۲۲ به بعد.    
۲۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۳، ص۱۵۱.    
۲۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۳۹۸.    
۲۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۳۲۲.
۲۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۶۳.    
۲۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۹۳.    
۲۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۴۰۳.    
۲۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۷، ص۲۲۸.    
۳۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۷۸.    
۳۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۲۲۳.    
۳۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۷۴.    
۳۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۴۵۶.    
۳۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۶، ص۵۴.    
۳۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۲۰.    
۳۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۱۵۳.    
۳۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۹۴.    
۳۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۷، ص۲۰۹.    
۳۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۴۱۶.    
۴۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۳، ص۲۴۲.    
۴۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۶.    
۴۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۲۸۰.    
۴۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۶.
۴۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۲۵۱.    
۴۵. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۸، ص۳۷۵.    
۴۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۷.
۴۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۳۴.    
۴۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۳، ص۱۴۱.    
۴۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۷۹.    
۵۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۷۴.    
۵۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۱۴۷.    
۵۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۶۴.    
۵۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۴۸.
۵۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۶۷.
۵۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۰۹.    
۵۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۳، ص۲۱۱.    
۵۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۲۷.    
۵۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۱، ص۱۰۳.    
۵۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۵۰.    
۶۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۷.    
۶۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۲۵۸.    
۶۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۶۰.    
۶۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۹۵.    
۶۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۳۷۸ـ ۳۸۰.
۶۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۷۷ـ ۲۷۹.
۶۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۳۷۸.    
۶۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۳۷۸.    
۶۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۳۸۲.    
۶۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۱۶۸.    
۷۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۶۹.    
۷۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۱۰.    
۷۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۹۱.    
۷۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۹۲.    
۷۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۳۸۳.    
۷۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۳۹۳.    
۷۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۴۵.
۷۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۴۳۹.    
۷۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۶، ص۲۶۲.    
۷۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۶۱.    
۸۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۳۱.
۸۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۳۶۵.    
۸۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۱۱.    
۸۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۲۷۰.
۸۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۲۹۸.    
۸۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۲۸۴.    
۸۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۲۹۰.    
۸۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۱۶۱.    
۸۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۱۶۱.    
۸۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۱۶۲.    
۹۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۷، ص۳۳.    
۹۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۷، ص۱۰۹.    
۹۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۳۲.    
۹۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۷.
۹۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۷.
۹۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۲۷.    
۹۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب ج۹، ص۱۶۱.    
۹۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۱۸۲.    
۹۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۱۳۹.    
۹۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۴۰.    
۱۰۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۱۴.    
۱۰۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۹۸.    
۱۰۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۳۸۸.    
۱۰۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۶۰.
۱۰۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۲۹۸.    
۱۰۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۱۶۱.    
۱۰۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۳۱۰.    
۱۰۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۷۳.    
۱۰۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۵۵.    
۱۰۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۴۳۰.    
۱۱۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۱۳.    
۱۱۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۴۸.    
۱۱۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۱۷.    
۱۱۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۱۱۶.    
۱۱۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۶۰.    
۱۱۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۱۲۲.    
۱۱۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۷، ص۱۹.    
۱۱۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۱۲۰.    
۱۱۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۱۷۴.    
۱۱۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۳۵۵.    
۱۲۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۳۶۷.    
۱۲۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۱۹.    
۱۲۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۳، ص۴۳۹.    
۱۲۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۶۰.    
۱۲۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۱۲۵.
۱۲۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۱۵۸.    
۱۲۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۲۴۵.    
۱۲۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۴۱.    
۱۲۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۳۷.    
۱۲۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۳۵.    
۱۳۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۵.
۱۳۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۲۶.    
۱۳۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۱۲.    
۱۳۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۷، ص۱۴۰.    
۱۳۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۱۲.    
۱۳۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۱۶۲.    
۱۳۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۱۶۰.    
۱۳۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۶۳.    
۱۳۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۲۳۷.    
۱۳۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۵۹.    
۱۴۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۱۴۲.    
۱۴۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۱۰.    
۱۴۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۱۵۹.    
۱۴۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۸۳.    
۱۴۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۶، ص۳۴۱.    
۱۴۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۳۵۵.    
۱۴۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۳۵۶.    
۱۴۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۷۴.    
۱۴۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۳۸۰.    
۱۴۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۵۵.    
۱۵۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۳۹.
۱۵۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۶، ص۱۱۱.    
۱۵۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۷۵.    
۱۵۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۴۹.
۱۵۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴۱۲.
۱۵۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۶۸.    
۱۵۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۱۷۹.    
۱۵۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۸.    
۱۵۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۱۲.    
۱۵۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۲۱۵.    
۱۶۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۱۸.    
۱۶۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۲۴.    
۱۶۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۱، ص۱۹.    
۱۶۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۲۶.
۱۶۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۲۱۳.    
۱۶۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۱، ص۸۵.    
۱۶۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۶، ص۳۲.    
۱۶۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۲۲.
۱۶۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۵۱۲.    
۱۶۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۳۶۹.    
۱۷۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۸، ص۱۱.    
۱۷۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۰۱.    
۱۷۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۷، ص۳۳.    
۱۷۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۱۸۸.    
۱۷۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۷۳.    
۱۷۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۴۵۶.    
۱۷۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۹۹.    
۱۷۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۴۹۰.
۱۷۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۴۴۰.    
۱۷۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۱۷۴.    
۱۸۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۴۵۶.    
۱۸۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۱، ص۱۶.    
۱۸۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۲۴۰.    
۱۸۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۹، ص۵.    
۱۸۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۳۵.    
۱۸۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۲۷۳.
۱۸۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۴۷۶.
۱۸۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱، ص۳۷۲.
۱۸۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۳، ص۲۱۶.
۱۸۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۶، ص۱۰.    
۱۹۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۳۴.    
۱۹۱. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۲۹.    
۱۹۲. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۴، ص۳۰۳.
۱۹۳. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۸۱.    
۱۹۴. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۱۳، ص۵۳۵.    
۱۹۵. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۳۱۴.
۱۹۶. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۳۲۰.
۱۹۷. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۵، ص۷۰۶.
۱۹۸. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۱۱.    
۱۹۹. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۱۶.    
۲۰۰. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۶۳.    



ذکایی ساوی، مرتضی، سیری در الانساب.    






جعبه ابزار