اقسام مناسبت در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تناسب آیات و
سُوَر از مباحث علوم قرآنی درباره مناسبت و ارتباط میان
آیات و
سورهها میباشد.
درباره اقسام مناسبات در
قرآن ، آرای متفاوتی از سوی قرآن پژوهان، مطرح شده اند.
جلال الدین سیوطی در کتاب تناسق الدرر فی تناسب
السور، این مناسبات را ۱۴ نوع میشمارد
، هرچند از این تعداد برخی در برخی دیگر ادغام پذیرند، چنان که برخی نیز از اقسام مناسبات محسوب نمیشوند.
مناسبات موجود در قرآن را به طور کلی میتوان به یکی از شکلهای زیر در نظر گرفت:
میان اجزای یک
آیه معمولا ارتباطی وجود دارد، مگر در مواردی معدود که به ظاهر فاقد پیوستگی و ارتباط اند؛ برای نمونه، بخش نخست
آیه ۲۶ رعد :«اَللّهُ یَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ...»در ظاهر با
آیه قبل و بخشهای دیگر همین
آیه بی ارتباط مینماید و نیز بخش نخست
آیه ۱۱۴
طه :«فَتَعلَی اللّهُ المَلِکُ الحَقُّ...» با ادامه
آیه «ولا تَعجَل بِالقُرءانِ مِن قَبلِ اَن یُقضی اِلَیکَ وحیُهُ وقُل رَبِّ زِدنی عِلما» بیگانه و بی ارتباط به نظر میرسد.
برای نمونه، در اواسط
سوره نساء آیه «ویَستَفتونَکَ فِی النِّساءِ قُلِ اللّهُ یُفتیکُم فیهِنَّ...»
و در انتهای همان
سوره ،
آیه «یَستَفتونَکَ قُلِ اللّهُ یُفتیکُم فِی الکَللَةِ اِنِ امرُؤٌا هَلَکَ لَیسَ لَهُ...»
به
احکام زنان و
ارث آنان اشاره دارند که ارتباط میان این دو
آیه، و آیات آغازین
سوره مورد توجه و بررسی است.
پس از مناسبات جمله ای، رایج ترین بحث در این علم، مناسبات
آیهای است؛ گویی برخی آیات، عاری از ارتباط و انسجام با آیات قبلی و بعدی خود هستند
؛ مانند
آیه ۶۷
مائده :«یاَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ واِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ...».
برای نمونه میتوان به آیات ۴۷ و ۱۲۲
بقره :«یبَنِی اِسرءیلَ اذکُروا نِعمَتِیَ الَّتِی اَنعَمتُ عَلَیکُم»که دارای الفاظ یکسان هستند و آیات ۴۸ و ۱۲۳
:«واتَّقوا یَومًا لا تَجزی نَفسٌ عَن نَفس شَیًا»که دارای کلمات نزدیک به هم اند اشاره کرد.
مانند
آیه نخست
حدید :«سَبَّحَ لِلّهِ ما فِی السَّموتِ والاَرضِ وهُوَ العَزیزُ الحَکیم» و
آیه پایانی
واقعه :«فَسَبِّح بِاسمِ رَبِّکَ العَظیم»
که در هر دو درباره
تسبیح سخن به میان آمده است
؛ نیز آیات آغازین
سوره احزاب و آیات پایانی
سوره سجده .
سوره تکاثر که پیش از
سوره عصر قرار گرفته، از تکاثر و
فزون طلبی سخن میگوید، ویژگی شومی که تا پایان عمر انسان
حریص را از بند خود رها نمیسازد. در
سوره والعصر، این فزون طلبی، نکوهش و عامل زیان و خسارت معرفی شده است.
مانند آیات ۷ ۸
محمّد :«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِن تَنصُرُوا اللّهَ یَنصُرکُم ویُثَبِّت اَقدامَکُم • والَّذینَ کَفَروا فَتَعسًا لَهُم واَضَلَّ اَعملَهُم»و آیات ابتدای
سوره فتح:«اِنّا فَتَحنا لَکَ فَتحًا مُبینا»
که در هر دو بخش، از یاری خدا،
پیروزی مسلمانان و سرانجام
کافران سخن به میان آمده است.
مانند تناسب آیات ۷ ۱۴
نمل با آیات ۴۳ -۴۸
سوره قصص ناظر به داستان
موسی (علیهالسلام).
مانند
آیه ۲ عصر
:«اِنَّ الاِنسنَ لَفی خُسر» که
خسران انسان غیر مؤمن را بیان میکند با
همزه :«ویلٌ لِکُلِّ هُمَزَة لُمَزَه • اَلَّذی جَمَعَ مالاً وعَدَّدَه» که گروهی از انسانهای زیانکار را معرفی میکند.
مانند تناسب
سوره نوح با آیات ۲۵ ۴۸
هود در ذکر قصه نوح.
مانند تناسب دو
سوره هود و
اعراف در ذکر قصه شماری از
پیامبران (علیهمالسلام).
آشکارترین نمونه این ارتباط، میان
سورههای
الضحی والانشراح و
سورههای الفیل و
قریش است. این ارتباط تا آنجاست که برخی دو
سوره الضحی والانشراح را یک
سوره و
سورههای الفیل و قریش را یک
سوره دانسته اند.
دو
سوره نخست دارای ارتباط معنایی بوده، هر دو یادآور نعمتهای الهی به پیامبرند. درباره دو
سوره دوم افزون بر ارتباط معنایی، بعضی مفسران به ارتباط لفظی آن دو نیز نظر داده اند. «لاِیلافِ»در ابتدای
سوره قریش متعلق به «کَعَصف مَأکُول» در پایان
سوره فیل است که موجب پیوند لفظی و معنایی شده است.
مانند تناسب آغاز و انجام
سوره کهف که در هر دو
آیه، سخن از
وحی و پیام الهی است و
سوره مؤمنون که با رستگاری مؤمنان آغاز میشود:«قَد اَفلَحَ المُؤمِنون
»و با نارستگاری کافران به پایان میرسد:«اِنَّهُ لا یُفلِحُ الکفِرون»
. در دو
سوره فرقان و
یوسف نیز، مناسبتِ آغاز و فرجام
سوره نمایان است.
مقصود از این نوع مناسبت آن است که مضمون دو
سوره مشترک و هم افق باشند؛ مانند دو
سوره فتح و
حجرات که نقطه اشتراک آن دو انتقاد از
بادیه نشینان تازه مسلمانی است که هنوز رسوم جاهلی را از خود دور نساخته اند.
برخی بر این باورند که مشابهتهای لفظی و ظاهری مجموعههایی از
سورههای قرآن، از مشابهت و تناسب محتوایی آنها حکایت میکند.
این گونه از تناسب میان
سورهها به دو صورت بیان شده است:
گاهی تناسب مجموعهای از
سورهها با توجه به مشابهت ظاهری و ویژگیهای محتوایی آنها آشکار میشود؛ مانند
سورههای مؤمن،
زخرف ،
فصّلت ،
شوری ،
دخان ،
جاثیه و
احقاف که با
حروف مقطعه «حم»آغاز میشوند. این
سورهها به «
حوامیم » شهرت یافته اند. و
سورههای
حدید ،
حشر ،
صفّ ،
جمعه ،
تغابن و
اعلی که به «
مُسَبَّحات » مشهورند، زیرا در آغاز این
سورهها سخن از
تسبیح و
تنزیه الهی به میان آمده است و
سورههای فتح، حشر،
سجده ،
طلاق ،
قلم ، حجرات،
تبارک ، تغابن،
منافقون ، جمعه، صفّ،
جنّ ، نوح،
مجادله ،
ممتحنه و
تحریم که «
مُمْتَحَنات » نامیده شده اند و نیز
سورههایی که با حروف مقطعه «الر»آغاز شده اند:
یونس ،
هود ،
یوسف ،
رعد ،
ابراهیم و
حجر و....
سیاق مشترک و مضمون واحد برخی
سورهها میتواند راهگشای شناسایی چنین تناسبی میان آنها باشد. از آنجا که سه
سوره محمّد، فتح و حجرات، از وحدت سیاق و مضمون برخوردارند، مجموعه واحدی را فراهم میآورند
و در شمار مناسبت مجموعی قرار میگیرند.
بر اساس حدیثی از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
قرآن ۴ بخش دارد
:
یک. «
سبع طِوال » یعنی
سورههای طولانی، شامل ۷
سوره بقره ،
آل عمران ،
نساء ،
مائده ،
انعام ،
اعراف و دو
سوره انفال و
توبه .
دو. «
مئین » و آنها
سورههایی اند که بیش از ۱۰۰
آیه دارند:یونس، هود، یوسف،
نحل ،
اسراء ، کهف،
مریم ، طه، انبیاء، مؤمنون، شعراء و
صافّات .
سه. «
مثانی » یعنی
سورههایی که عدد آیات آنها کمتر از ۱۰۰ است و نزدیک به ۲۰
سوره اند.
چهار. «
مُفَصّلات » و آنها
سورههای کوچک با
آیههای کوتاه اند که شامل
سوره الرحمن تا پایان قرآن میشوند.برخی، معتقدند، این تقسیم، بر اساس پیوند معنوی میان هریک از گروههای چهارگانه، انجام گرفته و این
سورهها نظم و انسجام خاصی را در ارائه موضوعات و اهداف، پی میگیرند.
در این نوع مناسبت، به حکمت چینش و ترتیب کنونی
سورههای قرآن توجه میشود. سیوطی در کتاب تناسق الدرر به تبیین این حکمت در برخی
سورهها پرداخته
و علایم و شواهدی برای آن ذکر میکند.
وی مینویسد:برخی عالمان معتقدند برپایه برخی شواهد و قراین قرآنی، ترتیب و چینش
سورهها توقیفی بوده و به امر الهی صورت گرفته است.
وجود چنین مناسبتی در قرآن، به مثابه یکی از ادله
توقیفی بودن ترتیب و چینش
سورهها و از جلوههای اعجاز قرآن
تلقی شده است.
در این مناسبت، هریک از
سورههای قرآن به مثابه مقالهای مستقل است، که از مقدمه، متن و نتیجه تشکیل شده است و موضوع و غرضی واحد را دنبال میکند. مطالب موجود در برخی
سورهها که به ظاهر پراکنده و گسسته مینمایند، با توجه به موضوع اصلی
سوره، انسجام و ارتباط مییابند. این گونه از مناسبت، امروزه به نظریه «وحدت موضوعی
سورههای قرآن » شهرت یافته است.
براساس این نوع پیوستگی ادعا شده، حقایق قرآنی، نظامواره و در ساختار درختی و منسجمی صورت بندی شده است. این ساختار درختی بیانگر نظم و پیوستگی و تعیین جایگاه هریک از
ریشه ، تنه، ساقه،
شاخه و
برگ بوده و جغرافیای متفاوتی از موضوعات و مفاهیم را ترسیم میکند.
این پیوستگی به دو صورت سیستمی و میدانی مطرح شده است:
در این نظریه، پیوند و ارتباط مفاهیم قرآن همچون، نظام حاکم بر هستی تلقی شده است؛ همان گونه که مجموعه عناصر جهان آفرینش به صورت سیستماتیک در ارتباط با یکدیگر معنا و مفهوم مییابند، در قرآن نیز، همه عناصر و موضوعات در پیوند و ارتباط با یکدیگر معنایی خاص مییابند. از منظر طرفداران این ایده، موضوعات قرآن، هرچند به ظاهر پراکنده اند؛ اما اگر در شکل موضوعی و با نظم پایان آیات ترتیب یابند، مجموعهای نظامدار و سیستمی، پیش چشم ما خواهند گشود
؛ برای نمونه، تحقیقات نشان میدهند که تمامی آیاتی که با عبارت «واللّهَ یُحِبُّ المُتَّقین»
پایان مییابند درباره
وفای به عهد و آیاتی که با عبارت «مَعَ المُتَّقین»
پایان مییابند درباره
جنگ برای رفع تجاوزند
، از این رو میتوان گفت میان دو عنصر
تقوا و
عهد ، رابطهای مستمر و متمایز از دیگر موضوعات وجود دارد.
این روش، معطوف به ساختار واژگان، و پیوند آنها با دیگر واژگان قرآنی است. بر اساس این فرضیه، برای کشفِ جهان بینی قرآن تحقیقاتِ گستردهای در باره واژگان کلیدی آن انجام گرفته است. کاوشهای یاد شده بر این اصل استوارند که مفاهیم موجود در قرآن، پیوندی وثیق و انکار ناپذیر با جهان بینی این کتاب الهی داشته و از پشتوانهای عقیدتی و فرهنگی برخوردارند و تنها از رهگذر کاوشی گسترده و معنا شناسانه در سراسر قرآن، چنین معرفتی حاصل میشود. ایزوتسو (م.۱۳۷۱ ش.) در کتاب خدا و انسان در قرآن در جست و جوی میدانهای معنا شناختی از واژههای اصلی قرآن و کشفِ پیوستگی میانِ مفاهیم کلیدی است. این کاوش، مبتنی بر نگرشی جامع و سازوار از کل مفاهیم قرآن است. وی نظریه خود را درباره واژگان، نتیجه تلاشی میداند که در بررسی ارتباطِ شبکه ای، پیچیده و چند جانبه میانِ کلماتِ قرآن، به دست آمده است.
او در دانش معنا شناختی، در پی درک مفاهیم و کلمات کلیدی است. ایزوتسو، این مفاهیم و کلمات کلیدی را به مثابه زبانی میداند که میتوان در پرتو آن جهانی را که مخاطبانِ عصر نزول با آن روبه رو بودند ادراک کرد، از این رو اهمیت این زبان از منظر وی بیش از زبانی است که با آن سخن میگوییم.
ایزوتسو واژگان
کفر ،
شکر ، کتاب و یوم را نمونههایی از واژگان کلیدی میداند. این کلمات در دستگاهی منفرد و منعزل هریک معانی ویژه خود را دارند که بیرون از قرآن، همان معانی را برای خود حفظ میکنند؛ اما با ورود به دستگاه تصوری قرآن، با برخی کلمات مهم قرآنی ارتباطی خاص پیدا میکنند؛ برای مثال، کلمه کتاب، خواه در قرآن یا در خارج از آن، معنای واحدی دارد؛ اما هنگامی که در قرآن به کار میرود، همچون نشانهای از یک مفهوم و تصور دینی خاص با هالهای از قداست احاطه میگردد و اهمیتی ویژه مییابد. تحول یاد شده در معنای کتاب، نتیجه این واقعیت است که این واژه در دامان قرآن ارتباطی نزدیک با تصورِ
وحی الهی یا تصوراتِ گوناگونی دارد که دارای ارتباطی مستقیم با وحی هستند. به این ترتیب کلمه کتاب، در نظام و دستگاه تصوری اسلامی و در ارتباط با واژگانِ مهمی مانند وحی،
تنزیل ،
نبی و اهل در ترکیبِ «اهل کتاب»، معنا مییابد.
ایزوتسو در تبیینِ فرایندِ تحققِ اخلاقِ قرآنی مینویسد:قرآن مفاهیم اخلاقی را از ساحت اجتماعی و انسانی به تَراز دینی میرساند؛ مثلاً در خصوص شکر، در ایام جاهلی هم میگفتند که هرگز در مقابل نعمت ناسپاسی مکن؛ ولی اکنون قرآن در تَرازی بالاتر و والاتر که رابطه
خدا و
انسان است، این مفاهیم را به کار میگیرد؛ اینجا دیگر نعمت الهی در کار است که در برابر آن یا شکر میگذارد یا
کفران میورزد.
طرفدارانِ پیوستگی میدانی معتقدند، در سایه نگرشی جامع به مفاهیم و توجه به فرهنگ و فضای فکری حاکم بر واژگان، تفسیر واژهها و اهدافِ پیام قرآن تغییر مییابند.
با توجه به برخی مناسبات ادعا شده مانند مناسبتهای عددی و کلمهای یا حتی ساختار معنایی و ارتباط آن با وزن کلمات
اقسامِ مناسبات موجود در قرآن از ۲۰ مورد بازگو شده فراتر خواهد رفت، چنان که احتمال وجودِ صورتهای دیگری از تناسب در قرآن نیز منتفی نیست.
(۱) الاتقان، السیوطی (م. ۹۱۱ ق.)، به کوشش سعید المندوب، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.
(۲) الاساس فی التفسیر، سعید الحوّی، دارالسلام، ۱۴۰۹ ق.
(۳) اسالیب البدیع، سید جعفر الحسینی، قم، بوستان کتاب، ۱۴۲۹ ق.
(۴) اهداف کل
سورة و مقاصدها فی القرآن، عبدالله شحاته، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۸ م.
(۵) اهداف و مقاصد
سوره های قرآن، عبدالله شحاته، ترجمه حجّتی، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۹ ش.
الایضاح فی علوم البلاغه، الخطیب القزوینی (م. ۷۳۹ ق.)، به کوشش غزاوی، بیروت، دار احیاء العلوم، ۱۴۱۹ ق.
(۶) البرهان فی علوم القرآن، الزرکشی (م. ۷۹۴ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
(۷) البلیغ، احمد امین الشیرازی، فروغ قرآن، ۱۴۲۲ ق.
(۸) البیان فی تفسیر القرآن، الخوئی (م. ۱۴۱۳ ق.)، انوارالهدی، ۱۴۰۱ ق.
(۹) پژوهشهای فلسفی کلامی (فصلنامه)، دانشگاه قم.
(۱۰) پژوهشی در نظم قرآن، عبدالهادی فقهی زاده، دانشگاه تهران، ۱۳۷۴ ش.
(۱۱) تفسیر التحریر والتنویر، ابن عاشور (م. ۱۳۹۳ ق.)، مؤسسة التاریخ.
(۱۲) تفسیر غریب القرآن، ابن قتیبة (م. ۲۷۶ ق.)، به کوشش سید احمد صقر، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۳۹۸ ق.
(۱۳) التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ ق.
(۱۴) تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
(۱۵) تمدن اسلام و عرب، گوستاولوبون، ترجمه:فخر داعی، اعلمی، ۱۳۳۴ ق.
(۱۶) تناسق الدرر فی تناسب
السور، السیوطی (م. ۹۱۱ ق.)، به کوشش درویش، دمشق، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۴ ق.
(۱۷) چهره پیوسته قرآن، محمد علی ایازی، تهران، هستی نما، ۱۳۸۰ ش.
(۱۸) چهره زیبای قرآن، عباس همامی، اصفهان، بصائر، ۱۳۷۵ ش.
(۱۹) خدا و انسان در قرآن، توشیهیکو ایزوتسو، ترجمه:آرام، تهران، سهامی، ۱۳۶۱ ش.
(۲۰) در آستانه قرآن، رژی بلاشر، ترجمه:رامیار، فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۶ ش.
(۲۱) درآمدی بر تاریخ گذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستی نما، ۱۳۸۰ ش.
(۲۲) رحمة من الرحمن، محی الدین بن عربی (م. ۶۳۸ ق.)، به کوشش محمود الغراب، دمشق، مطبعة نضر، ۱۴۱۰ ق.
(۲۳) روح المعانی، الآلوسی (م. ۱۲۷۰ ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۲۴) روش برداشت از قرآن، سید محمد بهشتی، سید جمال.
(۲۵) ساختار هندسی
سوره های قرآن، محمد خامه گر، نشر بین الملل، ۱۳۸۲ ش.
(
۲۶) سیستم آیات الهی، عباس اعراب هاشمی، اصفهان، اشاعه فرهنگ قرآن، ۱۳۶۸ ش.
(۲۷) الصناعتین، حسن بن عبدالله سهل العسکری (م. ۳۹۵ ق.)، به کوشش البجاوی و محمد ابوالفضل، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۴۰۶ ق.
(۲۸) قرآن ناطق، عبدالکریم بی آزار شیرازی، فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۶ ش.
(۲۹) قرآن و آخرین پیامبر، مکارم شیرازی، دارالکتب اسلامیة، ۱۳۹۰ ق.
(۳۰) الکافی، الکلینی (م. ۳۲۹ ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
(۳۱) الکشاف، الزمخشری (م. ۵۳۸ ق.)، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ ق.
(۳۲) لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ ق.
(۳۳) مباحث فی التفسیر الموضوعی، مصطفی مسلم، دمشق، دارالقلم، ۱۴۱۰ ق.
(۳۴) مباحث فی علوم القرآن، صبحی الصالح، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۶۸ ق.
(۳۵) مباحث فی علوم القرآن، مناع القطان، بیروت، الرسالة، ۱۴۰۱ ق.
(۳۶) المحرر الوجیز، ابن عطیة الاندلسی (م. ۵۴۶ ق.)، به کوشش عبدالسلام، لبنان، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۳ ق.
(۳۷) مختصر المعانی، التفتازانی (م. ۷۹۲ ق.)، قم، دارالفکر، ۱۴۱۱ ق.
(۳۸) مدخل الی القرآن الکریم، محمد عبدالله دراز، دارالقرآن الکریم، ۱۳۹۱ ق.
(۳۹) معجم مقاییس اللغه، ابن فارس (م. ۳۹۵ ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ ق.
(۴۰) المناسبات بین الآیات
والسور، سامی عطا حسن، جامعة آل البیت(علیهم السلام).
(۴۱) النبأ العظیم، محمد عبدالله درّاز (م. ۱۳۷۹ ق.)، دارالقلم، ۱۳۹۰ ق.
(۴۲) نظم الدرر، البقاعی (م. ۸۸۵ ق.)، به کوشش غالب المهدی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق.
(۴۳) نظم قرآن، عبدالعلی بازرگان، تهران، قلم، ۱۳۷۵ ش.
(۴۴) الوحدة الموضوعیة فی القرآن، محمد محمود حجازی، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۰ ق.
مباحث فی التفسیر الموضوعی، مصطفی مسلم، ص۷۴ ۷۵، دمشق، دارالقلم، ۱۴۱۰ ق.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله تناسب آیات و سور.